واسه مردم نجف و طلبه ها کار لوله کشی انجام می داد و پول نمی گرفت. بهش گفتم آخه اینطوری که نمی شه ...
هادی لبخند زد و گفت آدم #برای_خدا باید کار کنه . اوستا کریم هم هوای ما رو داره. هر وقت احتیاج داشتیم برامون می فرسته.
من فقط نگاهش می کردم. یعنی اینکه حرفت را قبول ندارم . هادی هم مثل همیشه فقط می خندید. بعد مکثی کرد و ماجرای عجیبی را برایم تعریف کرد ؛
یه شب تو همین نجف مشکل مالی پیدا کردم و خیلی احتیاج به پول داشتم
آخر شب رفتم حرم و مشغول زیارت شدم. اصلا هم حرفی راجع به پول با مولا امیرالمومنین نزدم.
همین که به ضریح چسبیدم یه آقایی به سرشانه من زد و گفت آقا این پاکت مال شماست . رفتم خانه و آن پاکت را باز کردم و دیدم مقدار زیادی پول در آن است...
هادی دوباره به من نگاه کرد و گفت ؛
تمام زندگی من و شما دست خداست
🌹 هدیه به روح شهید #هادی_ذوالفقاری صلوات
📚 برگرفته از کتاب ؛ #پسرک_فلافل_فروش
🦋 #زندگی_به_سبک_شهدا
https://eitaa.com/shabhayebashohada