eitaa logo
روش تدبر در قرآن و سیره
153 دنبال‌کننده
174 عکس
185 ویدیو
37 فایل
تدبر؛ عرضه خالصانه سرزمین وجودم است بر آسمان بارانی و رشد افزای آیات وحیانی و روایات با درک فقر و ضعفم و طلب و تسلیمم...
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨✨✨✨ @shagerd_Quran آن روز که معمار بزرگ توحید از سوختن نجات یافت و از اسارت ها و معبودهای دروغین آزاد شد و بت ها را در هم شکست، بنا گذاشت تا جهان را معماری کند و پرچم توحید را در درون انسان ها و در جامعه آنها و در تمامی هستی به اهتزاز در آورد. به خانه ای نیاز پیدا کرد که و مرکز توحید باشد این بود که کعبه را بنا کرد و بلد امن را تشکیل داد. و به اندیشید که توحید بیاموزد و موحد بسازد این بود که از خدا خواست: رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ که خدا به او ص را ارزانی داشت و به تداوم راهش فکر کرد که چگونه تا آخر هستی و تا پایان تاریخ از این توحید پاسداری کند و زبان صادقی برای او باشد که از پروردگارش خواست: وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرين‏. و خدا در چنین روزی در دل کعبه به او فرزندی به نام داد. و این فرزند به همراه آن معلم شدند پدران این امت: أَنَا وَ عَلِيٌ‏ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، که رسالتشان بالاتر از آب و نان، نجات امت از سوختن جهنم و تاریکی دنیا، و به عبودیت رساندن و موحد کردن آنها و پیوند دادنشان به احرار و آزادگان از غیر حق بوده و هست: فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ. پدری که خدا به او و آنچه زایش داشته، قسم می خورد: «وَ والِدٍ وَ ما وَلَد». قسم به علیِ پدر و یازده فرزندش. قسم به علی ع همان که به جهان علم نموده شهدای کربلا را. قسم به علی ع و آنچه از حکمت و موعظه و جدال احسنی که تولید کرده است. قسم به علی ع و ضربه های شمشیرش که تنها یک ضربه اش برتر از عبادت جن و انس است. و قسم به علی ع و به کسانی همچون مالک اشتر که در مکتبش متولد شدند و به رشد و اطاعت و عبودیت و صراط رسیدند. علی ع پدری که بالاتر ازخانه و جامعه و جهان در هستی نقش ایفا کرده است او پدری که به همه از خودشان نزدیک تر و آگاه تر و مهربان ترست و همه ی آنچه انبیاء در طول تاریخ آورده اند یکجا تقدیم انسان ها نموده است. @shagerd_Quran 👌امروزه ما فرزندان او هستیم و حق او بر ما از پدرانی که ما را به دنیا آورده اند عظیم تر و سنگین تر است: وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، باید چنین حقی را پاس داشت و ضایع نگرداند به اینکه با علی همراه و هم هدف شد و او را اطاعت کرد و برای او زینت شد نه شینت که فرموده اند: «كُونُوا لَنا زَيْناً وَلاتَكُونُوا عَلَيْنا شَيْناً فَانَّ وَلَدَ السُّوءِ يُعَيَّرُ بِهِ والِدُهُ‏»؛ شما زينت ما باشيد و ما را بد نام نسازيد. فرزند بد باعث سرزنش پدر مى‏شود. و بر حذر باشيد از كارى كه ما را به خاطر آن سرزنش مى‏كنند. امروز جهان پدری از فرزندان علی دارد که چون خورشید در پشت ابرها می درخشد و در انتظار بلوغ ماست تا ظهور نماید و همه ی خواسته های علی را تحقق بخشد: أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريب ✍ عبدالمجید فلسفیان @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ بسم الله الرحمن الرحیم 👌رسول ص چگونه قرآن را مطرح مى‏كرد؟ @shagerd_Quran آيا همين‏گونه به آن مى‏پرداخت؟ و ‏اى و كار مى‏كرد؟ اين ‏ى_رسول و اوست. 👈 او نمى‏گذاشت، اين طور كه ما و و و مى‏گذاريم!👉 آنچه بود ‏ها بود: «يَتْلوُا عَلَيْهِم آياتِه؛ يَتْلوُنَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»؛ و به دست دادن معيار انتخاب، «تَواصَوْا بِالْحَقِّ». اگر در جايگاه خودش مطرح شود و ادا شود، احتياج به و ندارد. و اگر در جاى خودش ننشيند و خودش را نيابد، آن وقت شده و گرديده است؛ «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه». نه زياد كردن بر قرآن و نه كم كردن از قرآن است، كه همين جايگاه‏ها را به هم زدن و موضع‏ها را ناديده گرفتن است. اين تحريفى است كه روايات صحيح هم از آن حكايت مى‏كند. @shagerd_Quran اگر در ، ‏هاى_انكار را به كار بگيرى و اگر در ، ‏هاى_محبت را بخوانى، كرده‏اى. و اين‏جاست كه آيه‏ها گنگ و نامفهوم و حتى طنز آلود و خنده‏آور مى‏شوند. كسى كه بايد كند، يك آيه براى او كافى است. براى او كافى است؛ «أَتُترَكُونَ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟» از قومش همين را مى‏پرسيد: آيا شما متروك و رها شده‏ايد در همين‏ها ... در همين‏ها ... آيا شما متروك شده‏ايد با امن و امان ... در اين‏ باغ‏ها ... و چشمه‏ها ... و كشتزارها ... و نخل‏هايى كه شكوفه‏هايش رسيده‏اند...؟ شما متروك مانده‏ايد كه از كوه‏ها خانه بسازيد و خوش باشيد؟ براى حركت همين سؤال كافى است. انسانى كه خودش را بيشتر از اين تلاوت تكرار و زندگى محدود ديد، راه مى‏افتد و حركت مى‏كند و همان را مى‏گويد كه گفت: «انى ذاهب»؛ من رونده‏ام. من نمى‏توانم بمانم. و علامت اين حركت همين است كه به گذشته حسرت نمى‏خورم. اين است كه گذشته را دارد. مى‏گويد: «ياليتنى كنت ترابا»؛ كاش خاك بودم. كاش رويشى مى‏داشتم. و كاش مثل ‏ها ‏اى را از دلم بيرون مى‏ريختم. @shagerd_Quran (): كسى كه خودش را مى‏شناسد و ‏ى_خودش را مى‏بيند، ديگر ماندگار نيست، است، «انّى‏ ذاهِبٌ ...» اين‏جاست كه ‏ى_دوم مى‏رسد؛ رفتن و تو كدام است؟ رو به چه چيزهايى خواهى آورد؟ رو به آنچه كه در اين پوست و پايين‏تر از توست؟ تو از پوست بيرون آمده‏اى ديگر نمى‏توانى در پوست بگنجى. نمى‏توانى در اين محدوده، مقصودى و مذهبى داشته باشى. پس «انى ذاهب الى ربى». رو به سوى مى‏آورى و او را مى‏خواهى كه تو و تو و تو و تو باشد. و ‏_سوم، طى اين راه با دستگيرى و همراهى اوست؛ «انّى‏ ذاهِبٌ الى رِبى سَيَهْدين ...» كسى كه راه افتاد او به زودى همراهيش مى‏كند و مى‏رساندش. @shagerd_Quran من در ‏ى_شروعم همين آيه‏ها برايم هستند. اگر را بخوانم و موضوعى و واژه‏اى كار كنم، به ‏بست مى‏رسم. به آيه‏هاى‏ جبر و اختيار و آيه‏هاى توحيد برخورد مى‏كنم، به بن‏بست مى‏رسم و دچار تناقض مى‏شوم. و اين است كه آيه‏ها شده‏اند و در جاى خود ننشسته‏اند. به اين‏گونه كه ما با آن همراه شده‏ايم، نتيجه‏ى از بر خورد صحيح با قرآن است. تطهير با جارى قرآن، ج‏1، ص: 23 @shagerd_Quran