نقشهٔ ابلیس برای #کیکاووس:
روزی از روز ها ابلیس انجمنی از دیو ها تشکیل داد و به دیوان گفت « امروز کار سختی در انتظار شهریار است.. یک دیو خوش صحبت باید نزد کیکاووس برود و به طریقی او را از راه به در کند تا فرّه ایزدی اش را از دست بدهد »
دیو ها از ترس کیکاووس پاسخی ندادند که یک دیو به پا خواست و گفت این کار من است ...
خودش را به شکل غلامی کرد و منتظر ماند تا شاه برای شکار از کاخ خارج شود ...
نزد او آمد و بر زمین بوسه زد و یک دسته گل به کاووس داد و گفت « این فر زیبای توست و تمام دنیا زیر فرمان تو هستند و تو مانند چوپانی هستی که تمام بزرگان گوسفندان تحت فرمان تو هستند ... اما جایی در جهان باقی مانده است که از تو پنهان است ... تو نمیدانی که خورشید از کجا طلوع میکند و شب در کجا پنهان میشود و چه کسی بر آسمان ها پادشاه است ...»
دل شاه از سخنان آن دیو بیراه شد و گمان کرد که او باید پادشاه آسمان باشد و ندانست که پادشاه زمین و آسمان خداوند است و ستاره و ماه خورشید زیر فرمان خداوند هستند...
پس شاه اندیشید که باید به هوا رود و راز اینکار را کشف کند ...
پس از دانشمندان پرسید که از اینجا تا ماه چقدر فاصله است ...
و از ستاره شماران جواب را شنید ...
@shah_nameh1
پرواز #کیکاووس :
کیکاووس دستور داد شب هنگام به لانهٔ عقاب رفتند و بچه هایش را برداشتند و سال ها و ماه ها آنها را با گوشت و مرغ پرورانید ...
وقتی بزرگ شدند و انقدر نیرومند شدند که هر کدام یک غرم ( میش کوهی ) را میتوانستند شکار کنند ، یک تخت ساخت و بر هر چهار سوی تخت نیزه ای بست و بر بالای هر نیزه یک ران بره بست و بعد چهر عقاب را آورد که هر کدام یک ران را به چنگ گرفتند و کیکاووس هم بر تخت نشست و هوای رفتن به آسمان را داشت که آن دیو هوش از سرش برده بود ....
عقاب ها تخت را برداشتند و تا ابر ها بالا بردند...
یکی میگفت کاووس رفت تا به خداوند برسد ... دیگری گفت رفت تا با اسمان بجنگد ...
کسی نمیداند و خداوند راز اینکه در آسمان چه شد را میداند که بسیار مردم رفتند و عاقبت کسی که طمع کند همین است ...
بعد از مدتی پرواز آن عقاب ها خسته شدند و بال و پر بستند و تخت شاه از بالا به پایین افتاد و در جایی به نام بیشهٔ شیرچین کیکاووس سقوط کرد ...
اما خداوند او را تباه نکرد زیرا در نهان اش رسالتی داشت که باید از او #سیاوش زاده میشد ...
کیکاووس بعد از سقوط شروع به عجز و ناله توبه کرد ....
اما خبر این کار به رستم و #گیو و #طوس و... هم رسید و لشکریان راهی شدند ...
در راه #گودرز پیر به #رستم میگفت « از زمانی که مادرم مرا از شیر سیر کرد پادشاهان زیادی دیده ام اما مانند کاووس نه در بزرگان نه در کوچکان ندیده ام که در این مرد نه خرد است نه دانش نه هوش و...»
@shah_nameh1
بچه ها حجم ناشناس ها خیلی زیاد بود یه کانال دیگه برای پاسخگویی زدم ....
@shah_nameh2
هدایت شده از 🛡️bodyguard🛡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز مهندس مبارک 🔧🌸
@shah_nameh1
نام : #گلباد
ملیت : تورانی 🏴
جایگاه: پهلوان از فرزندان #ویسه ( خاندان ویسگان)
چرخه : کیانی🌞
#معرفی_شخصیت
@shah_nameh1