💐 به امام صادق عليه السلام گفتند:
كار خود را به چه اساسىاستوار ساختهاى؟
فرمود: بر چهار بنيان:
🔸 [اول] دانستم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس تلاش نمودم
🔸 [دوم] دانستم كه خداى بر من آگاه است پس حيا كردم.
🔸 [سوم] دانستم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم
🔸 [چهارم] دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم.
📚 بحارالانوار جلد78 صفحه228
✦࿐჻ᭂ🏴჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍂🥀🍂____
🍃پیامبر صلی الله فرمودند :
💕 در بهشت، قصرها و غُرفه هائى است كه اندرون آنها از بيرون و نماى خارجى و ظاهر آنها از درون پيداست.
💕سه گروه از اُمّت در آنها سكونت خواهند گزيد
1⃣🍃 کسانی که پاكيزه سخن بگويند
2⃣🍃کسانی که از سلام کردن بر هیچ مسلمانی بخل نورزند
3⃣🍃کسانی که شب هنگام كه مردم در خواب راحت آرميده اند به عبادت پردازند
✦࿐჻ᭂ🏴჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍂🥀🍂____
AUD-20211026-WA0019.mp3
3.02M
فواید طبی اذان
شفای بیش از هزار نفر توسط آیات قران(۱۰ تا سوره و ذکر) و تربت امام حسین علیه السلام.
جعل فی تربه شفا.
شفای کلیه از کار افتاده.
شیمی درمانی فقط جلوی رشد سرطان را می گیرد.
شفای سرطان که تا پشت اتاق عمل رفته بود.
شفای بچه ای در شکم مادر که توده ای در سرش بود.
شفای سرطانی در رحم زنی که تازه ازدواج کرده.
طعم آبی که به آن ذکر خوانده شده و در آن تربت ریخته شده عوض می شود و هیچگاه فاسد نمی شود فقط در ظرف بسته باشد.
آیت الله سید ابوالحسن مهدوی
✦࿐჻ᭂ🏴჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍂🥀🍂____
4_5812301511358677966.mp3
4.46M
🎵ماجرای جانسوز از اسارت حضرت زینب کبری سلام الله علیها😭💔
🎙حجت الاسلام دارستانی
🎙حاج محمود کریمی
👈#ویژه_نامه_شهادت_حضرت زینب (س)
✦࿐჻ᭂ🏴჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍂🥀🍂____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سلاحهای جنگی پس از ظهور امام زمان"عج" چگونه است⁉️
♻️آیت الله نخودکی"ره"
👈حتما گوش بدین (فوق العاده )👌
✦࿐჻ᭂ🏴჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍂🥀🍂____
🌷 استغفار امیرالمومنین على (علیهالسّلام)
🤲 خدایا ، از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهیکه در ارتکاب آن :
👌 قطع روزی
👌 و رد شدن دعا
👌 و پی درپی آمدن بلا
👌 و روی آوردن ناراحتیها
👌 و مضاعف شدن غمهاست
🌷 پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهانم را بیامرز ایبهترین آمرزندگان.
✦࿐჻ᭂ🏴჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍂🥀🍂____
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه🌹
قسمت۱۶
#آیینه_ورزان
چن سالی است که برای تبلیغ ازطرف حوزه علمیه ی قم به منطقه ی دماوندمی روم.ماه🌙 رمضان ومحرم رادرخدمت اهالی باصفای روستای آیینه ورزان هستم.به دلیل ارادتی که به شهدا🌷دارم همیشه روی منبرازآن هایادمی کنم.اولین روزهایی که به این روستاآمدم متوجه شدم مردم مومن اینجا یازده شهید🌷تقدیم اسلام وانقلاب کرده اند.من همیشه ازشهدابرای مردم حرف می زنم ونام شهدان روستاراروی منبرمی برم.امابرای من عجیب بود😳وقتی به نام شهیداحمدعلی نیری می رسیدم مردم بسیارمنقلب می شدند.چرامردم بایاداین شهیداین گونه اند?مگراوکه بوده⁉️ازچندنفرقدیمی های روستاسوال کردم.گفتند:اودراینجابه دنیاآمد.اماساکن تهران بود.فقط تابستان هابه اینجامی آمدوحتی این سال های آخرکمتراحمدعلی رامی دیدیم.امانمی دانیدکه این جوان👱 چه انسان بزرگی بود.هرچه خوبی سراغ داشتیم دروجوداوجمع بود.یکی ازقدیمی های روستاکه ازسالکان بزرگ منطقه وازبزرگان دماوندبه حساب می آمدرادیدم.به ظاهراهل مسجدو...نبود❌جلورفتم وسلام کردم.گفتم:ببخشیدشماازشهیداحمدنیری خاطره داری? نگاهی👀 به من کردوباتعجب گفت:احمدعلی رومی گی⁉️باخوشحالی حرفش راتاییدکردم.نگاهی به چهره ام انداخت.اشک درچشمانش حلقه زد😢چندبارنام اوراتکرارکرد وشروع کرد باصدای بلندگریه کردن😫 ناراحت شدم ,کمی که حالش سرجاآمددوباره سوالم رامطرح کردم.بابغضی که درگلوداشت گفت:《احمدرانه من می شناختم,ونه اهالی اینجا,نه هیچ کس دیگر.احمدرافقط خداوندمتعال می شناخت.احمدیک فرشته بوددرلباس انسان,اومدتی به اینجاآمدتابچه های ماواهالی این منطقه,خداوندمتعال رابشناسندوازوجوداواستفاده کنند.》دوباره اشک درچشمانش😢 جاری شد.بعدادامه داد:وقتی احمدعلی به اینجامی آمدهمه ی بچه هاراجمع می کرد.آن هارامی بردمسجد🕌وبرایشان صحبت می کرد.قرآن به بچه هایادمی داد.احکام می گفت.بابچه هابازی⚽️ می کردو....بیشترازبچه هاازلحاظ سنی ازاحمدعلی بزرگتربودند.اماهمه اوراقبول داشتند.✅همه اهالی اورادوست داشتند.احمداستادجذب 💞جوان هابه مسجدوخدای متعال بود.بچه هادوراودرمسجدجامع آینه ورزان جمع می شدندویک لحظه ازاوجدانمی شدند❌خیلی ازاهالی اینجارااحمدعلی هدایت کرد.چندتاازآن هاراه خدای متعال ودین رارفتندوبعدازاحمدشهیدشدند👌یادش به خیراحمدچه آدمی بودمابزرگ ترهاهم تحت تاثیراو💞بودیم نمی دونیدچه گوهری ازدست رفت!خدای متعال می داندوقتی توی این کوچه وباغ هاراه می رفت انگارهمه درودیواربه اوسلام می کردند👌 پیرمرداین هاراگفت ودوباره اشک ازچشمانش جاری شد😭همسرهمین آقاوقتی اشک ریختن شوهرش رادیدباتعجب پرسید:حاج آقاچی شده⁉️ من پنجاه ساله باحاجی زندگی می کنم تاحال ندیدم حاجی گریه کنه.شماچه گفتیدکه اشک حاجی رودرآوردید😱خلاصه سراغ هرکسی ازقدیمی های این روستارفتم همین ماجرابودکوچک وبزرگ ازاحمدآقابه نیکی یادمی کردند😍حتی بعضی ازبچه هااحمدآقارامی شناختندمی گفتندازپدرمان شنیدیم که آدم خیلی خوبی بوده و...
#دو_حاجت
به جرئت می توانم بگویم که احمدآقاخودیت نداشت.نفسانیتی نداشت که بخواهدبین اوومعبودش حجاب شود✅برای همین به نظرمی آمدکه به برخی اسرارغیب دست پیداکرد.گاهی اوقات مسائلی برای مامطرح می کردکه دررابطه باهدایت مامفیدبود💯پیش بینی هاوخبرازآینده می دادکه برای مابسیارباارزش بود.من ازدوستان احمدآقابودم.خاطرم هست یک روزدراین سالهای 🗓آخر,درجای به من حرفی زدکه خیلی عجیب بود😳من یک سرِ مخفی بین خودوخداداشتم که کسی ازآن خبرنداشت.احمدآقامخفیانه به من گفت:شمادوتاحاجت داری که این دوحاجت راازخداوندمتعال طلب کردی.اینکه خداوندمتعال حاجت شمارابدهدیانه موکول کرده به اینکه شمادرروزعاشورامراقبه ی خوبی ازاعمال ونفس خودت داشته باشی یانه.من خیلی تعجب کردم😱ایشان به من توصیه کرد:اگرمی خواهی احتیاط کرده باشی,یک روزقبل ازعاشوراویک روزبعدعاشورامراقبه ی خوبی ازاعمالت داشته باش ومواظب باش غفلتی ازشماسرنزند❌
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه🌹
قسمت۱۷
بعدایشان ادامه داد:یکی ازاین حاجت هاراخداوندمتعال برای عاشورارواخواهدکردبه شرط مراقبه👌خداوندمتعال راشکر,من آن سال حال خوبی داشتم خیلی مراقبت کردم تاگناهی ازمن سرنزند.محرم آغازشددرروزهای دهه ی اول مراقبه ی خودم رابیشترکردم✅ درروزعاشوراوروزبعدش خیلی مراقب بودم که خطایی ازمن سرنزند❌بعدازدوسه روزاحمدآقامن رادرمسجد🕌امین الدوله دیدوطبق آن اخلاقی که داشت دستم رافشاردادوبه من گفت:بارک الله وظیفه ات راخوب انجام دادی👏خداوندمتعال یکی ازآن حاجت هایت رابه تومی دهد.بعدبه من گفت:می خواهی بگویم چه حاجتی داری⁉️من روی اعتمادی که به اوداشتم وازشدت علاقه ای 💞که به ایشان داشتم گفتم:نه نیازی نیست.چندروزبعدحاجت اول من رواشد.گذشت تااینکه اربعین ایشان مجدداً به من گفت:خداوندمتعال می خواهدحاجت دوم رابه شمابدهد.منتهی منتظراست ببینددراربعین چگونه ازاعمالت مراقبت می کنی✅من بازهم خیلی مراقب بودم تاروزاربعین,امادروزاربعین یک اشتباهی ازمن سرزد🙈آن هم این بودکه یک شخصی شروع کردبه غیبت کردن ومن آنجاوظیفه داشتم جلوی این حرکت زشت رابگیرم.امابه دلیل ملاحظه ای که داشتم چیزی نگفتم وایستادم وحتی یک مقدارهم خندیدم☺️خیلی سریع به خودم آمدم ومتوجه اشتباهم شدم.
بعدازآن خیلی مراقب بودم تادیگراشتباهی دراعمالم نباشد❌روزبعدازاربعین هم مراقبت خوبی ازاعمالم داشتم.بعدازاربعین به خدمت احمدآقارسیدم,ازایشان درباره ی خودم سوال کردم?گفت:متاسفانه وضیعت خوب نیست☹️
خداوندمتعال آن حاجت رافعلاً به شمانمی دهد.بعدبااشاره به مجلس غیبت گفت:نتونستی آن مراقبه ای که بایدداشته باشی😶این تسلط روحی ایشان بردوستانش باعث شده بودکه احمدآقابیشترازیک دوست برای ماباشد💯
اوبرای مایک مربی بود.یک استاداخلاق بود.وماوسایردوستان خیلی احمدآقارادوست داشتیم😍منتهی احمدآقاآن قدرتکامل پیداکرده بود,آن قدرمدارج عالیه راطی کرده بود,آن قدراین اواخرحضرت حق تقرب پیداکرده بودکه دیگرماندنش دردنیاخیلی سخت به نظرمی آید✅
#اخلاص
《درکتاب مستدرک الوسایل.جلد۱.ص۱۰۱》درحدیث قدسی آمده:اخلاص سری ازاسرارمن است که دردل❤️ بندگان محبوب خویش به امانت نهاده ام.خالصانه برای خداوندمتعال کارمی کرد👌
احمدآقاسخت ترین کارهارادرمسجدانجام می دادیک باریادم هست که می خواست بخاری مسجدراروشن کند.یک دفعه به خاطرگازی که درآن جمع شده بودصدای انفجارآمد😱 خدای متعال خیلی رحم کرد.آتش🔥 زیادی ازدهانه ی بخاری خارج شدوتمام ابروهاوریش احمداآقاسوخت😢امااحمدآقاخیلی تحمل داشت,حتی آه هم نکشید❌
باردیگردرتزیین مسجدبرای نیمه شعبان ازروی نردبان به زمین افتادودستش شکست😔امااین اتفاقات ذره ای در اوراتردیدایجادنکرد.اوباجدّیت کاردرمسجدراادامه می داد.می دانست حضرت زهرا《سلام الله علیها》درحدیث زیبای می فرمایند:کسی که عبادت خالصانه اش رابه سوی خدای متعال بفرستد,خداوندمتعال بهترین مصلحتش رابه سوی اوخواهدفرستاد💯》
شنیده بودم که احمدمشغول نگارش قرآن است.قبلاًیک بارکل قرآن رانوشته بودبعدهدیه 🎁دادبه یکی ازدوستان.برای باردوم کارنگارش راآغازکردامااین بارکارراتمام نکرد😶پرسیدم توکه شروع کردی خُب تمومش کن وبده به من.گفت:نه,اولش بااخلاص بود.اماالان احساس می کنم اخلاص لازم برای این کارراندارم❌احمدبنابه گفته مادرش هیچ گونه هواوهوسی نداشت.یک بارندیدیم که بگویدفلان غذا🍲رادوست دارم یااینکه فلان چیزرامی خواهم.اصلاً این گونه نبود.زندگی اوساده وبی آلایش بود👌اصلاً دنبال مُدولباس شیک و.... نبودالبته اشتباه نشود, احمدآقاهمیشه تمیزبودکُت ساده وتمیز,محاسن وموهای کوتاه, چهره ای خندان☺️ وآرامش خاصی که انسان رابه خداوندمتعال نزدیک می کردازویژگی های اوبودکه ازاخلاص احمدآقانشئت می گرفت.بارهابه شاگردانی که بااوبودندسفارش می کردکه فلانی نورصورتت کم شده🙁فلانی بادوستان خوبی همراه نیستی ❗️یابرعکس درباره ی کارخوب افرادنیزچنین عباراتی راداشت.اوخالصانه این حرف هارامی زد.احمدآقاتوجه داشت به کسانی بگویدکه درپی رشدمعنوی هستند.اوخالصانه باآن هاصحبت می کردوتلاش داشت آن هاراکمی بالاتربیاورد✅
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#متن بند 14
استغفار 70بندی مولا امیر المومنین امام علی علیه السلام
ماه رجب ماه استغفاراست خوشا به سعادت استغفار گویان به درگاه ایزد متعال 😭
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
#مولا_جانم❤️
بہ دنبال تو مےگردم شبــ وروز ازبرایتــ
اباصالح ڪجایے جان من بادا فدایتــ
بہ شوق روے تو این دل شده سرمستــ آواز
بیا با اشکــ دیده مي ڪنم آقا صدایتــ
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨شبت بخیرمولای بی همتا✨
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
#صفحه۳۲
ختم قران
☘هرروزتلاوت یکصفحه قرآن کریم👇👇
💐#به_نیابت از جمیع شهدا، اموات مومنین ومومنات بدوارث و بی وارث وخصوصا اموات اینجمع گرامی👇👇
💐#به_نیت سلامتی وتعجیل درامرظهور حضرت صاحب الزمان علیه السلام، قربه الی الله....
💚ان شاءالله دنیاوآخرت قرآن یاور ومونس همگیمون باشه.....
📖تلاوت روزانه یک صفحه قرآن کریم به نیت سلامتی و فرج مولا صاحب الزمان «عج»
✦❣࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐❣✦
https://eitaa.com/joinchat/652017923C84e6e8a78b
ترجمه صفحه ۳۲ قرآن کریم👇👇
203 🌸و خدا را در روزهای معینی یاد کنید پس هر که شتاب کند [و اعمال را] در دو روز انجام دهد گناهی بر او نیست، و نیز هر که [تا روز سوم] تأخیر کند گناهی بر او نیست، [این] برای کسی است که تقوا پیشه کند و از خدا پروا کنید و بدانید که بیتردید شما به سوی او محشور میشوید
204 🌸و از مردم کسی است که گفتار او در بارهی زندگی دنیا [و پارسایی] مایه اعجاب توست و خدا را بدانچه که در دل دارد گواه میگیرد، و حال آن که او لجوجترین دشمنان است
205 🌸 و چون بازگردد [ یا به مقامی رسد] بکوشد تا در زمین فساد کند و کشت و نسل را تباه نماید، و خدا فساد را دوست ندارد
206 🌸و چون به او گفته شود: از خدا پروا کن! نخوت او را به گناه کشاند، پس جهنّم او را بس است و چه بد بستری است
207 🌸و از مردم کسی است که در طلب رضای خدا از سر جان میگذرد، [چون علی در بستر پیامبر] و خدا به بندگان مهربان است
208 🌸 ای کسانی که ایمان دارید! همگی به طاعت خدا درآیید و گامهای شیطان را دنبال نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است
209 🌸 و اگر پس از روشنگریهایی که سوی شما آمد کجروی کنید بدانید که خدا شکستناپذیر و حکیم است
210 🌸 آیا منتظرند که [عذاب] خدا در سایههایی از ابر و فرشتگان به سراغ آنها بیاید و کار یکسره شود! و همه کارها به خدا باز گردانده میشود
📖تلاوت روزانه یک صفحه قرآن کریم به نیت سلامتی و فرج مولا صاحب الزمان «عج»
✦❣࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐❣✦
https://eitaa.com/joinchat/652017923C84e6e8a78b
4_6035202368331580262.mp3
1.94M
🔸ترتیل صفحه 32 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
_مقام بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
📖تلاوت روزانه یک صفحه قرآن کریم به نیت سلامتی و فرج مولا صاحب الزمان «عج»
✦❣࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐❣✦
https://eitaa.com/joinchat/652017923C84e6e8a78b
#سلام_صبحگاهی
صبحم بخیر می شود،
آن هنگام که عطر نرگست،
می پیچد در سر تا سر وجود،🌻
و عطر آگین می شود روح و جانم،
از هر آنچه نشانی از شما دارد🌈
سلام خوشبو ترین گل عالم🌸
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
🔸زندگینامه حضرت #صالح
🔸قسمت ششم
🔸گروهی از سرکشان قوم ثمود که نفوذ دعوت صالح را مزاحم منافع خویش می دیدند، توطئه ای ترسناک برای از بین بردن شتر چیدند و سرانجام یکی از آنان به شتر حمله کرد و با ضربات پی در پی چاقو که بر آن وارد کرد او را از پای در آورد(اعراف ۷۷)
🔸سپس با کمال بی شرمی نزد حضرت صالح آمدند و گفتند: «ای صالح! اگر تو فرستاده خدا هستی، هر چه زودتر عذاب الهی را به سراغ ما بفرست (اعراف ۷۷) اما حضرت صالح به آنان گفت : «ای قوم من! چرا پیش از تلاش و کوشش برای جلب نیکی ها، برای عذاب و بدی ها عجله دارید؟. چرا از درگاه الهی تقاضای آمرزش گناهان نمی کنید تا مشمول رحمت او واقع شوید (نمل ۴۶)».
🔸صالح پس از سرکشی و عصیان قوم در از بین بردن ناقه به آنان اخطار کرد و گفت : «سه روز تمام در خانه های خود از هر نعمتی می خواهید بهره مند شوید و بدانید، پس از این سه روز عذاب و مجازات الهی فرا خواهد رسید! (هود ۶۵)»
🔸در این سه روز اتفاقات عجیبی برای شما پیش خواهد آمد ......
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
⛅️#داستانظهور☀️
🦋#قسمت دهم🦋
🏳 #لشکردههزارنفریمیآید🏳
✍مردم مکّه بعد از اینکه خبر نابودی سپاه سفیانی را میشنوند خیلی میترسند و برای همین شهر آرام میشود و دیگر کسی به فکر دشمنی با امام نیست.
پایتخت حکومت جهانی امام، شهر کوفه است و من منتظر هستم تا همراه او به سوی کوفه حرکت کنم.
خیلی دوست دارم بدانم امام چه موقع به سوی کوفه حرکت خواهد کرد، نزد یکی از یاران امام میروم و از او میپرسم: چرا امام به سوی کوفه حرکت نمیکند؟
او در جواب میگوید: امام منتظر است تا همه افراد لشکرش به مکّه بیایند.
آری، از وقتی که جبرئیل ندا داد و مردم را به سوی امام فرا خواند، عدّه زیادی حرکت کردهاند.
آنان به مکّه دعوت شدهاند و مأموریت دارند که به امام بپیوندند.
آیا تا به حال دیدهای که پرندگان چگونه به سوی لانههای خود پناه میبرند؟
این افراد هم این گونه به مکّه پناه میآورند و در خدمت امام به آرامش واقعی میرسند.
اراده خداوند این است که خروج امام از مکّه با همراهی این لشکر ده هزار نفری باشد.
اگر به خارج از مکّه بروی میبینی که شیعیان با چه اشتیاقی به سوی مکّه میشتابند!
مثل اینکه یک مسابقه برگزار شده است، مسابقهای برای هر چه زودتر رسیدن به مکّه برای یاری امام!
این شوقی است که خداوند در دل شیعیان قرار داده است و آنان را این چنین بیقرار نموده است.
آنان با عشقی مقدّس، بیابانها را پشت سر میگذارند و تمام سختیها را در راه یاری امام تحمّل میکنند.
و تو خود میدانی که سیصد و سیزده یار به گونهای دیگر به مکّه آمدند.
آنان با «طیّ الارض» و در شب قبل از ظهور به مکّه آمدهاند. آنها در واقع، فرماندهان لشکر امام هستند و در آیندهای نزدیک، هر کدام از طرف امام، حاکم قسمتی از دنیا خواهند شد.
ولی این ده هزار نفری که در راه مکّه هستند سربازان لشکر امام میباشند، آنها میآیند تا قائم آل محمد(علیه السلام) را یاری کنند.
#ادامهدارد
📚کتاب داستان ظهور/مهدی خدامیان آرانی(برگرفته از روایات صحیح السند)
💚یاحسین💚
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
مناجات با امام زمان عج
🎙سید مجید بنی فاطمه
🔊یه دنیا رو تصور کن....
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
⬇️⬇️⬇️
Banifatemeh-Shab5Safar1395[06].mp3
5.49M
کجایی عزیزم😭
یه دنیا رو تصور کن که بوی یاسمن میده
چشات هر جا رو می بینه هوای عشق پیچیده
می خوام مرهم بذاری رو قلبم
چلچراغ خونه ی ویرونه ی دنیا
خیلی وقته یادمون رفته که شاید
جمعه ی بعدی بیاد مهمون دنیا
کجایی عزیزم قرار بی قراری های قلب عاشق من
نباشی مریضم بهار دلخوشی های هوای سابق من
اللهم ارنی الطلعه الرشیده
با طوفانی که تو راهه سکوت صبرتو وا کن
روزای سرد و تاریکو ، با نورت غرق گرما کن
دوباره قلبمو رو دست گرفتم
بسپرم دستت امانت باشه آقا
من دلم می خواد ظهورت تو کتابا
آخرین برگ حکایت باشه آقا
سلام ای شمیم دعای نیمه شب های قنوت مادر من
سلام ای نسیم آشنایی روز تنهایی امید آخر من
کجایی عزیزم قرار بی قراری های قلب عاشق من
نباشی مریضم بهار دلخوشی های هوای سابق من
اللهم ارنی الطلعه الرشیده
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
🔥داستان عجیب آیه ۲۴۳ بقره 🔥
🔸در یکی از شهرهای شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت، بیماری طاعون پیدا شد و با سرعتی عجیب مردم را یکی پس از دیگری از بین میبرد.
🔸در این میان عدهای از مردم که توانایی و امکانات کوچ داشتند و ثروتمند بودند، به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند و خوشحال شده و مغرور شده بودند و افراد ضعیف که توانایی کوچ نداشتند در شهر تلف میشدند ، اما به اذن پروردگار، آن ثروتمندان نیز در همان بیابان به همان بیماری نابود شدند و خدا قدرت خویش را نشان داد
🔸مدت ها از این جریان گذشت و حزقیل یکى از پیامبران بنى اسرائیل، از آنجا عبور نمود و استخوانهای پوسیده آنها را دید و گفت پروردگارا! اگر تو بخواهی در همین لحظه میتوانی آنها را زنده سازی(و به آنها رحم کنی)، در همان دم خداوند آنها را زنده کرد و آنها به زندگى بازگشتند
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____