eitaa logo
🌹 شبنم 🌹
391 دنبال‌کننده
43.8هزار عکس
32.3هزار ویدیو
361 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آیا کربلا است؟! ✍🏻 🔻بسیاری از طرفداران مذاکره با غرب و به خصوص آمریکا، برای وجاهت‌بخشی به تفکر خود تلاش می‌کنند از زمینه‌ها و بن‌مایه‌های مذهبی جامعه‌ی ایرانی استفاده کرده و حتی در وجه افراطی آن، نهضت امام حسین (ع) را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که از آن مذاکره با استکبار و دشمن فهمیده می‌شود؛ این در حالی است که نه‌تنها در واقعه‌ی کربلا، بلکه در هیچ نقطه‌ی تاریخی دیگری، اولیاء دینی در صورت وجود کمترین امکان گزینه‌ی مقاومت و پایداری، هرگز به مذاکره با دشمن فکر نکرده‌اند. 🔹 در نهضت عاشورا، اگر حسین‌بن‌علی (ع) اهل مذاکره با دشمن می‌بود یا بنایی برای آن داشت، در ابتدای نهضت که «ولیدبن‌عتبه» از سوی یزیدبن‌معاویه از امام (ع) درخواست بیعت کرد، می‌توانست با درنظر گرفتن مبنای «بُرد ـ بُرد» از خلیفه‌ی اموی درخواست حکومت بر یکی از ولایات و بلاد اسلامی را نماید. بدیهی است که برای بسیار مطلوب است که امام (ع) به یکی از کارگزاران حکومتش بدل شود و مهر تأییدی بر خلافت غاصبانه‌اش بزند. در این فرض امام (ع) به حیات مادی‌اش ادامه می‌داد؛ کشته نمی‌شد، امّا مشروعیت‌بخشِ خلافت نامشروع یزید می‌شد. 🔸 پس از خروج امام (ع) از مدینه بدون بیعت با یزید، در مکه نیز همین امکان مصالحه برای امام با نمایندگان یزید فراهم است. پرواضح است که برای دستگاه استکبار، معامله با امام، هزینه‌های بسیار کمتری از قتل پسر پیامبر (ص) دارد؛ شیوه‌ای که حکومت درباره‌ی (ع) به کار برد و حتی پس از اشغال نظامی (پایتخت) بازهم مصالحه‌ی با امام حسن را بر قتل امام ترجیح داد. در آن شرایط امام مجتبی در شرایطی تن به مصالحه یا مذاکره می‌دهد که بخش اعظم سپاه در نخیله کوفه و تتمه‌ی آن در سایر بلاد به دلیل خیانت فرماندهان و نخبگان، مضمحل شده است. 💢در نهضت عاشورا نیز قرائت متقن تاریخی نشان می‌دهد که سپاه کوفه مأموریت داشته است تا از امام حسین (ع) با تطمیع، مذاکره یا زور و اکراه بیعت بگیرد؛ امّا امام (ع) و اهل‌بیت مطهر او نشان می‌دهد که کوچک‌ترین نشانی از مذاکره و معامله‌ی مدّ نظر غرب‌گرایان وجود ندارد؛ هرچند حسین (ع) به حکم امامت و هدایت بارها به نصیحت و مذمت نیروهای دشمن در کربلا اقدام فرمود و این وظیفه‌ی هدایت، هرگز نشانی از مذاکره و معامله ندارد. 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
🏴 فرا رسیدن سالروز جانگداز اشرف کائنات، خاتم الانبیاء والمرسلین، حضرت محمّد مصطفی صلّی‌الله‌علیه‌وآله و همچنین شهادت کریم اهل‌البیت امام حسن مجتبی علیه‌السلام را به محضر یگانه وارث و منتقم آل‌الله، حضرت ولی‌ّعصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همه‌ شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. صلوات‌الله‌علیه فرمودند: 🚩 «هیچ یک از ما اهل‌بیت نیست مگر اینکه مسموم (و شهید) می‌شود یا به قتل می‌رسد.» 💠 «ما منّا الا مسموم أو مقتول.» 📚 کفایة الاثر (علی‌خزّارقمی)، ص۲۲۷ بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۲۷، ص۲۱۷ 🍂 «اللّهمّ عجّل لمولانا الغریب الفرج.» @shabnamshabna
▪️دوستدار معاويه بود. در مدحش شعر مي‌گفت و كينه امام را داشت. امام را كه ديد ديگر چيزي نفهميد، چشمانش را بست و دهانش را باز كرد. هرچه توانست گفت اما امام ساكت بود. حرف‌هايش كه تمام شد، ديد امام لبخند مي‌زند. از حال و احوالش مي‌پرسد و كيسه‌اي به او مي‌دهد تا خرج زندگي‌اش كند. سرش را پايين انداخت. شرمنده شده بود. محبت امام بدجوري در دلش افتاد، برگشت. ديگر ورد زبانش امام بود و تعريف از او. افتاده بودند دست و پاي امام را مي‌بوسيدند؛ خودش با پنجاه نفر از خويشانش، همه شيعه امام شده بودند. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 @shabnamshabna
▫️پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر ده چیز بین مردم ترک شود، ده چیز دیگر جای آن را می‌گیرد... 👆پوستری قدیمی با عکس عارف والامقام مرحوم شیخ رجبعلی نکوگویان معروف به شیخ رجبعلی‌ خیاط 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 ▪️شتر عايشه برايشان شده بود بُت. فضولاتش را مي‌بردند براي تبرك. ميگفتند بوي مشك و عنبر مي‌دهد! شتر را كه مي‌كشتند كار تمام بود و تكليف جنگ هم مشخص. علي نيزه را داد دست محمد بنحنفيه؛ پسرش كه از دلاوران عرب بود. محمد رفت تا نزديك شتر ولي در اجتماع لشكريان دشمن نتوانست بكشدش. برگشت پيش پدر. علي نيزه را گرفت. اين بار داد دست حسن. صداي فرياد لشكر كه بلند شد فهميدند شتر عايشه كشته شده. صورت محمد قرمز شده بود؛ از پدر خجالت مي‌كشيد. علي آمد جلو. سر محمد را گرفت بالا «محمدم! شرمنده نباش. تو پسر مني ولي، حسن پسر پيامبر است.» 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 ▫️پناهگاه مستمندان ▪️گفته‌اند روزی مردی اعرابی، به نیاز به درگاه ایشان آمد. حضرت فرمود هرچه در خانه هست به او بدهید. بیست هزار درهم در خانه بود که همه را به او دادند. اعرابی گفت: مولای من! نمی‌خواستی تا نیازم را بگویم؟ امام فرمودند «ما مردمی هستیم که بخشش فراوانی داریم و همواره امید و آرزو را برآورده می‌کنیم و پیش از آن‌که کسی از ما بخواهد، می‌بخشیم؛ چون پاس آبروی سؤال‌کننده را می‌دانیم.» یک‌بار بر فقرایی گذشت که مشغول خوردن بودند، پس از مرکبش پیاده و با آنان هم‌غذا شد. سپس آن مسکینان را به خانه برد و اطعام کرد و بخشش داد و فرمود: آن‌ها کرم بیش‌تری دارند؛ زیرا هر آن‌چه داشتند در برابرم نهادند و ما به‌جز آن‌چه به ایشان دادیم، داریم. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 @shabnamshabna
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 @shabnamshabna
🔹هرگاه مستحبات مانع واجب شوند، آن‌ها را ترک کنید. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 @shabnamshabna
▫️بهشت کافر روزی امام مجتبی(ع) با شکوهی تمام از کوچه‌های مدینه می‌گذشتند. یهودی ژنده‌پوش ژولیده‌ای افسار اسبشان را گرفت و گفت «نیای تو فرموده: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است، ولی تو با اینکه مؤمنی، در بهشتی از وقار و شوکتی، و منِ کافر در جهنمی از گرسنگی و فقر!» و می‌خواست با این سخن از راز آن گفته پیامبر(ص) آگاه شود. امام مجتبی(ع) سخن جدشان را این‌گونه تفسیر کردند «اگر منزلت ما را در جهان دیگر ببینی و از وعده‌های خداوندی که به ما ارزانی خواهد داشت، که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و از قلب و خاطر هیچ انسانی هم نگذشته، آگاهی یابی، خواهی دید که ما در این جهان در زندانیم، و اگر به آنچه خداوند از عذاب‌های دردناک و شکنجه‌های سخت به تو و دیگر کافران وعده کرده، آگاهی یابی، خواهی دید که اکنون در بهشتی از آسایش و نعمت به سر می‌بری». 📗حیاه‌ الامام الحسن بن علی(ع) بیروت، دارالبلاغه، ج 1، ص 194. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 @shabnamshabna