🌺 این شعر زبان حال اینروزهای ایران است 🌺
باید کــــه ز داغم خبــری داشته باشد
هر مرد که با خود جگری داشته باشد
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکــر دشمن پسری داشتـــه باشد !
حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل
بازیچـهی دست تبــری داشتـه باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تــو دیـن دگـــری داشته باشد !
آویخــــته از گــــردن من شـــاه کلیدی
این کاخ کهن بی که دری داشته باشد
سر درگمـــی ام داد گـــره در گـــره اندوه
خوشبخت کلافی که سری داشته باشد !
#حسین_جنتی
❤️❤️❤️
شعر و عکس خوب میخوای بیا
ایتا. تلگرام و روبیکا
👇👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
👆👆👆👆
سروش
👇👇👇👇
http://splus.ir/shaeranehayemahkhaky
👆👆👆👆
موجهای بیقرار و گوشماهیها که هیچ
عشق گهگاهی نهنگیرا بهساحل میکشد!
#حسین_جنتی
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌷 گلچین بهترین شعرهای فارسی
🌷 گلچین موسیقی
✅ انتشار سروده های شما در کانال
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@shaeranehayemahkhaky
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
همین، تا پر گشودم از قفسها سر در آوردم،
غلط کردم به شوق باغ، گویا پر در آوردم
دهان تا باز کردم مُنکرانم طعنهها کردند
غزل گفتم، گمان کردند پیغمبر در آوردم
اگر شمشیر عریان پیشِ رویم بود خندیدم
چو بودا در جواب از جیب، نیلوفر در آوردم!
درختی سادهام، آری جفای باغبانم را
هرس پنداشتم، پس شاخهای دیگر در آوردم!
به خود آرایشِ "بَزمی" گرفتم تا بیاسایم
غم از هر سو که آمد بر سرم، ساغر در آوردم
جهانِ سخت را آسان گرفتم، شعرِ تَر گفتم
به مضمون، موم از دکانِ آهنگر در آوردم
ندارم عادتِ منت کشیدن، حالِ من خوب است
زِ بس با دستِ خود از پُشتِ خود خنجر در آوردم
زِ عُمرِ رفته آهی ماند، بر آیینهی جانممم
طلا در کوره کردم، مُشتِ خاکستر درآوردم!
#حسین_جنتی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
36.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل، در گروِ چند هنر داشتم، این شد...
ای بیسپران! من که سپر داشتم این شد!
رودی که به سَد خورد، زِ اندوه ورم کرد...
یعنی عطشِ سیر و سفر داشتم این شد!
خاکسترِ گردوبُنِ پیری به چناری،
میگفت که بسیار ثمر داشتم این شد!
با خاکِ سیه، جمجمهی خالیِ جمشید،
فرمود زِ افلاک خبر داشتم این شد!
نی گفت که تلخ است جهان، گفتمش این نیست...
نالید که من بارِ شِکَر داشتم این شد!!
#حسین_جنتی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky