نگاه من
میروی ومیرنجی از نگاه خون بارم
تا بکی تو می کوشی دم بدم به آزارم
آهوی دوچشم تو کرده مست و مدهوشم
این من و پریشانی کم نوان وبیمارم
میروی ومی خندی با رقیب من آری
میدهی چنان رنجم کی شوی پرستارم
بسکه خون دل خورده این دل پریشونم
مرگ خود طلب کرده خوب ببین تو رخسارم
میدوم بدنبالت هم چو آهوی وحشی
با کمان ابرویت میزنی تو هر بارم
واژه ها ی من حیران مانده زین پریشانی
تاسحر بیاد تو چون همیشه بیدارم
#صدیقه_شاداب_نیک
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
همراه تو داغ را فراموش کنم
خشکیدن باغ را فراموش کنم
دستان مرا بگیر در دستت تا
یکعمر فراق را فراموش کنم
#نوروز_رمضانی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
صبح یعنی پرواز!
قد کشیدن در باد
چه کسی می گوید؛
پشت این ثانیهها،
تاریک است؟
گام اگر برداریم..!
روشنی نزدیک است.
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دل حیران من آرام شود باتو
گر برسد نسیمی از هوای تو
#مهتا_منتظر
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دیدم تمام خطهای زمانه را
در امتداد تو....
جز خط خوردگیهای دلم...
#الهه_نودهی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
.
همراه نسیم جوی آمدی
خرامان
در بسامد واژه های دلنشین
نامت را هجی کردم
آب روانی بود
روشنایی
ولبخند حضورت
چارقد به سر
با ترنم مهری لبریز باران
آمدی
و رد گام هایت
واژه واژه چکامه ی
بلند عشق شد
#علیرضا_ناظمی
#شعر_سپید
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم آن گل والامقام
گفته از روی یقینش یک کلام:
هرکه تیر انداخت سمت این نظام
سهم او آوارگی شد، والسلام
#اسماعیلعلیخانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دلتنگ نبودی که ببینی چه کشیدم
چون کاسهی پُر زهر که پیوسته چشیدم
افتادهام از پا و دگر تاب و توان نیست
میخواستمت، هر چه دویدم، نرسیدم
#حمیدرضا_آبروان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
❣قصهیگل سرخ عاشق بانسیم❣
عابری از بر گلزار خزان دیده گذشت
ازکنارگل سرخی که رنجیده گذشت
گفتگلراکهچهشد،آنهمهزیباییتو
چهشدآنعطرورخورنگ تماشایی تو
زچه پژمردی ورفتی،زچمنزاربگو
زچه رو ،گشته ای در دامن گل،خاربگو
گل سرخ ،گفت،من از آنعشقفنا زارشدم
عاشقرنگنسیمگشتموبیمارشدم
نسیمازپنجره،گفتعاشقودلدارمناست
عاشق رنگ وجمال وهمهجا یارمناست
ورنهگلرابهچمنجز یه رخ سادهچه بود
جزبه جا مانده ویک بوتهی افتادهچهبود
خواب خوش بودم و یک جام شرابم دادند
جام مِی،،خوردم ویک عمرعذابمدادند
مِی ،دران جام،نبود ،زهر بلا نوشیدم
به خیالی که به تن رخت نوا پوشیدم
گفت نسیمم ،،که تویی ماه شب ظلمانی
جزندیدم شب ظلمانی دراین ویرانی
تا که دست شه،،عشاق به دستم رسید
متن قصه به دل باده پرستم رسید
قصهیعشق ونوید ومِیوآن بادهیناب
چوخیالی وچوخوابی وهمه رنگ سراب
ساقه و برگ و پر وشُهرت زیبایی را
دادم ازکف که نخواندم سِر لالایی را
رنگ گل ازرخ زیباییوگلگونمرفت
هرچه داشتم به ره حیلهی مجنونم رفت
آننسیم آمد ،گفت عاشق گلبرگم شد
سرشب عشق وسحرگه،سبب مرگم شد
به نسیم وبه نوایی در میخانه گُشود
به خزانی وبه ظلمی رخم از جامه رُبود
#مریم_نامداری(قمر)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky