eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعیت همانطور که پذیرایی میشدند ,مشتاق شنیدن بودند ودراین بین دانیل از جایش بلند شد وگفت:اقا غلام حسین یک سوال داشتم اولا اگر خستگیتان را گرفتید ,بقیه ی ماجرا را بگویید که ما بیتابیم برای دانستن وسوال دومم این است که اسم شما واقعا غلام حسین است یااین نام هم برای,همان عشق حسین است واستعاره است؟ از اینهمه فهم ودرک دانیل ,هیجان زده شدم وبااین سوالش متعجب....نگاه به پدرم کردم,بابا احمد بالبخند زیبایی برلبش از جایش بلند شدوگفت:اگر ادامه ندادم برای این نبود که خسته شدم,که من وما از ابراز عشق به خاندان علی ع وصحبت پیرامون حسین ع,نیرو میگیریم وخستگیمان در میرود,میخواستم شما کمی استراحت کنید وسوال دومتان هم همانطور که حدس زدید نام اصلی من احمد که یکی از نامهای پیامبر اسلام است میباشد,وغلام حسین نامی ست که دلم دوست داشت برمن باشد ومن هم با دلم راه امدم,غلام حسین یعنی,غلام ونوکر امام حسین ع که این بزرگترین افتخار یک شیعه است.... ومن هم افتخار کردم بر داشتن همچین پدری... بابا احمد که اشتیاق جمعیت را برای دانستن دید بلند شد وگفت:حالا که دوست دارید بشنوید من هم میگویم اما باید یاداوری کنم که طول میکشد ,شایدتا سحر,روایت داستان امام حسین ع,به طول بیانجامد ,ایا موافقید؟خسته نمیشوید؟؟ جمعیت موافقتشان را با همهمه ای که راه انداختند اعلام کردند ودانیل هم بالبخندی گفت:ما هم از شنیدن خسته نمیشویم ,بلکه نیرو میگیریم ...... عجب عجب,عشقی حسین داردد.....خودی وبیگانه نمیشناسد.. ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky