28.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اسمش میترا بود...
🔰 ماجرای شهیدهای که با چادرش خفهاش کردند
🔹شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد.
شهیده#میترا_کمایی
#زینب
🌷@shahedan_aref
روایت داستان زندگی افراد به ظاهر کم نام و نشان مانند گشت و گذار در لابلای فرش های دست بافت قدیمی پستوی خانه مادربزرگ است. هر یک که به چشم می آید زیبایی خاصی را نمایان می کند که لحظه ای سکوت و حیرت را به همراه دارد. سکوتی شگفت انگیز. تجربه ای خاص و دلنشین.
کتاب حاضر روایتی است داستانی از زندگی پهلوان شهید مصفی صدرزاده، به روایت همسر ایشان خانم سمیه ابراهیم پور.
مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم، در تاریخ 1 آبان سال 1394 در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
سفارش کتاب 👇
https://b2n.ir/s11926
شهید مدافع حرم🕊🌹
#مصطفی_صدرزاده
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و هفتم ( ادامه قسمت قبل ) هر سال دوم عید
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت نود و هشتم ( وصیت نامه )
عارف و سالک الی الله شهید احمد علی نیری بنا به توصیه بزرگان دین چند سطری را به عنوان وصیت نامه از خود به یادگار گذاشته است.
درباره وصیت ایشان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ایشان با اینکه سه ماه در مناطق مختلف عملیاتی حضور داشتند اما فقط چند ساعت قبل از شهادت مشغول به نگارش وصیتنامه می شوند!
ایشان در مقدمه وصیت خود پس از حمد پروردگار واقرار به شهادتین، با این آیه وصیت خود را آغاز میکند:
الله ولی الذین امنوا یخرجهم من
الظلمات الی النور...والذین کفرو اولیاءهم الطاغوت...یخرجونهم من النور الی الظلمات...اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون
پس از عرض سلام وتهیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیا و ائمه معصومین بالاخص حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء
چند سطری به عنوان سنتی از رسول اکرم که ان شاءالله تعالی تذکری برای ما و برایم باشد مینویسم.ان شاءالله باقیات و صالحاتی برایم باشد.
شکر پروردگار عالمیان که ما را بر انگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد.
و رسولان متعددی بلاخص رسول اکرم و ائمه معصومین را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم ره گشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین.
خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در دنیا و عمل میکنند به وظایف خود،به امید تزکیه نفس و ترفیع درجه ولذت درعبادت و خشوع قلب.!
کسی به آن میرسد که مراقبت های سختی بر اعمال و گفتار خود داشته باشد.
قرآن،قرآن را فراموش نکنید.بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است.اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید.
رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کنید.
ان شاءالله خداوند عزوجل جزای خیر به شما عنایت فرماید!والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین
احمد علی نیری 64/11/26
پ.ن
تاریخ شهادت ایشان 64/11/27 است یعنی وصیتنامه روز قبل از شهادت نوشته شده و این یعنی که ایشان از شهادت خود باخبر بودند.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
34.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت پایانی مصاحبه با خواهر بزرگوار شهید
نشد به ملاقات حاج قاسم بریم😔
قرار بود حاجی به اردوگاه بیان و ما به ملاقاتش بریم چند روز مانده بود
به قرار ملاقات که خبر شهادت ش را از تلوزیون شنیدیم.....💔🥀
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حیدر_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌷شهید خدابخش نظری🌷
استان گیلان، شهرستان رودبار، علی آباد
تاریخ تولد : 1340
تاریخ شهادت: 1361/2/28
در خرمشهر، عملیات بیت المقدس
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#خدابخش_نظری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌷شهید خدابخش نظری🌷 استان گیلان، شهرستان رودبار، علی آباد تاریخ تولد : 1340 تاریخ شهادت: 1361/2/28
#وصیت_نامه_شهید_خدابخش_نظری💫
"به نام خداوند بخشنده ی مهربان"
🌷آنها که در راه خدا کشته میشوند نپندارید که مردگانند ، بلکه زندگانی هستند که از خدا روزی میگیرند و من یکی از آن شهیدانی هستم که در راه خدا کشته شدم و من یکی از یاران امام حسین (ع) هستم که در کربلای ایران شهید شدم .
🌷منهم سرباز شهید خدابخش نظری ، شکر به آن خداوند بزرگ که به من جان داد تا در راه اسلام فدا کنم و به من خون داد که در کربلای ایران بریزم.
🌷به گفته ی امام علی (ع) :اگر تمام دنیا به من پشت کند من به دشمن پشت نخواهم کرد و به گفته ی رهبر امام :شهید شدن در راه اسلام یک افتخار است و هرکس نمیتواند در راه خدا شهید شود .
🌷سخنی هم برای پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم دارم ، شما را به خدا برای من گریه نکنید چون راهی که رفتم خودم انتخاب کردم و راه خوبی است .
🌷اما مادر نازنینم امشب لباسهایم را دسته دسته کن و پاره ها را وصله کن و در ساک پاره ام بگذار ، مادرم سفری دراز در پیش دارم •••
ترسم امشب خواب بر من چیره گردد پس مادر نازنینم مواظب باش زیرا فرزندت مسافر است .
مادر نازنینم از تو میخواهم که دلتنگ نشوی .
🌷مرگ در راه وطن حجله ی دامادی ماست
مادرم حجله به آذین ببندو دامادم کن
آن جامه که نشود غرق خون در راه وطن
بهتر آن جامه که تنگ تن و کمتر از کفن است
سخت سوزد به جهان آنکه تورا گریان کرد
دانه های اشک تو سوزاند سراپای مرا مادر
🌷در پایان از برادرانم و دوستانم میخواهم که راه مرا ادامه دهند .
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#خدابخش_نظری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🔰باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء،سرلشگر خلبان حسین لشگری،اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ👇
🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند:
این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت:
برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم
🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی میدانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود...
اومیگفت:
از ۱۸ سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!
🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود.
سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) درحسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
چقدر در معرفی قهرمانان واقعی ما به نسل جوان کوتاهی شده است و ارزش ها نادیده گرفته شده
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
سرلشگرخلبان شهید🕊🌹
#حسین_لشگری
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🌹🍃 #چله_شهدایی بیست و ششمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#علی_آقاعبداللهی🕊🌹 ❤️ اَلسَّلامُ ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با شهدا
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀 💥 قسمت هشتاد و چهارم( بخش اول): روزهاي آخر 👥 راویان: علي صادقي ،علي مقدم
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتاد و چهارم : روزهاي آخر ( بخش دوم)
👥 راویان : علي صادقي، علي مقدم
ابراهيم محاسنش را كوتاه كرده. اما با اين حال، نورانيت چهرهاش مثل قبل
است. آرزوي شهادت كه آرزوي همه بچه ها بود، براي ابراهيم حالت ديگري
داشت. در تاريكي شب با هم قدم ميزديم. پرسيدم: آرزوي شما شهادته، درسته؟!
خنديد. بعد از چند لحظه سكوت گفت: شهادت ذرهاي از آرزوي من است،
من ميخواهم چيزي از من نماند. مثل ارباب بيكفن حســين علیهالسلام قطعه قطعه
شوم. اصلا دوست ندارم جنازهام برگردد. دلم ميخواهد گمنام بمانم.
دليل اين حرفش را قبلا شنيده بودم. ميگفت: چون مادر سادات قبر ندارد،
نميخواهم مزار داشته باشم.
بعد رفتيم زورخانه، همه بچهها را براي ناهار فردا دعوت كرد.
فردا ظهر رفتيم منزلشــان. قبل از ناهار نماز جماعت برگزار شد. ابراهيم را
فرســتاديم جلو، در نماز حالت عجيبي داشت. انگار كه در اين دنيا نبود! تمام
وجودش در ملكوت سير ميكرد!
بعد از نماز با صداي زيبا دعاي فرج را زمزمه كرد. يكي از رفقا برگشت به
من گفت: ابراهيم خيلي عجيب شده، تا حالا نديده بودم اينطور در نماز اشك
بريزه!در هيئت، توســل ابراهيــم به حضرت صديقــه طاهره سلاماللهعلیها بــود. در ادامه ميگفت: به ياد همه شــهداي گمنام كه مثل مادر سادات قبر و نشاني ندارند،
هميشه در هيئت از جبههها و رزمندهها ياد ميكرد.اواسط بهمن بود. ساعت نه شب، يكي توكوچه داد زد: حاج علي خونهای!؟
آمدم لب پنجره. ابراهيم و علي نصراللهی با موتور داخل كوچه بودند، خوشحال
شدم و آمدم دم در.
ابراهيم و بعد هم علي را بغل كردم و بوسيدم. داخل خانه آمديم.
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
🌷 خاطرات همت:
🌿 کار به توهین و بد و بیراه گفتن کشیده بود.
حاجی خونسرد بود و بحث میکرد. نمیتوانستم تحمل کنم. نیمخیز شدم که ورامینی دستم را کشید و مجبوراً نشستم.
در چادر بودیم و حاجی در فکر.
فکر کردم الآن است که دستور اخراج آنها را از لشگر بدهد. از چادر رفت بیرون. دو رکعت نماز خواند. آمد وکارهای لشگر را پیش کشید.
انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود
🌷@shahedan_aref
🕊محمد بروجردی در ۱۳۳۳ خورشیدی در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد دیده به جهان گشود در ۶ سالگی پدر خود را از دست داد و از آن پس مادر وی عهدهدار مسوولیت خطیر تربیت فرزندان شد؛ در آغاز هفتسالگی با ورود به مدرسه بهمنظور تأمین معاش خانواده، تحصیل در کلاسهای شبانه را برگزید تا در کنار فراگیری علوم بتواند تکیهگاهی برای خانوادهاش باشد، بعد از مدتی بروجردی همراه خانواده اش به تهران آمدند و در یک کارگاه تشک دوزی مدتی کار کرد. در ۱۷ سالگی به خدمت سربازی فراخوانده شد، اما چون مخالف خدمت در نظام ستمشاهی بود، از خدمت سربازی گریخت و برای دیدار امام (ره) راهی عراق شد. در مرز عراق دستگیر و به مدت ۶ ماه در زندانها و شکنجهگاههای رژیم به سر برد، پس از آن بود که دوباره جهت خدمت سربازی به تهران آورده شد.
🕊بروجردی بعد از پیروزی انقلاب برای مقابله و سرکوب ضدانقلاب بنا به دستور امام (ره) عازم پاوه شد. حضور آن شهید در کردستان؛ که تا آخرین لحظات حیاتش ادامه داشت، منشا خیرات و برکات زیادی شد، وی یه طور مستقیم فرماندهی عملیات بسیار سخت و صعبالعبور مسیر پیرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در کنار رزمندگان اسلام، بر ضدانقلابیون پیروز شد.
شهید #محمد_بروجردی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
🕊محمد بروجردی در ۱۳۳۳ خورشیدی در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد دیده به جهان گشود در ۶ سال
🕊سرانجام این سردار والا مقام در خرداد ۱۳۶۲خورشیدی به همراه چند تَن دیگر از فرماندهان، به دلیل برخورد خودرو حامل آنها با مین به درجه رفیع شهادت نایل آمد به گفته یکی از همراهان وی درست چند ساعت قبل از شهادت در پاسخ به پرسش یکی از همسفرانش گفت: «این دنیا ارزشی ندارد ما باید همه چیزمان را در راه خدمت به مکتبمان بدهیم، همانطور که امام حسین(ع) و اصحاب ایشان با تمام سختیها مبارزه کردند، ما هم مکلف به صبر و مبارزهایم»
شهید#محمد_بروجردی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹🍃 #چله_شهدایی
بیست وهفتمین روز از چله زیارت عاشورا به نیت شهید#محمد_بروجردی🕊🌹
❤️ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ❤️
❤️ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❤️
برای همه گرفتارا دعا کنید🙏
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️به شایعات توجه نکنید! این بود شهید لاجوردی
🗓 ۱ شهریورماه، سالروز ترور مجاهد انقلابی و مرد پولادین "سيد اسداللّه لاجوردی" توسط منافقين در سال ۱۳۷۷
🌷@shahedan_aref
محمدامین کمال کیهان فرد
تاریخ تولد: 1342/01/01
محل تولد :شیراز
تاریخ شهادت : 1362/05/02
عملیات والفجر 2حاج عمران.
ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ #ﺷﻬیدﺻﻴﺎﺩﺷﻴﺮاﺯی ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ
از شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۲ بر می گشتیم. ...
هلیکوپتر که روی زمین نشست.
شهیدصیاد شیرازی پیاده شد. پشت سرش هم کمال....
کمال در بین فرماندهان عالی رتبه ای که حاضر بودند روی دو زانو نشست و شروع کرد به یک چوب موقعیت محوری که باید عمل می شد را به دقت تشریح کرد....
کلامش که تمام شد. صیاد روی دوش او زد و گفت: باید درجه های من را بزنن رو دوش این کیهان فرد!
ادامه داد: چنین نیرویی را باید تو هفت سنگر پنهون کرد تا دست دشمن بهش نرسه!
قبل از رفتن به عملیات خواب دیده بود از هلیکوپتر سقوط می کند....
توی هلیکوپتر بود که شهید شد.🕊🌷
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#محمدامین_کمال_کیهان_فرد🕊🌹
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت نود و هشتم ( وصیت نامه ) عارف و سالک الی الل
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت نود و نهم ( یادی از برادر شهید حمید رضا نیری )
جوانی بود با سواد. تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه تربیت معلم تهران داشت. بسیار مذهبی بود.
یعنی کسی که در مسجد امین الدوله و در محضر آیت الله حق شناس بزرگ شود یقینا انسان کاملی شد.
خوش تیپ و ورزشکار بود. در تیم جوانان تاج «استقلال» فوتبال بازی می کرد. خلاصه همه چیز را باهم داشت.
حمید رضا در دوران انقلاب یکی از محورهای برنامههای انقلابی و فرهنگی مسجد بود. در همه تجمعات و برنامههای انقلابی حضور داشت.
دیپلم ریاضی داشت و دانشجوی رشته ریاضی بود. با پیروزی انقلاب اولین گروههای دانشجویی را برای مقابله با ضد انقلاب تشکیل داد.
دانشگاه تربیت معلم در خیابان مفتح مرکز فعالیتهای او و دوستانش بود.
او در دوران جوانی در جلسات بسیاری از علما نظیر علامه نوری و دیگر بزرگان تهران حضور مییافت.
او اسلام را درست شناخته بود. برای همین کسی نمیتوانست در اعتقاداتش خللی وارد کند.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری🕊🌹
🌷@shahedan_aref
قهربودیم درحال نمازخوندن بود.
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن
ولی من بازباهاش قهربودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام،نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
بازهم بهش نگاه نکردم
اینبارپرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
#عاشقم_گر_نیستی_لطفی_بکن_نفرت_بورز
#بی_تفاوت_بودنت_هرلحظه_آبم_میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
#لبت_نه_گوید_و_پیداست_میگوید_دلت_آری....
#که_اینسان_دشمنی_یعنی_که_خیلی_دوستم_داری
زدم زیرخنده، و روبروش نشستم
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم.. خداروشکرکه هستی ..
(روایت عاشقانه از همسر شهید عباس بابایی)
شهید#عباس_بابایی🕊🌹
🌷@shahedan_aref
🌹غواص و طلبه شهید علی سیفی
🍃تاریخ ولادت: ۱۳۴۴
🌹محل تولد : مراغه
🍃تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۰
🌹محل شهادت: اروند رود عملیات والفجر۸
مادرش تعریف میکرد که من همیشه با وضو به علی شیر می دادم و در عالم رؤیا به من گفتند این سرباز ماست و از آن به خوبی مواظبت کن. از همان نوجوانی تحت جذبه ی امام زمان (عج) قرار گیرد و در دفعات مختلف به ملاقات امام زمان (عج) نائل میشود، این ملاقاتها به حدی زیاد بوده که گاهی ایشان واسطه ارسال پیامهایی به آیت الله شهید اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه نیز بوده است. همین ارتباط ها بوده که نوعی اطلاع از امور مخفی برایش ایجاد می شده است ،به حدی که بارها قبل از عملیات اسامی رزمنده های شهید ، مجروح و سالم را بیان می کرده است. 🌷
قسمتی از وصیتنامه👇
الهی از تو تشکر میکنم که لذت لقایت را به من چشاندی و از لذت شهادت آگاهم ساختی ، و توفیقم دادی تا به عشق تو بسوزم ، آنچنان که شعله هایش تنم را که زندان روحم شده بسوزاند و به خاکستر تبدیل نماید و روحم به سویت پرواز کند ، الهی از تو سپاسگزارم که مرا با حسین (ع) آشنا کردی و عشق او را در قلبم جای دادی و چشمهایم را برایش گریاندی و مدال افتخار سینه زدن برای او را در سینه ام قرار دادی.
شهید غواص حجت الاسلام والمسلمین🕊🌹
#علی_سیفی
🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتاد و چهارم : روزهاي آخر ( بخش دوم) 👥 راویان : علي صادقي، علي مقدم
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀
💥 قسمت هشتاد و چهارم: روزهاي آخر ( بخش سوم)
👥 راویان: علي صادقي، علي مقدم
هوا خيلي ســرد بود. من تنها بودم. گفتم: شــام خورديد؟ ابراهيم گفت: نه،
زحمت نكش.
گفتم: تعارف نكن، تخم مرغ درســت ميكنم. بعد هم شــام مختصري را
آماده كردم.
گفتم: امشب بچههام نيستند، اگر كاري نداريد همين جا بمانيد، كرسي هم به راهه.
ابراهيم هم قبول كرد. بعد با خنده گفتم: داش ابرام توي اين سرما با شلوار
كردي راه ميري!؟سردت نميشه!؟
او هم خنديد وگفت: نه، آخه چهار تا شلوار پام كردم!
بعد سه تا از شلوارها را درآورد و رفت زيركرسي! من هم با علي شروع به
صحبت كردم.
نفهميــدم ابراهيم خوابش برد يا نه، اما يكدفعه از چا پريد و به صورتم نگاه
كرد و بي مقدمه گفت: حاج علي، جان من راست بگو! تو چهره من شهادت
ميبيني؟!
توقع اين ســؤال را نداشتم. چند لحظه اي به صورت ابراهيم نگاه كردم و با
آرامش گفتم: بعضي از بچهها موقع شــهادت حالــت عجيبي دارند، اما ابرام
جون، تو هميشه اين حالت رو داري!
ســكوت فضاي اتاق را گرفت. ابراهيم بلند شد و به علي گفت: پاشو، بايد سريع حركت كنيم. باتعجب گفتم: آقا ابرام كجا!؟
گفت: بايد سريع بريم مسجد. بعد شلوارهايش را پوشيد و با علی راه افتادند.
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
🌷@shahedan_aref
«بسمه تعالى»
((و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون))
🌹🍃به نام الله ياور مستضعفان و به نام الله كوبنده مستكبران سخن خودم را آغاز ميكنم. من از تمام ملت ايران مخصوصا مردم شهر خون و قيام مىخواهم كه بر اساس آيه (و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا) وحدت خود را حفظ نمايند خون شهيدان بر اساس تفرقه شماها پايمال مىشود به سخنان امام و رهنمودهاى ايشان گوش فرا دهيد كه از دهان اين پير بزرگوارمان در مىبارد و ديگر اينكه از ياوران امام پشتيبانى كنيد همينطور كه مىبينيم تمام شهيدان پيامشان همين بود و هست هرگز اجازه نفوذ منافقين به صف متحد و متشكل خود را ندهيد زيرا اين منافقين براى رسيدن به خواستههاى خودشان دست به هر كار پستى مىزنند.
🌹🍃 و از مادر و پدرم و تمام آشنايان مىخواهم كه اگر شهادت نصيب من شد هيچ گريه نكنيد زيرا شهادت مرگى دلپذير است كه در اعماق روح انسان اثر میكند و انسان را از خود بيخود ميكند و انسان سر مست و شاداب بسوى شهادت پيش مىرود و تا آنجا پيش مىرود كه شهيد مىشود و شهيد هميشه زنده و جاويد است و ديگر اينكه از مادر و پدر و برادران و خواهرانم و آشنايان هر كس از من بدى ديده است به خوبى خودشان ببخشند پيروز باد مكتب انسانساز اسلام. برقرار باد پرچم جمهورى اسلامى به رهبرى امام خمينى.
نابود باد امپرياليسم ، صهيونيسم ، كمونيسم ، منافقين ضد خلقى .
والسلام مهدى سليمى در تاريخ 2/2/61
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
شهید#مهدی_سلیمی🕊🌹
🌷@shahedan_aref