🌿🌿🌿
شیطان از اهل نماز اول وقت ؛
همیشه ترسان است...!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌺🌺🌺
#نمازتسردنشهمؤمن☕
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
#انگیزشے
{یڪ لحظه یاداونایی بیفت ک باشڪستت قراره بخندن وبگن دیدی گفتم جامیزنی!
پس کوتاه نیاوتمام تلاشت روبڪن🖐🏻}
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
سالروز شهادت شهید غواص شهید محمد رضا بورقی
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
دلم آسمون میخاد🔎📷
سالروز شهادت شهید غواص شهید محمد رضا بورقی ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/95833294
آخرین باری که اعزام شدن ۱۱ دی ماه سال ۶۵ بود🌅
خب اون زمانگرمدره زیاد پیشرفته نشده بود که همه خبر ها به دستمون برسه 🗣
بعد از چند روز بی خبری برادرم به من گفت حالا که اینجا کسی خبر نداره بریم اورین🚶♂️(یکی از محله های شهریار)
شاید اونجا کسی چیزی بدونه
رفتیم اورین و از چند تا از خانواده هایی که بچه هاشون به جبهه رفته بودند سوال کردیم که شما خبری از رزمنده ها تون دارید؟که در کنار اون خبری هم از محمدرضا بگیریم
اما اونها هم هیچ خبری نداشتن
برگشتیم....
تا اینکه حدود ۲ روز بعد از شهادت ایشون(۲۱/۱۰/۱۳۶۵)شهید امرالله دادخواه زنگ زد به خانواده ایشون توی کرج و خبر شهادت شهید رو بهشون داد💔
البته ما هنوز هم اینجا خبری نداشتیم
همه اهالی محله خبر داشتن به جز ما....
اونروز رفتار همه با من خیلی متفاوت شده بود
انگار که می خواستن من متوجه نشم 🤫
مثلا مردم کوچه تا من رو میدیدن میرفتن خونه هاشون یا...
خب من فهمیدم که یک اتفاقی افتاده...اما وقتی از اقوام می پرسیدم کسی چیزی نمی گفت 😞
اون موقع امکاناتی هم نبود که ما درست متوجه بشیم...فقط یه نامه بود که اونم خیلی دیر به دستمون میرسید
حتّی نامهای که شهید به ما داده بود دو روز بعد از شهادتش رسید به دست ما...💌
تا اینکه شب برادرم اومد خونه ما.همه متعجب شدیم.بعدازشام پرسیدم که داداش چرا اومدی؟ ایشون هم گفت من میخواستم برم کرج گفتم یه سری هم این جا بزنم.
بعد من پرسیدم داداش از محمدرضا خبری نداری؟؟؟ گفتن چرا اتفاقاً پریروز دیدمشون و....
یک جوری صحبت می کردند که من متوجه نشم
دختر و پسرم هم خواب بودن😴
خلاصه انقدر پاپیچش شدم که گفت خواهر جنگه دیگه یه نفر زخمی میشه یه نفر شهید میشه...
حتی اون اول هم به من گفت که محمدرضا زخمی شده...🥀
پرسیدم که داداش واقعا زخمی شده ؟؟؟برادرم گفت که بالاخره باید واقعیت رو قبول کنیم
آقا محمدرضا شهیدشده🍂
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
خب خیلی شب سختی بود اونشب
دخترم آزاده اون زمان ۸ ساله بود و تازه کانامهش رو گرفته بود،منتظر پدرش بود که پدرش بیاد و کارنامه رو به پدرش نشون بده...🥺
پسرم حمید هم که اون زمان ۴ ساله بود...بعضی اوقات سراغ پدرش رو میگرفت...
یادمه یک روز برف اومده بود و من با بچه ها پشت شیشه داشتیم برف رونگاه میکردیم
پسرم حمید به من گفت:
مامان من برم کفشهای بابا رو بیارم بزنم تو برف ها انگار که بابا اومده؟
.
یادمه حتی تشییع جنازه ایشون هم خیلی باشکوه برگزارشد
خلاصه اون روز ها خیلی روزهای سختی بود برای ما
اما الگوی ما حضرت زینب هستند پس
ما رایت الا جمیلا
#بهروایتهمسر
#شهیدمحمدرضابورقی
#سالگردشهادتشهیدمحمدرضابورقی
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
4_6028119580713420644.mp3
4.72M
🎙✨
💬|شرط دست گیری حضرت زهرا سلام اللہ علیها اینہ ڪہ حضرت رو تصدیق ڪنۍ
#سخنرانی
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
زمزمهزیرلبمادر
تویروزایآخر...😔
🤲اللهمعجلوفاتی😭
🖤 #استوری
🖤 #فاطمیه
🖤 #مادر_بمون
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
زمزمهزیرلبمادر
تویروزایآخر...😔
🤲اللهمعجلوفاتی😭
🖤 #پروفایل
🖤 #فاطمیه
🖤 #مادر_بمون
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#تلنگر
-تموم خوشے های دنیا
تمـوم شدنیـه
به خاطـرِ یهولذت زودگـذر ؛
آخرتـت رو تباه نکـن . . .(:☘
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
•🕊•
{امام حسین"علیه السلام"
من به نماز عشق می ورزم^^}
#نمازتسردنشهمؤمن🖐🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_محمود_کریمی
🎞 گل چادر گل دارت؛
تب دستای تب دارت آتیشم زده...
#فاطمیه
...🖤
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_هفتاد پارتی من میشی؟ دستش رو گذ
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂
🍃
#نسل_سوخته
#پارت_هفتاد_یکم
بساط غذا که جمع شد،دو گروه شدیم...صاحب خونه آقا مهدی رفت توی یکی دیگه از ماشین ها...اون دوتا ماشین برگشتن و ما زیدیم به دل جاده،از شادی توی پوست خودم جا نمی شدم...
تا چشم کار می کرد بیابون بود...جاده آسفالت تموم شد و رفتیم توی خاکی...حدود ظهر بود...رسیدیم سر دوراهی،پیچیدیم سمت چپ...
_باید مستقیم می رفتی...
_برای اینکه بریم محل شهادت پدر بزرگ مهران،باید از منطقه*بریم...اونجا چند بار شیمیایی زدن،یکی دوبار هم بین ما و عراق دست به دست شد...ممکنه دوبله آلوده باشه...
آقا رسول،نگاه خاصی بهش انداخت...
_مهدی گم نشیم؟خیلی ساله از جنگ میگذره،بارون زمین رو شسته...باد،خاک رو جا به جا کرده...این خاک و زمین هزار بار جا به جا شده...نبری مون مستقیم اون دنیا...
آقا مهدی خندید...
_مسافرین محترم،نیازی به بستن کمربند ایمانی نمی باشد.لطفا پس از قرائت شهادتین،جهت شادی روح خودتان و سایر خدمه پرواز،الفاتحه مع الصلوات...
من و آقا رسول،دوتایی زدیم زیر خنده...آقا مهدی هم دست بردار نبود،پشت سر هم شوخی می کرد...هر چی ما می گفتیم در جا یه جواب طنز می داد...ولی رنگ از روی صادق پریده بود...هر چی ما بیشتر شوخی می کردیم،اون بیشتر جا می زد...آخر صداش در اومد...
_حاا حتما باید بریم اونجا؟اون راویه گفت حتی از قسمت های تفحص شده،به خاطر حرکت خاک چند بار مین در اومده...اینجا ها که دیگه...
آقا مهدی که تازه متوجه حال و روزش شده بود...از توی آینه نگاه بهش انداخت...
_نترس بابا...هر چی گفتیم شوخی بود...اینجا ها دست خودمون بوده،دست بعثی ها نیوفتاده که مین گذاری کنن...منطقه آلوده نیست...
آقا رسول هم به تاسی از رفیقش،اومد درست کنه اما بدتر کرد...
_پدرت راست میگه اینجا خطر نداره...فقط بهد این همه سال،قیافه منطقه خیلی عوض شده...تنها مشکلی که ممکنه پیش بیاد اینه که گم بشیم...
با شنیدن کلمه گم شدن،دوباره رنگ از روش پرید و نگاهی به اطراف انداخت...پرنده پر نمی زد،تا چشم کار می کرد بیابون بود و خاک بکر و دست نخورده...
هرچند واقعا حق داشت نگران بشه...دو ساعت بعد ما واقعا گم شدیم و زمانی به خودمون اومدیم که دیر شده بود...
پ.ن
در بخش هایی که راوی،اسم مکان یا اسم خاصی رو فراموش کرده،از علامت*استفاده شده است.
#نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامه_دارد
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️ 🍃
🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
☘:🕰→20;00
🕌 #یاضامن_آهو
اگہ رهام ڪنن غَمے ندارم
همہ رَدم ڪنن #امام_رضا
رو دارم .....{°❤️°}
👤 #قرارعاشقے
#مجنون_الرضا💕
دلم آسمون میخاد🔎📷
✨﷽✨ #حبیبه_خدا #قسمت_یازدهم ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ
✨﷽✨
#حبیبه_خدا
#قسمت_دوازدهم
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
✨اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودِعِ فیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُک✨
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
🔹 حضرت زهرا در میدان سیاست
▫️وقتی حضرت رسول از دنیا رفتن دشمن ها با یک برنامه ریزی قبلی تونستن خلافت رو از دست امیرالمؤمنین بگیرن. در برابر،مادر سادات هم با تمام توان وارد میدان شدن و با روش های مختلف علیه حکومت غاصب قیام میکردن.
ایشون در کنار امیرالمؤمنین و فرزندانشون تا چهل روز بعد از رحلت رسول اکرم به دَرِ خانه مهاجرین و انصار میرفتن و به اونها در غصبِ خلافت از طرف حکومت هشدار میدادن."۱"
🔘حضرت در مسجد در بین مهاجرین و انصار با ابوبکر-غاصب فدک- به مبارزخ برخاستن و اون رو محکوم کردن و مردم توی مسجد رو با سخنانشون به گریه واداشتن و جوی رو فراهم کردن که همه فهمیدن دختر پیامبر مظلوم واقع شدن.
🔸حضرت چون نتونست در برابر غاصبان خلافت کاری رو پیش ببره روش مبارزاتیشون رو به صورت گریه آغاز کردن و شب و روز با گریه نشون میدادن که از حکومت ناراضی ان.
🖋دانشمندان اهل سنت توی تاریخها مینویسن:(فاطمه آنچنان از خلیفه اول و دوم ناراضی و ناراحت بود که با آنان قهر کرد و از ستم آن دو رو به سوی قبر پدر کرد و فرمود:(ای پدر! ما بعد از تو چه دیدیم از پسر خطاب ک پیر ابی قحافه؟!))"۲"
🖋ابن ابی الحدید بعد از تحقیق و بررسی درباره واکنش مادر سادات به ستمهای وارده از سوی حکومت مینویسه:(نظرم این است:فاطمه با دلی پردرد از ابوبکر و عمر از دنیا رفت و وصیت کرد آن دو بر جنازه اش نماز نخوانند.)"۳"
📌پی نوشتها:
📚 ۱. عوالم:ج۱۱،ص۶۰۰
📚 ۲. الامامةوالسیاسة:ج۱،ص۱۲و۱۳
📚 ۳. شرح نهجالبلاغه:ج۶،ص۵۰
🌀ادامه دارد....
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
غلطمیکنندسرموشکمامذاکرهمیکنند💪✌️
#سردار_حاجی_زاده♥️
#ڪانالدلمآسمونمیخاد 🕊
•☕️•
امامعلی؏:
‹برترین عبادت،شب زنده داری به یادخداوندسبحان است!›
ــــــــــــــ🌙🌧ــــــــــــــ
#نمازشبفراموشنشه🙃
#محاسبه_اعمال
#باوضوبخوابید^^