eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز به قلب تو می زنم! که در بازدم نفس هایم، نبض بگیرد! هر روز آغوش تو می شوم، که به سرزمین جدید تر و کُهن تری خو بگیرم! هر روز به دست های تو پیله می کنم تا برای پروانگی، به شهدِ جانت رو کنم! این تو، همه من برای اوّلین لبخند امروز، چشم هایت را به نزدم بیاور! می خواهم واژه واژه با زبانم، ریسه ببندم به تک تک مژگانت ... ✍‌ عرفان_یزدانی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گم کرده چنان شب‌زدگان فردا را خفتیم دو روزه فرصت دنیا را خورشید شدی، دمیدی از نو در خون خون تو مگر به خود بیارد ما را # مبین ‌ _ اردستانی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق مفلس اگـر قلـب دلش کـرد نثار مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست روز اول کــه ســر زلـف تـو دیـدم گفتم که پریشانی این سلسله را آخر نیست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
امشب هوای کربلا دارد سر ما سجده به خاک نینوا داردسرما امشب قلم سرگشته کوی حسین است در پیچ و تاب زلف و گیسوی حسین است پای قلم ره میسپارد بس شتابان سرمی گذارد برسر خاک شهیدان امشب دلی غوغا کنان دارم به سینه گه میرود کرب و بلا گاهی مدینه آری دلی جامانده  آن دل جان زهراست این دل تماما هستی و آمال  طاهاست تحت لوای قبه اش حاجت روا شد هرعاشقی تا زائر کرب و بلا شد روح الامین خدمتگزار زائرانش بالاتر از هر آسمانی آسمانش   زمزم کجا کی میرسد بر گرد پایش؟ بر آستان و آب و خاک کربلایش؟ زمزم که خود نهری مقدس بر جهان است باده خور ازصهبای عاشورائیان است کعبه زیارت میکند شش گوشه اش را جبریل میساید به سر خاک رهش را بیت المقدس زائر کرب و بلا شد آنگه مزین هم بنام انبیآ شد جنت به تکریمش سر تعظیم دارد بر تربت سقای او سر میگذارد   هرکس که خواهد حاجت خود را بگیرد تحت لوای قبه مولا نشیند اینجاهمان دارالشفای عالمین است اینجا خدا هم عاشق مولا حسین است 🔹️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌺 داستان 🌺 هر وقت بابام می‌دید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم، می‌گفت: چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ 🤔 آب چکه می‌کرد، می‌گفت: اسراف حرامه!😔اتاقم که بهم ریخته بود می‌گفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..🙄 حتی درزمان بیماریش نیز  تذکر می‌داد مدام حرفهای تکراری وعذاب‌آور،😤 تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون می‌بایست در شرکت بزرگی برای کار، مصاحبه بدم.با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو، ترک می‌کنم.😅 صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم‌ پول‌ داد و با لبخند گفت: فرزندم!😍 ۱-مُرَتب و منظم باش؛ ۲-همیشه خیرخواه دیگران‌ باش ۳-مثبت اندیش باش؛ ۴-خودت رو باور داشته باش؛ تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم می‌کنه! 😔با سرعت به شرکت رویایی‌ام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله.. اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که می‌گفت: خیرخواه باش؛ دستگیره رو سر جاش محکم کردم تا نیفته! از کنار باغچه رد می‌شدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..‌ پله‌ها را بالا می‌رفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ‌ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه می‌شد، لذا اونا رو خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی‌شون تعریف می‌کردن! عجیب بود؛ هر کسی که می‌رفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه می‌امد بیرون! با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُمراً!! بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن! باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃🌺 *اون‌روز حرفای بابام بهم انرژی می‌داد* توی این فکرا بودم که اسم‌مو صدا زدن. وارد اتاق مصاحبه‌ شدم، دیدم۳نفر نشستن و به من نگاه می‌کنند😳 یکیشون گفت: کِی می‌خواهی کارتو شروع کنی؟ لحظه‌ای فکر کردم، داره مسخره‌م می‌کنه یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش! پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده‌ام یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!! باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید؟! گفت: چون با پرسش که نمی‌شه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود. نقایصی در مسیر راه داوطلب‌ها قرار دادیم و با دوربین مداربسته نگاهتون می‌کردیم، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی... 😍❤️در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و..... هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری.... بله؛ در ماوراء نصایح و توبیخهای‌ مادرها و پدرها، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهید فهمید... اما شاید دیگر آنها در کنار ما نباشند.. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی امشب هرچی خوبیه وخوشبختیه خدای مهربون براتون رقم بزنه کلبه هاتون ازمحبت گرم باشه وآرامش مهمون همیشگی خونه هاتون باشه🤲 🌓🌓🌓🌓 شبتون آروم ودر پناه خدا 🌓🌓🌓🌓 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خدایا دراین صبح بازهم میخواهم ازتو سهم دستانم!بخشش سهم چشمانم!عشق سهم پاهایم!معرفت سهم دهانم!ذکر سهم قلبم!محبت وسهم لحظاتم راانسانیت ببخش آمین 🙏 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام صبح شنبه بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
. در خرابات مغان نور خدا می‌بینم این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
یک خانه چه بی خواب شد از رفتن تو چون چشمه ی بی آب شد از رفتن تو دستان تو بود و تاب تابش مادر گهواره چه بی تاب شد از رفتن تو _ رمضانی 🔹️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چند خطی گله دارم ز غمت می‌خوانی؟ تـا تـه ایـن غـزلم خیره به من می‌مانی؟ خبرت هست نفس در دلِ من تنگ شده؟ خبرت هست که هم دردی و هم درمانی؟ خبرت هست که در تنگه‌ی دریایِ جنون ساحل امن منی،،،موجِ منی،،،طوفانی؟ تنِ تو قبله و چشمانِ تو قرآن من است پـایـه‌یِ کـفـر مـنـی،،،از طـرفی ایمـانی "فَتَبارَک"...که خدا گفت به چشمانِ تو گفت شـأن نـازل شـدن آیـه‌ای از قـرآنی عشقت آلوده به خونم شده جریان دارد وَ تو چون روح به تن،،، مستتری در جانی بس تبر زد به تنم خاطره‌‌هایت شب و روز مُرد،،،افتاد،،، زمین خورد دلم،،،می‌دانی؟ ‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ali_montazeri_khabeto_didam 128.mp3
3.01M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙 علی _ منتظری ‌ 🎼 خوابتو دیدم
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست درد آن بود که از پا درمان من بیفتد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky