eitaa logo
روش تدبر در قرآن و سیره
157 دنبال‌کننده
174 عکس
185 ویدیو
37 فایل
تدبر؛ عرضه خالصانه سرزمین وجودم است بر آسمان بارانی و رشد افزای آیات وحیانی و روایات با درک فقر و ضعفم و طلب و تسلیمم...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رادیو زیارت
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از لحظه‌ای که پا به مشهد می‌گذاریم انگار می‌پرسد کسی احوالمان را در می‌رود یکباره از تن خستگی‌مان انگار می‌گیرند زیر بال‌مان را به رادیو زیارت، صدای مهر و معرفت بپیوندید: 👇 @RadioZiyarat
✨حضرت امام رضا علیه‌السلام فرمودند: "مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ الله عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ" هر که در زندگی مؤمنی، گشایش ایجاد کند (و مشکلی را از او برطرف نماید)، خداوند در روز قیامت در قلبش گشایش و راحتی قرار می‌دهد. 🔺کافی، ج2، ص200، ح4 🔅عید نورانی ولادت با سعادت امام رئوف حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام بر همه ارادتمندان و سرسپردگان آستان قدسی آن حضرت، مبارک باد @zanjani_net
هدایت شده از چشمه جاری
🔷 در روايت هست پس از خشم يونس و زندانى شدن يونس و تسبيح يونس و نجات يافتن يونس، يونسِ ضعيف و گرفتار را حوت در كنارى گذاشت و خداوند درختى از يقطين را پوشش او قرار داد تا يونس، جان گرفت و باليد و به تدريج درخت خشك شده و يونس كه با درخت انس گرفته بود، از درخت پرسيد. 🔷 خداوند به او فرمود كه تو اين درخت را خلق نكردى و از آب و خاك بيرون نكشيدى، مدتى در سايه‏ اش قرار گرفتى و مأنوس شدى و حالا از خشكيدنش ناراحتى⁉️ 🔷 پس چگونه توقع داشتى كه من آنهايى را كه از خاك برداشتم و مى‏ خواهم تا افلاك بكشانم با خشم تو نابود كنم و راه بازگشت را بر آنها ببندم⁉️ 📚 چهل حديث، ص 32 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🔶 گاهى انسان گناه مى‏ كند و در مقام پنهان كردن آن بر مى ‏آيد تا ديگران متوجّه نشوند، اينجا حقّ دارم و سزاوارم كه خدا هم بر من بپوشاند و بر ديگران آشكار نسازد. 🔶 اما وقتى گناهى را مرتكب مى ‏شوم و آن را آشكار مى‏ سازم و بالاتر به آن افتخار هم مى‏ كنم و به شيوع آن همّت مى ‏گمارم، در اين صورت من تعفّفى نداشته ‏ام و سزاوار ستر و پوشش ازجانب حقّ هم نخواهم بود؛ كه نفس گناه با شيوع و افتخار به آن تفاوت دارد. 🔶 در روايت آمده كسى كه گناه مى‏ كند و نمى ‏پوشاند، حرمتى ندارد و غيبت او مجاز است. حرمت غيبت در حوزه‏ اى است كه تو حرمتى را حفظ كرده‏ اى و حريم نگه داشته‏ اى ولى وقتى براى خودت هم حرمتى نگذاشتى، توقّع حرمتى را از ناحيه‏ ى ديگران نبايد داشته باشى. 🔶 شرط ستر و پوشش و اينكه مرا حتّى از خودم هم بپوشاند، تعفّف است و خوددارى. و در مقام پوشاندن و پنهان كردن باشم. 🔶 مستورى حقّ در گرو اين نيست كه گناه نكنم؛ چرا كه معصوم از گناه و خطا نيستم. در گرو اين است كه تعفّفى داشته باشم، حرمتى نگه دارم، نه اينكه آشكار سازم. بعد هم بخواهم كه بپوشاند، نه، چيزى كه تو آشكارش كردى ديگر پوششى برنمى‏ دارد. 📚 دعاهای روزانه، ص 91 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🔷 بايد در ما توجهى بيايد و بفهميم كه بد كرده‏ ايم. گير ما اين است كه هنوز باور نكرده ‏ايم كه بد كرده ‏ايم. بايد استغفار كنيم كه استغفار، گام اوّل است. 🔷 اگر به كسى تنه بزنيم، مى‏ گوييم ببخشيد، وقتى تخم مرغى از دست ما مى‏ افتد و مى ‏شكند، ناراحت مى‏ شويم، اگر كفشى از ما گم مى‏ شود، مدام دنبالش مى‏ گرديم، ولى خودمان گمشده ‏ايم، هستى ما گم شده است، نعمت‏هاى حق را گم كرده ‏ايم و هيچ باكى نداريم و اين گم كردن‏ها را جزء بدهكارى ‏ها و باخت‏هاى خود به حساب نمى‏ آوريم. 🔷 آنجا كه مى‏ خواهيم استغفار كنيم، مى ‏گرديم تا ببينيم آيا فحشى داده ‏ايم و يا زنا و غيبتى كرده‏ ايم يا نه و چون اينها را در خود نمى ‏بينيم، به خود مى‏ گوييم، پس خيلى آدم خوبى هستيم و براى اينكه دل خدا را هم نشكنيم، يك «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّى وَ أَتُوبُ الَيْه» مى‏ گوييم و كار را تمام شده مى‏ دانيم. 🔷 در حالى كه استغفار بايد در برابر آنچه دل ما را خوشحال كرده و يا به رنج كشيده است، باشد. بايد ببينيم كه دل به چه كسى داده‏ ايم؟ كجا و با چه كسى بوده ‏ايم؟ اين طور محاسبه كنيم! بايد ببينيم مايى كه از صبح تا شب مى ‏خنديم، چه عواملى موجب اين شادى و رنج شده است؟ 🔷 چه كسى حاكمِ دل ما بوده است؟ با چه چيزهايى مأنوس بوده ‏ايم؟ دلى را كه عرش و پايتخت خدا و حريم حرم الهى است، از چه چيزهايى پُر كرده ‏ايم؟ آيا حاكم دل ما خدا بوده؟ قرار دلِ بى ‏قرارِ ما خدا بوده؟ انس ما خدا بوده؟ چرا به ديگرى دل بستيم؟ چرا به غير او دل داديم؟ بايد اين گونه محاسبه كنيم تا خود بفهميم كه بدهكاريم. 🔷 امكانى به‏ اندازه پنجاه نفر در اختيار ما گذاشته ‏اند و ما يك موشِ مُرده با بوى گند و تعفّن آن، به دُم خود بسته و آورده‏ ايم! چطور مى ‏خواهيم پاسخ هزاران نفر را كه در بيابان مانده ‏اند، بدهيم؟ 🔷 استغفار از خطا و خطيئه را فراموش نكنيم، كه هم اعمالِ انسان، او را گرفتار مى‏ كنند و هم رذائل، او را مبتلا مى‏ سازند. تمام اعمال شيطان خوب بود، عبادت بود، ولى يك رذيله كبر در او مشك او را سوراخ كرد و بيرونش انداختند، در حالى كه نه زنا كرده بود و نه لواط. يك حرصِ آدم، او را از بهشت راند و يك بخلِ فرزند آدم، او را به انحراف كشيد. 🔷 پس انسان بايد هم از خطا و هم از خطيئه استغفار نمايد. نبايد فقط دنبال اشتباهات و گناهانش بگردد؛ چرا كه رذائلى وجود دارند كه پدر جدِّ همه گناهان است و استغفار از اين مرحله شروع مى‏ شود. 🔷 ما بايد ببينيم آيا تحمل مؤمنى را داريم؟ آيا از مؤمنى نفرت داريم؟ آيا خسته هستيم؟ حسادت داريم؟ توقع داريم؟ بايد تحمل خود را بررسى كنيم. بايد جمع بندى كنيم و ببينيم معارف خود را از كجا گرفته ‏ايم؟ به چه چيز رو آورده ‏ايم؟ شهوات خود را به چه كسى سپرده ‏ايم؟ 🔷 اميد به چه كسى بسته ‏ايم؟ غضب خود را براى چه كسى تيز كرده‏ ايم؟ نااميدى ما از چه كسى بوده؟ يأس و رجاء و رغبت و رهبت ما از چه كسى است؟ عواطف و احساسات و نيروهاى باطنى خود را چگونه سازمان داده ‏ايم؟ خوراك و پوشاك و مسكن ما از كجا نشأت مى ‏گيرد؟ بايد جمع بندى و برنامه ريزى داشته باشيم، كه براى اجراى آن فرصتى پيدا خواهد شد. 📚 اخبات، ص ۱۱۶ 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🔷 توبه‏ يقظه مى‏ خواهد، بيدارى مى‏ خواهد. آگاهى مى‏ خواهد. و گرنه مثل توبه‏ هاى من است كه در روايت آمده استغفار كسى كه به گناه مشغول است حكم استهزاء را دارد و خود گناه ديگرى است. 🔷 من آنجا كه استغفار مى‏ كنم و در دلم خود را مقصر نمى‏ دانم، تنها به تقليد مى ‏گويم از گناهان من بگذر و بر من رحم كن. و اگر بخواهم محاسبه ‏اى بنمايم و در دفتر يادداشتم چيزى بنويسم از غيبت‏ها و فحش‏ها و گناه‏هاى درشت درشت شروع مى‏ كنم. 🔷 در حالى كه مى‏ توانم در خوبى‏ هايم دست بكار شوم و با توجه به «حاسِبُوا انْفُسِكُمْ»، بررسى كنم كه اين خوبى ‏ها با چه نفسى و چه انگيزه ‏اى همراه بوده و اين اعمال از چه عواملى تغذيه كرده است. اين طور بهتر مى‏ توانم به نتيجه برسم، چون به زودى از خوبى ‏هايم استغفار مى‏ كنم كه مى ‏بينم محاسن من مَساوى هستند و حقايق من دعاوى هستند. خوبى‏ هاى من، بدى و حقيقت‏هاى من، ادعا و حرف هستند. چه رسد به بدى‏ هايم و حرف‏هايم. 🔷 اين يك راه كه در خوبى‏ هايم به انگيزه ‏هاشان توجه كنم تا گرفتار غرور خوبى ‏هايم نشوم كه ما از آنجا كه فكر نمى ‏كنيم گزيده مى ‏شويم و سيلاب از نقطه‏ هاى ضعف ما، ما را به ويرانى مى‏ كشاند و نقطه ‏هاى قدرت ما را هم با خود مى ‏برد و قصر آرزوهاى ما را به آب مى ‏دهد. 🔷 راه ديگر، توجه به اين نكته است كه من چگونه مديريت كرده‏ ام و با نعمت‏هايى كه در هر لحظه از ملك تا ملكوت تا مَلَك، در اختيار من بوده‏ اند روى به چه كسى آورده‏ ام، اين كارخانه ‏ى معظم وجود من با اين همه امكان چه توليد داشته و در برابر طلب‏ها و مطالبه ‏ها، چه جوابى آورده است. 🔷 مسأله اين نيست كه من گناه نكرده ‏ام، كه ظلم نكرده ‏ام، مسأله اين است كه چه توليد كرده ‏ام و چگونه مطالبات خودم را پرداخته ‏ام، در دنيايى كه چشم و گوش من و تمامى اندام من از من مطالبه مى‏ كنند، تمامى دوستان و همسايگان و بستگان من از من مطالبه مى ‏كنند. 🔷 در دنيايى كه به تعبير امام اميرالمؤمنين حتّى چهارپايان و سرزمين‏ها از من مطالبه مى‏ كنند «انَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتّى‏ عَنِ البُقاعِ وَ البَهائِم». كه چرا به آنها نرسيده ‏ام و آنها را در سطح بارورى نياورده ‏ام، در اين دنيا من چه جوابى دارم. 🔷 سال‏هاى سال همسايه و يا دوست و يا برادر و پدر كسانى بوده‏ ام، در اين مدت در آنها چه تحولى ايجاد كرده‏ ام؟ يك مديريت خوب مديريتى است كه آدم‏ها را به كار مى ‏گيرد و متحول مى‏ كند و از آنجا كه هستند به آنجايى كه بايد باشند و مى‏ توانند باشند، منتقل مى ‏سازد. 🔷 در حالى كه من از فرزندم‏ براى خودم پادويى ساخته ‏ام و از دوستم براى خودم اعتبارى و از همسرم براى خودم وسيله‏ اى و همه را به سوى خودم دعوت كرده ‏ام و در خودم نگاه داشته ‏ام و نگذاشته ‏ام كه به لياقت‏هاى خود و توانايى‏ هاى خود دست بيابند حتّى اگر لازم باشد از من جدا شوند و از من سفر كنند و از من فاصله بگيرند. و حتّى در برابر من بايستند. 📚 قیام، ص ۱۸۴ 🆔👉 @cheshmeyejarie