eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 داستان‌ 🌷 عارفی ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود تا خدا را زیارت کند تمام روزها روزه بود. در حال اعتکاف. از خلق الله بریده بود. صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار مسگران، دکان فلان مسگر برو خدا را زیارت خواهی کرد عارف از ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شد و در کوچه های بازار از پی دکان می گشت... می‌گوید: پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد، قصد فروش آنرا داشت... به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی پیرزن می گفت:نمیشه۶ریال بخرید؟ مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند. بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود. مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم، خرید دارید؟ مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟ پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود! مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، امّا اگر اصرار داری من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!! پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!! مسگر گفت: ابدا" دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!! پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد. من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم: عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند آنگاه تو به ۲۵ ریال می خری؟!!! مسگر پیر گفت: من دیگ نخریدم!!! من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم... از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که ندایی با صدای بلند گفت: با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!! دست افتاده ای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد ! گر دست فتاده ای بگیری مردی.... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
✨پروردگارااا ✨در این شب ✨دفتر دل دوستانم را ✨به تو میسپارم ✨با دستان مهربانت ✨قلمی بردار ✨خط بزن غمهایشان ✨و دلی رسم کن ✨برایشان به بزرگی دریا‌🙏 🌓🌓🌓🌓 شبتون پُر‌ از آرامش 🌓🌓🌓🌓 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صبح شد و روز نو آغاز شد🌺 پنجره ای رو به خدا باز شد🍃 مرغ دلت را برهان از قفس🌸 لحظه ی روحانی پرواز شد🍃 باغ خدا بوی بهاران گرفت🌼 شور ز گلبانگ هزاران گرفت🍃 امروزتون توام با موفقیت و کامیابی 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام صبحتون ‌زیبا 🌞🌞🌞🌞🌞 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خوش تر از دوران عشق، ایام نیست! بامداد عاشقان را شام نیست مطربان رفتند و صوفی در سماع عشق را آغاز هست انجام نیست ! 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
آن دست که بر سینه بکوبد،عَلَم است آن سینه که از عشق بسوزد،حَرَم است در هیئت دنیا دم پایانی ماست؛ بی عشق حسین،بارِ هستی عَدَم است. ✅️ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دو سال می گذرد من هنوز سربازم  وظیفه ی شب و روزم ندیده بانی توست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چه کوتاه است قدم های آفتاب وقتی در پاییز نبودنت قاصدک ها در سکو ت ترانه می خوانند ✅️ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Mohsen Chavoshi - Avaze Khoon.mp3
11.28M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ محسن‌ _ چاوشی 🎶‌ آواز خون‌ ( جدید)🥀
خنده ات یک شهررا ویران عالم میکند خنده کن آخر غم واندوه می خواهم چکار یک نفر هستی و کلِ عالمی در پیش من با تو من جمعیت انبوه می خواهم چکار 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
((زینب من مرا قب حرم باش مراقب چادر دخترم باش نیافتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر )) چشم حسین خیره به سوی خیمه شکسته شد سرش به سنگ کینه زینب دل شکسته قد خمیده گره بزن به چادر سکینه (( نیافتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر )) ناموس حق مانده میان صحرا چشم همه خیره به سوی دریا بگو به ساقی حرم بیاید نهیب زند دشمن هیزمان را (( نیافتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر )) چادر ما ارثیه ی مادرست نجابتش بر همه عالم سرست تمام عشق ما همین چادرست به روی دشمنان بدان خنجرست (( نیافتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر )) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یا علی اصغر (ع )شب هفتم پیچیده برگ لاله اش را در عبایش آورده قربانی خود را در منایش میلی در این لحظه به جنگیدن ندارد پیداست از لحن غم انگیز صدایش تا که بگیرد قطره ی آبی از آنها رو می زند بر دشمنان بی حیایش از التماس چشمهایش خوب پیداست دارند می گِریند خواهرها برایش حد عطش از بسکه بالا رفته کودک دارد که می سوزد گلوی نخ نمایَش چشمان او بر روی هم می آید انگار حتی رمق رفته دگر از دست و پایش اما کسی خنده کنان دارد می آید تا که نشاند مادرش را در عزایش : ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاقلب من از غم تو ردّی دارد دریاچه ی اشک جزر و مدّی دارد جان میدهم آخر از فراق حرمت صبر من دلشکسته حدّی دارد ✅️ ‌ ارسالی اعضا محترم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن نده جواب مرا لااقل جواب مکن تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای من که دعا نیست مستجاب مکن صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن همینکه ترس برم داشته خودش کافیست تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن چقدر جار زدم من که دوستم داری بیا مقابل مردم مرا خراب مکن خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن سوا نکن که همه با همیم جان حسین همه غلام حسینیم انتخاب مکن... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از ما چه توقعی‌ست! هنگامی که شعله های خورشید بر طراوت گل چیره میشود و میسوزاندش  خشکی ها آب ها را می‌بلعند و باد کمر درخت را میشکند از ما چه توقعی‌ست؟ توقع رعایت عدل! هنگامی که رود بر ریشه‌ی نازک علف رحم نمی‌کند صخره، جلوی رویش گل را می‌گیرد و گیاه، گیاه را خشک می‌کند از ما چه توقعی‌ست؟ توقع رحم کردن! توقع‌های بیجاییست ما فرزندان طبیعتیم.... ✅️ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
✅امام صادق(علیه السلام) فرمود:  روزی عزرائيل نزد موسى(ع) آمد.  موسى به او گفت: تو كيستى؟ او گفت: من فرشته مرگم.  موسى(ع) گفت: چه می خواهی؟ او گفت: آمده ام روح تو را قبض كنم. موسى(ع) گفت: از كجاى بدنم روحم را قبض مى كنى؟ عزرائيل گفت: از ناحيه دهانت . موسى(ع) گفت: چرا؟ من که با اين زبان و دهان با خدايم، سخن گفته ام. عرزائيل گفت: از ناحيه دستهايت. موسى(ع) گفت: چرا؟ من که با دستهايم كتاب آسمانى تورات را حمل كرده ام. عزرائيل گفت: از ناحيه پاهايت. موسى(ع) گفت: چرا؟ من که با پاهايم به (طور سينا) براى مناجات با خدا رفته ام. گفتگوى موسى و عزرائيل ادامه يافت. تا اينكه عزرائيل گفت: من دستور دارم كه تو را رها کنم، تا هر وقت كه خودت مرگ را خواستى به سراغت آيم. از آن پس، موسى مدتى زنده ماند. تا اينكه روزى در بيابان عبور مى كرد، مردى را ديد كه قبر مى كَند. به او گفت: مى خواهى تو را در كندن قبر كمك كنم؟ آن مرد گفت: آرى. موسى(ع) او را كمك كرد تا قبر كاملا آماده شد. در اين هنگام، آن مرد خواست به ميان قبر برود بخوابد تا ببيند قبر چگونه است. موسى(ع) گفت: من داخل قبر مى روم تا ببينم چگونه است.  موسى داخل قبر رفت و در ميان قبر خوابيد و هماندم مقام خود را در بهشت ديد. گفت: خدايا مرا به سوى خود ببر.  عزرائيل، بى درنگ روح موسى(ع) را قبض كرد و همان قبر، قبر موسى(ع) گرديد، و آن كسى كه قبر را مى كَند، خود عزرائيل به صورت انسان بود.  (به همین دلیل، هیچکس از محل قبر حضرت موسی(ع) خبر ندارد.) به اين ترتيب خداوند خواست، بنده شايسته اش موسى(ع) با رضايت و خشنودى به لقاءالله بپيوندد. 📘منابع:  علل الشرايع ص 70 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خدایا🤲 آدم‌های خوب سرراهمان بگذار.. حس بسیار خوبیست هنگامی که درلحظه‌ ی هجوم غم یاناامیدی یاپریشانی بی هواکسی سرراه آدم سبز بشود کلامش ،نگاهش حتی نوشته‌اش آرامش وشادی وامید بپاشدبه زندگیت .. الهی آمین🙏 🌓🌓🌓🌓 شبتون در پناه خدا 🌓🌓🌓🌓 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞دراین صبح دل‌انگیز زیباترین گلها تقدیمتان🌷 قشنگترین چشمهابدرقه راهتان ملیح‌ترین لبخندبرلبانتان🌹🍃 وبلندترین دستها نگهبانتان باشد به اميد روزى🌹🍃 سرشار ازبرکت وفراوانی براى همه شماعزیزان 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام صبحتون ‌بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 السلام علیک یا علی اصغر(ع) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
راه مرا اشاره شو من به کجا رسیده ام هر چه دویده ام تورا خسته شدم ، ندیده ام 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🏴 ز دریا پر از تشنگی سررسیدی دل آب را هم به آتش کشیدی عطش موج می‌زد در اعماق چشمت عطش از لب آب ازنو چشیدی تو از شرم مشکی که شد پاره‌پاره شدی آب و چکه‌به‌چکه چکیدی شب چشم را پیکش کردی و بعد شب قدر را پیشت ای ماه دیدی تو زیباترین شعر در وصف عشقی که در بیت‌های دل ما دمیدی فدای مرام بلندت اباالفضل مرا با تمام قصورم خریدی ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
. صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم َ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Seyed Taleh Bakooei - Saslerem Karbala (320).mp3
9.07M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ سید _ طالع‌ باکویی
قاسم گرفته اذن میدان از عمویش حال و هوای غیرت افتاده به رویش شمشیر در دستش بیامد سوی میدان مانند جدش مرتضی چون شیر غران تازید بر قلب سپاه دشمن دون صحرا شده از تیغ شمشیرش پر از خون شیرین تر از جام عسل مرگ است پیشش نوش است بهر او شهادت نیست نیشش گر چه جوان است او ولی فکرش بزرگ است در معرکه با دشمنان عقلش سترگ است از هر طرف دشمن به سویش حمله آورد قد رشیدش روی خاک افتاده چون مرد شد ارباّ اربا پیکرش لبریز از درد از درد پیچید و عمویش را صدا کرد آمد به بالینش عمو با چشم گریان او را گرفته در بغل پر خون و عریان نفرین نموده قاتلان و دشمنان را بوسید جای زخمهای قد رعنا برده برادر زاده اش را سوی خیمه نوحه کنان اهل حرم همراه عمه خون گشته قلب عمه از داغ مکرر شد داغ قاسم هم به رویش داغ دیگر جانش فدا شد قاسم بن مجتبی هم اهل حرم لبریز شد از ماتم و غم ✅️عضوکانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یادت نگه دار عقل من تو بعد از این دل برای هر که رو زد، بندازش زمین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مرا از چشم‌ها انداخت خوبی‌های بی‌حدم که دل را می‌زند چیزی‌که بی‌اندازه شیرین است... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky