با خشکسالی بهترم باران نمیخواهم
از ابر مهرت بیوفا احسان نمیخواهم
با چای تلخ روزگار آمد کنار این دل
دیگر تو را ای قند هر قندان نمیخواهم
هرچند میآید نفس اما ندارم جان
با مرگ همآغوش هستم جان نمیخواهم
یک حوض خالی درمیان خانهای متروک...
دیگر در اطراف خودم گلدان نمیخواهم
سر میکنم در بهمن نامهربانیهات
یخ میزنم، گرمای تابستان نمیخواهم
در بستهام بر روی دنیا و دلم تنگ است
تنگ است در این خانه جا، مهمان نمیخواهم
احساس و عشق و شعرهای من فروشی نیست
بازار را کردم رها دکّان نمیخواهم
بگذار تا خشکی ببارد از سر و رویم
بگذار خشکستان شوم، باران نمیخواهم...
#زینب_نجفی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
درمیان جان نشستهای مگر؟
پر نمیزنی تو از خیال من!
گاه یک نگاه کن به آینه
جز تو نیست در دل زلال من
شب که میشود ستاره میشوم
سبز میشوم به دشت شانهات
باز فکر میکنی که عطر کیست
منتشر شده میان خانهات
پاک بردهای مرا ز یاد خود
کاش پاک میشدی تو از دلم
خاطرات پرتلاطم تو کاش
دور میشد از خیال ساحلم
دست میدهم به دستهای تو
میرویم سوی کهکشان عشق
آه! خواب دیدهام دوباره من
بال من کجا و آسمان عشق
هرکجا که رفتهای سفر به خیر!
باغ آرزوی من! بهار من!
هرکجا قدم زدی شکوفه زد
یک سفر نیامدی کنار من...
#زینب_نجفی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky