eitaa logo
کلبه ی شُعَرا
2.7هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
36 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 رمان 🌸 دستمو رو اسمش کشیدم وگفتم: _میدونی قهرمان! دلم خیلی برای عباس تنگ شده! نفس عمیقی کشیدم و ادامه دادم: _یعنی اونم دلش برام تنگ شده؟!! نگاهمو به سنگ سردی کشوندم که چند سال بود شده بود همدرد من با بغض گفتم: _بابا جونم! برای عباس دعا کن، دعا کن که سالم … نتونستم جمله ام رو کامل کنم، سرمو گذاشتم رو زانوهام و آروم آروم اشک ریختم، دیگه روم نمیشد اینو بخوام،  ،  که و خیلی وقته ،  اونوقت من تو این دوسه هفته اینجوری بی تابی میکردم… ان شاالله که عباس من برمیگرده، ان شاالله برمیگرده، من هنوز برای نفس کشیدن به عطر یاسش احتیاج دارم … از اتوبوس پیاده شدم،احساس سبکی میکردم، همیشه همینجوری بود، شهدا خوب پذیرایی میکردن ازم،جوری که تا چند وقت حالم خوبِ خوب بود از ایستگاه تا رسیدن به سر کوچه مون کمی باید پیاده میرفتم، هوا یه کمی گرم بود اما نه اونقدر که نشه تحمل کرد، به هر حال پیاده روی رو دوست داشتم،  نگاهم به ماشینا بود به آدما، به بچه هایی که درحال بازی بودن،  وقتی ببینی همه در یک روز دارن زندگی میکنن، دیگه نیست که بریزه برسرشون، دیگه اثری از و نیست، همه چیز داره پیش میره …با سرخوشی قدم میزدم و افکارای عجیبی تو ذهنم میساختم،  یه دفعه سر کوچه نگاهم افتاده به سه نفر که باهم درگیر شده بودن،دو نفر با یه نفر گلاویز شده بودن،به اون پسره که داشتن میزدنش نگاه کردم، کمی دقت کردم، یه لحظه احساس کردم خیلی گرمم شد،  وای نه …امکان نداره …قدمامو تند تر کردم و تقریبا با حالت بدو رفتم سمتشون،  در همین حین یه آقایی از مغازه اومد بیرون و رفت تا جداشون کنه که اون دو تا سوار ماشینشون شدن و در رفتن، خودمو رسوندم بهش،  نفس نفس میزدم، با نگرانی نگاهش کردم وگفتم: _چیشده؟؟؟؟ چیکارت داشتن؟!!!!!! ....🌷 🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آوای خوش دیگر شده وقت عملیات جدیدی✌️ با حالت کوبنده و بسیار شدیدی💥 این بار ببین ضربه‌ی شصتی که به عمرت👊 در خواب هم آن را نشنیدی و ندیدی😱 ✍ بداهه سرایان: لیلا تندرو زهرا فرقانی محمد صفایی میثم حسینی علی اکبر مدرس زاده ✌️ 🚀 🥊 😋 💭 نوش‌جان 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
38.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟨شعرخوانی و قرائت قرآن کریم توسط شاعر ماهشهری فاطمه حیاتی( دانا شکیبا ) در جوار مادر مکرمه شهید یوسف صادقیان به نیت فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبر انقلاب(دامت برکاته)،پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی اسرائیل غاصب و نامشروع🟨 🔰نام غزل:خشم ایران 🔰 نور های ما چشم جهان را کرد را از دشمنان آغاز کرد♦️ ما هستیم ای یهود راه ها این جمله را احراز کرد♦️ و تمامِ کودکانِ بی گناه این وطن را در دلِ هفت آسمان ممتاز کرد♦️ چون دژِ مستحکمِ ما رَب صدای را طنین انداز کرد♦️ هم شجاعت هم حیای یک مسلمان را ببین داریم و با خود اعجاز کرد♦️ شیعه با به حق تا خدایِ نقطه زن پرواز کرد♦️ غرّشِ ها فوق تصور بوده است؟ را خدا با خشم خود ابراز کرد♦️ 🎙‌ حیاتی( دانا شکیبا ) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky