eitaa logo
شبهای با شهدا
299 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد ارتباط با ما👇👇 @Samanoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴یاد شهید به خیر. گردان جندالله ماموریت داشت به روستای آلوت برود روستای مرزی ایران و عراق.ده روز آنجا مستقر بودیم با توجه به مردم خوب و خونگرمش خیلی ترسناک و مخوف بود.شجاعت کاظم آنجا برایم نمود پیدا کرد صبح ها بلند شد و اذان میگفت در دل خطر و وسط آن موقعیت!البته برخورد او با مردم اهل سنت و کردستان دوستانه و خوب بود .با کردها رفاقت خوبی داشت در نماز جمعه بانه شرکت میکرد تاکیدش حفظ وحدت شیعه و سنی بود.خیلی عجیب بود بچه ها پشت بیسیم گفتند:قرار بود شب گذشته نیروهای کومله به آلوت حمله کنند و کار را یکسره کنند ولی وسط راه پشیمان شدند و عقب نشینی کردند.بعدها یکی از شهدا در خواب به کاظم گفته بود:به برکت وجود امام زمان عج آن شب نجات پیدا کردید.به ما میگفت:اگر خوب باشید دیدن امام عصر عج کار مشکلی نیست گفت:اگه کارهایی که میگم انجام بدید٬حتما به آرزوتون می رسید؛پاک باشید با وضو باشید نماز اول وقت بخونیدو...خیلی مراعات میکردیم خود کاظم در تنهایی به ما تذکر میداد .یک شب کاظم آمد و گفت:امشب دعای توسل داریم اگر خدا بخواد همه ائمه می آیند اتاق ما .البته به گفته بود حضرت حجت را زیارت میکنیم اما به دلیل گناه برخی بچه ها این سعادت نصیب نشد.من دعا را شروع کردم حال کاظم منقلب بود بغضم ترکید و شروع کردم بلند گریه کردن کاظم رو کرد به من گفت می فرمایند گریه نکن حس کردم حضور دارند.خیلی چیزها را نمیتوانم بر زبان بیاورم آخر دعا کاظم بلند شد و با تک تک امامان سلام داد و بدرقه کرد. روایت از آقای حسن حمزه(پدر بزرگوار شهید محمدحسین حمزه) شادی روحش https://eitaa.com/shabhayesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید کاظم عاملو آرپیچی زن گردان علی ابن ابی طالب از تیپ قائم (عج) استان سمنان لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب علیه السلام در هفتم اسفند ماه سال ۶۶ با اصابت ترکش خمپاره به سر در عملیات بیت المقدس ۲ به فیض شهادت نائل آمد.از خصوصیات بارز این شهید بزرگوار خودسازی و تهذیب نفس بود و این سعادت نصیب شان شد در خواب و بیداری دیدار حضرت مهدی عجل الله تعالی شریف مشرف شوند . https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار دل ها از مهدی زین الدین می گوید...به مناسبت سالروز شهادت شان در ۲۷ آبان ماه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 آیت الله سیدجعفر شبیری زنجانی ( هم درس و هم مباحثه رهبر انقلاب در دوران طلبگی ) : 💠 در ایام ، حالات خوبی داشتند . یادم می‌آید تنها سالی که دهه اول ، هر روز زیارت عاشورا خواندم ، همان سال ۱۳۳۵ بود. هر روز صبح با آقا می رفتیم بالای پشت بام که گنبد علیه السلام هم پیدا بود ، آنجا می نشستیم و می‌خواندیم . بعد که تمام می‌شد ، با هم میرفتیم . 📚 حدیث آفتاب - مرتضی یقینی پور - ص ۳۱۳ https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴یاد شهید به خیر پابرهنه مسئول اطلاعات عملیات 41 ثارالله کرمان با حاج همت باهم روی یک موتور به شهادت می‌رسند 🌸🌸🌸 شادی روح امام و شهدا صلوات شادی روحشان گناه نکنیم شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای یکی از عملیات ها آماده می شدیم. علی هاشمی اومد و مسئولیتها رو مشخص کرد ، سید حمید شد ، مسئول گردان در منطقه دهلاویه . یادم هست که فرمانده بود و با بچه ها می رفت کانال می کند . گفتم ، سید بچه ها که هستند ، چرا شما ! ، می گفت ، بچه ها هستند ، اما خسته شدند ! خوب یادمه اون روزها گرما بیداد می کرد و پشه ها نیش های بدی می زدند ، کمتر کسی توی این شرایط طاقت می آورد سید فرمانده بود اما وقتی دشمن جلو میومد ، جواب پاتک دشمن رو می داد . آرپی جی زن خوبی بود از بس آرپی جی زده بود از گوشش خون میومد ، اسمش فرمانده گردان بود ولی با بلدوزرچی ها ، با بچه های شناسایی ، با بچه های لجستیک ، با بچه های تدارکات بود و به همه کمک می کرد . با سردار ناصری برای شناسایی منطقه جلو می رفت ، علی هاشمی وقته بود خودتون جلو نرید ، فقط ناظر باشید ! ولی سید قبول نمی کرد ، می گفت ، چطور به بچه ها بگم برید جلو و خودم نرم؟ برای همین جلو تر از بقیه در عملیات های سخت پیش قدم می شد. حتی یک لحظه هم آرامش و سکون نداشت ، بار ها دیدم که حتی در حال راه رفتن داره غذا می خوره ، انگار خستگی ناپذیر بود.... 📕 پا برهنه در وادی مقدس 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/shabhayeshahid 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 جلسه درس 🔘حجت الاسلام سید محمد تقی محصل همدانی ، از شاگردان آیت الله حائری ره : 💠 بنده به همراه جمعی از آقایان در درس خارج آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری شرکت می نمودیم ، استاد گاهی تا دیرتر به درس می آمدند و این برای ما مبهم بود ، بعد از مدتی روشن شد ، که ایشان در منزل خود یک بحث دیگری دارند ، که تنها است . کسانی که به استاد نزدیکتر بودند با تفحص دریافتند ، که آن شخص ، آقای خامنه ای است و آقای حائری در منزل خود به معظم‌له درس می‌دهند. آیت الله حائری در پاسخ به اینکه چرا برای یک نفر جمعی را معطل نگه میدارید ، فرموده بودند: سید بسیار است. ✍ آخرین نفر از سمت راست در تصویر ، رهبر معظم انقلاب در سنین جوانی است. 📚 جرعه نوش کوثر ، موسسه قدر ولایت ص ۱۵۰ 📚 حدیث آفتاب ، مرتضی یقینی پور ، ص ۵۵ https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الحمدالله_علی_کل_حال
🌴یاد شهید به خیر. پدر که همیشه دوست داشت روزی برسد که علیرضا خودش بگوید می خواهد ازدواج کند بلاخره این روز را می بیند. پدر در تعریف خاطره آن روز می گوید: یک شب ساعت ۱۱ بود که با چند نفر از دوستانش با تویوتایی پر از اسلحه از کردستان به خانه آمدند. من تا صبح نتوانستم بخوابم. صبح مادرش گفت علی دیشب به من گفته من نصف دینم را دارم و می خواهم نصف دیگرش را داشته باشم تا کامل شود. گفتم تا مستقیم به خودم نگوید قبول نمی کنم. صبح رفتند اسلحه ها را تحویل دادند و شب به خانه آمدند. خواست درباره ازدواج حرف بزند گفتم با قدرت بگو مگر می خواهی دزدی کنی. موضوع را گفت. آن زمان علیرضا دستش قطع شده بود، خواهر شهیدی را پسندید و باهم قرار گذاشتند. در این فاصله محمد 12 اردیبهشت به شهادت رسید. چهلمش را برگزار کردیم. پایان مراسم چهلم عروس علیرضا را به همه معرفی و اعلام کردیم فردای چهلم برنامه علیرضا را داریم. دخترم هم عقد کرده بود. از مجلس بیرون آمدیم به پدر داماد گفتیم عروست را ببر. دو روز بعد برای خواندن خطبه عقد خدمت امام(ره) رفتیم. آن زمان پدر داماد را راه نمی دادند. من عین راننده تاکسی دم در ایستادیم و مابقی نزد امام رفتند و خطبه عقد جاری شد. علیرضا برای عروسی اعلام کرد چیزی نمی خواهد و می خواهد عروسی را در مسجد بگیرد. مسجدی قدیمی را انتخاب کردیم که بچگی بچه ها و خودمان در این مسجد گذشت؛ عروسی را گرفتیم. علیرضا از اینجا زندگی دار شد.» از خطبه عقد در نزد امام تا حجله وصل در راه امام شادی روحش https://eitaa.com/s
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی گرامی باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 رفتار با خانواده شهدا 🔘 دکتر علاءالدین بروجردی : 💠 در سال ۱۳۷۹ به اتفاق آقای حسینی نسب ، که اهل بروجرد و پدر سه شهید و جانباز است ، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. معظم له با با آن پدر شهید برخورد کرد. حدود یک ساعت آقای حسینی نسب با ملاقات کرد. جلسه ، بود. برای من خیلی جالب بود ، رهبری که لحظه لحظه‌های وقتش ارزشمند است و باید صرف حل مشکلات جهان اسلام شود ، اینگونه عنایت می کنند و با یک به گفتگو می نشینند. این یک نمونه از هزاران است. رفتار ایشان با برای همه مسئولان نظام ، درس و الگوست. 📚 پرتوی از خورشید ، ص ۹۳ https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر. تابستان سال ۱۳۵۲ در شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها با زهرا موزرانی ازدواج کرد زهرا لیسانس شیمی از دانشگاه اصفهان بود. یوسف یک پیکان آبی رنگ داشت با همان زهرا را به شیراز برد زهرا شنیده بود که یوسف با نظامیهایی که می شناسد فرق دارد و همینطور هم بود , نقاشی میکرد,از طبیعت عکس میگرفت, کلاس زبان میرفت و شبها قبل از خواب حتما کتاب می خواند, اولین کتابی که به زهرا هدیه داد سووشون اثر سیمین دانشور بود. یوسف کلاهدوز مرد تنهایی بود, شاید چون هم نظامی بود و هم هنرمند, قبول اینکه او هنر را خوب می شناسدو اهل فهم و درک عمیق است برای هنرمندان که بیشتر یک نظامی می دیدنش سخت بود و نظامیها هرگز نمی توانستند بفهمند چرا فیلم میبیندو نقاشی کردن را دوست دارد. سالها بعد که یوسف به قائم مقامی سپاه نائل شد به همراه دوستش حسن جلایی که او هم به سینما علاقه داشت و معتقد بود که هنر و مذهب باید با هم تلفیق شود , تهیه کنندگی فیلمی در مورد حضرت سلمان سفیر امام حسین علیه السلام را عهده دار شد و معتقد بود که : ما باید راجع به عظیم ترین واقعه مذهبمان حرف بزنیم و آثار هنری متعدد داشته باشیم, این در حالی بود که تلویزیون حاضر نشده بود تا تهیه کنندگی این اثر را بر عهده بگیرد از یوسف دو فرزند به بادگار مانده, حامد و فاطمه, که هر دو فارغ التحصیل دانشگاه هنر در رشته سینما هستند شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
ما در طبقه پایین زندگی می کردیم و آقای در طبقه بالا،هیچ وقت متوجه ورود و خروج او نشدم،یک شب اتفاقی در را باز کردم دیدم پوتین هایش را در آورده و به دست گرفته و از پله ها بالا می رود،فهمیدم طوری رفت و آمد می کرده تا مزاحم همسایه ها نشود،صبح ها چون زود می رفت،ماشین را تا سرِ کوچه هل می داد و سپس آن را روشن می کرد تا مبادا مزاحم کسی شود. 📚به نقل ازفصل نامه مکاتبه و اندیشه صفحه180 گوینده خاطره همسایه 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/shabhayeshahid 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊