eitaa logo
کلبه ی شُعَرا
2.7هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
37 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم" اشکی است در چشمم که بر صورت نمی‌ریزم بی‌بغضِ در راه گلویم، برنمی‌خیزم فرصت ندارم سوگوار دردها باشم باید به فکر راه و رسم مردها باشم داغ است آری داغداری کار دشواری‌ست امّا کجا نزدیک قلّه راه ِهمواری‌ست؟! یک سینه فریادی؟!... بیا بالا و بالاتر از قلّه می‌پیچد صدای رعد گیراتر بردار از روی زمین حالا سلاحت را شاعر! قلم، عکاس! ابعاد نگاهت را در غزه می‌جنگند طفلان با فشنگ اشک وقتی‌که تکلیف است آری جای نیزه، مشک با خطبه‌های منبرت، ای شیخ! رسوا‌کن آقا‌اجازه! منتظِر را خوب معنا کن گاهی سلاحت می‌شود لبخند تو باشد امیدواری واژه‌ی سربندِ تو باشد یا در دل تهدیدها دست دعا باشی فکر فروش یک النگوی طلا باشی سنگر همان‌جایی است که اکنون تو در آنی باور بکن هرجا که باشی مرد میدانی تاریخ‌ در هر برگ خود زخمی نیرنگ است دنیا بنای بازی‌اش در صفحه جنگ است ضاحیه باشد یا که در بغداد یا تهران رد می‌شویم از ابتلا در سایه قرآن او بعد از این بیدادها با داد می‌آید از حادثه، "از نیمه‌ی خرداد" می‌آید باید بفهمم من کجای ماجرا هستم! باید ببینم در چه سوی کربلا هستم! □ □ □ ای بغض‌ها! یک روضه امشب میهمان باشید ای چشم‌ها! راه سعادت را نشان باشید 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اکنون بیایید از خویشتن، از خانه‌ها بیرون بیایید لیلا به میدان آمده، مجنون بیایید موجی گره در موج دیگر، دست در دست لبیک بر لب، بر لب کارون بیایید فصل انار سرخ چیدن‌ها رسیده‌است دیر است فردا دوستان! اکنون بیایید با عطر و بوی سیب، با داغ شقایق با کینه‌ی آن کشته‌ی هامون بیایید "یالیتنا"گویان نُه شامِ محرم! امروز عاشوراست، پس با خون بیایید "هل من معین" دیگری پیچیده در گوش، مردانه پای جنگ با صهیون بیایید 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
داغی دیگر... صبحی دوباره با غمی جانکاه سر زد داغی دگر بر جانمان از نو شرر زد خط خبرها باز در خون غوطه ور شد آتش به جان دوستان باز این خبر زد دل کند مردی دیگر از دلتنگی خاک با جان قدم در جاده ی سرخ سفر زد تیر ترور بر قلب پاک عاشقی خورد ما را دوباره زخمی از غم بر جگر زد در خاکمان یک باغ سروِ تازه رویید هر جا ستم برقامت سروی تبر زد یک لشکر از مردان راه عشق برخاست هر جا که از ما دشمن ما یک نفر زد سودِ شهادت را به ما بخشید،دشمن هرجا به فکر خامِ خود بر ما ضرر زد در راهِ نصرالله یارِ دیگری رفت.. سیدصفی الدین به سوی دوست پر زد یک یک اگر ما را به مسلخ سر بِبُرند کی جان ما از بیمِ اهریمن بلرزد؟ ما مرد میدانیم وعزم ما به میدان تفسیر شد با آنچه از سنوار سر زد درگوشه ی مقتل به آهِ خویش فریاد درگوشهای مردمی از عمد،کَر زد فریاد زد: وقت است برخیزید از خواب دیوِ ستم آتش به جانِ برگ و بر زد تا چند دنبالِ دلیل بی خیالی؟ تا چند باید حرف،با اما،اگر زد؟ آخر به پایان می رسد این شام و آید این مژده که:آزادگان خورشید سر زد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky