eitaa logo
هر روز با شهدا
66.4هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹وصیت نامه سردار شهید کاوه نبیری 🕊به خواهرانم حجاب را به برادرانم پیروی از فرامین حضرت امام خمینی(ره) را سفارش می‌کنم و از شما می‌خواهم با اعمال‌تان پاسدار خون شهیدان باشید. شهید🕊🌹 🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «تاثیر امام بر فرماندهان» 🔺شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔸فرماندهان شهید ما، حقیقتا مثل یک مدار مغناطیسی بودند. 🔸چند ویژگی در فرماندهان شهید ما وجود داشت که این ویژگی ها باعث این تحول شد یا در این تحول نقش داشت. 🔸البته این فرماندهی از امام آغاز می شود و بعد به همان صورت در سطح جبهه تکثیر پیدا می کند. 🔸وجود امام، شخصیت امام، معنویت امام، شجاعت امام، شهادت طلبی امام، روح دینی و مذهبی امام، به نوعی در تک تک آحاد رزمندگان دفاع مقدس تکثیر یافته بود. 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
فصل دوم : آن دو چشم آبی! قسمت چهارم برادرم محمدحسین مخالف ازدواج من بود. از همان روز بله‌برون که رج
فصل دوم : آن دو چشم آبی! قسمت پنجم با همان لباس عروس نشستم گوشه‌ی اتاق و مثل مادرْ مُرده‌ها گریه کردم. ناله می‌زدم و می‌گفتم: «چرا ما رو از هم جدا کردید!؟» مثل مته روی اعصاب رجب بیچاره رفته بودم. با دهان باز و متعجب به تماشای دیوانه‌بازی‌های من نشست! نمی‌دانست چطور آرامم کند. یک لیوان آب برایم آورد. خواست دستم را بگیرد و آرامم کند، دستش را پس زدم. صورتم را از او برگرداندم. حیران مانده بود چطور آرامم کند. بلند شد کمربندش را درآورد و تا جان در بدن داشتم کتکم زد! تور لباس عروس را مچاله کردم و گذاشتم میان دندان‌هایم و با تمام توان فشار می‌دادم که صدایم را کسی نشنود! آن‌قدر کتک خوردم که هر دو از حال رفتیم و گوشه‌ای افتادیم. شب اول زندگی مشترکم را با کبودی کمربند به صبح رساندم. تا شش ماه به رجب بی‌محلی می‌کردم. صبح تا شب بهانه‌ی مادرم را می‌گرفتم و گریه می‌کردم. مریض شدم، از پا افتادم. دختر دایی هر روز دلداری‌ام می‌داد، از خوبی‌های رجب و چشمان آبی‌اش برایم می‌گفت. نمی‌دانستم با چه زبانی حالی‌اش کنم من از این چشمان آبی‌ای که تو دوست داری بدم می‌آید! اصلا آماده شوهرداری نبودم. ازدواج مثل یک زلزله‌ی ناگهانی، رؤیاهایم را روی سرم خراب کرد و بین من و مادرم جدایی انداخت. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷@shahedan_aref
📸 ۷ عکس شاخص جنگ از ۷ عکاس مشهور 🔹علی فریدونی، سعید صادقی، بهرام محمدی فر، کاوه گلستان، بهمن جلالی، ساسان مویدی و آلفرد یعقوب‌زاده عکاسانی بودند که در دفاع مقدس عکس‌های ماندگاری را با دوربین خود ثبت کردند؛ در این گزارش از هر عکاس یک عکس شاخص انتخاب شده است. 🌷@shahedan_aref