« با من بمان»
میشوی تنهای تنها بعد من
میروی در سیل غم ها بعد من
بعد من زار و پریشان میشوی
سیر میگردی ز دنیا بعد من
همسرت بی خوابی و تنها شدن
روزگارت در بلاها بعد من
مدتی شاید شوی مشغول خود
میروی در قهر رؤیا بعد من
حسرت هر روز تو، ای کاش ها
میشوی غرق تمنا بعد من
بعد من، من آرزویت میشوم
کی رسی بر آرزوها بعد من؟
بعد من دیگر مجال عشق نیست
این زمان لطفی بکن تا، بعد من
من همان هستم همیشه «منتظر»
باتو امروزم نه فردا، بعد من
#عبدالکریم_زارعی
🔹عضوکانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
این دل پر از غم میشود وقتی نیایی
دنیای ماتم می شود وقتی نیایی
تو سایه سار عاشقان بی پناهی
آن سایه هم کم می شود وقتی نیایی
یک دم بیا و همدم تنهایی ام باش
اشکم دمادم می شود وقتی نیایی
یک عمر عشقت را نهان کردم به سینه
رسوای عالم می شود وقتی نیایی
سرو امیدم با تو سبز و شاد ماند
این سرو هم خم میشود وقتی نیایی
فردوس هم بی روی تو لطفی ندارد
مرگم فراهم می شود وقتی نیایی
این دیدگان «منتظر» ای ماه پنهان
همچون مُحرّم می شود وقتی نیایی
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دو پلکت را کمی بگشا و برخیز
ز قاب پنجره گل داده پاییز
عزیزم دُر بریز از غنچه خود
مبارک باشد این صبح دل انگیز
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
معصوم دوم
به شوق روی او دارم تبسم
رضا را بینم و شادی مردم
نمیدانم کجا راهم جدا شد
چرا ای کاروان راه کردهای گم
دوباره کاروان شد نینوایی
دوباره کربلا هم شد تلاطم
دلم مثل انار ساوه خون شد
چشیدم شربت زهر ترحم
گمانم باید اینجا من بمانم
خدا هم با زمین کرده تفاهم
ز آغوش برادر دور ماندم
مشیت شد بمانم تربت قم
غریبی ارث مادرزاد داریم
شکسته پهلو با دستی تورم
در این خاک غریب همچون برادر
شدم مسموم، شدم معصوم دوم
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر زمان چهره ماهش که عیانتر میشد
چشم بارانی من باز روانتر میشد
چون که از نیم رُخش خوب نگاه میکردم
قامتم چون خم او باز کمانتر میشد
خواستم تیررس ترکش چشمش نشوم
از فراقش دل من باز نشانتر میشد
هر دم از عمرِ من انگار که سالی میرفت
وه که از نور امیدش چه جوانتر میشد
گُل لبهاش چه میخواند غزلهای مرا
غنچهاش تا به سخن بود گرانتر میشد
هر که از قصه عشق من و او بندی خواند
شرح افسانه ما وردزبانتر میشد
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
مرغ دل پر میکشد هر دم برای کوهسار
جان و روحی تازه گیرم در هوای کوهسار
در سحرگاهان به گوش آید نوای زندگی
میشوم در اوج لذت با صفای کوهسار
میرسد بر گوش جانم نغمه کبک دری
زنده میگردد روانم از صدای کوهسار
وقت صبحانه، کنارم آتش و نان و پنیر
چای داغ و چهچه بلبل نوای کوهسار
اهل کوهم، کوهزادم، مرد فتح قلهها
عاشق و دل بسته هستم مبتلای کوهسار
میشناسم من ستیغش، میروم بالای کوه
آشنایم، آشنایم، آشنای کوهسار
همت و مردانگی و درس ایثار و تلاش
خواندهام در مکتب و دانش سرای کوهسار
در زمستان و بهار و در خزان روزگار
همنوردی بودهام من پا به پای کوهسار
شب نشینیهای من با دوستان دلنشین
خاطری آسوده گردد در جفای کوهسار
هی هی چوپانی و زنگ و صدای گوسفند
نغمه خوانی میکند با شب چرای کوهسار
شر شر آب و صدای چشمه سار و مرغ شب
میشود آهنگ خواب و دلربای کوهسار
از وجودش عمر من گیرد توانی جاودان
تا همیشه شاکر هستم از خدای کوهسار
«منتظر» هر غصه و دردی که داری باز گوی
چون که درمانت کند دارالشفای کوهسار
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
« دلگرم چه باشم من»
وقتی تو نمیخندی، دلگرم چه باشم من
با غیر، تو دلبندی دلگرم چه باشم من
چندیست که دلسردی، من عاشق سرسختت
گو از چه تو دل کندی، دلگرم چه باشم من
دادی تو به من امید، با عشق تو میمانم
آخر به که پیوندی، دلگرم چه باشم من
انگار نه انگاری، دل در گروت دارم
دیوانه شدم چندی، دل گرم چه باشم من
باور بکنی یا نه، من بی تو نمیمانم
وقتی که تو نَپْسندی، دلگرم چه باشم من
من فصل خزانم تو، مانند بهار من
پایانه اسفندی، دلگرم چه باشم من
من اوج وفاداری، تو قله ناز ستی
من تشنه لبخندی، دلگرم چه باشم من
دریاب دمی من را، تا منتظرت هستم
بی لطف خداوندی، دلگرم چه باشم من
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
«کبوتران حرم»
یک بار دگر کبوتران پَر کردند
از کوی حرم به آسمان سر کردند
روبه صفتان زشت خو این باره
مرغان حرم را همه پرپر کردند
یک بار دگر شکسته شد آیینه
خون از دل عاشقان به ساغر کردند
در خون و گلاب و آینه رقصیدند
رخساره یاس، رنگ احمر کردند
در محفل نور «ارجعی» سر دادند
بر مرکب عشق قصد دیگر کردند
این شاه، چراغ عاشقان است هنوز
کی نور خدا ز قلب ها در کردند
از کوچه عاشقان اگر جمعی رفت
رسوا رخ آن پلید کافر کردند
ای «منتظرا» تمام عالم امروز
مفهوم شهید را چه باور کردند
#عبدالکریم_زارعی
به مناسبت سالگرد حادثه شهدای تروریستی شاه چراغ علیه السلام🌷
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای تو به من از خود من پیش تر
جلوه بکن در دل من بیش تر
دوستتر از دوست به من میشوی
از همه نزدیک به من خویش تر
گر تو نباشی دل من مُرده است
بی تو همه هیچم و درویش تر
آنِ منی شور و نوا میدهی
بی تو جهان در دل من نیش تر
گرچه خموشم، ز درون آتشم
کاش که این شعله ی تَر بیش تر
با تو همه درد دوا میشود
عشق تو کرده دل من ریش تر
گرچه همیشه پُرم از یاد تو
حال دل من ز چه تشویش تر؟
منتظرم من همه دم منتظر
شوق وصالت شده اندیش تر
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
کی میرسد به جایی فریاد خانواده
گم میشود صدای امداد خانواده
دیگر «الرّجال» نیست «قوّام» اهل خانه
شیرین شده رئیس و فرهاد خانواده
کو اقتدار بابا، کو احترام مادر
آخر کجا رسیده اولاد خانواده
از خانهها رسد گوش آهنگ جنگ و دعوا
در آتش طلاقند افراد خانواده
فرهنگسرای خانه چندیست بسته مانده
فیلم و صدای غرب است استاد خانواده
دامی برای ملت آورده ماهواره
همواره در کمین و صیاد خانواده
الحق که خر شدیم و «دجّال» هم سوار است
با گوشی موبایل رفت،بنیاد خانواده
افیون خانهها شد تریاک و بَنگ و شیشه
در آتش است همیشه معتاد خانواده
یک عدهای چه خوردند مانند مار و افعی
حق و حقوق ما را با یاد خانواده
پول و پلو و پارتی شد سیستم اداری
پنهان شده عدالت با داد خانواده
با وام سی درصد از هم گسسته ایمان
یکباره منفجر شد اوتاد خانواده
حالا لباس زیبا گشته نشان آدم
زیبایی و «بوتاکس» هم جلاد خانواده
مجنون و عشق لیلی شد قصهای فراموش
از پایهاش فرو ریخت بنیاد خانواده
دختر شده عروس و بابا خبر ندارد
مادر ندیده یک بار داماد خانواده
ضرب المثل شده بود، بچه عصای بابا
اما پسر خراب کرد آباد خانواده
مادر حجاب کامل، دختر چه بیعفاف است
آخر چرا چنین شد آزاد خانواده
وقتی که معنویت پَر میکشد ز دلها
سر میزند ز هر جا افساد خانواده
هر بار میکند نوح فریاد دین و ایمان
فرزند ناخلف داد بر باد خانواده
الحق چه خوب فرمود پیر مراد دلها
نابود کرد شبیخون بنیاد خانواده
«یارب تفقدی کن درویش بینوا را»
کی میرسد به پایان این داد خانواده
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« عزای فاطمه زهرا سلام الله علیها»
گیرم که علی هم با شما نبود
آتش به خانه زهرا روا نبود
حُرمت آل عبا را شکسته اید
زهرا مگرش که خیرالنسا نبود؟
سیلی زدید و شکستید حرمتش
ای بی شرف ها شما را حیا نبود؟
اُف بر شما که فراموش کردهاید
زهرای مرضیه صاحب عزا نبود؟
پهلوی دخت نبی را شکسته اید
بگرفتن فدک از او سزا نبود
آیا ندیده اید زهرا سپر شده
یا آنکه مرتضی شیر خدا نبود؟
ای خاک بر سرتان بی وفا شدید
ای وای ناله زهرا جفا نبود؟
این جورتان که به دُخت نبی رسید
زین کارتان، خدا هم رضا نبود
آیا به آیه تطهیر اهل بیت
یک تن میان شما آشنا نبود؟
ای کاش بشکند دست آن پلید
دستان بسته مولا خطا نبود؟
با مکر و جنگ، خلافت ربوده اید
زهرای فاطمه(س) آیا گوا نبود؟
زهرای مرضیه افتاده بر زمین
کاری ز دست علی(ع) جز دعا نبود
اشک از دو دیده حیدر روان بُود
غیر از سرشک برایش دوا نبود
ای «منتظر» به عزایش بریز اشک
هر کس لیاقت صاحب عزا نبود
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
حکایت شهادت
بیا جان خود را حلاوت کنیم
حدیث شهادت حکایت کنیم
بیا لحظه ای با شهیدان عشق
غریبانه تجدید بیعت کنیم
گل لاله را قاب دل ها کنیم
قنوتی ز آنها شفاعت کنیم
دو رکعت محبت به جا آوریم
به جا مانده ها را محبت کنیم
سلامی دهیم بر مریدان عشق
ز ایثار آنها حمایت کنیم
شهیدان همه شاهد و زنده اند
بیایید همه قصد قربت کنیم
زگمنام و خوشنام یادی کنیم
نباید به نامی قناعت کنیم
چرا حرمت عاشقان بشکنیم
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»
توهم «منتظر» جان مانی ز آن
بیا آرزوی شهادت کنیم
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هجر سلیمانی
من چه کنم بادل طوفانی ام
سوخته در هجر سلیمانی ام
هجر تو آتش زده بر جان و دل
درد نهان سوزم و پنهانی ام
بعد تو دنیا همه بحرانی است
بعد تو من بی سر و سامانی ام
نام تو جاوید بُوَد تا ابد
ای گوهر از خطه کرمانی ام
حَک شده نامت چون نگینی به جان
خاتم این ملک سلیمانی ام
ای نفست با نفس اولیا
خورده گره چشمه بارانی ام
شیر خدا داده به تو ذوالفقار
پورحسن رستم دستانی ام
ای تو علمدار سپاه حسین(ع)
مرز گشا، آرش ایرانی ام
سینه سپر خادم زینب شدی
ای تو علمدار خراسانی ام
همسفرت مهدی و خرازی است
فخر زمان با تو و تهرانی ام
الگوی مردان شهادت طلب
نور دل سید نورانی ام
رفتی و سردار به دلها شدی
از یمن و شامی و لبنانی ام
قلب علی بعد تو بشکسته است
ای خلف و یار جمارانی ام
ذوب شدی غرق ولایت شدی
یار علی اَشتر دورانی ام
دشمن هر داعش و سفیانیان
بعد تو من دل خوش قاآنی ام
آیت حق نَفْس زکیه شدی
یاور آن یوسف کنعانی ام
منتظرم تا که بیاید امام
همدم و همراه سلیمانی ام
#عبدالکریم_زارعی «منتظر»
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسرم زهرا (س)
همسرم زهرا چرا در پشت در خوابیدهای؟
ای گل یاسم چرا بی بال و پر خوابیدهای؟
همسرم بیدار شو آتش گرفته دامنتت
ای گل و پروانه من، در شرر خوابیده ای
آتش کینه چرا در چادرت افتاده است؟
من تو را گریان نبینم، چشم تَر خوابیدهای
نامسلمانان چرا در را به پهلویش زدید؟
همسرم بیدار شو، چون بی پسر خوابیدهای
میخ در، شرمت نشد رفتی به پهلوی گُلم!
با دلی بشکسته و دستی کمر خوابیدهای
دخترا باباییاند، شرمنده پیغمبرم
خوش به حالت همسرم، پیش پدر خوابیدهای
منتظر هستم که تا مهدی(عج) بگیرد انتقام
پس چرا ای «منتظر» تو تا سحر خوابیده ای؟
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
من که دلبست توام دلبند میخواهم چکار
بی بهانه آمدی ترفند میخواهم چکار
از لبت شهد عسل دارد تراوش میکند
غنچه سربسته را لبخند میخواهم چکار
گه گاهی اَخم داری مثل هِل با مزهای
تلخی چای تو را با قند میخواهم چکار
من دل جان و سر و گوشم همیشه پیش توست
از خودم چیزی ندارم، پند میخواهم چکار
آمدی در عمق جانم، قلب من از هم گسست
چون جوانه سر زدی، پیوند میخواهم چکار
عرضه کردی هرچه گل یا هرچه میوه داشتی
با وجود بخششت «این چند» میخواهم چکار
«منتظر» با عشق تو آسوده خاطر میرود
چون همیشه با توام دلکند میخواهم چکار
#عبدالکریم_زارعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky