eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
بابا احمد شروع به گفتن کرد:از معاویه حاکم ستمگر وکشتن نوه ی پیامبر ،امام حسن ع بانقشه ی موذیانه ی معاویه گفت,از جانشینی پسر دایم الخمر ومیمون باز,معاویه ,یزید علیه لعنه گفت واز,بیعت نکردن امام حسین ع با جرثومه ی فساد یعنی یزیدبن معاویه,از تنهایی وغربت امام حسین ع در شهرش مدینه واز هزاران هزار نامه ی کوفی ودعوت انها از امام حسین ع گفت.....از مهاجرت حسین ع با خانواده وفرزندانش ویاران نزدیکش به سمت کوفه گفت..... وبعد رسید به حیله ی یزید وعبیدالله,از بی وفایی کوفیان وبازهم از تنهایی حسین ع گفت.... از عاشورا وقحطی آب,از تشنگی کودکان کربلا,از فداشدن یاران باوفای حسین گفت وگفت از دودست بریده ی علمدار واز مشک پاره ی عباس بن علی گفت ,از کودکانی که دیگر آب نمیخواستند وزنده ماندن عمویشان را به رفع عطش وتشنگی ,ترجیح میدادند.. گفت وگفت تا به تنهایی حسین ع رسید وکودک شش ماهه اش,از ندای هل من ناصرینصرنی حسین ع گفت ونیامدن لبیکی,از زینب خواهری زجرکشیده گفت که جلوی چشمانش دردانه برادرش را سربریدند .....وقتی به سربریده ی حسین ع واتش کشیدن خیمه های حسین ع رسید,جمعیت همه سردرگریبان بودند وگریه میکردند.... خدای من اینها همه نامسلمانند اما یکی میگوید حسین وگریه میکند ,یکی ندای,یا عباس سرمیدهد واشک میریزد وان دیگری ورد زبانش یازینب است وناله میزند,یکی از علی اصغر دم میزند وبرسر میزند... پدرم که ساکت شد,ولوله جمع هم فرو نشست واشکها بی صدا برگونه ها روان شد ,که دانیل دوباره از جایش بلندشد وگفت: ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky