eitaa logo
شبهای با شهدا
299 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد ارتباط با ما👇👇 @Samanoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حبیب الله، روح عبادت و دلدادگی به حضرت معبود را در مسیر اتصال به شما می طلبیم باشد که تمام زندگی ما آبرو دار شود به نام نامی محمد (صلی الله علیه وآله و سلم ). https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر معظم انقلاب: تردیدی نیست، رژیم صهیونیستی از بین خواهد رفت ❁❅❁❅❁❅❁❅❁ https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر یک جوان بیست و چندساله با ریش های کم پشت و سرو وضع خاکی ،گوشی را گرفته بود دستش و داشت از پشت بی سیم نیروها را هدایت می کرد. توی همان نگاه اول به دلم نشست. تا مارا دید ،لبخندی روی لبش پررنگ تر شد .سری تکان داد و سلام کرد. مهجور دست روی شانه ام زد و گفت:برادر زین الدین ،ایشون آقای آینه ست، جانشین واحد خمپاره. یواشکی طوری که آقا مهدی نشنود، پرسیدم:مهجور این بنده خدا کیه؟مگه نگفتی بریم پیش فرمانده؟پس درویش کجاست؟ گفت: از دیروز که حسن درویش تیپ رو تحویل داده رفته، آقا مهدی فرمانده ی تیپه، در آن آشفته بازاری که نیروها داشتند بر می گشتند و عملیات به بن بست خورده بود،دلم مثل آب روی آتش می جوشید، دیدنش آرامم کرد. آقا مهدی همین طور بود، هرجا که به تنگنا می افتادیم و فکر می کردیم زمین به آسمان رسیده، نگاهش، خنده اش، دو سه کلام حرفش زیر و رویمان می کرد.بعد یک حال و احوال درست و درمان که حسابی سر کیفم آوزد، چند تا دستور داد و گفت:از این به بعد خودت مسول واحد خمپاره ای. برو ببینم چه کار می کنی. (روایت مجید آیینه) شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨ممکن بود بعد از دو ساعت گریه و زاری برای ایشان اتفاقی بیافتد !!! 🔘 آقای موسوی کاشانی از اعضای بیت رهبری : 💠 در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به داشتند ، مستقیم به زیارت مشرف شدند ، اتاق تاریکی در انتهای دفتر آقای است که مُشْرِف به حرم می باشد و پنجره کوچکی دارد که مقام معظم رهبری آنجا زیارتنامه می خواندند . وقت شام رفتم تا ایشان را برای شام دعوت کنم ، دیدم معظم له در حال است ، بار دوم رفتم باز دیدم ایشان غرق در است ، بار سوم رفتم باز ایشان را در همان حال دیدم. ما و نیروهای حفاظت ، تصمیم گرفتیم ایشان را از آن حال خارج کنیم ، چرا که ممکن بود بعد از گریه و زاری برای ایشان اتفاقی بیفتد. این بار جلوتر رفتم در را زدم و عرض کردم : دوستان منتظرند تا شما تشریف بیاورید. همان طور که در گریه و توسل غرق بودند ، بلند شدند و را شروع کردند بعد از زیارت و راز راز و نیاز عاشقانه ، آقا تشریف آوردند. 📚 کتاب «آب آیینه آفتاب» ص 62 https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر دبیرستان او از خانه ما فاصله داشت.من هر ماه پولی بابت کرایه ماشین به او می‌دادم که با تاکسی رفت و آمد کند اما زینب پیاده به مدرسه می‌رفت، و با پولش کتاب برای مجروحین می‌خرید و هفته‌ای یکی دوبار به بیمارستان عیسی بن مریم یا بیمارستان شهدا می‌رفت و کتاب‌ها را به مجروحین هدیه می‌کرد. چند بار هم با مجروحین مصاحبه کرد و نوار مصاحبه را توی مدرسه سر صف برای دانش‌آموزان پخش می‌کرد. تا آنها بفهمند و بشنوند که مجروحین و رزمنده‌ها از آنها چه توقعی دارند، مخصوصاً سفارش مجروحین درباره حجاب را پخش می‌کرد 🌹🌹🌹🌹  هر بار که برای تشییع پیکر شهدا به گلزار شهیدان اصفهان می‌رفت، مقداری از خاک قبر شهید را می‌آورد و تبرکی نگه می‌داشت.زینب هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه می‌داشت. یک روز وقتی برای زیارت شهدا به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر زهره بنیانیان(یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان، نگاه کن، فقط مردها شهید نمی‌شوند. زن‌ها هم شهید می‌شوند.» زینب همیشه ساعتها سر قبر زهره بنیانیان می‌نشست و قرآن می‌خواند 🌹🌹🌹🌹  زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمی‌گشت اول به مسجد المهدی می‌رفت، نماز می‌خواند و بعد به خانه می‌آمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید.منبع:راز درخت کاج شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 پس بقیه چی ؟!! 💠 زمانی که مطهر حضرت (ع) در حال تعویض بود، در خدمت به پابوسی (ع) مشرف شدیم. مقام معظم رهبری برای زیارت در کنار مرقد آن امام (ع)، مشغول راز و نیاز بودند، چون ضریح را برداشته بودند حضور در کنار قبر رنگ و بوی دیگری داشت. بعد از پایان راز و نیاز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، آقای به ایشان عرض کردند: هم بیایندنزدیک‌تر تا از نزدیک امام را زیارت کنند. معظم‌له فرمودند: ؟ این دقت را همواره حضرت آقا دارند. ایشان امتیاز ویژه و خاصی را برای فرزندانشان قایل نیستند. در آن روز هم فرمودند: اگر بقیه افراد می‌توانند از نزدیک قبر امام هشتم (ع) را زیارت کنند، فرزندان هم بیایند. پس از بیان آقا ، همه توفیق حضور یافتند. پ ن : به مناسبت فرارسیدن شهادت علیه السلام 🌐 گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حقانی https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما همه در معرض امتحانات الهی هستیم با نداشته ها و داشته ها و گرفته ها و خواسته ها و عشق ها و نفرت ها و ... در حال امتحان هستیم ادعاها "هل من مبارز " طلبیدن است زندگی معادله چند مجهولی است که باید با جهاد و مبارزه به رضایت باریتعالی دست یافت تا یار چه خواهد و تقدیر چه باشد🌷 خانم مریم درگاهی. https://eitaa.com/shabhayeshahid
🌴یاد شهید به خیر او در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود 65 ماه درجبهه‌های جنوب، به ويژه غرب به خدمت خالصانه می‌پردازد كه عمدتاً در كردستان عراق به فعاليت شناسايی اقدام میكند، او در شمال عراق تا عمق خاک عراق نفوذ می‌كند و گاهی در شناساییها تا مرز سوريه به پيش می رود. جنگ تحميلی كه تمام شد، رسول برای تكمیل تحصیلاتش وارد دانشگاه امام حسين(ع) شده و در رشته علوم سياسی به تحصيل پرداخت. حمله صرب‌‌های نژادپرست به مسلمانان  بوسنی و هرزگوين آغاز می‌شود. در اين ميان، رسول به عنوان ديپلمات جمهور اسلامی به بوسنی مأموريت می‌يابدو در شهر «وسيوكو» از بوسينای مركزی، مشغول خدمت می‌شود. 🌹🌹🌹🌹 رسول با انبوهی از تجربيات انقلابی و رزمی خود در بوسنی منشأ خدمات ارزشمند برای مردم بی پناه، به ويژه قشر جوان و مشتاق اين كشور می‌شود. او با منش، كردار و اخلاق خود، فرهنگ دينی را ميان مردم بوسنی منتشر می‌سازد.راوی:کریم صفری 🌹🌹🌹🌹 غالباً در آن شرايط سخت همديگر را ملاقات مي کرديم و هر پند و نصيحتي که به ما مي داد خيلي ارزشمند بود. رسول مردي بود که پرتو نورش را به ديگران منتقل مي کرد. نسبت به رزمندگان ما يک رفتار برادرانه اي داشت و به آنها علاقه مند بود. وي مردي بود که هستي و جان خويش را فدا و در توانايي هاي فرديش هر چه داشت ايثار مي کرد و ما هميشه مي توانستيم نزدش برويم و هر نيازي که داريم را به او بگوييم . راوي: سالکو عمر بگوويچ (معاون فرمانده تيپ در امور ديني نيروي هوايي ارتش بوسني) شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 لامپ اضافی 🔘 حجت الاسلام والمسلمین قرائتی : 💠 در مورد و عدم اسراف معظم له به یاد دارم که در زمان ریاست جمهوری به هنگام اقتدای نماز ، معظم له لامپ های اضافی اتاق را خاموش می کرد و تنها یک را روشن می گذاشتند ، تا مبادا برق اضافی مصرف شود . 📚 نسل کوثر ص ۱۲۳ 📚 خاطرات سبز-جعفر حمزه-ص ۹۵ https://eitaa.com/shabhayeshahid
📌بیانیه اهانت آمیز جوبایدن هنگام شهادت سردار قاسم سلیمانی ✍هیچ آمریکایی‌ای برای مرگ قاسم سلیمانی عزادار نخواهد شد. او به دلیل جنایات علیه نیروهای آمریکایی و هزاران بی گناه در سراسر منطقه مستحق محاکمه بود. او از ترور حمایت کرد و هرج و مرج ایجاد کرد هیچ یک {از این موضوعات} این مسئله را نفی نمی کند که کشتن او اقدامی به شدت تنش‌زا در یک منطقه خطرناک بود. بیانیه دولت {ترامپ} می‌گوید هدف از این اقدام جلوگیری از حملاتی آتی ایران است، اما این اقدام یقیناً اثر عکس خواهد داشت. رئیس جمهور ترامپ یک دینامیت را به یک قوطی کبریت انداخت او باید برای مردم آمریکا توضیح دهد که راهبرد و برنامه‌اش برای ایمن نگاه داشتن نیروها و پرسنل دیپلماتیک آمریکا در منطقه، شهروندان و منافع ما، در داخل و خارج از کشور و نیز متحدان ما در منطقه و فراتر از این منطقه چیست 🔺من اطلاعاتی محرمانه‌ای از این موضوع در دست ندارم و بسیاری از آن نامعلوم است اما ایران حتما واکنش نشان خواهد داد. ما ممکن است در آستانه یک درگیری بزرگ در خاورمیانه باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 آشیخ! ریشت را تراشیدند ؟! 💠 در مورد ، شنیده بودم که در اردوگاه ها ، صورت را خشک خشک و بدون آب و صابون می تراشند که کاری زشت و دردآور است. لذا در راه بیرجند به مشهد ، خود را برای استقبال از این لحظه وحشتناک و آزردن پوست صورت ، آماده می‌ساختم . زمان تراشیدن صورت فرارسید . آمد و من با نگرانی و تشویش به او نگاه می‌کردم . کیفش را باز کرد و یک از آن بیرون آورد ، با دیدن ماشین اصلاح ، من نفس راحتی کشیدم و معلوم شد جریان ، متفاوت از آن چیزی است که تصور می کردم. بعد از آن ، اجازه خواستم که به دستشویی بروم و سپس وضو بگیرم . اجازه دادند با دو نظامی بروم . در مسیر یک افسر جوان که به و وقاحت معروف بود مرا دید و از دور به تمسخر صدا زد: ریشت را تراشیدند؟! و من فوراً پاسخ دادم: بله ، سال‌ها بود که خود را ندیده بودم و حالا الحمدالله می بینم و بدین ترتیب اجازه ندادم خشنود و دل خوش شود . 📚 ، فصل هفتم (حماسه اشک) ص 94. https://eitaa.com/shabhayeshahid