eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه‌ای ساده اگر هست دلم می‌خواهد از نگاه گل و پروانه و آیینه و آب سخنی تازه شوم یا شوم شعر تری مثل یک بوسه‌ی باران به لب رود که شب می‌داند غم این حسرت جا‌مانده‌ی من! چون زمستان به تن باغ سکوت است و سکوت... ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به مناسبت غبار صحن تو بر درد جان دواست بقيع! خرابه‌هاي تو، باغِ‌ بهشتِ ماست، بقيع! تو هم چو فاطمه در شهر خويش تنهايي غريبي و، همه كس با تو آشناست، بقيع! اگر چه روي به كعبه نماز مي‌خوانيم تو قبله‌ی دلِ مايي، خدا گواست، بقيع! به آن چهار امامي كه در بغل داري براي ما حَرَمت مثل كربلاست بقيع! به ياد چهار پسر، در كنار چار مزار هنوز ناله‌ی اُمُّ البنين به پاست، بقيع! علي نگفت، به جان علي قسم، تو بگو كه قبرِ گمشدۀ فاطمه كجاست بقيع؟ هنوز نالۀ زهراست از مدينه بلند هنوز لرزه بر اندامِ مجتبي‌ست بقيع! قوي‌ترين سندِ غربت علی در تو عِذار نيليِ ناموسِ كبرياست، بقيع! ✍ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
جوانی را فدا کردم که روزی سهم من باشی من از دنیای بی‌رحمم تو را ای جان طلب‌کارم ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چو مغروران بی منطق ؛ نگو از «عشق» بیزارم که ناگه می زند بر دل ؛ شگرد او شبیخون است ...! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من به شوق دیدنش تا صبح بیدارم ولی او برای دیگری صبحانه حاضر می‌کند... ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
1_3760785760.mp3
8.6M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ دلتنگ‌ توام‌ ❤️💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷«وعـده صـادق»🇮🇷 ما عیـن حـقـیـقـت حقایق دیدیم در دیــده ی عـاشـقان لایق دیدیم در وقت معینی که دشمن ترسید با لـطف خـدا وعـدهٔ صادق دیدیم ۱۴٠۳/۱/۲۶ شیـراز 🇮🇷🇵🇸🇮🇷 ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ناله ام گرچه ندارد اثرى در دل تو نكنم ناله اگر در دل شبها چه كنم ؟ در پى گمشده اى گرد جهان ميگردم اى خدا گر نشد اين گمشده پيدا چه كنم ؟ مردمان قطرهء آبى بكف آرند و خوش اند من كه مردم ز عطش بر لب دريا چه كنم ؟ چون طبيب دل بيمار من از من شده دور نكنم گر به تو اى درد ! مدارا چه كنم ؟ گرچه امروز مرا نيست ز پى فردايى گر نبندم دل از امروز به فردا چه كنم ؟ روى بر تافت ز من آنكه جهانم همه است بعد از اين گر نكنم پشت به دنيا چه كنم؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای کاش پیاده شود این طرح بدیع از هشتم شوال الی هشت ربیع همگام شود امامت صاحب عصر با ختم پروژه ی حرم های بقیع ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشاالله به غیرتت‌ 🌷😍 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شاید مقدر بود، از عشق تو تر باشد سهم نگاهم، از دلم هم بیشتر باشد شاید مقدر بود گوش مصلحت خواهم در عرصه‌ی دلدادگی، یک عمر کر باشد خنیاگری تا می‌کند سودای چشمانت دل مثل مرغی سربریده، محتضر باشد بیچاره عقلم در مصاف با یکی چون تو پیوسته تسلیم دل خود، بی سپر باشد سجاده ای پهن است، مادر ذکر می‌گوید فرزند من، عشقت همیشه پر ثمر باشد ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گفته بودی که : دوایی بکنم درد ترا ما در آن درد به امید دوای تو هنوز ای که عمری سر من بر خط فرمان تو بود تو به فرمان خودی، من به رضای تو هنوز گر به شاهی برسم، سایه ز من باز مگیر که گدای توام، ای دوست، گدای تو هنوز 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی بهم میزد خدا آب و گِلش را؛ می ساخت از روی تو، ماه کاملش را! هر کس تو را از دور می بیند ،در این شهر گم می کند آنروز، راه منزلش را... حتی برای غرق ماندن در نگاهت دریا به دریا می زند،هر شب دلش را ! بی تو برای باغ ما فرقی ندارد طوفان زده یا باد برده، حاصلش را... گفتم به شب راحت بخوابد بعد از این... چون حل می کند چشم سیاهت ،مشکلش را باید همیشه... تا ابد... باشی کنارم؛ مانند دریایی که دارد ، ساحلش را ! ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای که گفتی عشق را از یادبردن سخت نیست عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای زیارت نامه ی تو نغمه ی بال کبوتر مرثیه ی خوان قبورت خاک های گرم صحرا ای نشان غربت تو پنجمین قبر نهانت نام‌ بلندای غریبی‌ نام‌ مادر برده‌ ما‌ را‌ روضه‌ خوان‌ ‌ خورشید وخاک‌ از داغ‌ غربت‌ گُر گرفته هر حریمی هر ضریحی روضه ای دارد مجزا آه این نامردمان با حرمت خانه غریب اند آتش آوردند بر درب علی و آل زهرا خانه تان ویران! بقیع ما خرابْ آبادِ شیعه ذره ذره تربت این جا چو ایوانی مطلا آخر هر روضه با ابن الشبیب است هر گریزی خاک می خواند دوباره روضه ای سربسته اینجا وای دیگر شاه چشمش تار میبیند لبش خشک آه از وقتی که شاه افتاده با صورت ز بالا شیعیان قبل از ظهورش باید اینجا ساخت گنبد عاقبت روزی می آید تولیت مهدی زهرا ✅️ ‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر! عجب از عقلِ کسانی که مرا پند دهند برو ای‌خواجه که عاشق نَبُوَد پند پذیر! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نام زهرا است که بر روی زبان است هنوز داغ من تازه‌ترین داغ جوان است هنوز... آمدی دست عنایت به جهان آیه‌ی نور نبض دستان تو بر کل جهان است هنوز... از غم هجر تو این آه...که در سینه‌ی من! شده یک آتش جان سوز، فغان است هنوز... گاه بین در و دیوار سخن می‌گویم! زخم پهلو چقدر بار گران است هنوز... در عطش سوختم و ناله‌ی من چاه شنید! چاه از ناله‌ی من دل نگران است هنوز... بعد تو بلبل غم بر در این خانه نشست! بال و پر ریخته و تعزیه خوان است هنوز... بی تو این خانه سرای غم و اندوه من است! زینبم دیده‌ی تر مرثیه خوان است هنوز... بی تو کارم شده چون شمع فقط سوختن است! گفتن نام تو آرامش جان است هنوز... جان به لب می‌رسد از عشق تو ای یاس کبود فصل من بعد نگاهِ تو خزان است هنوز... نیستی غربت تو خانه نشینم کرده! هر چه گفتند به من زخم زبان است هنوز... سوختم در غم این حادثه آن شب که تو را نیمه شب بُردم و تاریخ بیان است هنوز... آمدم تا که تو را خاک کنم دست گرفت! اشک بر دیده‌ی دست آب روان است هنوز... همه‌ی شعر مرا غربت و اندوه پر است! داغ زهرا است که در سینه و جان است هنوز... اشک می‌ریزم و این حسرت عالم سوز است! تربت فاطمه بی‌نام و نشان است هنوز... ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥 🍀💚 زینب رو بوسید و رفت. همراه زهره خانوم و امیررضا و محدثه سوار ماشین شد.سکوت سنگینی بود. مدتی گذشت. فاطمه گفت: _امیررضا،اون عروسکی که تو بچگی ازم گرفتی،یادته؟ امیررضا با تعجب گفت: -کدوم؟! -همونی که مامان بزرگ برام درست کرده بود.پارچه ای بود.چشم هاش دکمه های سیاه بود. -یادم اومد،خب؟! -چکارش کردی؟ زهره خانوم گفت: -تو انباریه. فاطمه بالبخند گفت: _ای امیررضای نامرد.گفتی پاره ش کردی که؟! -گم شده بود.گفتم بهت بگم گمش کردم، بیخیال نمیشی.مجبورم میکنی کل شهر رو دنبالش بگردم.گفتم پاره ش کردم که بیخیالش بشی. -تو اون موقع شش سالت بود.چطوری مغزت اینقدر کار میکرد؟ از همون بچگی تو خرابکاری استاد بودی! همه لبخند زدن. -تیله هامو چکار کردی؟ -اونا هم قایم کرده بودم،تو انباری. -پس با این حساب الان همه اسباب بازی های من تو انباریه!..اون عروسکم که شعر میخوند چی؟ اونم هست؟ امیررضا خندید و گفت: _آره. فاطمه به محدثه گفت: _اون عروسکم یادته؟.. موهاش بلند بود، چشمهاش باز و بسته میشد. محدثه کمی فکر کرد و گفت: _آره،یادم اومد. -امیررضا وقتی دید تو اونو خیلی دوست داری از من دزدید تا به تو بده. محدثه با تعجب به امیررضا نگاه کرد و گفت: _آره؟!! امیررضا با لبخند گفت: _آره. فاطمه به امیررضا گفت: _یادته چقدر گریه کردم عروسک مو بدی؟ رو به محدثه گفت: _نداد که..گفت محدثه عروسک تو میبینه ناراحت میشه...آخرش هم بابات یکی مثل اون برات خرید ولی بازم امیررضا عروسک مو بهم نمیداد. -دیگه چرا؟!! -مثلا ناراحت بود که بابات نذاشت امیررضا خوشحالت کنه. همه خندیدن.محدثه با تعجب به امیررضا نگاه میکرد.فاطمه گفت: _بله زن داداش.این داداش من از بچگی خاطرخواه شما بود.بخاطر تو منو خیلی اذیت کرد. همه بلند خندیدن.نزدیک بیمارستان بودن.امیررضا گفت: _حالا چی شده تو یاد اسباب بازی هات افتادی؟!! رو به زهره خانوم گفت: _مامان،لطفا همه عروسک ها و اسباب بازی هامو وقتی زینب بزرگتر شد،بهش بدید.فکر کنم خوشش بیاد. همه به فاطمه نگاه کردن. اشکهاشون جاری شد.وارد بیمارستان شدن.فاطمه روی صندلی چرخدار نشسته بود و امیررضا هلش میداد.زهره خانوم عقب تر بود و به سختی راه میرفت. محدثه مراقب زهره خانوم بود.فاطمه از فرصت استفاده کرد و گفت: _داداش،حواست به مامان و بابا باشه.من چه زنده از اتاق عمل بیام چه مُرده،مامان و بابا نیاز به حمایت های مردانه تو دارن. نگاه نکن بابا قویه و چیزی بروز نمیده. بابا حواسش به همه هست ولی به خودش نیست.تو حواست بهش باشه... امیررضا..حواست به علی هم باشه،باشه داداش؟ امیررضا با سر اشاره کرد باشه.با بغض گفت: _تو که نمیخوای تنهامون بذاری؟ فاطمه سرشو انداخت پایین و گفت: _اگه الان بمیرم برای همه تون راحت تره تا زنده بمونم و جلوی چشم تون درد بکشم و جان بدم...ولی نمیدونم خدا چی میخواد.شاید بخواد امتحان سخت تری ازمون بگیره. امیررضا از خدا سلامتی فاطمه رو میخواست.آرزو میکرد کاش اون جای فاطمه بود.به علی و حاج محمود و پویان نزدیک میشدن.علی وقتی فاطمه رو دید به سمتش رفت. -سلام علی جانم. علی با اینکه از نگرانی رنگش پریده بود اما لبخند زد و گفت: _سلام عزیزم..همه چی آماده ست.برو و سلامت برگرد. فاطمه فقط لبخند زد.علی جای امیررضا ایستاد و صندلی فاطمه رو آرام هل میداد. -علی جانم -جانم؟ -راضی باش به رضای خدا.. دستهای علی بی حس شد.لحظه ای مکث کرد اما دوباره راه افتاد. -مراقب خودت باش..مراقب ایمانت باش.هیچی ارزششو نداره که نگاه پر از لطف خدارو از دست بدی. علی چیزی نگفت ولی توی دلش غوغا بود.حاج محمود وقتی فاطمه رو دید..... ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
پروردگارا🙏 در این شب زیبا به خواب دوستانم آرامش به بیداریشان آسایش، به زندگیشان نشاط، به عشقشان ثبات، به عهدو مهرشان وفا، به عمرشان عزت، به رزقشان برکت و به وجودشان صحت، عطا بفرما🤲 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون درپناه‌ خدا 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 صبح زیباتون بخیر 🌱سلامی گرم 🌷باعطر گل و به لطافت 🌱لبخند خدا 🌷براتون چیده‌ام 🌱تـا روزتون بخیر 🌷دلتون شاد و زندگیتون 🌱هرلحظه زیباتر شود 🌷دوستان مهربانم 🌱روز تون پُر برکت 🌷صبح چهار شنبه تون بخیر و شادکامی 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز خیر وخوبی 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم را برده ام جایی که با خود کوه غم دارد بدون روضه چشم از غربتش همواره نم دارد تراوش می کند غم از سکوت حاکم اینجا نفس غم می کشد دل ،لاجرم غم بازدم دارد مزار پنج خورشید است اما خاکی و ساده کبوترها فراوانند زائر هرچه کم دارد همیشه بی حرم خواندند اینجا را ولی عمریست درون قلب ما این قطعه از جنت حرم دارد نه سقاخانه ای،ایوان طلایی، گنبدی، اما عجب دارالشفایی از دم اهل کرم دارد اگر ویرانه شد از کینه ی آل سعود اینجا به دست شیعه روزی بارگاهی محترم دارد ✅️ ‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
زیارت امام موسی کاظم , امام رضا امام محمد تقی و امام هادی علیهم السلام ( چهارشنبه ) ☀️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🍃🌻 السَّلامُ عَلَيْكُم ياأَوْلِياء الله ِ، السَّلاُمُ عَلَيْكُم ياحُجَجَ الله ِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا نُورَ الله فِي ظُلُماتِ الاَرْضِ ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ صَلَواتُ الله عَلَيْكُمْ وَ عَلى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَ اُمِّي، لَقَدْ عَبَدْتُمْ الله مُخْلِصِينَ، وَجاهَدْتُمْ فِي الله حَقَّ جِهادِهِ حَتَّى أَتاكُمْ اليَقِين ُ، فَلَعَنَ الله أَعْدائكُمْ مِنَ الجِنِّ وَ الاِنْسِ أَجْمَعِينَ ، وَ أَنا أَبْرَُ إِلى الله و َإِلَيْكُمْ مِنْهُمْ. يا مَوْلايَ يا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسى بْنَ جَعْفَرٍ، يا مَوْلايَ يا أَبا الحَسَنِ عَلِيّ بْنَ مُوسى، يا مَولايَ يا أَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي ٍّ، يا مَوْلايَ يا أَبا الحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد ٍ، أَنا مَوْلىً لَكُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هذا و َهُوَ يَومُ الاَرْبِعاءِ، و َمُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَأَجِيرُونِي بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سلفی با خودت - @mer30tv.mp3
4.78M
صبح 29 فروردین تقدیم‌ شما‌ دوستان‌ ‌ عزیز‌ 😍 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
صبحم طلوع کن به غزل های شب زده شبنم بزن به گونه ولب های تب زده بر خیز ودامنی بتکان روی کوه ودشت ای ابرهابه گونه ی نرمت رکب زده ای واژه واژه وصف تو در روشن فلق وقتی که موی شب زده ات راعقب زده هرواژه ای که ذبح توگشته حرام نیست وصف تورا رساله ی دل مستحب زده ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🕯🥀🍂 🥀 کاشی به کاشی حرم را که در خیالم نقش می‌زنم، دست دراز می‌کنم که ضریح را در آغوش بگیرم؛ می‌بینم دستم از خیال کوتاه است. و بعد ویران می‌شوم، مثل بقیع... امّا تو یک روز آرزوهای مرا آباد می‌کنی مهدی جان! 📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ... سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین ‌تنهایی! سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس 🤲اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج🤲 🤲اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ🤲 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا