دیشب تمام باورم، بارید از چشم ترم
جام غزل لبریز شد، از واژههای باورم
آیینهی قلب مرا دردی مکدّر کرد که
پیچید درد مبهمی در هفت دالان سرم
ماندَم اگر شعر و غزل، سهمم نمیشد درد را
میشد چگونه وصله زد غم را به روی دفترم
امروز با بال دعا، هرچند بالم سوخته
تا آسمان بیکسی مرز اجابت، میپرم
پشت و پناه بی کسان پشت و پناهم میشوی؟
بوی جدایی میدهد این شعرهای اخرم
#مهتاب_بهشتی
#دلانه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky