eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست غیر نطق و غیر ایما و سجل صد هزاران ترجمان خیزد ز دل 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹فرا رسیدن هفدهم ربیع‌الاول، سالروز خجسته میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع) مبارک باد🌹 صحبت از نفحه ی گل تا به میان می آید نام او گوشه لب عطر فشان می آید تا بگویند محمد ز سر شوق و ادب صلواتی به تبرک به زبان می آید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دلم شکارِ سیَه چشمکانِ توست و رَواست از آنکه دولبِ شیرینِ تو شکارِ من است. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قطعه شعری با عنوان میلاد نور از محمدرضا هادی نیا ربیع آمد و خورشید بر زمین تابید جمال خویش درخشید بر زمین خورشید شروع دیگری از مهر و عشق شد آغاز    سیاهی از دل عالم بساط خود برچید ستاره در عجب افتاد و ماه کم آورد    خزید از سر خجلت به گوشه ای، ناهید جواهری است و گنجینه ای ز خُلقِ عظیم        هزار گوهر ناب و هزار مروارید چه نورسیده ی ماهی، چه عالم آرایی که روح و جان به تنِ مرده ی جهان بخشید ندایِ آمدن ِ حق و رفتن باطل  به گوش عالم و آ دم از آسمان پیچید الهه های دروغین به زیر افتادند   تمام کنگره ها همچو بید شد لرزید هزار نوح و خلیل است و موسی و عیسی        طبیب آمده در دست نسخه ای جاوید کسی رسیده، خداوند خواند لولاکش    کسی که خشکی و دریا به خاطرش جان دید چه خلقتی است که خالق ز خلقِ این خلقت از آن دقایق اوّل به خویش می بالید همان کسی است که عیسی بشارتش داده    همان کسی که خدا کرده از ازل تأیید ربیع چونکه به هفده رسید " هادی" هم چنان زمین و زمان شاد و شادمان گردید ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Mehdi Yaghmaei - Vala Mohammad.mp3
7.36M
دل مبتلای اوست... 🎙‌ مهدی‌_ یغمایی 🎼‌ والا‌ محمد ‌ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خاک من گل شود و گل شکفد از گل من تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
پس کو قلم و دفتر و آن ظرف دوات؟ ماندند فرشتگان عالم همه مات! از بس که زمین و آسمان پر شده از: بر خاتم انبیاء، محمّد، صلوات ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
شنیدم مصرعی شیوا,که شیرین بود مضمونش! منم مجنون آن لیلا که صدلیلاست مجنونش! غم عشق تورانازم، چنان درسینه رخت افکند که غم های دگررا کرداز این خانه بیرونش 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در نگاهم‌نیستی اما ... در خیالم‌ چه شبها وروزها پرسه می زنی ومن درحسرت یک لحظه دیدن تو ! ( ترگل) ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
توان گفتن آن راز جاودانی نیست! تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست! پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثه‌ای شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست ز دست عشق به جز خیر بر نمی‌آید وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست! درخت‌ها به من آموختند: فاصله‌ای میان عشق زمینی و آسمانی نیست به روی آیینه‌ی پُر غبار من بنویس: بدون عشق جهان جای زندگانی نیست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
با رنگ خدا، یکدل و ارزنده شویم از حب رسول عشق، آکنده شویم با الفت بین قلب‌هامان آخر در پای عمل به صدق، رزمنده شویم ✅️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🔘 داستان کوتاه 🌷 پیرمردی بود  که پس از پایان هر روزش از درد و ازسختیهایش مینالید دوستی از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری؟؟ پیرمرد گفت: دو باز شکاری دارم، که باید آنها را رام کنم، دو تا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند، 🌷دوتا عقاب هم دارم که بایدآنهارا هدایت و تربیت کنم، ماری هم دارم که آنرا حبس کرده ام شیری نیز دارم که همیشه، باید آنرا در قفسی آهنین، زندانی کنم، بیماری نیز دارم که باید از او مراقبت کنم و در خدمتش باشم... مردگفت: چه مےگویی، آیا با من شوخی میکنی؟ مگر مےشود انسانی اینهمه حیوان را با هم در یکجا، جمع کند و مراقبت کند!!؟ پیرمرد گفت: شوخی نمےکنم، اما حقیقت تلخ و دردناکیست... 🌷 آن دو باز چشمان منند، که باید با تلاش وکوشش ازآنها مراقبت کنم... 🌷آن دو خرگوش پاهای منند، که باید مراقب باشم بسوی گناه کشیده نشوند... 🌷 آن دوعقاب نیز، دستان منند، که بایدآنها را به کارکردن، آموزش دهم تا خرج خودم و خرج دیگر برادران نیازمندم را مهیا کنم... 🌷آن مار، زبان من است که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا کلام ناشایستی ازاو، سر بزند... 🌷شیر، قلب من است که با وی همیشه درنبردم که مبادا کارهای شروری از وی سرزند... 🌷 و آن بیمار، جسم وجان من است،که محتاج هوشیاری مراقبت و آگاهی من دارد... 🌷این کار روزانه من است که اینچنین مرا رنجور کرده و امانم را بریده... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky