مضطر شده ام ، باز عطا می خواهم
با ذکـر و توسل به دعـا می خواهم
مجنون حسینم و من از قبله ی طوس
یک جفـت بلیـط کـربلا می خواهم
#محمدجواد_منوچهری
@shaeranehowzavi
🥀
براتِ روشن مشکواة بر زمین افتاد
مثالْ گم شد و مرآت بر زمین افتاد
زمین غبار گرفت، آسمان غبار گرفت
دلیل عرض و سماوات بر زمین افتاد
کجاست آنکه نمیرد پس از مشاهده اش؟
کلام وحی به کرّات بر زمین افتاد
چقدر ذکر پراکنده ریخت در صحرا
چقدر فتح مهمّات بر زمین افتاد
امید زنده شدن داشت نعش گورستان
مسیحِ جمله ی اموات بر زمین افتاد
چه می زنید بر او سنگ و هزل می گویید؟
نزن که علت الاثبات بر زمین افتاد
خدا به خیر کند، روز محشر است انگار
سرِ ستاره ی میقات بر زمین افتاد
((بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد))
((اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ))
#سجاد_حیدری_قیری
#مقبل_کاشانی
#یا_حسین
@shaeranehowzavi
......................﷽.................................
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
#محرم
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@shaeranehowzavi
🥀
ظاهر شده از تو نور حتی
طاهر ز تو شد طهور حتی
از برکت لطفت ای سلیمان
بی بهره نبوده مور حتی
از شوق وصال جان سپارم
گر بوسه دهی ز دور حتی
یک لحظه جدایی از غم تو
در دل نکند خطور حتی
نوری به تنور داده ای که
حیران شده کوه طور حتی
از آنچه گذشت بر سرِ تو
وا مانده لب تنور حتی
#عاصی_خراسانی
#محرم
#صلّی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@shaeranehowzavi
🥀
زندگی چیست؟ داستانِ حرم
پر کشیدن در آسمانِ حرم
با همین داستان بزرگ شدیم
جانمان بسته شد به جانِ حرم
دل بریدیم از زمین وقتی
جان گرفتیم با اذانِ حرم
بال پروازمان عطا کردند
تا نشستیم در أمان حرم
ما که هستیم بیحرم، هیچیم
هرچه داریم هست از آنِ حرم
با نخستین سلامِمان خورده
رویِ دلهایمان نشانِ حرم
ما نمکگیر سفرهی عشقیم
سالها خوردهایم نانِ حرم
شاملِ حالمان شده یک عمر
اینهمه لطف بیکرانِ حرم
همگی شاعریم و میگوییم
توی هر شعر عاشقانه : حرم
کاش قسمت شود که جان بدهیم
مثل خیلِ مدافعان حرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#مدافعان_حرم
@shaeranehowzavi
🥀
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت
مرا بِبر به کنارت ، به کربلایِ خودت
من آشنایِ توام خانهزادِ مادرتان
نصیبِ دربهدرت کن شبی دعایِ خودت
نفَس بزن که مذابم کنی در این شبها
نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت
دلم کتیبهیِ اشعار محتشم شده است
بزن به سینهام آتش، به روضههایِ خودت
ببین که نذرِ درِ زینبیهات شدهام
بکِش به دیدهام از گرد و خاک پایِ خودت
از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده
نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت
وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت
#حسن_لطفی
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
باغ می سوزد در آتش ماه پنهان می شود
چشم های باغبان از غصه گریان می شود
می کشد نقاش کینه طرحی از بُغضی عمیق
باد فتنه می وزد آغاز توفان می شود
می تراود عطر مظلومیت از گل واژه ها
می رسد باران تیر و برگ ریزان می شود
بوی زخم یاس می آید کنار علقمه
فصل سرخ تشنگی بر سینه مهمان می شود
از هجوم رقص خنجر ها به گِرد شاه دین
در کنار خیمه بانویی پریشان می شود
سعی بانو می شود از خیمه تا گودال خون
در دل گودال بر پا عید قربان می شود
دید صحرا صحنه هفتاد ودو ذبح عظیم
بُغض پنهان غدیر اینجا نمایان می شود
بعد از آن تقطیع خونینِ غزل های علی
امشب ای دل نوبت شام غریبان می شود
می چکد با درد و غم خونابه از چشم قلم
می دهد شرح از جدایی سینه سوزان می شود
#زیبا_جواهریان
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
بر فرض از دلیل و از اثبات بگذریم
قرآن تویی، چگونه از آیات بگذریم؟
روشنترین دلیل، همین اشک جاری است
گیرم که از متون و عبارات بگذریم
ما را نبود تاب تماشا، عجیب نیست
از صفحههای مقتل اگر مات بگذریم
تفصیل بند بندِ مصیبت نمیکنیم
انگشترت...، ز شرحِ اشارات بگذریم
یک خط برای روضۀ گودال کافی است:
زینب چه دید وقت ملاقات؟ بگذریم
ما تیغِ غیرتیم که از هرچه بگذریم
از انتقامِ خون تو هیهات بگذریم
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
#عزیزم_حسین_علیهالسلام
@shaeranehowzavi
🥀
تو التماس کردی و او امتناع کرد
هرطور بود با کس و کارش وداع کرد
در این وداع تلخ، امیدی که با تو بود
یکباره با نقیض خودش اجتماع کرد
مهر تو آخر از دل او رخت بست و رفت
از بس که در دعا طلب انقطاع کرد
قلب تو با غریبی و غم آشنا نبود
لیک از فراق این همه را انتزاع کرد
جز جان اگرچه هیچ متاعی نداشت لیک
سود کلانی از قِبَل این متاع کرد
هم خود به آرزوی شهادت رسید و هم
نسل جوان ملت ما را شجاع کرد
این افتخار قسمت هرکس نمیشود
او از حریم سیده زینب دفاع کرد
#سید_محمد_حسین_دعائی
#مدافعان_حرم
@shaeranehowzavi
🥀
از شبِ شیراز تا صبحِ نشابور آمدم
با تبِ نارنجها در باغِ انگور آمدم
دست در دستِ شبانِ وادیِ ایمن به کوه
محو در اِنّیانااللّه از شبِ طور آمدم
با همین شورِ مُردَّف ابرها دف میزدند
پابهپای ابرها با تار و تنبور آمدم
تابِ مستوری ندیدم در پَریرویانِ عرش
دور از چشمِ پریرویان مستور آمدم
ناگهان در یک شبِ شعرِ خراسان گُم شدم
بعد از آن چون آفتابِ صبح، مشهور آمدم
در همین نزدیکی آتش چیدم از نارنجزار
تا به میقاتت به قَدْرِ چلّهای دور آمدم
میزنم بر سینه سنگِ کافری دلتنگ را
عذرم از این کافریها بس که معذور آمدم
رد شدم با عرشیان از سنگفرشِ آسمان
چشم بر گلدستهی نورٌعلیٰنور آمدم
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
@shaeranehowzavi
.
هر شب جمعه دلم یاد شهیدان میکند
یاد زینالدین و همت، یاد چمران میکند
حاجقاسم، تا سحر یاد شهیدانم ولی
چشمها را یاد چشمان تو گریان میکند
✍️#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۲/۰۵/۲۰
ساعت به وقت #حاجقاسم
۰۱:۲۰ 💔
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی صلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
🌷
@shaeranehowzavi