آهوی دلم به جست وجوی رخ ماه
درحسرتِ یک نگاه مولا کشدآه
باشدکه رضانظربه سویش بکند
از شام سیه رسد به انوارپگاه
#محمودجهاندیده
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به شدت دوستت دارم ولی خاموش و پنهانی
که این زیباترین عشق است ولی در اوج ویرانی
همیشه عاشقت هستم در این بن بست تنهائی
دلم باران عشق ، اما تنم سرد زمستانی
خیالت را کنار دل نشاندم کنج میخانه
دلم تنگ است و غمگینم از این هجران طولانی
دلم امید عشقت را به دنیا هم نمی بازد
اگر یک عمر تنهائی اگر یک گوشه زندانی...
#کوروش_خلج
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هَمسادِ قدیمِ بست پایین شمایُم
پا ثابت جشن و گریه، مین روضه هایُم
پِر دادنِما از او محله ها اگر چه
سنگُم بزنی بازُم همی دُو ر و ورایُم
او بچه ایُم که قد کشیده زیر بالت
آمُختَه یِ صحن نوو و ایوون طلایُم
آهو که نِه، کِفتَرُم که نِه، ولی خداییش
موسی کو تِقیِ ولِ لای کفترایُم
یک عمره که پشت پِنجِره گره زِده نخ
هرکس مِرَضی گرفته ،شاهد شفایُم
آرامش محضه دِ حرم که عمریه مُ
جلد حرم و صحن غریب الغربایُم
یک تیکه ی از بهشته اینجه با وجودت
مُ نوکر پادشای ای صحن سرایُم
از دست کریم و قلب پاک مهربونت
محتاج سفر به سرزمین کربلایُم
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدیحه ی امام هشتم🌷
نا امید آمدم ودست بدامان توام
راهی دل شده ی کوچه خیابان توام
سر بزیر قدم زائرتان آرام است
منتظر مانده وبر گوشه ی ایوان توام
نفسمپر شده از عطر وهوای حرمت
خوب شد آهوی سرگشته ونالان توام
بال وپر باز کنمتاسر آن گنبد عشق
مرغک دل شده ی بام وگلستان توام
تابشویم گنه ازچهره دل در برتان
دیده دریا کنم و تشنه ی باران توام
آمدم باز بپابوس وبخوان کرمت
دل پر غصه ی من آمد ومهمان توام
بر لبم نام شما سجده دراین بزم دعا
دربهشت آمدم آری به خراسان توام
#صدیقه_شاداب_نیک
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
18.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️نماهنگ زیبا و احساسی تقدیم نگاه مهربانتون 🌷
◾️سالروز شهادت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام بر همگان تسلیت باد◾️
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🏴عرضتسلیتبهملتامامرضاییام
شبِ شهادت سلطانِ طوس، امام غریب
هوایِ مملکتِ شیعیان گرفته عجیب
شبیه راز نگفتهست کسی چه میداند؟!
چرا کشیده به صورت، عبا... یگانه حبیب
چگونه پر زده سمت خدا که جا مانده
میان گودی گودالِ حجره، عطر سیب
نفس نفس زدنش، سینه سینه هجران است
به ذوالجلالِ جلالِ مقامِ امنیجیب
به دردِ آخر ماهِ صفر، علاجی نیست
قسم به وسعتِ بیماری نگاهِ طبیب
لبِ تر و دلِ بیتاب ، زمین کرب و بلاست
به یاد تشنگیِ روضههای ابن شبیب
#کبری_رحمتی(بیتاب)
#شهادت_امام_رضاجانم(ع)
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شـــــرمــــندهام که هـــمت آهــــــــو نداشتــــــم
شصت و سه سال راه به این سو نداشتم
اقـرار میکنــــــم که من ایـن هـــــایوهویها
داشتـــــم همیشـــــه ولــــــی هـــــو نداشتــــــــم
جســـــــمی معــــــطر از نفســــــی گاه داشــتم
روحــــی به هیـــــچ رایحـــــه خوشـبو نداشتم
فانــــــــوس بخـــــت گمشــــــدگان همیــشهام
حتـــــی برای دیـــــدن خـــــود ســـو نداشـــــتم
وایـــــا به مــــــن که با هـــــمهی هــــمزبانیام
در خــــــانواده نـــــیـز دعــــــــــاگــــو نـداشـــــــــتم
شـــــعـرم صراحــــتیست دلآزار، راستــــــش
راهــــــی به ایــــن زمــــــانهی نُه تــــو نداشتـــم
نیشم همیشه بیشــتر از نـــوش بوده است
بــــاور نمـــــیکنیـــــد که کنــــــــدو نداشتـــــــم؟
میشد که بنـــــــــدگی کنــــــــم و زندگــــی کنم
امـــا مــــــن اعـــتـــــقاد به تابــــــــــو نداشــــتـــــــم
#آقـــــا شـــما که از هـــمهکـــس باخبـــــرتـــرید
من جـــز ســـــری نهـــــاده به زانــــو نداشتــــم
خوانــــــده و یا نخوانــــــــده به پابــــــوس آمدم؟
دیــــــگــر ســــــوال دیــــــگـری از او نــداشتــــــم
شعرخوانی مرحوم
#محمدعلی_بهمنی
در نجوا با امام رضا (روحش شاد و یادش گرامی "اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" )
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🏴
#شهادت_امام_رضاجانمونتسلیت
#امام_رضا
"با زمینخوردنت امروز، زمین خورد زمین"
آسمانها و ملائک همه هستند حزین
قُـوّت قلب شنیدی و طُمأنینه ی جان؟!
نام تو هست برای دل هر خسته، چنین
شده بیتالحَـزَنِ کوثر دین، مشهدِ تو
روضه برپاست درِ خانهی زهرا به یقین
چشم ما مثل جوادت شده لبریز از اشک
در عزای تو و فقدان تو ای خوبترین
پسرت را به بَرَت خواندی و اما دیدیم
زودتر از پسرت آمده جبرییلِ امین
آسمان گریه کند از غم عظمیٰ امروز
بهگمانم که زمین خورده، خودِ حضرت دین
#نگین_نقیبی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کبوترانه ی دل
بر گنبد طلایی نور
بال ابدیت عشق را
می گشاید
بر صحن باران زده ی نیاز.
عطر گلاب می آید
از پنجره ی فولادین عشق
که بر سکوت اشک
دخیل بسته اند
دلهای شکسته از دیدار
سلام می دهم
بر عظمت عاشقانه هایش
که تنها پناه بیقراریها
ملکوت مشهد الرضایی ست
از جنس کبوتران آبی پرواز.
#سمیه_خلج
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#امام_رضا_ع
غمم را آه سوزان می شناسد
و آتش را نیستان می شناسد
علاج دردهایم را یقیناً
طبیبی از خراسان می شناسد
#نوروز_رمضانی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی همان گلی
که به دل پروراندیاش
خارش به سینهات
چه نفسگیر میشود...!
#محمد_علی_نجف_زاده
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حج فقراست پس به حج میآیند
با ذکر و تمنّای فرج میآیند
عمری است گدا و شاه عالم دارند
در مشهد ثامنالحجج میآیند
#رباعی
#محمدجواد_منوچهری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️پسری که از
#امام_رضا علیهالسلام قورمهسبزی میخواست.
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
روی پلکهای چهارشنبه
عطر نگاهت موج میزند
در امتداد دلت راه میروی
زمان ، پشت لبخندت عاشق میشود
و تلخی تمام هفته
روی سایههای آمدنت
محو میشود
#مریم_پورقلی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
آمد رضا امّا عبا بر سر کشیده
زهر جفا از ساغر دشمن چشیده
"دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار"
مانند مادر از غم و محنت خمیده
در کوچه از هُرم نفس های پر از زهر
صد گلشن از داغ شقایق ها دمیده
خشک است لبهایش ولی آبی ننوشد
با یاد عاشورا و جسم سر بریده
چشم انتظاری با خودش بوی گل آورد
بوی مدینه بوی عطر نور دیده
جان می دهد مولا به روی خاکِ حجره
چون جدّ عطشانش غریبِ داغدیده
آیینه کی گنجد "محمد" در غزل، لیک
باید سرود آن را به دریای قصیده
#محمد_خوشآمدی
#امام_رضا
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
☆حضرت خورشید🌞 سلام☆
حاجتی سبز شد و قفلِ در بغض شکست
رودِ جاری شده از چشم، به دریا پیوست
شاعری دست به دامان دل خود شده بود
غزلش غنچه زد و بر دل اوراق نشست
مصرع اول شعرش قدم باران بود
مصرع آخر آن زائر سر تا پا مست
وسط شعر فقط بوی اجابت میداد
لحظهء دیدن خورشید حرم، نزدیک است
کفتر جلدِ حرم میشود و از شوقش
میرود پنجره فولاد، هوایی دربست...
#مهتاب_بهشتی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ربیعِ عشق
اگر رد شدیم از محرم، حسین(ع)
اگر رفت وقت صفر هم، حسین(ع)
مگر میشود جوهر یادِ تو
نباشد به رگهای عالم حسین(ع)؟
مگر قلب ما از تو و یادِ تو
جدا میشود قدرِ یک دم حسین(ع)؟
مگر لطف تو میشود کم به ما؟
مگر عشقِ ما میشود کم؟ حسین(ع)
همه شادی و شوق اهل جهان
فدای تو و شورِ این غم ،حسین(ع)
ربیعِ دل من فقط عشق توست
مگر میشود بیتو باشم حسین(ع)؟
#ربیع
#یاحسین
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
با اجازہ مادر سادات رخت عزاے پسرش را
نہ از جان بلڪہ از تن در میآوریم و میگوییم
اے حسین داغ تو تا ابد در سینہ ما خواهد ماند...
🔹حلولِ ماهِ ربیع الاول ماهِ شادے و شادمانیِ اهل بيت(ع) را تبریڪ عرض مینماییم🌸🌸
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#قسمتهای۱۱۹و۱۲۰
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
🦋 #پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۱۹ 🎬
تاعلی لباس دراورد ورفت سمت توالت,دست بکارشدم ,بااحتیاط کامل درکیف رابازکردم ,دوتا کتاب قطور بود...
واه کتاب چرا باید برای من ذوقمرگی داشته باشه؟؟
جلدش رو برگردوندم طرف خودم ,اوووه خدای من کتاب قران...بوسیدمش وگذاشتمش روسینه ام....دلم لک زده بود برای خوندنش,کتاب بعدی را اوردم بالا روش نوشته بود(نهج البلاغه)چقد اسمش
اشناست,مطمینم یه جایی دیدمش,کجا بود؟؟....یکدفعه همه چی جلوم رنگ باخت,اره لیلا....همون وقت که دفنش کردم...سرسجاده توخواب با بابا ومامان دوتا کتاب طرفم داد....درسته خودشه....یعنی این چه کتابی هست که این اندازه اهمیت داشت ولیلا بهم داد...زانوهام شل شد...دوزانو همونجا که وایستاده بودم ,نشستم....قران را روی زانوم گذاشتم ونهج البلاغه را بازکردم وشروع به خواندن کردم:
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜
#خطبه_۳۷
(پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال 37.هجرى در كوفه ايراد فرمود كه شبيه يك سخنرانى است)
آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم.
در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلت ها را بردم. همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمى آورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمى كند، كسى نمى توانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمى يافت.
خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم
در برابر خواسته هاى خدا راضى، و تسليم فرمان او هستم، آيا مى پنداريد من به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) دروغى روا دارم به خدا سوگند، من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كردم، و هرگز اوّل كسى نخواهم بود كه او را تكذيب كنم. در كار خود انديشيدم، ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروى از سفارش رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) را بر عهده دارم، كه از من براى ديگرى پيمان گرفت.
(پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزى كشانده شود، سكوت كن)......
حالا متوجه شدم,نهج البلاغه کلام مولایم علی ست....خطبه ای را که برحسب اتفاق بازکردم ,دوباره خواندم واشک از,چهار گوشه ای,چشمام سرازیرشد که یکباره با احساس چیزی نوک تیز برروی شانه ام ,سرم رابالا گرفتم,علی باحالتی که انگار دزدگرفته ایستاده بود وکاردمیوه خوری رابه طرفم گرفته بودباحالتی گه انگارروی صحنه ی تیاتر است
, گفت:آهای دخترک فضول...سربزنگاه گرفتمت,تجاوز به حقوق مردت؟؟سرکشی به کیف آقایت؟؟دست درازی به اموال.......غلامت خخخخخخ
بازم گفتم:خدایا شکرت که دارمش....
بعدازنهار علی هرچی که داخل دانشگاه بهش گذشته بود رابرام تعریف کرد وگفت دوتا کتاب برای,شیعه شناسی باید پاس کنیم,همین قران ونهج البلاغه است.
علی:نبودی سلما ببینی که این استاده چنان از مولاعلی ع وکلام نافذ وراه گشای مولا حرف میزد وتعریف میکرد که ما بچه شیعه ها اینقدر اطلاعات راجبش نداریم,استاده میگفت مسلمانان صدراسلام اگردامان علی ع را رهانکرده بودند ودست به دامان عوام وافراد بی اطلاع از دین به عنوان خلیفه نشده
بودند,الان کل عالم, مسلمان وشیعه بود ,انهم دنیایی برپایه ی مساوات,عدالت وبرابری وبرادری....وتاکیدکرد که ,دستان یهود در کمرنگ کردن غدیر ونادیده گرفتن حق ولایت وامامت علی ع درکاربوده,اخه این یهودیای خبیث میخوان خودشون برگزیده باشند,اصل ولایت علی ع را ازبین میبرند تا روزگار بگذرد ودرهمچین زمانی فرزندان همان یهودیان صدراسلام برکل بنی بشر حکمرانی کنند ,
تازه خودشان اذعان میکنند که بهترین قوانین حکومت داری را علی ع درهمین نهج البلاغه ارایه کرده....اما حیف وصدحیف که من ومایی که شیعه هستیم ,حتی لحظه ای وقتمان را برای خواندن این کتاب گرانبها نمیگذاریم.
باخودم فکر کردم واقعا مولاعلی ع مظلوم بوده وهست حتی دربین شیعیانش...
بعداز شنیدن حرفهای علی,ماجرای اسحاق انور را براش گفتم ,علی دستی به پشتم زد وگفت:نقشه ها برای اسحاق جوووون دارم......
#ادامهدارد....🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#قسمت۱۲۰ 🎬
یک هفته است که من رسما دانشجوی پزشکی شدم,بحثهای کلاس رادوست دارم,اسحاق انور هم هفته ای دوبار باهاش کلاس داریم,واقعا معلوماتش زیاد هست ودرعلم پزشکی روی هرنقطه از بدن دست بگذاریم ,صاحب نظر است.
جلسه ی دوم هم باز رفتار,اسحاق انور بامن متفاوت تر از بقیه بود وهمه کاملا حس کردند,نمیدونم برای چی؟؟اما حس کنجکاویم خیلی خیلی به جوش امده تابدونم,گاهی فکر میکنم,اینقدباهوشه که فهمیده من جاسوسم,وگاهی میگم نکنه نیروهای ماورا طبیعی مثل اجنه بهش میرسونن که من قصد ضررزدن بهش را دارم
,اخه تواین مدت متوجه شدم,داخل اسراییل ارتباط با اجنه چیزی عادی هست اصلا یکی از اصول کارشان همین ارتباط,باشیاطین جنی هست
وخبرهای,بسیاری هست که عده ی زیادی بسیج شدند ودنبال (جادوی سیاه)یعنی نیروی عظیم اجنه که درزمان حضرت سلیمان محبوس شدند ,هستند,ابزارجادوی سیاه گویا زیرتخت سلیمان نبی پنهان شدند واین شیاطین به دنبال تخت وابزار جای جای اورشلیم وبیت المقدس را حفرکرده اند ومنتها چیزی دستگیرشان نشده....
دیشب علی پیشنهاد کرد که طرحش رابرای نزدیک شدنم به اسحاق انور اجرا کنم,الان کلاس تمام شد,استاد کیفش رابرداشت ومثل سوسک سیاه بالدار راهی بیرون شد,بدوو دنبالش راه افتادم..
من:استاد....استاد ...ببخشید یک دقیقه میتونم وقتتون رابگیرم.
استاد همینطور که سرش پایین بود توعالم خودش بود گفت:گفتنی ها راسرکلاس گفتم,سوالی هست,جلسه ی بعد وبرگشت طرفم...تامتوجه شد طرف صحبتش من هستم,انگار یه جوری دستپاچه شد گفت:عه خانم الکمال....بفرمایید بامن بیاید اتاقم.
به سمت اتاق رفتیم,داخل شدیم.
یک میز بزرگ باصندلی چرخان,یک دست مبل اداری ویک قفسه پراز کتابهای جورواجور.
استاد کیفش را گذاشت رومیز ونشست روی صندلی,اشاره کرد تامنم بنشینم.
نشستم,وقتی نگاه خیره ی استاد را روی خودم دیدم,احساس ناامنی بهم دست داد وباخودم فکر میکردم ,کاش امروز نمیگفتم.
چند دقیقه گذشت ودیدم نه بابا نگاهش هنوز,روم قفله,انگار اصلا تواین عالم نیست.
بایک تک سرفه وگفتم:استاد...
یکدفعه اسحاق انوراز عالم خودش بیرون امد وشروع کردباخودکار روی میزش بازی کردن وگفت:خوب,دانشجوی متعصب عراقی...بگو ببینم چی میخوای...
من:استاد...راستش من یه طرح دارم که نمیتونم جلوی بقیه دانشجوها مطرح کنم,اخه میترسم بهم برچسپ نسل کشی و...بزنند,اما میدونم طرح خوبیه وبه نفع قوم برگزیده هست ,البته تایه جاهایی روش کارکردم,منتها چون خورد به مهاجرتم نشد ادامه اش بدم واگه شما لطف کنید وکمکم کنید احتمالا به جاهای خوبی میرسم.
استاد که انگارحرفهای من به مذاقش خوش امده بود گفت:چه جالب ,بگو ببینم چی تواون مغزت هست.
من:راستش من روی بیماری ایدز کارکردم ,میدونید که درمانی ندارد,من روی یک واکسن کارکردم به عنوان پیشگیری از ایدز ,ولی درحقیقت نسل کسانی که این واکسن رامیزنن نابود میکند,اگه بتوانم با راهنمایی شما فرمول واکسن را کامل کنم وتولید انبوه داشته,باشیم,هم میتوانیم این محصول رابابوق کرنا واردجهان سومیها کنیم ونسل هرچه غیریهودی صهیون هست بربیاندازیم وهم یک پول هنگفت به خزانه ی یهودیان سرازیر کنیم.
حرفم که تمام شد سرم رابالاگرفتم که ببینم چقداثربخش بوده دیدم:انور اصلا پلک نمیزنه,نمیدونستم عمق چشاش چیه اما...
#ادامهدارد...🌷
#کپی_باذکرمنبع
#نویسنده_حسینی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلچسبترین شب دنیا را
با لحظههایے پـر از
شــــادے و زیـبـایـی
براتون آرزو مے ڪنم
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتون بخیر
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امـــروز در آهنگ صبح
🍀شعری باید گفت :
🌺پر از طلوع...
🍀قصه ای باید گفت :
🌺پراز هـیجان
🍀و ترانه ای باید خواند :
🌺پر از پرواز...
🌹صبح پنجشنبهتون گلباران و زیبا
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتون پراز خیر وخوبی
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky