🌹طرح جامع کنکور فرهنگیان🌹
«۱۰۰ روز با آکادمی»
رکورد قبولی فرهنگیان
🔺معرفی بهترین انتشارات در زمینه منابع فرهنگیان
🔺دسترسی رایگان به فایــــل آفلاین کلاس هوش
🔺دسترسی رایگان به فایــــل آفلاین کلاس مهارت معلمی
🔺جزوات خلاصه مهارت های معلمــی
🔺جزوات خــــــــلاصــــه دیــــنــــــــــــی
🔺بانک تـــست_مهارت_ها_معلمـــی
🔺بانــــــــک تــــســــت دیــــنــــــــــــــی
🔺بانک تست هوش و استعداد
🔺برنامه ریزی هفتگی شخصی سازی شده
🔺تماس روزانه
🔺بررسی گزارش کار روزانه
ظرفیت فقط ۳۰ نفر
جهت ثبت نام مشخصات خود را به شماره ایتای
۰۹۳۶۹۶۶۳۴۶۶
ارسال کنید
آکادمی دکتر شهروز فروتن کیا
https://eitaa.com/joinchat/3379757666Cd474b3f312
الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمیرالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئمَّه عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
به ولای تو عــلی، ز کودکی دل دادم
بی فروغِ نِگــهَت، من به یقین بر بادم
#یکشنبههایعلوی
#نگین_نقیبی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دل تا ابد به پای سکوتت نشستهاست
ساعت عقب نمیرود از رنج روزگار
#پریسا_مصلح
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
”هست شب
یک شبِ دمکرده و خاک
رنگِ رخ باخته است
باد، نو باوهی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است
هست شب،
همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا،
هم ازین روست نمیبیند اگر گمشدهای راهش را...
با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را ماند در گورش تنگ
به دل سوختهی من ماند
به تنم خسته که می سوزد از هیبت تب!
هست شب. آری، شب.. ”
#نیما_یوشیج
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#رمان_لقمهیحلال
#قسمتسیوپنجموسیوششم
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
#لقمه_حلال
#قسمتسیوپنجم:
ماریان که نشست ,مرد میانسال دیگری از جا بلند شد وبه سمت پدرم امد,مشخص بود خیلی در فکر است,اصلا خودش را معرفی نکرد ورفت سراصل مطلب وگفت:راستش دیشب خیلی زود خسته شدم ,میخواستم جایی استراحت کنم وباهزار زحمت منظورم را به اطرافیان فهماندم ,عده ای تا متوجه منظورم شدند دوره ام کردند وهرکس با ایما واشاره به من اصرار میکرد که همراه او بروم من به گمان اینکه اینان شاگرد هتل دارانی هستند که برای جذب مشتری,امده اند بایکی از انها که از همه سمج تر بود رفتم.
درکمال تعجب مرا به خانه ی پیرزنی برد که در اوج بی امکاناتی,خدمات هتل پنج ستاره وحتی بیشتر را برایم انجام دادند,لباسهایم را باکمال احترام بردند وشستند واتوکردند ,چندین نمونه غذای لذیذ که درمنوی هیچ هتلی ندیده بودم ,برایم طبخ کردند,حتی پسرکی که درانجا بود وگویا نوه ی پیرزن بود,تمام بدنم را ماساژ داد,درست است که درخانه ای فقیر بودم اما احساسم چیز دیگری میگفت.
فکر میکردم وقت رفتن هزینه ی تمام خدمات را از من خواهند گرفت اماهنگام رفتن, وقتی که به انها فهماندم که چقدر باید پرداخت کنم؟
با لبخندی انتهای این جاده را نشان دادند و میگفتند:حسین...حسین...
به اینجا که رسید چهره اش برافروخته شد وگفت:اقا....این حسین کیست که بدون شناختن من,مخارجم را حساب کرده؟از صبح هرچه که پذیرایی میشم ,هرچه که میخورم ,میگویند از حسین است ودست درجیبش کرد جوراب نویی را دراورد وادامه داد حتی این پوشیدنیها را پیرمردی با اجبار به من داد وخوشحال ازاینکه من هدیه اش راقبول کردم ومیدانم اگر میگفتم بهایش چقدر است؟ جواب میشنوم که حسین حساب کرده.....
بگو حسین کیست؟این مرد بزرگ کجاست؟که اگر الان نفهمم حتما دیوانه میشوم....
#ادامهدارد....🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#لقمه_حلال
#قسمتسیوششم
با نشستن این مرد، زنی از میان جمع گروه بلند شد و همانطور که سرجای خود ایستاده بود ,شروع به صحبت کرد وگفت:اقا غلام حسین ,تمام چیزهایی که دوستان تعریف کردند وحتی بیش از این را من هم دیده ام وشنیده ام ,ذهنم پر از سوالات ریزودرشتی است که برای هیچ کدام جوابی پیدا نکرده ام,اقا غلام حسین من جمعیتی را دیدم که همه برسینه وبرسر میزدند وبا هم شعری اهنگین را میخواندند,من بااینکه از زبان انها وشعرشان هیچ سردرنمی اوردم ,باانها گریه کردم ,اصلا اشکهایم ناخوداگاه برصورتم جاری شد ,انگار اینجا عیسی مسیح را برصلیب کرده اند,همان حسی را داشتم که درعید پاک مسیحیان به من دست میداد....من نمیدانم ان جمع برای چه گریه وعزاداری میکردند....اما انتهای کلام همه شان حسین بود وگاهی هم عباس وگاهی زینب.....
اقا غلام حسین,تورا به خدایی که میپرستی,برای من ,برای ما بگو اینجا چه خبر است؟نکند قیامت شده و ما بی خبریم؟تو را به جان عزیزانت بگو (این حسین کیست).
با تکرار مکرر این سوال,از دهان ان زن مسیحی,ولوله ای درجمعیت افتاد .
نگاهم از جمعیت کشیده شد به سمت پدرم که صورتش پوشیده از اشک بود بابا احمد از جایش بلند شد وبا گفتن این جمله,ولوله جمع خاموش شد وهمه سراپا گوش شدند:
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست...
این چه شمعی ست که جانه همه پروانه ی اوست..
#ادامهدارد....🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق همچون پرتقالی مرا پوست میکَند..!
و سینهام را در شب میگشاید،
و در درون آن
شراب و گندم و چراغی که با روغن زیتون روشن است به جا میگذارد...
و هرگز به یاد نمیآورم که
کشته شدم
و چگونه خونم ریخته شد...
#نزار_قبانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای من ....🙏
برای همه دوستانم عشق حقیقی ، سلامتی ،آرامش و نیکبختی را
از تو طلب میکنم
خدایا عطاکن به آنان هر آنچه
برایشان خیر است …🤲
🌓🌓🌓🌓
شبتون در آرامش
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
امـروزِ شما خوبان
سرشار ز الطاف خـدا بـاد❣
جان و دلتون
از هر غم و اندوه رها باد❣
لبخـند بـه لـبتون
در دلتون امید و پر از نور❣
هر لحظه تون
آمیخته بـا مهر و صفا باد❣
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتون شاد
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky