✅ #سیره_علمی_آقا
🚨 جلسه درس #خصوصی
🔘حجت الاسلام سید محمد تقی محصل همدانی ، از شاگردان آیت الله حائری ره :
💠 بنده به همراه جمعی از آقایان در درس خارج آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری شرکت می نمودیم ، استاد گاهی تا #نیم_ساعت دیرتر به درس می آمدند و این برای ما مبهم بود ، بعد از مدتی روشن شد ، که ایشان در منزل خود یک بحث دیگری دارند ، که تنها #برای_یک_نفر است . کسانی که به استاد نزدیکتر بودند با تفحص دریافتند ، که آن شخص ، آقای خامنه ای است و آقای حائری در منزل خود به معظمله درس میدهند.
آیت الله حائری در پاسخ به اینکه چرا برای یک نفر جمعی را معطل نگه میدارید ، فرموده بودند: سید بسیار #خوش_فهم است.
✍ آخرین نفر از سمت راست در تصویر ، رهبر معظم انقلاب در سنین جوانی است.
📚 جرعه نوش کوثر ، موسسه قدر ولایت ص ۱۵۰
📚 حدیث آفتاب ، مرتضی یقینی پور ، ص ۵۵
https://eitaa.com/shabhayeshahid
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🚨 دقت نظر
🔘 تیمسار علی اصغر جمالی :
💠 یک روز در منزل حجت الاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی بودیم.جلسه ای #خصوصی ، پیرامون مسائل کشور بود . بعد از مدتی قرار شد استراحت کنیم ، در حالی که #آقا روی زمین نشسته بودند و داشتند استراحت می کردند . یکی از مسئولین در مورد بحرانی که همسایگان در #خلیج_فارس برای جزایر سه گانه ایجاد کرده بودند ، صحبت میکرد. بعد یک مرتبه رفیقش گفت: این مسئله خلیج... همین جور می خواست ادامه بدهد که آقا یک مرتبه با تندی فرمودند: « آقا! شما چرا توجه نمی کنید؟! چرا خلیج ؟ یعنی چه؟ باید بگویید «خلیج فارس» ، حتماً #فارس را هم بگویید .
📚 خورشید در جبهه ، ص ۹۹ و ۱۰۰
📚 در سایه خورشید ، ص ۴۸
https://eitaa.com/shabhayeshahid
✅#سیره_اخلاقی_آقا
🚨 مسئولیت پذیری
🔘 رهبر معظم انقلاب:
💠 من به شما عرض کنم ، شما برادرانى هستید که خب سالها اینجا با هم کار کردیم؛ عیبى ندارد اینها را ما بگوییم ، در معرض عموم که نیست،جمع #خصوصى است، گفتنش هم ایرادى ندارد ؛ بنده از اوّل #انقلاب خودم اینجورى بودم، بنایم بر این بود. آن روزهایى که #امام قرار بود تشریف بیاورند که ما در دانشگاه تهران تحصّن داشتیم، با جمعى از این رفقاى نزدیکى که با هم کار میکردیم ، #مشورت میکردیم سرِ قضایا با هم گفتیم که خب امام دو سه روز دیگر یا فردا مثلاً وارد میشوند و ما آمادگى نداریم ؛ بیاییم یک #سازماندهی بکنیم که وقتى ایشان آمدند و مراجعات زیاد شد ، ما معطّل نمانیم. صحبت دولت نبود، صحبتِ همان #بیت_امام بود که حالا ایشان وارد میشوند #مسئولیّت هایى پیش خواهد آمد، بعضى مراجعه میکنند، بعضى کار دارند، گفتیم بنشینیم یک سازماندهى بکنیم. یک ساعتى را معیّن کردیم، عصر رفتیم در یک اتاقى نشستیم، گفتیم حالا مسئولیّت ها را معلوم کنیم؛ بنده آنجا گفتم که مسئولیّت من این باشد که #چایى بدهم! همه تعجّب کردند: یعنى چه، چایى؟ گفتم بله، من چایى ریختن و چایى درست کردن را خوب بلدم، این کار من؛ حالا شماها انتخاب کنید. جلسه یک حالى پیدا کرد. خب میشود آدم بگوید که مثلاً قسمت دفتر مراجعات به عهدهی بنده ، تَنافُس که نیست ، تعارض که نیست ، ما میخواهیم این مجموعه را با همدیگر اداره کنیم؛ هر جاى آن هم قرار گرفتیم اگر توانستیم کارِ آنجا را انجام بدهیم، خوب است. این #روحیهی من بوده. البتّه آن حرفى که آنجا زدم، میدانستم که کسى بنده را براى چایى ریختن معیّن نخواهد کرد و نمیگذارند که من بنشینم آنجا چایى بریزم؛ امّا واقعاً گفتم، یعنى اگر فرض کنیم کار به اینجا میرسید که بگویند چایى به عهدهی شما، میرفتم #عبایم را میگذاشتم کنار، آستینهایم را هم بالا میزدم، از بعضى از این برادرهاى #چاییریزِ اینجا که چاییشان را خوردیم -خیلى اوقات هم نپسندیدیم- بهتر هم چایى درست میکردم! نه اینکه فقط بگویم، نخیر، واقعاً #آماده بودم براى این کار.
🌐 بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارکنان نهاد ریاست جمهورى ، ۱۳۶۸/۰۵/۱۸
https://eitaa.com/shabhayeshahid