eitaa logo
کلبه ی شُعَرا
2.7هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
36 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
عیسی لب است یار و دم از من دریغ داشت بیمار او شدم قدم از من دریغ داشت آخر چه معنی آرم از آن آفتاب‌روی کو بوی خود به صبح‌دم از من دریغ داشت 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دوست‌داشتن یعنی بغل‌کردن. و من دارم تک‌تک درختان را در آغوش می‌گیرم. دوست‌داشتن یعنی بوسیدن. و من دارم به تک‌تک برگ‌ها و گل‌ها بوسه می‌زنم. دارم پرنده‌ها را، رودها را، کوه‌ها را بغل می‌کنم. دارم همه را با هم در آغوش می‌کشم. و صورت هرچه‌هست را یکجا می‌بوسم. دارم خودم را بغل می‌کنم... ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بی‌وفایی می‌کنی من هم تماشا می‌کنم فرصتی تازه برای گریه پیدا می‌کنم دوستت دارم... ولی می‌ترسم از رسوا شدن هرچه از زیباییت گفتند حاشا می‌کنم من که یک لشکر حریفم نیست تسلیم توام با رقیبان پیش چشمانت مدارا می‌کنم از کنارم رفته‌ای اما به یادم مانده ‌است خاطراتی که دلم را خوش به آن‌ها می‌کنم... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
@Karbala_online110 مداحی آنلاین - دلشوره شیرین .mp3
زمان: حجم: 3.58M
اربعین هستم یا نه ؟ چه دلشور‌ه‌های شیرینی 🎙 🎙 🎙 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
لاله می روید شبی از خاک من با آهِ سرد صبرِ در این احتضارم را ببین با من چه کرد مثل آئینه که سنگش میزنند این قلب هم تکّه تکّه گشته با دست زمانه بی نبرد با تمام بی وفایی های عالم ساختم ساختن آسان نبود و سوختم در اوج درد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در کشور ما عطر خوش یار رسد با نغمه ی عشق وشور واحساس رسد این ما بود که آمد میدان پس وای اگر نوبت رسد جعفری ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهتر آن است نپرسید زکسی خانه ی دوست کجاست! که نمانده اثری سبز از آن کوچه ی پر خواب خدا! عشق بی پَر شده و پُر شده از مکر  و ریا! گل تنهاییِ ما رنگ خوشبختی ندید و پژمرد...! خش خشی هست اگر ضربه ی تیشه ی  تاریک فضاست، بر تن پاک و اساطیریِ دوست ! راستی بشنو از بخت سیاه کودک جوجه برداشت ولی بعد از آن پدرش بیکار شد مادر از غصه ی او بیمارشد رنج بسیار سبب شد طفلک دو قدم مانده به آن کاج بلند جوجه ها را به شیطان صفتی بفروشد! حال دلها خراب است سهراب کسی پرسید اگر "خانه ی دوست کجاست؟" بگو آن رهگذرِ تنها را: "خانه ی دوست دگر اینجا نیست!" 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خنده‌ات برما و بر داغ دل درمانده چیست گریه‌ات بر حال ما گر نیست باری خنده چیست از قدح نوشیدن پنهانیش با دیگران گر نمی‌داند که آگاهم چنین شرمنده چیست از نکو خواهیست با او پند مهرآمیز من ورنه از این گفت و گو سود و زیان بنده چیست محتسب در جستن می پردهٔ ما می‌درد مدعایش دیگر از این جستجوی گنده چیست سال نو آمد غم بیهوده خوردن خوب نیست می بخور وحشی خدا داند که در آینده چیست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
لا به لای هزاران واژه غرق بودم و شعر شدم تا بخوانی ام اما نخوانده رفتی باژک ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌷 داستان 🌷 💢*کشیش سوار هواپیما شد. سمینارش تازه به پایان رسیده بود و او می‎رفت تا در سمینار بعدی شرکت کند و دیگران را به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد* 💢هواپیما از زمین برخاست . مدتی گذشت . همه به گفتگو مشغول بودند . کشیش در افکارش غوطه‌ور که در جلسه‌ی بعدی چه‎ بگوید و چگونه بر مردم تأثیر بگذارد. ناگاه ، چراغ بالای سرش روشن شد : *«کمربندها را ببندید»* اندکی بعد ، صدایی از بلندگو به گوش رسید : « لطفاً همگی در صندلی‌های خود بنشینید . طوفان بزرگی در پیش است.» موجی از نگرانی به دلها راه یافت ، امّا همه کوشیدند ظاهر خود را آرام نشان دهند. کمی گذشت 💢طوفان شروع شد صاعقه زد و نعره رعد برخاست . کم کم نگرانی از درون دلها به چهره‌ها راه یافت بعضی دست به دعا برداشتند . طولی نکشید که هواپیما در طوفانی خروشان بالا و پایین می‌رفت . گویی هم‌اکنون به زمین برخورد می‎کند و از هم متلاشی می‎گردد. 💢کشیش نیز نگران شد. اضطراب به جانش چنگ انداخت . از آن همه مطالب که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود ، هیچ باقی نماند 💢نگاهی به دیگران انداخت . همه آشفته بودند 💢ناگاه نگاهش به دخترکی خردسال افتاد آرام و بی‎صدا نشسته بود و کتابش را می‌خواند . آرامشی زیبا چهره‌اش را در خود فرو برده بود 💢هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه می‎کرد ، . امّا هیچکدام اینها در دخترک تأثیری نداشت. گویی در گهواره نشسته و آرام تکان می‎خورد و در آن آرامش بی‎مانند به خواندن کتابش ادامه می‎داد. کشیش ابداً نمی‎توانست باور کند . او چگونه می‎توانست چنین ساکت و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند؟ 💢بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد و فرود آمد . مسافران شتابان هواپیما را ترک کردند ، امّا کشیش می‎خواست راز این آرامش را بداند همه رفتند . او ماند و دخترک. 💢کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و سپس از آرامش او پرسید و سؤال کرد که چرا هیچ هراسی در دلش نبود زمانی که همه آشفته بودند؟ 💢دخترک به سادگی جواب داد: *«چون خلبان پدرم بود . او داشت مرا به خانه می‎برد . اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند.»* 💢گویی آب سردی بود بر بدن کشیش ، سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن ، این است راز آرامش و فراغت از اضطراب 💢*به خدای مهربانی ها* *اعتماد کنیم حتی در* *سهمگین ترین طوفانها و بدانیم* *او خلبان ماهری است* 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
✨در ایـن شـب 🌟زیبـای تابستونی ✨ﺁﺭﺯﻭی 🌟ﻣـﻦ ﺑـﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ✨ﺳﻌﺎﺩﺕ ،ﺳﻼمتی 🌟و ﺳـﺮ ﺑﻠﻨﺪیست ✨شبتون بخوشی 🌟خـوابتـون رویایی ✨لحظه هاتون پر از آرامش 🌟و به امیـــــد فردایی بـهتر 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون بخیر 🌓🌓🌓🌓 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. "صبح" آغاز عاشقی است پایان "خواب و بی‌خبری" در صبح رودخانه حیات جاری می‌شود "زلال و پاک" پس چون "روز و خورشید" مهربان و گرم و خالص باشیم.... روزتون پر از لطف الهی🙏 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام صبحتون ‌با نشاط 🌞🌞🌞🌞🌞 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky