47.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب چراغ خلوت شب زنده دارانم چو شمع
وز شب آويزان و از اختر شمارانم چو شمع
هر كه بختش يار، پيش پاى خود بيند مرا
اخترى در اختيار بختيارانم چو شمع
هم چراغ محفل چادر نشينانم، چو ماه
هم نشان و منزل محمل سوارانم چو شمع
مرهم زخم و گزند خارزارانم چو گل
محرم راز درون رازدارانم چو شمع
گوهر اشكم به دامن، چون عروس بى جهيز
با فقيران هر شب از گوهر نثارانم چو شمع
آرزوها سوخته، پروانه وارم پيش پا
من به اشك و آهشان از سوگوارانم چو شمع
گرچه مى گويند، بالاى سياهى رنگ نيست
من به زنگار شب از ذره نگارانم چو شمع
#شهریار
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
میچکد خون باز از چشمان هر آدینهام
درد من این است گم کردم نشان نیمهام
این که باید سهم من از عشق خاکستر شود
حک شده در سرنوشتم از همان پیشینهام
روز و شب گل میدهد با حسرتی در هر نفس!
بذر آهی را که جا دادی درون سینهام
تازه فهمیدم به چشمان تو محتاجم که عشق
برق چشمان تو باشد بهترین آیینهام
خواب میدیدم که در آغوش تو جان دادهام
تابش هُرمِ نفسهای تو باشد بیمهام...
#الهه_نودهی
#شهید_گمنام
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت
من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامی
طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم
به موقفِ عَرفات ایستاده خلق، دعاخوان
من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم
فتاده اهل مِنا در پی مُنا و مقاصد
چو «جامی» از همه فارغ من آرزوی تو کردم
#جامی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
330.8K
#فرشته_من
نهان به سینه منی، فرشته من
بهانه دل وتنی، فرشته من
در این شب سیاه وتار زندگانی
تو آن طلوع روشنی ،فرشته من
قدت چو سرو و،رو چو یاس و،مو چو سوسن
تو یاس وسرو وسوسنی ،فرشته من
نمی کنی محبت ،مرا تو باور
مگر زسنگ و آهنی ، فرشته من
فرشته های آسمان،حسود میشن
گره به مو،چو میزنی، فرشته من
فتاده ام به حبس، در سیاهچاله
مگر تو قفل بشکنی، فرشته من
#جعفر_غفاریان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از چشم هایم چشمهای، میرفت تا دریا شود
یک قطره در جان صدف میرفت تا والا شود
در سایهی سبز دعا، گم گشته ای دیر آشنا
با نوری از آن آستان، میخواست تا پیدا شود
یعقوب چشمان ترم، کور از جدایی ها شده
تنها به عطر کوی تو، میخواست تا بینا شود
دیدم گدا با دلخوشی دارد شبی در میزند
شاید به یمن لطف تو، حتی گدا آقا شود
باران ز چشمی منتظر، میریخت آرام و خجل
شاید گره از دوریت با این توسل وا شود
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هم نام علی (ع) است ،پاک و پاکیزه سرشت
از فضل علی(ع) گفت و «غدیریه» نوشت
شد هادی راه و شیعیان را آموخت
در «جامعه ی کبیره» پیداست بهشت
#محمدجواد_منوچهری
یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
برای مسافرِ غایبِ حاضرِ ناظر
حضرتِ مهدیِ صاحب الزّمان(عج)🌹
آن رفته سفر، دوباره بر می گردد
از راهِ گُل و ستاره بر می گردد
یک روز ز مشرقِ تماشاگهِ راز
خورشید به یک اشاره بر می گردد
#حسن_یزدان_پناهی_فسا
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تنهاییام دریایِ بیآب و عمیقیاست
امّا شود لبریز با لیوانی از مِهر...
#حسینعلی_زارعی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت🌹
# قسمت سوم 🎬
#خانم ط_حسینی
طارق روی تخت چوبی ونمور داخل انباری نشسته بود با خرماهایی که گذاشته بودیم خشک بشود خودش راسرگرم کرده بود ,تا اومدم اشاره کرد به کنارش وگفت:بیا بشین,یک سری حرفهایی هست که باید بشنوی تا بتونی درست تصمیم گیری کنی,اولا حتما از کشت وکشتاری که درسوریه وعراق پیش اومده شنیدی ومیدونی تمام این جنایات مربوط به گروه شیطانی به اسم(داعش)میشه که خودشون را مسلمان میدونند ,کما بیش خبرهایی هست که داخل عراق این گروه چشم طمع به موصل دارند ودوست دارند موصل مرکز وپایتختشان بشود ,اگر این اتفاق بیافته با اطمینان میگم که هیچ کدام از ماها زنده نخواهیم ماند ,اخه رفتارشان با شیعه ها که مانند خودشون مسلمانند وتوبحثهای اعتقادی باهم اختلاف دارند نشون میده که با ما چه رفتارهایی خواهند داشت,سلما خواهرم ,باورت میشه اینها شیعه ها راکه مثل خودشان مسلمانند وادعا میکنند پیامبرشان یکی هست,سرمیبرند وپوست بدنشان راجدا میکنند وانها راتکه تکه میکنند ,حالا باما که به قول انها کافرهستیم چه برخوردی خواهند داشت؟؟
ازحرفهای طارق مو بر بدنم راست شد وبا لکنت گفتم:یا ایزد پاک به توپناه ان شاالله به لطف ایزد یکتا ازشرشون درامان باشیم ,حالا این چه ربطی به خاله هاجر وپسرش دارد؟؟
طارق:ربط که زیاد داره,به همون ایزد پاک قسم میخورم که همین عمر ,پسرخاله هاجر داشت تبلیغ گروه داعش رامیکرد خودم با دوتا گوشم شنیدم وبا دوتا چشمم دیدم که سنگ حکومت اسلامی داعش رابه سینه میزد ومیگفت اگر این حکومت به مرکزیت موصل برپا بشه ,اینجا بهشت روی زمین میشه و...کلا دارن مردم شهر را برای ورود داعش تهییج واماده میکنن ,حالا حاضری باهمچین کسی زیریک سقف زندگی کنی؟؟
محکم سرم راتکان دادم وگفتم:من از قبل ازاین حرفها هم نظرمثبتی نداشتم .
طارق لبخندی زد وگفت:یه موضوع دیگه هم باید خیلی قبل ازاین بهت میگفتم اما فکرمیکردم هنوز موقعش نرسیده اما حالا بااین احوالات فکر میکنم باید بگم...راستش خیلی وقت پیش علی پسرخاله صفیه تورا از من خواستگاری کرد,اولش فکرمیکردم به خاطر رفقاتی که بین ماهست این پیشنهاد رامیدهد اما کم کم متوجه شدم ازاینا فراتره وانگار خودت رادوست داره....
اگر خودت موافقی,یه سری حرفها هست که باید باحضورعلی بشنوی....حالا چی میگی؟؟
وااای از این حرف طارق گر گرفتم وسرخ شدم...اخه حرف دلم را زد....
سرم را پایین انداختم و...
#ادامه_دارد ..
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها خداست که میداند⭐️
بهترین در زندگی تو
چگونه معنا میشود. ⭐️
من آن بهترین را
امشب برایت از خدا میخواهم
خدایا
بهترین ها را نصیب⭐️
دوستان و عزیزانم بگردان🤲
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتوندرپناه خدا
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky