eitaa logo
روش تدبر در قرآن و سیره
153 دنبال‌کننده
174 عکس
185 ویدیو
37 فایل
تدبر؛ عرضه خالصانه سرزمین وجودم است بر آسمان بارانی و رشد افزای آیات وحیانی و روایات با درک فقر و ضعفم و طلب و تسلیمم...
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔷 من شايد اوائل بلوغم بود كه بر خودم نظارتى را شروع كرده بودم و در ارزيابى و تدبّر داشتم ۱- ‏هايم: مى ‏ديدم كه اميد، يأس و قدرت، عشق و نفرت، كينه، محبت، در من رخنه مى ‏كنند و حالت‏هاى خستگى، وازدگى، هراس و تنهايى و ... در من رفت و آمد دارند. ۲- مى‏ ديدم از صبح كه پلك چشم‏هايم باز مى ‏شوند تا شب چه كارهايى و ‏هايى براى من هست و چه سرعت‏ها و شتاب‏ها و چه آرامش‏ها و كندى‏ هايى در كارهايم، همراهم هستند. ۳- با توجه به اين دو مرحله از حالت‏ها و حركت‏هايم دنبال عامل و انگيزه ‏ى اينها راه افتادم كه ‏هاى_من چه چيزهايى هستند. ۴- مرحله‏ ى بعد ‏ها و جهت ‏هاى حركتم بود. پس از آنكه حالت‏ها و حركت‏ها و محرك‏ها بررسى شده بودند، نوبت به جهت حركت و هدف‏هايم مى‏ رسيد كه من چه مى ‏خواهم؟ 🔷 آيا لذت و رفاه را، يا آگاهى و بينش را، يا تكامل و شكوفايى استعدادها را و يا بالاتر از اين همه، رشد را و جهت دادن به استعدادهاى تكامل يافته را. نه زياد كردن استعدادها، كه زياد كردن خودم تا بتوانم استعدادهاى زياد شده ‏ام را رهبرى كنم. 🔷 مى‏ ديدم كه محرك‏ها، مرا به بيشتر از لذت و رفاه و يا آگاهى و تكامل نمى‏ رسانند و جز خسارت برايم نمى‏ آورند. 🔷 مى‏ ديدم من عمرم را شمع كرده ‏ام تا ده ‏شاهى ‏ها را پيدا كنم. درست مثل آن بى‏ خبرى كه در شب تاريك براى يافتن پول سياهش كاغذى را آتش زده بود و چراغ كرده بود و صبح فهميده بود كه چك چند هزار تومانى را از دست داده، براى رسيدن به پنج ريال پول سياه. 🔷 من هم عمرم را شمع كرده بودم و چراغ راه كرده بودم كه چيزى را بيابم. همين پول‏هاى سياه و جلوه‏ هاى پوچ و سبزه‏ هاى زرد را. 🔷 پس از اين ‏ها و بود كه مرحله‏ ى و بر حالت‏ها و حركت‏هايم را شروع كردم و به انتخاب محرك‏ها و هدف‏هايم رو آوردم. 📚 روش نقد، ج ۲، ص 28 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ حقيقت چيست؟ كبر با و با چه تفاوتى دارد؟ @shagerd_Quran ✅ عجب، بريدن نعمت از منعم است؛ يعنى نعمت را از خودت بدانى. كبر اين است كه در برابر حقى كه يافتى، عصيان كنى و زير بار نروى. ✅ كبر هم ريشه در نعمت‏ها دارد، ولى نعمت را از منعم نمى‏ بُرد، بلكه اين را براى خودش افتخار مى‏ داند كه اگر ما عزيز نبوديم اينها را به ما نمى‏ دادند. ✅ به همين خاطر است كه بعضى از اهل قدرت مى ‏گويند: «وَ لَئِنْ رُجِعْتُ الى‏ رَبّى‏ إِنَّ لى‏ عِنْدَهُ لَلْحُسْنى‏»؛ ما به علت اينكه در دنيا صاحبان نعمت و قدرت هستيم، اگر معادى هم باشد به همين دليل كه در دنيا به ما داده ‏اند در آخرت هم بهره‏ مند خواهيم شد. ✅ خصوصياتى در خود ما بوده كه اينها را به ما داده‏ اند و اين خصوصيات براى همه محيطها كارگر و فعال و مؤثر خواهد بود. ✅ پس عُجب، نعمت را از منعم مى ‏بُرد و متكبّر، ملاك ارزش را در نعمت‏ها و خودش مى‏ داند. امّا حقيقت غرور چيست؟ ✅ غرور اين است كه تو مسئوليت نعمت را بِبُرى و بارى را كه نعمت بر روى دوش تو مى‏ گذارد نديده بگيرى. ✅ غرور دو سر دارد و تبعه نعمت را مى‏ اندازد، شخص فريب مى‏ خورد و احساس مى‏ كند نعمت را مُفتى به او داده‏ اند. ✅ عُجب، سر نعمت را مى ‏بُرد و مى‏ گويد مال خودم است؛ در حالى كه تو فقيرى و دست‏هاى تو خالى بوده است. ✅ و كبر اين است كه به دم و سر كارى ندارى، حتى مى‏ گويى خدايى هست، ولى مى ‏گويى من ارزش داشتم كه اينها را به من داده ‏اند، پس آن طور كه مى ‏خواهم با آن رفتار مى‏ كنم. ✅ و همين معنا باعث مى‏ شود كه تو به خودت اجازه بدهى كه ديگران را زير دست بگيرى، آنها را تصرف كنى و از آنها بهره بگيرى، اسوه‏اى به وجود بياورى و بر آنها حكومت كنى و براى اينكه اين حكومت محكم شود خودت را تعظيم كنى. 📚 روش برداشت از نهج البلاغه، ص 88 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ قرآن درمان تمام درد ها @shagerd_Quran قرآن كتابى است كه براى هر ، دارد. و كتابى است كه براى هركس دارد و مى‌آورد. براى يك بيمار، گاهى بيش از يك آيه لازم نيست. اگر تمام قرآن را بررسى كند و اين آيه را كنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفايى نخواهد گرفت و اگر فقط‌ همين يك آيه را ببيند و همان آيه برايش شود و در آن كند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد يافت. آنچه در قرآن از آن ياد شده، . و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چيز است: وَ كَيْفَ‌ تَكْفُرُونَ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تُتْلى‌ عَلَيْكُم آياتُ‌ اللّه وَ فيكُم رَسُولُه (101/آل عمران) چگونه كفر مى‌ورزيد در هنگامى كه آيه‌ها بر شما تلاوت مى‌شود و رسول در ميان شما هست. از كفر ورزيدن و گمراهى همين و است و همين است كه پس از رسول،بايد رسول، بيابد كه همراه قرآن و تلاوت آيه‌ها باشد و از گمراهى جلوگيرى نمايد. 📚 روش برداشت از قرآن، صفحه 24 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ روش مطالعه @shagerd_Quran کسانی که دنبال هستند كه از كجا شروع كنند، بدانند مهم است نه سير مطالعه. آنچه اهمیت دارد است؛ بايد پيش از مطالعه و و را طى كرده باشید تا بتوانید با جواب‌هايى كه در كتاب‌هاست، عميق‌تر برخورد كنید و آنها را بپذيرید يا دور بريزید. ✅حرکت با گمان انسان و او با مى‌‏تواند آغاز شود كه حتى با گمان مى‌‏تواند به دست بيابد كه در مى‌‏خوانيم: «انها لكبيره الا على الخاشعين الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم‏»؛ سنگين است و بزرگ است مگر بر آنهايى كه همراه خشوع هستد؛ آنهايى كه گمان مى‌‏كنند كه ديدار كننده پروردگارشان هستند. حركت با اين احتمال و گمان شروع مى‏‌شود و هر چه انسان كند و از آنچه يافته نگهدارى كند و با آنچه كه به دست آورده زندگى كند، به و ‏تر خواهد رسيد: «ان الذين اهتدوا زادهم هدى و آتاهم تقواهم‏». 📚 نظام اخلاقى اسلام، ص۶۲ @shagerd_Quran بعضی ها بدون اینکه طرح کرده باشند و یا و را یافته باشند و یا اصلاً چیز معلوم و مشخصی را خواسته باشند ، کتاب را می گشایند و معلوم است که با دست خالی باز می گردند ... اصولاً مطالعه هر کتاب ، مادام که با طرح سئوالهایی همراه نباشد ، بهره نمی دهد و خواننده بسادگی از جواب ها و اشاره ها و نکته ها می گذرد و آن ها را نمی یابد و در خونش نمی نشیند . 📚 روش برداشت از قرآن ، علی صفایی حائری ، ص 11 ✅ مسائل اساسی تغذیه @shagerd_Quran ما حتی برای غذای معده و «» لنگیم و نمی دانیم ″″ را ″″ کنیم و در ″″ و ″″ به مصرف برسانیم. ما از این چه و چگونه و چه هنگام و هماهنگی با نیازها در غذای روزانهٔ خود مانده ایم... تا چه رسد به غذای و و و . 📚 روش برداشت از قرآن/ص ۱۵۳ و ۱۵۴ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔰 حرکت رسول (ص) @shagerd_Quran ✅ بعثت آن سوى قرن‏ها در بطن تاريكى‌‏ها چراغى بارور شد. آهسته‏ آهسته ... شعله كشيد دريايى از نور آفريد. دريا بزرگ شد از ساحل سياهى‌‏ها ساييد و صخره‏‌هاى تاريكى را در دهان خود له كرد. دريا بزرگ شد خورشيد آسمان بر آن تابيد و ابر نور را به سرزمين‏هاى سياه روانه ساخت. دريا بزرگ شد. از مرز قرن‏ها گذشت‏ به ساحل امروزها رسيد. اما «امروزها» ابر نور را، در پشت آسمان محبوس كرده‌‏اند. اما «امروزها» با سدهاى بلند، دريا را محدود كرده‌‏اند. چشمه‏‌ها را بسته‏‌اند. و رودها را با خون آلوده كرده‏‌اند. «امروزها» خيال مى‌‏كنند كه نور محبوس مى‏‌شود كه دريا محدود مى‌‏شود. كه تاريكى، نور را مى‏‌برد. بى‏‌خبر!! بى‌‏خبر!! در بطن تاريكى، چراغ‏ها بارور مى‏‌شوند. 📚 و با او با نگاه، فرياد مى كرديم، ص: 89 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ بسم الله الرحمن الرحیم 👌رسول ص چگونه قرآن را مطرح مى‏كرد؟ @shagerd_Quran آيا همين‏گونه به آن مى‏پرداخت؟ و ‏اى و كار مى‏كرد؟ اين ‏ى_رسول و اوست. 👈 او نمى‏گذاشت، اين طور كه ما و و و مى‏گذاريم!👉 آنچه بود ‏ها بود: «يَتْلوُا عَلَيْهِم آياتِه؛ يَتْلوُنَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»؛ و به دست دادن معيار انتخاب، «تَواصَوْا بِالْحَقِّ». اگر در جايگاه خودش مطرح شود و ادا شود، احتياج به و ندارد. و اگر در جاى خودش ننشيند و خودش را نيابد، آن وقت شده و گرديده است؛ «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه». نه زياد كردن بر قرآن و نه كم كردن از قرآن است، كه همين جايگاه‏ها را به هم زدن و موضع‏ها را ناديده گرفتن است. اين تحريفى است كه روايات صحيح هم از آن حكايت مى‏كند. @shagerd_Quran اگر در ، ‏هاى_انكار را به كار بگيرى و اگر در ، ‏هاى_محبت را بخوانى، كرده‏اى. و اين‏جاست كه آيه‏ها گنگ و نامفهوم و حتى طنز آلود و خنده‏آور مى‏شوند. كسى كه بايد كند، يك آيه براى او كافى است. براى او كافى است؛ «أَتُترَكُونَ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟» از قومش همين را مى‏پرسيد: آيا شما متروك و رها شده‏ايد در همين‏ها ... در همين‏ها ... آيا شما متروك شده‏ايد با امن و امان ... در اين‏ باغ‏ها ... و چشمه‏ها ... و كشتزارها ... و نخل‏هايى كه شكوفه‏هايش رسيده‏اند...؟ شما متروك مانده‏ايد كه از كوه‏ها خانه بسازيد و خوش باشيد؟ براى حركت همين سؤال كافى است. انسانى كه خودش را بيشتر از اين تلاوت تكرار و زندگى محدود ديد، راه مى‏افتد و حركت مى‏كند و همان را مى‏گويد كه گفت: «انى ذاهب»؛ من رونده‏ام. من نمى‏توانم بمانم. و علامت اين حركت همين است كه به گذشته حسرت نمى‏خورم. اين است كه گذشته را دارد. مى‏گويد: «ياليتنى كنت ترابا»؛ كاش خاك بودم. كاش رويشى مى‏داشتم. و كاش مثل ‏ها ‏اى را از دلم بيرون مى‏ريختم. @shagerd_Quran (): كسى كه خودش را مى‏شناسد و ‏ى_خودش را مى‏بيند، ديگر ماندگار نيست، است، «انّى‏ ذاهِبٌ ...» اين‏جاست كه ‏ى_دوم مى‏رسد؛ رفتن و تو كدام است؟ رو به چه چيزهايى خواهى آورد؟ رو به آنچه كه در اين پوست و پايين‏تر از توست؟ تو از پوست بيرون آمده‏اى ديگر نمى‏توانى در پوست بگنجى. نمى‏توانى در اين محدوده، مقصودى و مذهبى داشته باشى. پس «انى ذاهب الى ربى». رو به سوى مى‏آورى و او را مى‏خواهى كه تو و تو و تو و تو باشد. و ‏_سوم، طى اين راه با دستگيرى و همراهى اوست؛ «انّى‏ ذاهِبٌ الى رِبى سَيَهْدين ...» كسى كه راه افتاد او به زودى همراهيش مى‏كند و مى‏رساندش. @shagerd_Quran من در ‏ى_شروعم همين آيه‏ها برايم هستند. اگر را بخوانم و موضوعى و واژه‏اى كار كنم، به ‏بست مى‏رسم. به آيه‏هاى‏ جبر و اختيار و آيه‏هاى توحيد برخورد مى‏كنم، به بن‏بست مى‏رسم و دچار تناقض مى‏شوم. و اين است كه آيه‏ها شده‏اند و در جاى خود ننشسته‏اند. به اين‏گونه كه ما با آن همراه شده‏ايم، نتيجه‏ى از بر خورد صحيح با قرآن است. تطهير با جارى قرآن، ج‏1، ص: 23 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 👌نياز به قرآن @shagerd_Quran‏ 🌱با قرآن، در مكتب و سپس در مدرسه روبرو شدم. استادى داشتيم سختگير ... كه سختگيرى‏ها و فشارش ما را از قرآن و تعليمات دينى بيزار كرد. اين فشار براى نفرت كافى بود، هر چند كه در جوى مذهبى و قرآنى بزرگ شده بوديم. من خودم از اين فشار، تجربه‏ها آموختم، كه ديگر تخم نفرت را اين گونه در دل‏ها نريزم. ⚡️شب در منزل يكى از تجار محل، روضه بود. شب گرمى بود. و در آن شب، حوض آب و فواره و گل‏ها و رقص ماهى‏ها، مرا به خلسه‏اى كشانده بود كه خواب شيرينى را بر پلك‏هايم مى‏پاشيد. كامل مردى پُر شور بالاى منبر بود ... يادم نمى‏رود با حركت دست‏ها و فريادها و حالت‏هايش آنقدر از گفت كه پس از مدت‏ها و خستگى شوق تازه‏اى در من روييد؛ ، قرآنى كه آن شب با ‏ها در من شده بود. قرآنى كه او مى‏گفت؛ ‏بست و . @shagerd_Quran 🌿وقتى به منزل بازگشتم را برداشتم تا از نزديك ببينم. قرآنى بود با ترجمه‏اى كه اسمش را ‏ى_مرمرى گذاشتم. مر او را گفتيم. مر قرآن را فرستاديم ... راستى كه دلم سوخت. اين چه ‏اى است؟! گاهى ‏ها بالاتر مى‏آمدند. اصلًا اين چه قرآنى است؟ همين است؟ همين مسلمان‏هاست؟ 🤔آن همه شور كه همراه ‏ها در من سر كشيده بود و همراه صداى آب و زمزمه‏ى ريز فواره‏ها و رقص ماهى‏ها كه از آب بيرون مى‏پريدند، در من دويده بود، آن همه در من و براى ، را كنار گذاشتم. ولى اين مرتبه، بيشترى داشتم كه حتى مرا به كشاند. شايد دو سه سال گذشت. سال‏هايى كه ‏ى_تولد_من بود. در اين سال‏ها ‏هايى در من گذشت و در من داد. كه اكنون از آن ياد مى‏كنم، آن روزها به اين روشنى نبودند كه اكنون مى‏نويسم ولى ‏هايى بودند كه به همين نقش كنونى جان مى‏دادند و حرف‏هايى بودند كه مرا آماده مى‏كردند. @shagerd_Quran 🌿در اين سال‏ها، منى كه از سر خورده بودم، آن چنان را يافتم كه از ‏تر. 👌من خودم را شناختم كه از و و از . مى‏ديدم با و با ‏ها دارم. من در ‏ها هستم. @shagerd_Quran اين رابطه‏ها براى من آن‏چنان عينى شكل مى‏گرفت كه هر حركتم با وسواس همراه مى‏شد. چگونه راه بروم؟ چگونه نگاه بكنم؟ چه بخورم؟ چه وقت بخورم؟ ... 👌من در ‏ترين_حركت، ‏ترين_رابطه‏ها را احساس مى‏كردم. و در اين ‏ها دنبال و دستورى بودم. در اين جهان كه ، را تجربه كرده بود، نمى‏توانستم ولنگار باشم. نمى‏توانستم شلنگ و تخته راه بيندازم. ‏ها، به ‏اى نياز داشت. اين از كدام تأمين مى‏شود؟ از ؟ يا از ؟ 🤔 و دانش‏هاى او با تمام وسعتش هنوز آن‏قدر و است كه نمى‏تواند بگويد در هر حركتى، چه رابطه‏هايى هست. در حركت دست، با دورترين ستاره، در حركت الكترون‏هاى مغز، با رنگ برگ‏ها و خاصيت خوراكى‏ها ... اين ‏ها و اين ‏ها هنوز شناسايى نشده‏اند تا ‏هايش به دست برسند. 🤔و هم در انسان مثل غريزه‏ى حيوانات ديگر نيست كه او را تأمين كند و رابطه‏هايش را كنترل نمايد. 🌿با اين توجه، مطرح مى‏شد. ، مفهوم عميقى به من مى‏بخشيد. @shagerd_Quran 👌هيچ ديده‏اى كه در خانواده‏هاى فقير ماشين آب ميوه‏گيرى و يا رختشويى، چگونه مطرح مى‏شود. همين كه بچه‏هاى فضول مى‏خواهند به برق وصلش كنند، همه دستپاچه مى‏شوند كه صبر كن. بيا كنار. دست نزن تا داداش كتابچه را ببيند. دستورش را بخواند. ماشينى كه دارد، نمى‏توان همين‏طور به آن دست زد و با آن رابطه برقرار كرد. مى‏خواهد. مى‏خواهد. اين ‏تر براى من اين‏گونه طرح مى‏شد. و اين گونه احساس مى‏شد. منى كه از رميده بودم، اكنون به روى مى‏آوردم. 👌و اين ، رابطه‏ام با ، از رابطه‏ام با قلبم، با نفسم نزديك‏تر بود. و اين كه يك بود. آخر من مى‏توانستم بدون قلبم چند ثانيه زنده باشم ولى (دقت شود) نمى‏دانستم زنده باشم و زنده باشم و همين ثانيه‏ها را چگونه بگذرانم؟ اين احساس، را در من سبز كرد. . 🌿اكنون با صراحت مى‏گويم، ، ، براى همين احساس، همين است. تطهير با جارى قرآن (1)، ص 13 @shagerd_Quran سوال و گفتگو: @safa_314
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔹 🔹 🔰 کمال انقطاع ◼️ اين رسول ص است كه درس مى ‏دهد؛ اثر از پاى مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك، پنهان‏ تر است. ◾️ آنچه كه تو را به خدا مى‏ رساند، همان آيه‏ ها و آثارى كه تو را به دعوت مى‏ كند، در خودش شرك مى‏ شود، كه با پايى جز او به او راهى‏ نيست. ◾️▪️ اگر او را مى ‏خواهى، از كوچه ‏ى هستى بگذر ... بيرون از هستى درد آلود آن سوى نيل هوس آلود آن وادى ايمن، آن قله‏ ى مقصود است. و در اين وادى تو بى ‏پا و بر اين قله، تو بى ‏هيچ‏ تنها با او مى ‏آيى‏ و به سوى او مى ‏آيى. و در اين‏ آمدن‏ از تو، در تو، نشانى نيست. ◾️ اينجاست كه مقصد اوست. وسيله اوست. راه اوست. ◾️ جز او كسى نيست، كه تمامى مركب ‏ها در گل مانده ‏اند و تمامى قدرت ‏ها به عجز رسيده ‏اند و تمامى وسيله‏ ها خود مانع راه تو شده ‏اند. ◾️ بى‏ حساب نيست كه‏ كمال الانقطاع را مى‏ خواهند؛ الهى‏ هَبْ لى‏ ... 17":12' ◾️ خداى من به من هبه كن، به من ببخش، كه من سزاوار نيستم، من خريدار نيستم كه چيزى ندارم، تو به من ببخش؛ كَمالَ الِانْقِطاعِ الَيْك، آزادى كامل را كه به سوى تو بال بگشايد، ◾️ چون ما در برابر قطع او و بلاء او گاهى سركشيم و انقطاع نداريم و اين قطع را نپذيرفته ‏ايم، پس از پذيرفتن چه بسا به سوى او نيامده باشم و بى ‏خيال و لوطى‏ وار مانده باشيم ◾️ و پس از به سوى او چه بسا كه از خود ، آزاد نشده باشيم. اين همه را در خود دارد. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۱۳۳ @shagerd_Quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ شکر بر محرومیت ها «اللهم اجعل شكرى لك على ما زويت عنى اوفر من شكرى اياك على ما خولتنى»() ، نقطه‌هاى ضعف و اسارت را نشان مى‌دهد. ، و را . چون مى‌كنى كه هستند و مى‌بينى كه پناه‌گاه‌هاى تو را مى‌سوزانند و بر تو آوار مى‌شوند. ، را مى‌شكند و به و مى‌رساند كه در لغت به زمين پايين و فرو افتاده مى‌گويند، زمينى كه آب بر آن سوار مى‌شود و سركشى و ارتفاع ندارد. اين و غير از اين‌ها باعث مى‌شود كه تو بر باشى، نه كنى و نه باشى كه و برخوردهاى مناسب‌ترى هستند. «اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك على مصابهم». و همين است كه عليه السلام مى‌خواهد تا بر و باشد از بر ؛ «اللهم اجعل شكرى لك على ما زويت عنى اوفر من شكرى اياك على ما خولتنى». اگر با اين ديد همراه باشيم تمامى رنج‌ها و گرفتارى‌هاى زمان انتظار، نعمت‌ها و عنايت‌هايى مى‌شوند كه شكر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را. عامل است. و را مى‌كند و از يكديگر جدا مى‌سازد. غربال كفر از ايمان، و كافر از مؤمن و غربال حالت‌ها و ذلت‌ها و عزت‌ها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت. 📚 وارثان عاشورا، صفحه 62 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ یک آیه تدبر @shagerd_Quran اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم مَنْ‌ يَتَّقِ‌ اللّهَ‌ يَجْعَلْ‌ لَهُ‌ مَخْرَجَاً وَ يَرْزُقْهُ‌ مِنْ‌ حَيْثُ‌ لا يَحْتَسِبُ‌ وَ مَنْ‌ يَتَوكَّلْ‌ عَلَى اللّهِ‌ فَهُوَ حَسْبُهُ‌ انَّ‌ اللّهَ‌ بالِغُ‌ أَمْرِهِ‌ قَدْ جَعَلَ‌ اللّهُ‌ لِكُلِّ‌ شَىءٍ قَدْراً. (۲و۳طلاق) ⁉️چه رابطه‌اى بين و از ؟ چرا مسأله‌ى مطرح مى‌شود؟ و چرا اين رزق بايد ، مِنْ‌ حَيْثُ‌ لا يَحْتَسِبُ‌ باشد؟ چه پيوندى ميان و است‌؟ و چه رابطه‌اى بين و است‌؟ و چه مفهومى براى توضيح قَدْ جَعَلَ‌ اللّهُ‌ لِكُلِّ‌ شَىءٍ قَدْراً ؛ خدا براى هر چيز گذاشته،باقى مى‌ماند؟ ✅با طرح اين به مرحله‌ى مى‌رسيم، كه چيست‌؟ ، و است. و اين و است و كسى كه از آن عشق برخوردار شد و در كلاس اطاعت نشست، ديگر جز عمل به وظيفه‌اش برايش مسأله‌اى نيست. ‍‌ مى‌خواهد كه كند و آن‌طور كه دارد پيش بيايد. 🌀اين چنين كسى ديگر ندارد و گير نمى‌كند، چون او با شروعش به نتيجه رسيده و از آغازش بهره گرفته و خويش را به دست آورده است. آخر مهم رسيدن نيست، مهم در راه بودن است و كسى كه در راه است و در روى مرز است ديگر بن بستى ندارد. و ، و ،برايش است. نه دارد از و نه از و نه در . 📚 ص۱۰۸ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅براى رسيدن به بايد از و محبوب‌ها گذشت. @shagerd_Quran اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم لَيْسَ‌ الْبِرَّ أَنْ‌ تُوَلُّوا وُجُوهَكُم قِبَلَ‌ الْمَشْرِقِ‌ وَ الْمَغْرِبِ‌ وَ لكِنَّ‌ الْبِرَّ مَنْ‌ آمَنَ‌ بِاللّهِ‌ وَ الْيَومِ‌ الْآخِر. اين نيست كه رو به شرق و غرب بياوريد،بلكه خوبى در گرايش و عشق به اللّه و گرايش و عشق به ادامه‌ى انسان و روز ديگر است. در و و و و ، خلاصه مى‌شود، چون اينها انسان را بارور مى‌كند و تنها خداست كه به انسان مى‌دهد، ديگران از او مى‌گيرند و از او پل مى‌سازند. هم را نشان مى‌دهد و هم را. براى رسيدن به بايد از و گذشت. لَنْ‌ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى‌ تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّون؛ هيچگاه نيل به پيدا نمى‌كنيد؛ لَنْ‌ تَنالُوا الْبِرَّ ، تا اين كه از و بگذريد. 📚 ص۳۱ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ جوان و فرصت سوزی @shagerd_Quran واقعيتش اين است كه من هنوز براى اين ، براى اين كارى نكرده‌ام، نكرده‌ام حتى را نكرده‌ام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر،برنامه كه هيچ، امكاناتى، بودجه‌اى و وسائلى فراهم بكنم. 🌿در هم هست: «فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ خدايا! من را با ، با كرده‌ام. يادم رفته تا كجا مى‌خواهم بروم. «افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى» ؛ واقعاً را كرده‌ايم، كهنه كه هيچ، پير شديم... من گاهى مى‌خواهم بلند شوم بايد از دست‌هايم كمك بگيرم، از ديوار كمك بگيرم ... 👌 مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمى‌كند؛ يعنى حساب نمى‌كند كه نيروى اين چشم تمام مى‌شود، باطرى او آخرين لحظه‌هايش را طى مى‌كند. ✨با چشمش به هر چيزى نگاه مى‌كند. ✨با گوشش هر چيزى را مى‌شنود. ✨با دلش هر چيزى را جمع مى‌كند. ✨به هر چيزى اجازه ورود به لحظه‌هايش را مى‌دهد و باكش هم نيست، خيال مى‌كند چون به همان كه مى‌خواهد، مى‌تواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود! دليل آن هم اين است كه يا او را كرده و يا به دورى راه و به حجم مشكلات و اندازه‌هاى عظيم موانع او را مغرور كرده است و ... اين حرفها تازه شروع روضه است! هنوز اول حرف است. خوب دقت كنيد! حضرت مى‌گويد من جوانى‌ام را تمام كرده‌ام،با سهو و با فراموشى و... «و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ من را كردم در اينكه با از تو و باكم نبود. كه تو هم پاداشم را مى‌دادى؛ بود. 👈تنها من از تو دور نشدم، تو هم مرا رها و واگذارم كردى. 👉 گفتى بروم درها را بزنم، را ببينم و تجربه كنم. وقتى از تو نپذيرفتم و تو را نخواستم، آن وقت تو رهايم كردى. من در مستى، خيال مى‌كردم. مست بودم و متوجه نبودم كه در چه درصدى از مشكلات هستم. «سكرة التباعد» ، مستى و دورى دو طرفه است. 📚 ص۱۳۴ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ حکایتها و هدایتها حکایتی از یک هدایت ✅«یار باش بار نباش» نسیمی کز گل آن کاکل آیو مرا خوشتر زبوی سنبل آیو چو شو گیرم خیالش را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آیو 🌿آنچنان سرخوش و عاشقانه این اشعار را زمزمه می‌کرد و مجنون‌وار هر راهی جمکران می‌شد که گویی فقط به نفس می‌کشد. اول زیارتی از اهل قبور در قبرستان بقیع و دمی به یاد پدر و فاتحه‌ای بر سر مزارش و بعد به سمت روانه می‌شد. اهل تظاهر و ... نبود، معتقد بود باید بارهای زمین مانده را به دوش کشید و به ولی(ع) کمک نمود هرچند توفیق دیدن رویش را پیدا نکنی! سالهای اول طلبگی خیلی پرخاطره و با ابتلاءات زیادی همراه بود خود را عاشق امام زمان(عج) می‌دانستیم و به دنبال دیدن روی چون ماهش هرهفته پیاده به اتّفاق چند تن از دوستان به بیابانهای جمکران رفته و تا صبح با ناله و زاری به دنبال آقا و مولایمان بودیم. شبی در ، شیخ را با جمعی یافتم شنیده بود چه می‌کنیم، پرسید: اگر الان را ملاقات کنی چه می‌کنی؟ گفتم: به دست و پایش می‌افتم، چون پروانه به دورش می گردم و ... گفت: اگر پرسید در راه ما چه کرده‌ای چه؟ چه بارهایی برداشتی؟ با شیعیان و دوستان گرفتار ما چه کردی؟ چه جوابی داری؟! به چشمانم نگاهی سرشار از محبت نمود و ادامه داد خودت باری بر دوش مولا نباشی؟! این را گفت و رفت، به دنبالش دویدم، پس چه کنیم؟ فرمود: به دنبال (ع) نبودند که فقط رویش را ببینند بلکه اموری می‌شدند که (ع) در آن بود و‌لو فرسنگ‌ها از او دور بودند و در کنار (ع) بودند ولی طاقت او را نداشتند و در مقابل او لشگر‌کشی کردند! فقط اشک و آه و... نیست بلکه کسب نمودن ، شرط است و راه یافتن به و از گذشتن و به صراط رسیدن. گفتم: عاجزم!! گفت: اگر و به و رسیدی با و از ، به میرسی و نجات می‌یابی. مواظب باش در نمانی! (خاطرات یکی از دوستان از دیدار با استاد علی صفایی) @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✳ اسیر روزمرگی‌ها نشو! 🔻 وقتی بخواهی در ، در یک حوزه‌ی نظر بدهی، نمی‌توانی برای نظر بدهی و چند روز بعد را کنی! ولی وقتی در کردی و را کردی می‌توانی تا شش ماه بعد را هم کنی. 🔸 این که ما نمی‌توانیم کنیم به‌ خاطر این است که ما با است که و کمی دارند. به چیزهای و کم‌اهمیتی و کسی که به شود، طبیعی است که نمی‌تواند کند و کسی که ندارد معلوم است که نمی‌تواند را کند و نمی‌تواند برای ، داشته باشد. و نمی‌تواند برای را داشته باشد؛ «و لا نتخوف قارعة حتی تحل بنا»(خطبه32نهج البلاغه) 👤 📚 برگرفته از کتاب «روزگار ستمگر و زمانه‌ی ناسپاس» 📖 ص ۴۰ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅ مشكل اساسى ما اين است كه خودمان را در برنامه‌ريزى‌ها محاسبه نمى‌كنيم @shagerd_Quran 🌿از جاهاى كوچك زندگى خودمان مى‌توانيم خودمان را كنيم. و بعد از آنكه را در خودمان شناسايى كرديم به دنبال باشيم و كنيم و بدانيم اگر كسى بخواهد با بدى در يك نقطه برخورد كند موفق نمى‌شود. با يك آفت در وسعت گسترده‌اى كه از آنجا برخاسته بايد درگير شد. 📚 روزگار ستمگر، صفحه 45 ✅ ما اين است كه را در نمى‌كنيم. حساب مى‌كنيم چه چيزى به دست آمده است، ولى ! اصلا خودمان را جزو محاسبه نكرده‌ايم. اين است كه ما وجود خودمان را، اندازه‌هاى وجود خودمان را ملحوظ‌ نداريم و بعد حساب كنيم كه موجودى حساب بانك من اين قدر است. ماشينم چند تا شده. زنم چند تا شده، بچه‌ام چند تا شده، اعتبارم... كه چه‌؟ بگو چه بدست آورده‌اى‌؟ در لحظه‌اى ديگر، چند صباحى ديگر نمى از تو باقى مانده است‌؟! به قول يكى از رفقا بعد از چهل سال مى‌بينى همه با يك عصا و سرفه و عينك آمده‌ايم در دنيا كه چه برداريم ببريم‌؟ چيزى باقى نمى‌ماند. 📚 روزگار ستمگر، صفحه 84 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔷 انقلاب‏هايى كه تاكنون شكل گرفته‏اند، انقلاب‏هايى بوده‏اند كه با ابزار توليد رابطه داشته‏اند، با زمين رابطه داشته‏اند: «أثَارُوا الأرْضَ وَ عَمَرُوها»، در نتيجه زمين آباد مى‏شود و انسان به رفاه مى‏رسد. @shagerd_Quran 🔷 در حالى كه بنيادى‏تر بود. آنها يافته بودند مادامى كه انسان دگرگون نشده باشد، هر نوع دگرگونى و انقلابى به جايى منتهى نخواهد شد. 🔷 به تعبير أميرالمؤمنين علیه السلام أنبياء كارشان اين بود: «يُثِيرُوا لَهُم دَفَائِنَ الْعُقُولِ»؛ كار آنها ‏ها و سنجش‏هايى بود كه در جريان توليد مدفون شده بودند و بايد برانگيخته و احياء مى‏شدند. 🔷 تفاوت انقلاب‏ها با يكديگر در همين است و ‏كند. 🔷 مادامى كه انسان دگرگون نشده باشد، هيچ نوع دگرگونى را در سطح جامعه‏اش نمى‏تواند تحمل كند. اگر بخواهى چيزى را از او بگيرى، بايد امتياز زيادترى بدهى و اگر بخواهى او را به ‏ دعوت كنى، بايد با او بردارى. 📚 حركت، ص ۲۱ @shagerd_Quran
4_5877739658850337660.mp3
785K
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌿راه یاری امام زمان (عج) در معنای @shagerd_Quran 🔸قالَ سیدنا الصَّادِقُ صلوات الله علیه :‏ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ رُؤْيَتَكُمْ وَ زِيَارَتَكُمْ وَ إِنِّي لَعَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ أَنَا فِي الْمَدِينَةِ بِمَنْزِلَةِ الشَّعْرَةِ أَتَقَلْقَلُ حَتَّى أَرَى الرَّجُلَ مِنْكُمْ فَأَسْتَرِيحَ إِلَيْهِ 🔹امام صادق صلوات الله علیه فرمودند : به خدا قسم كه من 1⃣ شما را دوست دارم و 2⃣ شما را دوست دارم و 3⃣ شما را دوست دارم و 4⃣ شما را دوست دارم و 👈🏻حقا كه من بر و خدا هستم اى شيعيان، شما با ، مرا بر اين دين كنيد ؛ 🌸 ، 🌸در تمام مدينه حركت مى‏ كنم تا يكى از شما را ببينم و با ملاقات و ديدار او برايم حاصل شود . منابع: 📚بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار علیهم السلام جلد 65 صفحه 28 حدیث 55 📚الدعوات (راوندی) ص 274 📚المحاسن ج 1 ص 163 @shagerd_Quran
🔰 امن و رفاه @shagerd_Quran اگر ديدمان بالاتر آمد، مى‏فهميم تمام كارهايى كه كرده‏اند و تمام كارهايى كه كرده‏اند، به اين ؛ يعنى‏؛ بر مى‏گردد، در حالى كه . انسانى كه ‏ها را مى‏بيند، انسانى كه به و نعمت‏ها دارد، نه رفاه و نه امن، به هيچ كدام دستيابى نخواهد داشت. حتى اگر پيدا كند، را نخواهد چشيد؛ چون مى‏داند كه از آنها ‏شود. اينها فقط نيست، بلكه با همراه است. خودتان آن را با زندگى خود منطبق كنيد. . آمده تا فوق اين مراحل را به انسان بدهد. آمده تا را بدهد كه با تحول نعمت‏ها و با وقوف ما به زمان و تاريخ، ‏شود. «أُدْخُلُوا فِى السِّلْمِ كافَّةً». آن و كه از شكل مى‏گيرد، حتى در ، در و در ‏ها، شكسته نخواهد شد. @shagerd_Quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨ دین، انتخاب ماست یا انتخاب شده برای ما؟ لطفا کلیپ تصویری را تا انتها ببینید @shagerd_Quran سلام دوستان به یاد شهید ادواردو (مهدی) آنیلی امیدوارم ما هم به چنین انتخاب برتر و عشق برتر نائل شویم: ✅آن‏ها كه مذهبى را انتخاب كرده ‏اند و با سنجش به شناخت و عشق رسيده ‏اند و روشن فكرى و روشن دلى را به دست آورده ‏اند، . 🌿اين‏ها ملاكهايى‏ دارند و هدفهايى‏ دارند، با اين ملاك‏ها مى‏سنجند و اندازه مى‏گيرند و با اين هدفها، زنده هستند و مى‏ ميرند. 🌿زندگى و مرگ و دوستى و دشمنى و حركت و سكون آن‏ها با اين هدف‏ها رهبرى مى‏شود و همين است كه دستاويز هم نمى‏شوند و نردبان دزد نمى‏شوند و پل جهنم‏ نمى ‏شوند. و اين است كه قربانى نمى‏شوند و در راه مقاصد ديگران به دار آويخته نمى‏شوند، گرچه در راه خويش و براى هدف خويش، نه يك جان كه صد هزار جان را قربانى مى‏ كنند و نه يك روز كه يك عمر مى‏كوشند و حتى خون خويش را هم مى‏دهند، كه يافته‏ اند اين جان از تن مى‏رود و اين خون در رگ‏ها مى‏ خشكد، پس چرا از اين جان بهره نگيرند و از اين خون استفاده نبرند. 📚اندیشه من: ص 36، استاد صفایی @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅علم انسان و دانش‏هاى او با تمام وسعتش هنوز آن‏قدر ناچيز و محدود است كه نمى‏تواند بگويد در هر حركتى، چه رابطه‏ هايى هست. در حركت دست، با دورترين ستاره. در حركت الكترون‏هاى مغز، با رنگ برگ‏ها و خاصيت خوراكى‏ها ... اين حركت‏ها و اين رابطه‏ ها هنوز شناسايى نشده ‏اند تا ضابطه‏ هايش به دست برسند. 📚تطهير با جارى قرآن، ج‏1، ص: 15 🌿آفرینش به گونه ای است که آنکه هماهنگ با نظام است بهره بردار است و همۀ نظام با او همراهی می کند و در خدمت او خواهد بود و آنکه سر ناسازگاری دارد صدمه می خورد و نتایج این ناهماهنگی را می چشد تا شاید باز گردد . ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ روم؛41 @shagerd_Quran 🖊یادداشت: ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ؛ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧ ﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ . ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ " ﺍﺭﯾﮏ ...." ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ 23 ﺑﺎﺷﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ , ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ , ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷﺪ . ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ , ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ , ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ . ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ 26 ﺑﻮﺩﻩ , ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ , ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ , ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ . ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ , ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ , ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻭ به او عشق میورزم , ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ دوست وهمکارم ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻢ ...ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ . ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ , ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ . ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ , ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯾﺪ , ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﯾﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮ را صد در صد ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻳﺪ . ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ . ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ به شما بر میگردد. ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﮔﯿﺮﯾﺪ . ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﮕﺬﺭﯾﻢ . ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ . ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ . ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. @shagerd_Quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاثیر کلمات خوب و بد روی پرتقال👆 حالا انسان چه تاثیرات عمیقی میتونه از حرفای پیرامونش بپذیره! دنيا، قانونمند است و نمی‏ توان بی ‏گُدار به آب زد. دنيا، همه جايش راه نيست؛ يك راه مشخص و يك نظام حاكم دارد؛ كه غريزه در حيوانات و علم در انسان تا اندازه ‏اى اين راه را شناخته است. و همين محدوديت غريزه و علم، را مطرح نموده است؛ چون انسان چه در رابطه با فكر و عقل و غرايز و غضب و شهوتش و چه در رابطه با اشياء و چيزهايى كه می‏خورد و می‏پوشد و نگاه میكند و دست میگيرد و چه در رابطه با افراد، از همسر و پدر و مادر و فرزند گرفته تا آدم‏هاى دور و نزديك و چه در رابطه با ملّت‏هاى ديگر، است و نياز به رسول دارد تا به او بياموزد، كه چگونه با خودش كار كند و با فكر و عقل و غرايزش برخورد نمايد. و چگونه با اشياء و زمين و آسمان و اطرافش، رابطه برقرار نمايد. و چگونه با آدم‏ها تماس بگيرد و با ملّت‏ها سياست بگذارد. براى كسى كه قانونمندى را شناخته، آدم‏ها و اشياء، مثل سرزمين‏هاى مين‏گذارى شده هستند. ‏ها، حتى با میشوند. و همين است كه براى عالِم عارف، حالت دقّت و حذر شكل مى‏گيرد. مى‏بينى، وقتى كه مى‏خواهى به سيم برق دست بگذارى و يا آتشى را بردارى، چگونه حذر و دقّت دارى. تمامى وجود تو و تمامى جهان اطراف تو و تمامى آدم‏هايى كه با آن‏ها رابطه دارى، همين حذر و دقّت را مى‏خواهند؛ چون در كنار قانونمندى‏ها، فقط يك راه هست و بى‏حساب نمى‏توان به هر طرف پريد و هر چيز را زير پا گذاشت. 📚نامه های بلوغ، ص۸۹-۹۰ @shagerd_Quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨ صالحِ‌ مصلح، دو خصوصيّت و دو مسؤوليت هر مؤمن آگاه است. امروز، اگر چه مى‌توانى در قسمت‌هاى مختلفى خدمت كنى؛ مثلاً طبيب بشوى و يا مهندسى كنى و يا هزار شغل مفيد ديگر را به گردن بگيرى؛ ولى حساب كن جامعه‌اى كه صالح نيست،برفرض سالم بشود، چه حاصل خواهد داشت‌؟ پس صلاح جامعه را بر سلامت آن مقدّم بدار و در كنار هر شغل به اين نقش بپرداز. صالحِ‌ مصلح، دو خصوصيّت و دو مسؤوليت هر مؤمن آگاه است. حتّى اگر بقّال هستى، پيش از آن‌كه پاكت را پر كنى،بايد به مغز و قلب او هم رزقى داده باشى و درس انسانيت و ايثار و صفا را به او آموخته باشى و سعى كن آموزگار كلاس‌هايى باشى، كه آموزگار كم‌تر دارد و مشكلات بيش‌تر؛ چون كارهاى مانده، اهميّت زيادى دارند و كارهاى بزرگ، در گرو آن‌ها هستند. اين نقش توست: صالح و مصلح بودن و در صراط‌ عبوديّت بودن. 📚 نامه های بلوغ، صفحه 41 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔷 گاهى مى‏ خواهيم كه به نتيجه برسيم و مى‏ كوشيم و با هجوم موانع مى‏ مانيم و يا با عصيان و ادبار و چشم پوشى‏ ها تنها مى ‏شويم 🔷 و گاهى مى‏ خواهيم كه زمينه‏ ى انتخاب و امكان خوب شدن را فراهم نماييم و اسير نتيجه و اقبال و ادبار نمى‏ شويم. 🔷 در اين مرحله حتى اگر يك نفر همراه نيابيم و تنها و تنها بمانيم، ولى حجت‏ها را روشن كرده باشيم و بينات را به دست‏ها داده باشيم، كار خود را كرده ‏ايم كه «إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغ‏ ». 🔷 شايد اين نگاه خيلى سنگين و اين توجه خيلى سخت باشد. ولى جز همين مطلوب نيست كه دو راه مشخص شود و آدمى امكان انتخاب بيابد و به شكر و كفر راه بيابد. 🔷 كه؛ «انّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ امّا شاكِراً وَ امّا كَفُوراً» و «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَينِ». «مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجَاً»، همين نكته را تأييد مى ‏كند كه انتظار نتيجه را نداشته باشى. 🔷 مأموريت خود را انجام بده، و امر خدا را اطاعت كن. منتظر اطاعت و همراهى آن‏ها نباش، كه؛ «لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكيل‏»، و «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر» 🔷 اين نكته آدمى را از شرك وصال نتايج و سرور حاصل از دستيابى، خلاص مى ‏كند و اخلاص در عمل را حتى بدون نتيجه و بدون پذيرش فراهم مى‏ سازد. 🔷 چون در واقع نتيجه‏ ى عمل تو و اقدام تو همين بصيرت و آگاهى آن‏هاست، «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‏ مَنْ حَىَّ عَنْ بَيِّنَةٍ»، تا با روشنى به هلاك و يا حيات دست بيابند، بيش از اين توقع داشتن رنج آور و بن‏ بست آفرين است كه از حوزه‏ ى امر حق و اطاعت او بيرون است. 🔷 توقع پذيرش، توقع نتيجه، توقع اقبال و اقدام، تحمل تو را مى‏ ربايد و گنجايش و ظرفيت تو را مى‏ گيرد و اين ناتوانى بن بست سنگين و يأس آورى است. 📚 وارثان عاشورا، ص 243 @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ خدای ابراهیم نمی خواهد اسماعیل ها کشته شوند، می خواهد ابراهیم ها آزاد شوند. 📚 حقیقت حج، ص ۱۲۹ 💐🌷 عید سعید «قربان»، جشن «عبودیت» بر شما مبارک. @shagerd_Quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 گاهی نباید حرف حق را زد 🔹 وقتی حرف حق تکمیل کننده پازل دشمن میشود نباید آن حرف را زد. 🔸 مقام معظم رهبری حق را آنگونه مطرح کن که باطلی سر بر ندارد و باطل را آنگونه بکوب که حق بهره بردارد و باطلی دیگر فرصت را غنیمت نگیرد. و چه کلام بزرگی از امام جوادعلیه السلام می شنویم که « کفی بک خیانة ان تکون امینا للخونة»؛ برای خیانتکاری تو همین بس که امانت‌دار خائن ها باشی. از معرفت دینی تا حکومت دینی،ص۹۲ @shagerd_Quran