﷽ 🎇 🏡 بهشت و بهشتیان (۲۰):
● امام صادق (ع) در ادامه به مِسْمَع {که از گریه کنندگان بر امام حسین بود} فرمودند:
توجّه داشته باش تو از كسانى هستى كه از آب آن حوض مىآشامى. و نيست چشمى كه براى ما بگريد مگر آنكه از نعمت نظر نمودن به آب كوثر بهرهمند شده و از آن سيراب مىگردد.
دوستداران ما كه از آب كوثر مىآشامند پس از نوشيدن از آن لذّتى كه برده و طعمى كه چشيده و شهوتى كه در آنها پديد آمده به مراتب بيشتر از لذّت و طعم و شهوتى است كه به ديگران يعنى كسانى كه در مرتبه پائينتر از حبّ ما هستند اعطاء مىگردد.
■ (كامل الزيارات، ص102).
.................................
💥 ﷽《مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهَارٌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَ أَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَ لَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ》. (محمد، ۱۵)
توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده، چنین است: در آن نهرهایی از آب صاف و خالص که بدبو نشده، و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهایی از شراب (طهور) که مایه لذّت نوشندگان است، و نهرهایی از عسل مصفّاست، و برای آنها در آن از همه انواع میوهها وجود دارد؛ و (از همه بالاتر) آمرزشی است از سوی پروردگارشان! آیا اینها همانند کسانی هستند که همیشه در آتش دوزخند و از آب جوشان نوشانده میشوند که اندرونشان را از هم متلاشی میکند؟!
﷽ 🎇 🌍 دین و تدین (۵۴) :
🌍 علم دین (۷):
🌍 دسته بندی معلومات دينی (۲):
● دستۀ اوّل معلوماتي است كه عمل به آنها كار قلب انسان است و این قلب انسان است بايد به آنها گره بخورد و معتقد شود و اعضاي ديگر نبايد كاري را انجام دهند.
مثل خدا هست، خدا رحمن و رحيم است، انسان مختار است، فرشته هست، جن داراي توليد نسل است و غیره.
● اين معلومات به «هستها و نيستها» نیز شهرت دارد و فکر و تعقل به عنوان مقدمه کشف آنها در این علوم دخیل است.
● این معلومات اهمیت زیادی دارد بگونه ای که زیربنای بخشهای دیگر علوم اسلامی است همانطور که گفته شده «ایدئولوژی» زیر بنای «مکتب» است یعنی هر کاری که انسان میخواهد انجام دهد ابتدا اصول زیربنائی و مبانی تفکراتی کارها را میسازد بعد آن کار را انجام میدهد و در اینجا عمل فرق نمیکند که عدل باشد یا ظلم در هر صورت اندیشه توجیهی میخواهد.
بعنوان نمونه «هیتلر» پانصد فیلسوف و دانشمند درجه یک آلمان را دور خودش اجیر کرده بود و دستور میداد هر چه میگوئیم شما باید توجیه علمی کنید، برای اینکه ما نمیفهمیم علم چیست؟
و یا «موسیلینی»، بیست فیلسوف ایتالیائی را دعوت کرد و در یک اطاق نشاند، یک مرتبه وارد شد و گفت من تا پانزده روز دیگر میخواهم انتخاب شوم شما باید یک ایدئولوژی درست کنید، آنها هم گفتند چشم قربان ما کارمان همین است". (عدل در جهان بینی توحید، به نقل از نیازهای انسان امروز).
● خلفای بنی امیه برای توجیه ظلم و ستم خود از دانشمندان دینی کمک میگرفتند.
● امام چهارم در نامه ای که به یکی از دانشمندان خود فروخته عصر خود به نام «محمّد بن مُسلم زُهَری» که علم را در خدمت دستگاه خلافت قرار داده بود به صورت توبیخ مینویسد:
"و بدان كه كمترين چيزى كه كتمان نمودهاى و سبكترين بارى كه بر دوش دارى اين است كه با انس خود، ستمگر را از وحشت تنهايى رها ساختهاى و راه گمراهى را با نزديك شدن به او و پذيرفتن دعوتش، برايش هموار كردهاى؛
وه چه مىترسم كه فرداى قيامت همراه با خيانتكاران گرفتار گناه خود باشى و به خاطر درآمدى كه در اثر كمك به ستمگران به دست آوردهاى مورد بازخواست قرار گيرى.
زيرا تو چيزى را دريافت كردهاى كه نه از آن تو است و نه از آن كسى كه آن را به تو بخشيده است و به كسى نزديك شدهاى كه حقّ هيچ كس را نپرداخته است و تو نيز از اين نزديكى خود به او براى جلوگيرى از باطل استفاده نكردهاى و كسى را كه به جنگ خدا رفته دوست داشتهاى.
آيا غير از اين است كه دعوت آنها از تو براى اين بود كه تو را محور چرخش دستگاه ظلم و ستم خود قرار دهند؟
با پُل قرار دادن تو راهى براى گرفتار ساختن مردم پيدا كردند و تو را نردبان گمراهى و مبلّغ تبهكارى و پوينده راه خود نمودند.
در تو نسبت به علماء [آل محمّد (ع)] بذر شك و شبهه كاشتند و به وسيله تو دل نادانان را صيد كردند و تو آن چنان در اين كار پيش رفتى كه برجستهترين وزيران و نيرومندترين ياران آنها هم نمىتوانستند اين چنين فسادشان را اصلاح جلوه دهند و راه رفت و آمد خواصّ و عوام را به درگاه آنها هموار سازند.
چه بسيار كم در برابر آنچه از تو گرفتند به تو مزد دادند، چه كم براى آبادى دنياي تو در برابر تخريب آخرتت مايه گذاشتند!
پس مراقب خود باش كه ديگرى به فكر مراقبت تو نيست و همچون مردى مسئول، به حساب خود رسيدگى كن.(تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص276).
● نمونه دیگر اینکه خلفای بنی امیه اندیشة جبر و توجیه اصل عدالت خدا و تعریف خاص از حُسن و قبح یا خوبی و بدی را ترویج میکردند تا پایه های حکومت خود را محکم کنند و این همان زیر بنا بودن اندیشه ها و معارف نسبت به اعمال است.
.....................................
💥 ﷽《وَ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لاَ نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ》. ﴿التوبة، 122﴾
"و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر فرقه اى از آنان، دسته اى كوچ نمى كنند تا [دسته اى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند ؟
﷽ 🎇 👤 عُزلت و خانه نشینی (۲۸):
● از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود: "خدا به بندگانش چيزى بهتر از عقل نبخشيده است، زيرا خوابيدن عاقل از شب بيدارى جاهل بهتر است و در منزل بودن عاقل از مسافرت جاهل (بسوى حج و جهاد) بهتر است
و خدا پيغمبر و رسول را جز براى تكميل عقل مبعوث نسازد (تا عقلش را كامل نكند مبعوث نسازد) و عقل او برتر از عقول تمام امتش باشد و آنچه پيغمبر در خاطر دارد، از اجتهاد مجتهدين بالاتر است و تا بندهاى واجبات را به عقل خود درنيابد آنها را انجام نداده است.
همه عابدان در فضيلت عبادتشان بپاى عاقل نرسند. عقلا همان صاحبان خردند كه در باره ايشان فرموده: تنها صاحبان خرد اندرز ميگيرند.
■ (أصول الكافي، ترجمه مصطفوى، ج1 ، ص 14).
..................................
💥 ﷽《وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ مَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُو رَبِّي عَسَىٰ أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا》. (مريم/ ۴۸)
(حضرت ابراهیم گفت) و از شما، و آنچه غیر خدا میخوانید، کنارهگیری میکنم؛ و پروردگارم را میخوانم؛ و امیدوارم در خواندن پروردگارم بیپاسخ نمانم!»
💥 《فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا》. (مريم/ ۴۹)
هنگامی که (ابراهیم) از آنان و آنچه غیر خدا میپرستیدند کنارهگیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم؛ و هر یک را پیامبری (بزرگ) قرار دادیم!
﷽ 🎇 🌼 امام زمان (عج) (۱۸۶):
🌼 چگونگی امامت امام غایب در دورۀ غیبت کبری:
● اينك بايد پرسيد كه شيعيان در زمان غیبت کبری به چه كسى مراجعه كنند و وظايف دينى خود را از چهكسى بپرسند و به آن عمل كنند؟
پاسخ آن است كه خوشبختانه امام قائم (عج) در اين مورد نيز راهنمايى فرموده و پيروانش را سرگردان نگذاشته است،
در اين مورد مردم را به اطاعت از ولىّ فقيه فراخوانده است و اينجاست كه مسأله معروف «ولايت فقيه» پيش مىآيد.
ولايت يعنى رهبرى و حكومت، و فقيه يعنى كسى كه داراى شرايط استنباط احكام از ادلّه اسلامى باشد، به علاوه عادل و پرهيزكار نيز باشد.
بنابراين ولىّ فقيه يعنى مرجع تقليدى كه شايستگى نيابت عامّ امام زمان (ع) را دارد،
چنين فردى مىتواند به جانشينى از امام (ع) زمام امور مردم را به دست گيرد، البتّه عقل و حتى آيات و روايات هم بيانگر اين است كه در ميان افراد، اعلم موجودين تقدّم دارند.
■ (حضرت مهدى (ع) فروغ تابان ولايت، ص: 35).
...................................
💥 《وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ》. (القصص، ۵)
ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺑﺮ ﺑﻨﻲﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﻛﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻧﻌﻤﺘﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺒﺨﺸﻴﻢ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻟﮕﻮی ﻣﺮﺩم ﻭ ﻭﺍﺭﺙ ﻛﻨﻴﻢ.
﷽ 🎇 🤪 شهوت (۳۶):
🤪 آیا اسکندر بردۀ شهوت بود؟
امام خامنه ای (زید عزّه): "اين داستان معروف ديوجانس حكيم را شايد بسيارى از شما شنيديد كه نقل ميكنند اسكندر مقدونى كه فاتح بخش عظيمى از دنياى زمان خودش بود با تبختر (خودبینی) از راهى عبور ميكرد،
همه در مقابل او تعظيم ميكردند و به خاك مي افتادند و ستايش او را ميكردند، ديد يك مرد ژنده پوش فقيرى در سر راه نشسته و به او اعتنائى نكرد؛ پرسيد اين كيست؟
رفتند نزديك، ديدند مرد فقير ژوليده اى است كه هيچ اعتنائى به اسكندر نميكند؛ گفت او را آوردند، پرسيد چرا به من احترام نكردى؟
او در جواب گفت كه من نبايد به تو احترام كنم، زيرا تو غلامِ غلامان منى؛ اسكندر تعجب كرد؛ گفت تو مگر ديوانه اى، به كسى مثل من غلام ميگوئى، آن هم غلامِ غلامان تو!
گفت: تعجب نكن اى اسكندر! زيرا كه تو اسير و برده ى شهوت و غضب خود هستى و شهوت و غضب در دست من اسيرند.
اين آن انسان آزاد است كه اگر شهوت و غضب او، تمايلات نفسانى او در دست او اسير بودند و او اسير شهوت و غضب نبود، آن وقت او قويتر است از هر آن كسى و هر آن تشكيلاتى كه داراى قدرت مادى باشد، اما اسير و برده ى تمايلات نفسى خود باشد.
و لذا در تاريخ هم وقتى شما نگاه كنيد، ميبينيد حكما و دانشمندان و انبيا و اهل معرفت على رغم ضعفهاى ظاهريشان و نداشتن قدرت بر اسكندرها و كوروشها و بقيه ى سلاطين و جهانگيران عالم، پيروز شدند؛ در زمان خود پيروز نشدند، اما در تاريخ پيروز شدند.
از سلاطين و جهانگيران عالم جز نامى، آن هم همراه با طعن و لعن انسانهاى هوشيار چيزى در تاريخ نمانده، اما بشر آنجا كه زندگى ميكند، آنجا كه ميفهمد، آنجا كه دانش دارد،
آنجا كه ايده هاى شريف را مطرح ميكند، آنجا كه خصوصيات نيك انسانى از او سر ميزند، در حقيقت دنباله رو پيغمبران و حكيمان و عارفان و همان كسانى است كه فكرشان را بر تاريخ و بر بشريت عرضه كردند و پايش ايستادند و مبارزه كردند؛ اگرچه خودشان رفتند، اما فكرشان ماند و تيرشان به هدف نشست.
اين تفاوت اساسى بين آزادى در فرهنگ غربى رايج امروز دنيا و آزادى در فرهنگ اسلامى كه ما راجع به آن بحث ميكنيم و شقوق آن را بيان خواهيم كرد".
■ (حدیث ولایت، بيانات، (19/ 10/ 1365) خطبه هاى نماز جمعه تهران).
....................................
💥 ﷽《وَ اللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا》. (نساء/ ۲۷)
"ﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﻟﻄﻔﺶ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﺪ; ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﻤﺎ [ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺟﻨﺴﻲ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﻘﺮّﺭﺍﺕ ﺣﻖ] ﺑﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ".
﷽ 🎆 💥 آیات نورانی تر (۱۴۳):
💥 مُتّقِین برپاکنندگان نمازند:
در آيه ۳ سوره بقره میخوانیم: "و (متقین کسانی هستند) نماز را بر پا مى دارند". (وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ).
«نماز» كه رمز ارتباط با خدا است، مؤمنانى را كه به جهان ما وراء طبيعت راه يافته اند در يك رابطه دائمى و هميشگى با آن مبدء بزرگ آفرينش نگه مى دارد آنها تنها در برابر خدا سر تعظيم خم مى كنند، و تنها تسليم آفريننده بزرگ جهان هستى هستند،
و به همين دليل ديگر خضوع در برابر بتها، و يا تسليم شدن در برابر جباران و ستمگران، در برنامه آنها وجود نخواهد داشت.
چنين انسانى احساس مى كند از تمام مخلوقات ديگر فراتر رفته، و ارزش آن را پيدا كرده كه با خدا سخن بگويد، و اين بزرگترين عامل تربيت او است.
كسى كه شبانه روز حد اقل پنج بار در برابر خداوند قرار مى گيرد، و با او به راز و نياز مى پردازد، فكر او، عمل او، گفتار او، همه خدايى مى شود، و چنين انسانى چگونه ممكن است بر خلاف خواست او گام بردارد.
(مشروط بر اينكه راز و نيازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گيرد و با تمام قلب رو به درگاهش آورد).
■ (تفسير نمونه، ج1، ص 73).
.............................
💥 ﷽《كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ》. (ص/ 29)
(اين) كتاب مباركى است كه به سوى تو فرو فرستاديم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذکر شوند.
﷽ 🎇 🏃♀ غیرت (۲۸):
🤸♂ توجه و عنایت خداوند به شخص غیرمند:
● یکی از آثار غیرت توجه و عنایت خداوند به شخص غیرمند است.
● از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود: "همانا خداوند تعالی از بندگانش شخص غیور را دوست می دارد". (نهج الفصاحه، پاینده، ص 390).
● از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود: جمعی از اسیران دشمن را به حضور پیامبر (ص) آوردند و پیامبر (ص) دستور قتل آنها را صادر کرد ولی یکنفر از آنها را آزاد کرد.
او پرسید چرا مرا آزاد کردی؟ پیامبر فرمود: جبرئیل به من خبر داد که تو دارای پنج خصلت هستی که خدا و رسولش آن پنج خصلت را دوست دارند و آن پنج خصلت عبارت است از:
1- غیرت محکم نسبت به همسرت داری 2-سخاوت 3- نیک خلقی 4- راستگوئی 5- شجاعت.
وقتی که اسیر این مطلب را شنید به حقانیت اسلام پی برد و قبول اسلام کرد و از مسلمین در سطح بالا گردید و در یکی از جنگهای اسلامی همراه رسول خدا با دشمن جنگید و به شهادت رسید". (الأمالي، صدوق، ص 271).
..................................
💥 ﷽《الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَ اللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا 》. (النساء، ۳۴)
● مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهایی که از اموالشان (در مورد زنان) میکنند.
و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ میکنند.
و (امّا) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوری نمایید!
و (اگر هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید!
و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدّی بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.)
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۱):
● ایستاده از راست:
1- #شهید_بسیجی_محمّد_رضا خواجه بمی
2- جانباز بسیجی محمّد حسین غنی زاده
3- جانباز بسیجی ناصر دشتی خویدکی
4- جانباز بسیجی مسعود بنی اسدی
5- رزمنده بسیجی حسین زُلفی
6- رزمنده بسیجی حسین اسد اللهی (با پیراهن قهوه ای)
7- جانباز بسیجی محمّد علی خواجه بمی (با پیراهن سُرمه ای)
8- #شهید_بسیجی_علی_کمال الدینی (نشسته بر روی سکو)
● نشسته: #شهید_وحدت_جانباز دفاع مقدس پاسدار #حسین_مرادی مهدی آبادی برادر جانباز غلامرضا مرادی
🌷 فلسفۀ شهادت:
● امام خمینی (ره): "در آينده ممكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مسأله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد.
اينها يقيناً از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمىدانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمهاى وارد نمىسازد.
و ما براى درك كامل ارزش و راه شهيدانمان فاصله طولانى را بايد بپيماييم و در گذر زمان و تاريخ انقلاب و آيندگان آن را جستجو نماييم".
■ (صحيفه امام، ج21، ص92).
﷽ 🎇 🛠 جهاد با نفس (۱۹):
● از امام علی (ع) روایت شده که فرمود: "بندگان خدا! از مرگ گريزى نيست، بنابر اين پيش از آمدنش [در فكر آن باشيد و] از آن بهراسيد، و ساز و برگ آن را فراهم كنيد، كه شما در دسترس دام و شكار مرگ هستيد،
اگر بمانيد شما را مىگيرد، و اگر بگريزيد به شما مىرسد، و مرگ از سايه شما به شما نزديكتر و همراهتر است،
مرگ با زُلف شما گره خورده (كنايه از نزديكى آنست) و دنيا از پشت پاى شما پيچيده مىشود (و لحظه بلحظه از عمرتان ميكاهد)،
پس بهنگامى كه نَفستان شما را به سوى شهوات ميكشاند بسيار ياد مرگ كنيد، و مرگ براى اندرزگوئى كافى است
و رسول خدا (ص) فراوان ياران خود را به يادآورى مرگ سفارش مىنمود و مىفرمود: بسيار ياد مرگ كنيد كه مرگ شكننده لذّتها، و فاصلهاى ميان شما و شهوتها است.
■ (الأمالي، مفيد، ترجمه استاد ولى، متن، ص: 295).
..........................................
💥 ﷽《وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَ فِي هَٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ》. (حج، ۷۸)
و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم، پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایستهای!
﷽ 🎆 ☝️ اطاعت (۲۳):
☝️ اطاعت از امام و حرکت در صراط مستقیم:
● از مفضل بن عمر روايت شده است كه او گفت: از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام در باره صراط پرسيدم، ايشان فرمود:
صراط، راهي است به سوي شناخت خداوند عز و جل و دو صراط وجود دارد: صراطي در دنيا و صراطي در آخرت؛ صراط در دنيا امامي است كه پيروي از او واجب است.
هر كس در دنيا او را بشناسد و به هدايت او اقتدا كند، از صراط آخرت كه پل جهنم است عبور مي كند
و هر كس در دنيا او را نشناسد، در آخرت قدمش بر صراط بلغزد و در آتش جهنم افتاده و هلاك شود.
■ (معاني الاخبار، ص 32).
........................................
💥 ﷽《 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ》 ( نساء / ٥٩)
● ترجمه: ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ [ ﻧﻴﺰ ] ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ [ ﺍﻣﺎﻣﺎن معصوم ﻛﻪ مصداق برتر آن هستند، ولی فقیه، سلسله ی فرماندهان حکومتی، پدر، شوهر و ..... مشروط به عدم مخالفت فرمانشان با فرمان خدا] ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ .
﷽ 🎆 📖 قرآن (۷۱):
📖 «تنزیل» بودن
● کتاب قرآن از جانب خالق هستی نازل شده است لذا یکی از نام های قرآن «تنزیل» است.
● کلمۀ «تنزيل» به معناى نزول تدريجى است، يعنى قرآن در مدّت 23 سال و در حوادث و مناسبتهاى گوناگون، نازل گرديده است و اين با نزول دفعى قرآن در شب قدر بر قلب مبارك پيامبر (ص) منافاتى ندارد.
تشريع و تكوين، هر دو از يك منبع هستند و قوانين آنها با يكديگر مطابقت دارد و آفريدگار آسمانهاى با عظمت، اگر سخنى بگويد آن سخن، بسيار مهمّ است. (تفسير نور، ج5، ص 320)
● خداوند در قرآن به معرفى نازل كننده آن است پرداخته تا از طريق شناخت او عظمت قرآن آشكارتر شود لذا مىگويد:
"طاها (ای پیامبر). ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به زحمت و مشقت بيفتى. مگر آنكه مايهى تذكّر و يادآورى باشد براى كسى كه (از خدا) مىترسد. از جانب كسى كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده، نازل شده است او خداوندى است رحمان كه فيض رحمتش همه جا را فرا گرفته، و بر عرش مسلط است"؛
«طه (1) ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى (2) إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشى (3) تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى (4) الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى (5)». (طه، 4-1)
در اينكه «تنزيلا» از نظر اعراب چه محلى را دارد، در ميان مفسران گفتگو است، اما صحيحتر اين است كه مفعول مطلق باشد براى فعل مجهول محذوفى و در تقدير چنين بوده است «نزل تنزيلا ممن خلق الارض ...».
در حقيقت اين توصيف، اشاره به ابتدا و انتهاى نزول قرآن مىكند، انتهاى آن زمين و ابتدايش آسمانها به معنى وسيع كلمه، و اگر در اينجا كلمه «و ما بينهما» مانند بعضى ديگر از آيات قرآن اضافه نشده، شايد به خاطر همين است كه هدف بيان ابتدا و انتها بوده است.
به هر حال خداوندى كه قدرت و تدبير و حكمتش پهنه آسمان و زمين را فرا گرفته، پيدا است اگر كتابى نازل كند چه اندازه پر محتوا و پر بار است.
سیاق آیه اقتضاء دارد كلمه «تنزيلا» به معناى اسم مفعول، و حال از ضمير «تذكره» باشد، كه به قرآن بر مىگردد، و معنايش اين است كه ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را به تعب اندازى، و ليكن نازل كرديم تا دارندگان خشوع را با كلام الهى كه نازل از ناحيه او است متذكر شود.
كلمه «على» جمع «عليا» است كه مؤنث اعلى است، مانند كلمه «فضلى و فضل»،
و اگر براى صله موصول «من» و براى اينكه ابهام را از اينكه چه كسى قرآن را نازل كرده بر دارد خصوص صفت خلقت آسمانهاى بلند و زمين را اختيار كرد براى اين بود كه اين صفت از ميان صفات خداوندى با مساله تنزيل مناسبتر است، چون تنزيل، آوردن از بالا به پائين است، كه آن بالا مبدأ و اين پائين منتهاى اين آوردن باشد،
و اگر تنها از خلقت آسمان و زمين نام برد و خلقت ما بين اين دو را اسم نبرد، براى اين بود كه كارى به آن نداشت، غرض تنها بيان مبدأ و منتهاى تنزيل بود،
به خلاف در مثل آيه «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما» كه غرض در آن بيان عموميت ملك خدا نسبت به جميع عالم است.
■ (ترجمه تفسير الميزان، ج14، ص 165).
....................................
💥 ﷽《فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ》. (مزمل، ۲۰)
( پس بخوانید از قرآن مقداری که برای شما میسر و آسان هست).
﷽ 🎇 😀 سلام و سلامتی (۲۱):
😀 کاش بر جبرئیل سلام کرده بودم:
● امام صادق (ع) فرمود: ابوذر بر پیامبر گذشت و جبرئيل بصورت دَحِيَّه كَلْبِى خدمت آن حضرت بود و با او خلوت كرده بود و چون ابوذر آن وضع را ديد برگشت و سخن آنها را قطع نكرد
جبرئيل گفت اى محمد اين ابوذر است كه بر ما گذشت و سلام نداد ولى اگر سلام داده بود جوابش را ميدادم.
اى محمد ابوذر دعائى دارد كه به آن دعا ميكند و نزد اهل آسمان معروف است وقتى من به آسمان بالا رفتم از او بپرس.
چون جبرئيل بالا رفت ابوذر خدمت پيغمبر آمد و به او فرمود اى ابوذر وقتى بر ما گذشتى چه مانع شد كه بر ما سلام ندادى؟ گفت گمان كردم دَحِيَّه كَلْبِى با شما در موضوعى خلوت كرده است.
فرمود او جبرئيل بود و با من گفت اگر ابوذر بر ما سلام كرده بود پاسخش ميدادم و چون ابوذر دانست كه او جبرئيل است بسيار پشيمان شد كه بر او سلام نكرده است،
پیامبر به ابوذر فرمود چه دعائي است كه ميخوانى؟ جبرئیل به من خبرداد كه تو را دعائي است که نزد اهل آسمان معروف است، گفت آرى يا رسول اللَّه ميگويم:
بارخدايا از تو میخواهم ايمان به تو را و تصديق به پيغمبرت را و عافيت از هر بلا و شكر بر عافيت و بىنيازى از مردمان بد را".
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْإِيمَانَ بِكَ وَ التَّصْدِيقَ بِنَبِيِّكَ وَ الْعَافِيَةَ عَنْ جَمِيعِ الْبَلَاءِ وَ الشُّكْرَ عَلَى الْعَافِيَةِ وَ الْغِنَى عَنْ شِرَارِ النَّاس».
■ (أمالي، صدوق، ص345).
....................................
💥 ﷽ 《وَ السَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا》. (مريم/ ۳۳)
● ترجمه: ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻴﻜﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ: ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪم ﻭ ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻲﺭﻭم ﻭ ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮم... .
﷽ 🎇🐐 عقیقه (۱۸):
● مسئله: از مستحبات اكيد عقيقه براى مرد و زن است و مستحب است كه از براى مرد، نر و از براى زن، ماده عقيقه شود؛
و اينكه روز هفتم باشد و اگر به جهت عذرى يا بدون عذر از آن تأخير بيفتد، ساقط نمىشود بلكه اگر از او عقيقه نشود تا بالغ شود، خود او از براى خودش عقيقه نمايد.
بلكه اگر در زمان حياتش عقيقه ننمايد مستحب است كه بعد از فوتش از طرف او عقيقه شود و بايد از يكى از انعام ثلاثه باشد ميش باشد يا بز و گاو و شتر و تصدق به ثمن آنها از عقيقه مجزى نمىباشد.
گفته شده: مستحب است كه شروط قربانى در آن جمع باشد از سالم بودنش از عيبها و سنش در شتر كمتر از پنج سال كامل و در گاو كمتر از دو سال و در بز كمتر از يك سال كامل و در گوسفند كمتر از هفت ماه نباشد
و اين خالى از اشكال نيست كما اينكه تعيين سنها به آنچه كه ذكر شد بعضى از آنها خالى از اشكال نمىباشد؛ و البته امر سهل است.
و مستحب است كه پا و ران به قابله اختصاص داده شود و افضل آن است كه يك چهارم آن به او اختصاص پيدا كند
و اگر بين ربع و پا و ران جمع شود، به اينكه يك چهارم عقيقه كه آن دو تا در آن قرار دارند، به او داده شود بعيد نيست كه عمل به هر دو مستحب شده باشد.
و اگر قابله نباشد به مادر داده مىشود كه آن را صدقه بدهد.
■ (تحرير الوسيله - ترجمه، ج۳، ص: ۵۵۵ - مسئلۀ ۹).
......................................
💥 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ * إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳). (الكوثر/ ۳- ۱).
● ترجمه: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر، (ای پیامبر) ما به تو کوثر [= خیر و برکت فراوان] عطا کردیم! پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن! ﺑﻠﻪ، ﺁﻥﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺯﺧﻢِﺯﺑﺎﻥ ﻣﻲﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺟﺎﻕﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﺗﻮ!
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۲):
● از راست:
1- رزمنده ......
2- رزمنده محمد علی حبیب اللهی
🌷 بغض و عداوت بیشتر دشمنان اسلام:
● امام خامنه ای (زید عزّه): "امروز اسلام بيش از هميشه در دنيا مورد بغض و عداوت سردمداران قدرتهاى شيطانى است.
سابق هم با اسلام بد بودند و هيچوقت گردن كلفتها و زورگوهاى عالم، از اسلام خوششان نمىآمد و با اسلام دل صافى نداشتند؛ اما امروز اين دشمنى چند برابر است.
امروز، قدرتهاى شيطانى مزهى ضربتهايى را كه اسلامِ زنده بر آنها وارد مىكند، چشيدهاند.
امروز، قدرتهاى شيطانى غربى- امريكا و ايادى و اذنابش- فهميدهاند كه وقتى يك ملت مسلمان بود و به نام خدا قيام كرد، چه معنايى دارد.
لذا از اسلام بيشتر مىترسند و نسبت به اسلام بيشتر بغض و عداوت مىورزند".
■ (حدیث ولایت، بیانات، در تاریخ (24/ 08/ 1368).
﷽ 🎇 🐕 سگ (۱۲):
🐕 فرقه ای به نام سگهای خیس شده به باران
● پس از شهادت امام کاظم (ع) دو گرایش عمده به نامهای «قطعیّه» و «واقفیّه» پدید آمد.
قطعیّه رحلت امام کاظم (ع) را تأیید کرده و امامت امام رضا (ع) را پذیرفت. شهرستانی «قطعیّه» را با «اثنی عشریّه» که به امامت ائمۀ پس از امام رضا (ع) تا امام دوازدهم، اعتقاد دارند یکی دانسته است.
گرایش «واقفیه» به بهانۀ باور نداشتن به درگذشت امام کاظم (ع) بر اعتقاد به امامت یا مهدویّت آن حضرت باقی ماند.
● فرقۀ دیگری را که بعداً به آن نام «ممطوره» داده شد شخصی از غُلات به نام «محمد بن بشیر» بوجود آورد.
این فرقه به حلول و تناسخ عقیده داشت و محرّمات را مباح میشمرد.
نام این فرقه برگرفته از کلاب ممطوره است که به معنی سگهایی است که بوسیلۀ آب باران خیس شده اند.
این نام را «علی بن اسماعیل» یکی از متکلّمان شیعی بر آنان نهاد که بعدها بدان شهرت یافتند.
اشعری جزئیّاتی از عقاید آنان را آورده و می افزاید: عقاید اینها در تفویض (واگذاری اختیارات خداوند به امامان) عین عقاید غُلات است.
این فرقه تا زمان تألیف کتاب اشعری باقی بوده اند.
● در خصوص پیدایش فرقه های بعد از امام کاظم (ع) آنگونه که مرحوم طبرسی روایت کرده: اشکال اصلی از سوی کسانی بود که در آخرین حبس و زندانی شدن امام کاظم (ع) که منجر به شهادت آن حضرت شد، اموالی نزدشان جمع شده بود.
● عبارت طبرسی در این باره چنین است: "سبب ظاهری این اشکال تراشیها طمع در اموال و ودایعی بود که در زمان زندانی بودن امام کاظم (ع) پیش بعضی از اصحاب آن حضرت جمع شده بود، این موضوع آنان را به انکار وفات آن حضرت و ادعای زنده بودن او و انکار جانشنی برای وی و انکار نص در بارۀ امام بعدی واداشت".
● شاهد سخنِ طبرسی روایتی است که کشّی نقل کرده و در آن آمده است که سی هزار دینار نزد دو وکیل امام کاظم (ع) به نام «حَیّان سَرّاج» و شخصی دیگر بود.
زمانی که امام در زندان بود، آنها با این پول خانه و غَلّات خریدند و وقتی خبر رحلت امام (ع) به آنها رسید وفات آن حضرت را انکار کرده
و در میان شیعه شایع کردند که امام کاظم (ع) نمرده است؛ زیرا او قائم آل محمّد است «أَذَاعَا فِي الشِّيعَةِ أَنَّهُ لَا يَمُوتُ لِأَنَّهُ هُوَ الْقَائِم».
● در پایان روایت تصریح شده است که برای شیعیان روشن شد این دو نفر به خاطر خوردن اموالی که پیش ایشان بوده، این شایعه را درست کرده اند.
● یکی دیگر از علل پیدایش این انحراف، چنانکه پیش از آن نیز در بارۀ بعضی از امامان پیش آمده بود، مفهوم «قائم» و «مهدی» بود که در میان شیعه از قوّت زیادی برخوردار بود،
گرچه باید گفت در منابع اهل سنّت هم فراوان وجود داشت.
این انحراف در مواردی ناشی از فرصت طلبی و سودجوئی اشخاص نبود، بلکه در مواردی به دلیل اعتقاد به مهدی آل محمد و نشناختن مصداق واقعی آن، دچار این کجروی و انحراف میشدند.
ناگفته نماند که وجود رگه هایی از غلوّ نیز در پیدایش این کجروی بی تأثیر نبود، به هر حال مسألۀ مهدویّت امام کاظم (ع) نیز پس از شهادت آن حضرت، به این معنا که هنوز زنده است و غیبت اختیار فرموده، از طرف عدّه ای ترویج میگردید.
به هر روی باور به مهدویّت یا قائمیّت امام کاظم (ع) سبب پیدایش انحراف در شیعه گردید و کسانی بدون امام و در واقع سر در گم رها شدند.
■ (حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص 427 - 429).
....................................
💥 ﷽《وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَ لَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ》. (اعراف، ۱۷۶)
و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! (این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)!
﷽ 🎇 👾 شر (۸۰):
👾 فلسفه خلقت شرور (۱)
👾 امتحان:
● يکي از سنت هاي خداوند آزمايش است و مردم حداقل سالي يکبار يا دو بار آزمايش ميشوند.
● در قرآن میخوانیم: "مردم در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مى شوند" «يُفْتَنُونَ في كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ». (توبة /28)
● امتحان الهي نیز به وسيله اسباب صورت ميگيرد و شر و خير اسباب امتحان هستند چنانکه در قرآن میخوانیم: "و شما را با بديها و خوبيها آزمايش میكنيم". «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً». (انبياء / 35)
● در روایتی آمده است که امام علي (ع) بيمار بود، جمعي از دوستان به عيادتش رفتند و گفتند حالتان چطور است؟ فرمود: «شرّ» است. گفتند اين سخن شايسته شما نيست! فرمود: خداوند متعال مي فرمايد: "و شما را با "شر" و "خیر" آزمايش مى كنيم" «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً».
سپس فرمود: "منظور از خير، «سلامتي» و «ثروت» و منظور از شر، «مريضي» و «فقر است» که خداوند آنها را به خاطر آزمايش شما قرار داده است".
«فَالْخَيْرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنَى وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاءً وَ اخْتِبَاراً». (الجعفريات/ ص 233 - الدعوات، ص 168 )
● اما چگونه بلاها میتواند انسان را در معرض آزمايش قرار دهد؟ جواب اين است که بعضي از افراد در قبال مصائب و مشکلاتي که با آن مواجه ميشوند عکس العملي از خود نشان ميدهند که آنها را از مسير حق و مورد رضاي خدا منحرف ميکند .
مثلاً کسي که گرفتار فقر و مشکلات مالي است ممکن است براي رفع مشکل خود به امور خلاف و نامشروعي از قبيل «دزدي» روي آورد و يا در قلب خود نسبت به خدا کدورتي احساس کند و يا بر زبانشان سخنان تند و گلايه آميزي نسبت به عدل پروردگار جاري کند.
همچنین مثل اينکه کسي در اثر از دست دادن يک عزيز و يا ابتلاء به فقر و يا بيماري شديد، دست از عقائد و اعمال مذهبي خود شسته و مسير ديگري را در پيش گيرد.
● موفقيت و عدم موفقيت در اين امتحان به «صبر» و «عدم صبر» است، انسان موفق در اين امتحانات انساني است که صبر ميکند و خود را از انجام کارهائي که خلاف خشنودي خداوند است باز مي دارد.
......................................
💥 ﷽ 《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ* قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (2) وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (3) وَ مِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ (4) وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (5)》.
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ، بگو: پناه مى برم به پروردگار سپيده دم، از شرّ آفريده هايش. و از شرّ تاريكى شب، آنگاه كه همه جا را فراگيرد. و از شرّ افسون گرانى كه در گره ها مى دمند. و از شرّ هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.
﷽ 🎇 🌴 درختکاری و زراعت (۱۸):
🌴 درختکاری امیرالمؤمنین:
● حضرت امير المؤمنين (ع) يك هزار بنده را از دسترنج خود، در راه خدا آزاد كرد.
كار امام اين بود كه نهالِ درخت ميكاشت و بعد ميفروخت و از پول آن بنده میخريد و در راه خدا آزاد میكرد و با اين حال چيزى از مال خود به آنان مىبخشيد تا آنها نيازى به مردم نداشته باشند.
روزی بعضى از غلامان به آن حضرت خبر دادند كه چشمهاى در يكى از باغها ایجاد شده که آب آن چشمه چنان ميجوشد که اندازه گردن شتر آب از آن بيرون میریزد.
امام سه مرتبه فرمود: وارثهاى آن چشمه را مژده دهيد.
سپس حضرت چند نفر را خواست و آنان را شاهد گرفت كه اين چشمه را تا پايان دنيا در راه خدا وقف كردم
و فرمود: اين كار را كردم تا خداوند آتش را از چهره ی من دور كند.
بعدها معاويه میخواست همان نخلستان را از حضرت امام حسن (ع) به قیمت دويست هزار دينار خريدارى کند لکن حضرت فرمود: "چيزى از آن را نمىفروشم چون پدرم آن را در راه خدا وقف كرده است".
■ (إرشادالقلوب، ج1، ص105).
..............................................
💥 ﷽《و النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ (۱۰) رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ وَ أَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَٰلِكَ الْخُرُوجُ(۱۱)》.
"ﻭ [ﻧﻴﺰ] ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻗﺎﻣﺖ ﺧﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﺮﺍﻛﻢ ﻭ ﺭﻭﻱ ﻫﻢ ﭼﻴﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ [ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻳﻢ] (١٠) ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﺯﻕ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﺏ، ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﺮﺩﻳﻢ ; ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻧﺸﺎﻥ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﺧﺎﻙ ﮔﻮﺭ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ. (١١)".
﷽ 🎇 😌 غَض نظر (۲۷):
😌 زنای چشم:
● امام باقر و امام صادق (ع) فرمودند:
«كسى نيست مگر اينكه به بهره اى از زنا دست يافته است. پس زناى دو چشم نگاه است و زناى دهان، بوسيدن است و زناى دو دست لمس كردن است چه زناى فرج آن را تكميل كند يا نكند".
پيامبر (ص) فرمود: "براى هر عضوى از انسان بهره اى از زناست:
زناى چشم نگاه است، زناى زبان سخن گفتن است و زناى دو گوش شنيدن است و زناى دو دست، گرفتن است و زناى دو پا، راه رفتن است
و عورت گاهى اينها را تصديق مى كند و گاه تكذيب مى كند. (گاه زناى اصلى را به دنبال دارد و گاه ندارد)".
■ (منابع فقه شيعه، ج25، ص: 594)
......................................
💥 ﷽《قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ》. (نور/ ۳۰)
به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است!
💥《وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...》. (نور/ ۳۱).
"و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است - آشکار ننمایند ......".
﷽ 🎇 🧋 روزه (۹۸):
🧋 روزه در زندان
● مطلبى كه مايۀ تأسف است، اين است كه حضرت امام حسن عسكرى (ع) با چندين خليفه زندگى كرد و از همۀ آنها مصيبت ديد: معتصم، واثق، متوكل، منتصر،مستعين، معتز، مهتدى و معتمد.
مدت شش سال امامت را با سه خليفۀ معتز، مهتدى و معتمد بود. همۀ آنان از آن حضرت كرامتها ديدند؛ ولى نه تنها به امامت او معتقد بودند، بلكه آن بزرگوار را مورد آزار قرار دادند.
حضرت عسكرى در آن مدت شش سال يا در زندان بود و يا در تحت مراقبت بود زندانبان معتمد مىگويد: چون به من امر شده بود كه شدت عمل به خرج بدهم، از اين جهت دو نفر را كه مشهور به قساوت و رذالت بودند بر زندان امام عسكرى گماردم.
طولى نكشيد كه آن دو نفر افرادى شايسته شدند؛ اهل نماز و روزۀ مستحبى؛ اهل تهجد؛ اهل وقار و سكينت؛ اهل خير و وفا.
چون از آنها پرسيدم كه چرا به حسن بن على سخت نمىگيريد؟ گفتند: در حق او چه بگوييم، كسى كه هميشه مشغول به عبادت خداوند است.
روزها روزه مىگيرد، شبها تا به صبح به عبادت است؛ كم حرف و پر وقار است؛ ابهت او چنان است كه چون به ما نگاه مىكند، لرزه به اندام ما مىافتد!
ولى آيا معتمدها، معتزها، متوكلها پند مىگرفتند؟ نه، تا آنكه آن بزرگوار را شهيد كردند.
■ (زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام، آیت الله حسین مظاهری، صفحه 164).
......................................
💥 《يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ》. (بقره/ ۱۸۳)
ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.
💥 《يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ》. (الحج/ ۱)
ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ، ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .
💥🧋 روزه و تقوا / تقوا و زلزله ی قیامت
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۶۹۳):
● ١ و ۲- .....
٣- جانباز بسیجی مجید اعتمادی، (برادر جانباز بسیجی سعید اعتمادی و پسر عموی رزمنده محسن اعتمادی)
۴- شهید حاج علی محمدی (فرمانده گردان از رفسنجان)
۵ و ۶- .........
🌷 جهاد در کنار رزمندگانی که روزها روزه مى دارند و شبها در نمازند:
امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: "عبّاد بن كثير زاهد به هنگام جوانى با جدم امام سجاد در راه مكه مواجه شد و گفت: اى پسر حسين! جهاد را با مشكلاتش وا نهادهاى و به حج و عمره بى خطر پرداخته اى؟ با آنكه قرآن مجيد مى گويد:
«خداوند جان و مال مؤمنان را در برابر بهشت جاودان خريدار است به شرطى كه در راه خدا پيكار كنند: بكشند و كشته شوند. بهشت جاودان حقى است كه در تورات و انجيل و قرآن براى شهيدان معين شده است، و چه كسى بهتر از خدا به وعده خود وفا خواهد كرد؟ بشارت باد شما را با اين سودا و اين همان رستگارى بزرگ است».
جدم على بن الحسين {امام سجاد}به او گفت: آيه را دنبال كن. و عبّاد، آيه قرآن را چنين دنبال كرد:
«آنان كه به سوى حق باز مى گردند. خدا را پرستش مى كنند و به ستايش او مى پردازند، روزها روزه مى دارند و شبها در نمازند. به نيكيها فرمان مى دهند و از بديها منع مى كنند و حدود الهى را نگهبانند. اى رسول گرامى به اين مؤمنان بشارت ده كه بهشت جاودان در انتظار آنان است».
و چون عبّاد بصرى از تلاوت اين آيه فارغ شد، جدم على بن الحسين به او گفت: هرگاه ما با چنين مؤمنانى كه خدايشان مى ستايد مواجه شويم، همراه آنان جهاد مى كنيم و جهاد را از حج خانه خدا برتر و بالاتر مى شماريم".
■ (گزيده كافى، ج4، ص: 207)
﷽ 🎇 🌼 امام زمان (عج) (۱۸۷):
🌼 وضعیت امامت در دورۀ غيبت صغرى :
● اوضاع زمانه و عدم پذيرش مردم باعث شد كه امام زمان (ع) از نظرها پنهان گردد،
اين پنهانى كه از آن به عنوان غيبت ياد مىشود تا زمانى كه مردم آماده شوند و شرايط ظهور مهيا گردد، ادامه دارد.
ولى طبيعى است كه وقتى امام مردم غايب شد، مردم را به حال خود نمىگذارد، بلكه افرادى را بين خود و مردم واسطه قرار مىدهد،
وظيفه مردم هم اين است كه با كنجكاوى دقيق اين افراد را بشناسند و تكليف خود را از آنها بگيرند.
بر همين اساس پس از آنكه امام زمان (ع) در سال 260، هنگام رحلت پدر بزرگوارشان، از نظرها پنهان شدند (و غيبت صغرى بوجود آمد)
تا نيمه شعبان سال 329، چهار تن از فقهاى ربّانى به ترتيب زير از جانب آن حضرت تعيين شده و واسطه بين آن حضرت و مردم شدند:
1- عثمان بن سعيد (ره) كه در سال 300 هجرى وفات كرد.
2- محمد بن عثمان (ره) كه پنج سال عهدهدار نيابت خاص بود و در سال 305 درگذشت.
3- حسين بن روح (ره) كه در شعبان سال 326 وفات كرد.
4- على بن محمد سيمرى (ره) كه در نيمه شعبان سال 329 از دنيا رفت و امام به او دستور داد كه ديگر كسى را جانشين خود نكند.
از اين وقت به بعد دوران غيبت كبرى (طولانى) آغاز شد. (دستور و توقيع امام (ع) به چهارمين نائبش در كتاب اعلام الورى، صفحه 417 و ... آمده است).
غيبت كبرى كه از نيمه شعبان سال 329 شروع شد، تا هنگام ظهور حضرت مهدى (ع) ادامه دارد .
■ (حضرت مهدى (ع) فروغ تابان ولايت، ص: 34).
...................................
💥﷽ 《 وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ》. (القصص /۵)
● ترجمه: ﻭﻟﻲ ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺑﺮ کسانی (ﺑﻨﻲﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ) ﻛﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻧﻌﻤﺘﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺒﺨﺸﻴﻢ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻟﮕﻮی ﻣﺮﺩم ﻭ ﻭﺍﺭﺙ ﻛﻨﻴﻢ.