eitaa logo
روش تدبر در قرآن و سیره
169 دنبال‌کننده
174 عکس
185 ویدیو
37 فایل
تدبر؛ عرضه خالصانه سرزمین وجودم است بر آسمان بارانی و رشد افزای آیات وحیانی و روایات با درک فقر و ضعفم و طلب و تسلیمم...
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨✨✨✨ 👌نياز به قرآن @shagerd_Quran‏ 🌱با قرآن، در مكتب و سپس در مدرسه روبرو شدم. استادى داشتيم سختگير ... كه سختگيرى‏ها و فشارش ما را از قرآن و تعليمات دينى بيزار كرد. اين فشار براى نفرت كافى بود، هر چند كه در جوى مذهبى و قرآنى بزرگ شده بوديم. من خودم از اين فشار، تجربه‏ها آموختم، كه ديگر تخم نفرت را اين گونه در دل‏ها نريزم. ⚡️شب در منزل يكى از تجار محل، روضه بود. شب گرمى بود. و در آن شب، حوض آب و فواره و گل‏ها و رقص ماهى‏ها، مرا به خلسه‏اى كشانده بود كه خواب شيرينى را بر پلك‏هايم مى‏پاشيد. كامل مردى پُر شور بالاى منبر بود ... يادم نمى‏رود با حركت دست‏ها و فريادها و حالت‏هايش آنقدر از گفت كه پس از مدت‏ها و خستگى شوق تازه‏اى در من روييد؛ ، قرآنى كه آن شب با ‏ها در من شده بود. قرآنى كه او مى‏گفت؛ ‏بست و . @shagerd_Quran 🌿وقتى به منزل بازگشتم را برداشتم تا از نزديك ببينم. قرآنى بود با ترجمه‏اى كه اسمش را ‏ى_مرمرى گذاشتم. مر او را گفتيم. مر قرآن را فرستاديم ... راستى كه دلم سوخت. اين چه ‏اى است؟! گاهى ‏ها بالاتر مى‏آمدند. اصلًا اين چه قرآنى است؟ همين است؟ همين مسلمان‏هاست؟ 🤔آن همه شور كه همراه ‏ها در من سر كشيده بود و همراه صداى آب و زمزمه‏ى ريز فواره‏ها و رقص ماهى‏ها كه از آب بيرون مى‏پريدند، در من دويده بود، آن همه در من و براى ، را كنار گذاشتم. ولى اين مرتبه، بيشترى داشتم كه حتى مرا به كشاند. شايد دو سه سال گذشت. سال‏هايى كه ‏ى_تولد_من بود. در اين سال‏ها ‏هايى در من گذشت و در من داد. كه اكنون از آن ياد مى‏كنم، آن روزها به اين روشنى نبودند كه اكنون مى‏نويسم ولى ‏هايى بودند كه به همين نقش كنونى جان مى‏دادند و حرف‏هايى بودند كه مرا آماده مى‏كردند. @shagerd_Quran 🌿در اين سال‏ها، منى كه از سر خورده بودم، آن چنان را يافتم كه از ‏تر. 👌من خودم را شناختم كه از و و از . مى‏ديدم با و با ‏ها دارم. من در ‏ها هستم. @shagerd_Quran اين رابطه‏ها براى من آن‏چنان عينى شكل مى‏گرفت كه هر حركتم با وسواس همراه مى‏شد. چگونه راه بروم؟ چگونه نگاه بكنم؟ چه بخورم؟ چه وقت بخورم؟ ... 👌من در ‏ترين_حركت، ‏ترين_رابطه‏ها را احساس مى‏كردم. و در اين ‏ها دنبال و دستورى بودم. در اين جهان كه ، را تجربه كرده بود، نمى‏توانستم ولنگار باشم. نمى‏توانستم شلنگ و تخته راه بيندازم. ‏ها، به ‏اى نياز داشت. اين از كدام تأمين مى‏شود؟ از ؟ يا از ؟ 🤔 و دانش‏هاى او با تمام وسعتش هنوز آن‏قدر و است كه نمى‏تواند بگويد در هر حركتى، چه رابطه‏هايى هست. در حركت دست، با دورترين ستاره، در حركت الكترون‏هاى مغز، با رنگ برگ‏ها و خاصيت خوراكى‏ها ... اين ‏ها و اين ‏ها هنوز شناسايى نشده‏اند تا ‏هايش به دست برسند. 🤔و هم در انسان مثل غريزه‏ى حيوانات ديگر نيست كه او را تأمين كند و رابطه‏هايش را كنترل نمايد. 🌿با اين توجه، مطرح مى‏شد. ، مفهوم عميقى به من مى‏بخشيد. @shagerd_Quran 👌هيچ ديده‏اى كه در خانواده‏هاى فقير ماشين آب ميوه‏گيرى و يا رختشويى، چگونه مطرح مى‏شود. همين كه بچه‏هاى فضول مى‏خواهند به برق وصلش كنند، همه دستپاچه مى‏شوند كه صبر كن. بيا كنار. دست نزن تا داداش كتابچه را ببيند. دستورش را بخواند. ماشينى كه دارد، نمى‏توان همين‏طور به آن دست زد و با آن رابطه برقرار كرد. مى‏خواهد. مى‏خواهد. اين ‏تر براى من اين‏گونه طرح مى‏شد. و اين گونه احساس مى‏شد. منى كه از رميده بودم، اكنون به روى مى‏آوردم. 👌و اين ، رابطه‏ام با ، از رابطه‏ام با قلبم، با نفسم نزديك‏تر بود. و اين كه يك بود. آخر من مى‏توانستم بدون قلبم چند ثانيه زنده باشم ولى (دقت شود) نمى‏دانستم زنده باشم و زنده باشم و همين ثانيه‏ها را چگونه بگذرانم؟ اين احساس، را در من سبز كرد. . 🌿اكنون با صراحت مى‏گويم، ، ، براى همين احساس، همين است. تطهير با جارى قرآن (1)، ص 13 @shagerd_Quran سوال و گفتگو: @safa_314
🔰 از امام چه بخواهیم؟ @shagerd_Quran 🔰 با او مرگ، استمرار و فتح است. 🔷🔹 معلى بن خنيس به امام صادق عليه السلام مى‏ گويد: كار به دست شما مى‏ رسيد و ما به مى‏ رسيديم. 🔹حضرت مى‏ فرمايد: در اين صورت جز و نبود و هيچ ، را در راحت نگاه نداشته جز اين ظلم بر ما كه كار را بر ما راحت نموده است. 🔹 اين و و همان را به دنبال مى‏ آورد كه آن دوست رنج كشيده به آن مبتلا شده كه اگر در كنار ، به آن ‏ها دست نيابد، خواهد شد و عقب خواهد كشيد، @shagerd_Quran 🔹در حالى كه از ما مى‏ خواهند تا ‏_ى_تحول و را فراهم كنيم. مربوط به و ديگران است. 🔹كه چه بسا روى نياورند و يا سركشى نمايند. از خود ببرند و با پاى حجاج بيعت كنند تا مبادا را نشناخته باشند و به گرفتار شده باشند. 🔹 آن‏ها كه در و در و و و در با و و ديگر و به و و را احساس كرده‏ اند، مى‏ توانند از و و خود بگذرند ولى نمى‏ توانند از دست بشويند، كه بدون زندگى، و است و با او مرگ، و است. 🔹انا فتحنا لك فتحاً مبينا 📝 استاد علی صفایی حائری (رحمه الله) 📚 کتاب وارثان عاشورا،صفحه ۴۴ @shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨ ✳ اسیر روزمرگی‌ها نشو! 🔻 وقتی بخواهی در ، در یک حوزه‌ی نظر بدهی، نمی‌توانی برای نظر بدهی و چند روز بعد را کنی! ولی وقتی در کردی و را کردی می‌توانی تا شش ماه بعد را هم کنی. 🔸 این که ما نمی‌توانیم کنیم به‌ خاطر این است که ما با است که و کمی دارند. به چیزهای و کم‌اهمیتی و کسی که به شود، طبیعی است که نمی‌تواند کند و کسی که ندارد معلوم است که نمی‌تواند را کند و نمی‌تواند برای ، داشته باشد. و نمی‌تواند برای را داشته باشد؛ «و لا نتخوف قارعة حتی تحل بنا»(خطبه32نهج البلاغه) 👤 📚 برگرفته از کتاب «روزگار ستمگر و زمانه‌ی ناسپاس» 📖 ص ۴۰ @shagerd_Quran