به تازگی کتابی به نام «روایت انحراف» توسط پژوهشگران «اندیشکده ولاء» و درباره عقاید و افکار حلقه موسوم به «حلقه انحرافی» تألیف شده است. در این کتاب که به زودی به زیور طبع آراسته و روانه بازار نشر خواهد «خبری-تحلیلی مشرق» به مرور گزیدهای از این کتاب را برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی با جریان انحراف منتشر خواهد کرد.
آنچه پیشرو دارید بخش چهارم گزیدهای است که پیش از این سه بخش از آن منتشر شده است. در سه بخش گذشته جایگاه انسان و اومانیسم در آموزهحلقه انحراف، میدا و منشأ اومانیسم و جایگاه انسانگرایی و نسبت انسان و خدا در آموزههای کابالا مرور گردید. در این بخش نسبت خدا و انسان در آموزههای حلقه انحراف بررسی بیشتر خواهد
روایت انحراف؛ نگاهی نو به افکار و عقاید حلقه بهار
چرا میتوانیم مشایی را مروج «اومانیسم» بدانیم
اسفندیار رحیممشایی، از منطقی میگوید که آینده را تصاحب خواهد کرد. منطقی که از دید او از ترکیب سه عنصر خدا، انسان و جهان، آینده را خواهد ساخت:
«هر منطقی که بتواند در آیندهای نزدیک، ادبیاتی داشته باشد که سه عنصر انسان، خدا و جهان را بر اساس مناسبات صحیح، ترکیب کند، آینده از آن اوست.»
در تفکر مشایی، انسان نه تنها در مرکز عالم قرار داشته و در جای خدا نشسته است، بلکه شایسته تعظیم بوده و تعظیم خدا در تعظیم انسان مصداق پیدا میکند. وی در این باره سخنان متعدد زیادی گفته است:
«اگر کسی دنبال تعظیم خدا است، باید دنبال تعظیم انسان باشد.»
«تعظیم پرچم، تعظیم نعمتهای الهی و تعظیم انسان است که در واقع، برای خدا تعظیم کردهایم.»
«انسان، محور عالم است و انسان است که فضیلتها را میشناسد و اگر میخواهیم خداوند را تجلیل کنیم باید انسان را تجلیل کنیم.
حلقه انحراف معتقد است که اساساً این انسان است که به هستی معنا میدهد و هستی، طفیلی وجود انسان است و بدون انسان، هیچ معنا و مفهومی ندارد. در نظر این حلقه، انسان همه عالم است و آفرینش بدون انسان معنایی ندارد؛ حتی خدا هم برای شناخته شدن خود محتاج انسان بوده و میبایست انسان را میآفرید. محمود احمدینژاد در اینباره میگوید:
«انسان بالاترین موجود عالم هستی و بالاترین مخلوقی است که همه عالم برای او خلق شده و اگر انسان را از مجموعه عالم خلقت کنار بگذاریم، دیگر همه عالم، بی معنا و عبث خواهد بود.»
«اگر انسان نباشد راهی برای شناخت خدا در عالم وجود ندارد.»
«خداوند انسان را آفرید تا به واسطه خلق او به همه ملائک و موجودات عالم فخر کند. اگر انسان نبود جایی برای تجلی صفات خدا و شناخت خدا وجود نداشت.»
«انسان همه عالم است و اگر انسان نبود هیچ ظرفی برای بروز عدالت و زیباییها وجود نداشت، جایی نبود که خدا در آن معرفی شود. پس همه عالم عبارت از انسان، شناخت خدا و در گرو آن شناخت انسانیت است. به طوری که همه مصلحان عمر، توان و جان خود را بر سر صیانت از انسان و انسانیت گذاشتند.»
اسفندیار رحیممشایی نیز در اینباره میگوید:
«اگر کسی قدر آسمان را بشناسد باید قدر انسان را بشناسد، اگر قدر انسان شناخته نشود، قدر خداوند شناخته نخواهد شد. اگر میخواهید خدا را معرفی کنید، انسان را معرفی کنید. چرا که راه دیگری برای معرفی خدا وجود ندارد.»
اکبر جباری، چهره تئوریک ولی حاشیهای این حلقه نیز معتقد است که انسان، یگانه سوژه هستی است که به همه عالم، معنا میبخشد:
«انسان به عنوان یگانه سوژهٔ هستی، به همهٔ عالم، هستی میبخشد؛ تمام ماسوای او ابژهای خواهند بود که معنای خودشان را از این یگانه سوژه میگیرند.»
با این نگاه انحرافی در ساحت وجود و هستی، تنها سوژه هستی (فاعل شناسا) در هستی، انسان است و تمام آنچه خارج از انسان قرار دارد، ابژههایی هستند که معنای خود را از انسان میگیرند. این سخن به وضوح یادآور بحث «خدا؛ موجودی ساخته ذهن انسان» در نزد حلقه انحراف است که پیشتر به آن اشاره گردید. آنجا که مشایی گفته بود به عدد انسانها خدا وجود دارد و جباری با تأسی از فیلسوف ملحدی چون «فویرباخ»، خدا را مفهومی تلقی کرده بود که ذهن انسان، آن را ساخته است. به عبارت دقیقتر از نگاه این حلقه انحرافی، انسان که یگانه سوژه هستی است و به همه عالم معنا میبخشد، به خدا نیز معنا بخشیده و خدا محصول ذهن و تخیل انسانهاست!
این در حالی است که انسان، خود مخلوق است و این خالق است که به همه عالم معنا میدهد. نظام خلقت، نظامی است احسن و حکیمانه که براساس لطف و رحمانیت الهی خلق شده است. هستی، ویژگیها، اساس حرکت و بود و نبودِ نظام خلقت از «الله» است، نه از انسان یا هر مخلوقِ دیگری.
آموزههای اومانیستی حلقه انحراف در این انگاره که «انسان یگانه سوژه هستی بوده و به ماسوای خود معنا میبخشد.» متوقف نمانده و به گزارههای عجیبتری چون «همه چیز از انسان است و خارج از انسان، چیزی وجود ندارد» میرسد. در این باره احمدینژاد میگوید:
«به نظرم همواره
میتواند بلاواسطه از حضرت حق، فیض، علوم و معارف و احکام الهی را دریافت کند، که اگر چنین نبود و انسان به صورت عام میتوانست چنین دریافتی داشته باشد اساساً جانشینی خدا بر زمین معنایی نداشت.
همچنین اگر این ادعا مطرح شود که انسان جانشین خداوند شده است تا به کمال برسد، بایستی پرسید چگونه موجودی پر از نقص و خالی از دریافت الهی میتواند جانشین خدا شود تا در ادامه مسیرش به کمال برسد؟ بنابراین جایگاه جانشینی و خلافت الهی و ظهور اسماء الهی جز در انسان کامل که همان امام معصوم علیهالسلام است، نمیتواند باشد.
از این رو نگرش عناصر شاخص حلقه انحراف در عمومیتانگاری از جانشینی خدا برای همه انسانها، از آموزههای مکتب اهل بیت علیهم السلام انحراف داشته و «ولایت خاصه» که یک امر اختصاصی به حضرات معصومین علیهم السلام است را عمومیت بخشیده و همگانی میکند.
باید از انسان شروع کنیم. نقطه شروع خود انسان است. اصلاً همه چیز از انسان است. مربوط به انسان است. خارج از انسان چیزی وجود ندارد.»
وی در جای دیگری میگوید که اگر انسان را حذف کنیم چیزی از عالم مخلوقات باقی نمیماند:
«اگر انسان را از هستی برداریم، چیزی از عالم مخلوقات باقی نمیماند.»
البته این حلقه به این جایگاه برای انسان و این حد از اومانیسم هم اکتفا نکرده و معتقد هستند که نه تنها با حذف انسان، عالم مخلوقات حذف میشود، بلکه با حذف انسان، خدا نیز حذف خواهد شد:
«انسان اهمیتش به همین علم است. اگر علم را برداریم، انسان حذف میشود. انسان را که حذف کنیم، دیگر نیازی به حذف خدا نیست، زیرا خدا دیگر خودش حذف شده است.»
در این نگاه بعد از حذف انسان، نیازی به حذف خدا نیست، بلکه گویا انسان همان خداست که با حذفش به صورت منطقی خدا نیز حذف میشود!
ظهور اسماء
اسفندیار رحیممشایی و محمود احمدینژاد معتقد هستند که به دلیل ظهور اسماء الهی در انسان، انسان تجلی آیینه و ظرفِ معرفی و ظهور خدا و جانشین خدا در عالم شده است. از نظر احمدینژاد و مشایی، ظرفیت انسان، ظرفیت خدا است و انسان برای خدا شدن آفریده شده است. آنان در اینباره به کرات سخن گفتهاند و بر آن تأکید نمودهاند:
«تجلیل انسان یعنی تکریم و تجلیل خداوند. اگر بخواهیم علم خدا را ببینیم باید علم انسان را ببینیم و اگر بخواهیم جمال الهی را زیارت کنیم باید جمال انسان را زیارت کنیم. عظمت خداوند در انسان متجلی شده است.»
«انسان جلوه خداست. تجلی اسماء و صفات اوست. خداوند وقتی انسان را خلق کرد و آن مباحثه معروف با ملائک پیش آمد و فرمان سجده به انسان را داد، این سئوال مطرح شد که مگر به غیر خدا میتوان سجده کرد. آیا جز این بود که انسان جلوهای از خود خداوند بود که او فرمان داد بر آن سجده شود؟»
«انسان جانشین خداست، یعنی باید علمش علم خدا، فهمش فهم خدا، فضلش فضل خدا و ظرفیتش ظرفیت خدا بشود! باید به آسمان برسد و به خدا وصل بشود.»
«انسان جانشین خداست. یعنی همه اسماء الهی میتواند در وجود انسان متجلی شود. خدا عالِم به همه آسمانها و زمین است و انسان هم میتواند.»
محمود احمدینژاد حتی معتقد است که انسان میتواند همه اسماء الهی را به ظهور و تجلی برساند و از این رو به خدا شباهت کامل دارد! و بخش یا تمام اختیارات خدای متعال را نیز دارا است:
«جانشین یعنی اولاً با اصل شباهت دارد و در ثانی دارای بخش یا تمام اختیارات اصل است. یعنی انسان میتواند و باید به جایی برسد که جز بر خالق خود همه اسماء الهی را به ظهور و تجلی برساند.»
«همه این عالم خلق شده است برای انسان و انسان مهمترین موجود این عالم است. شریفترین موجود این عالم است. جایگاهی که خداوند متعال برای انسانها در نظر گرفته است بالاترین و رفیعترین جایگاه است. کنار خدا، جوار خدا، خدایی شدن، جلوهٔ خدا شدن، خدایی زندگی کردن. این همان شأن انسانهاست. همه انسانها میتوانند به مرزهای جایگاه پیامبران و صالحان برسند. همه انسانها (میتوانند)»
از نظر این حلقه با توجه به جایگاه انسان که میتواند خدا شود و بخش یا تمام اختیارات خدا را نیز دارا است، این توانایی و شایستگی را دارد که عالم را مسخّر خود گرداند:
«انسان خلیفةالله است و با اتکا به قدرت خدادادی این توانایی و شایستگی را دارد که علاوه بر نیروها، استعدادهای عالم را مسخّر خود گرداند.»
بسیاری از علمای بزرگ اسلام معتقدند که خداوند متعال، حقیقت اسماء الهی را به حضرت آدم علیهالسلام آموخت نه به انسان به صورت عام. درحالی که مشایی و احمدینژاد مدعی ظهور اسماء الهی در انسانها به صورت عام هستند!
در آیات آفرینش مورد اشاره، شخص حضرت آدم علیه السلام محور است و اشارهای به عموم انسانها نشده است. در واقع آیات، ظهوری در خلقت همه انسانها یا نوع انسان به عنوان خلیفةالله ندارند. از سوی دیگر اگر همه انسانها مظهر اسماء الهی و در جایگاه تعظیم و سجود فرشتگان بودند و توانایی رسیدن به مقام خلافت الهی را داشتند، خداوند متعال در قرآن کریم آیههای بسیاری در سرزنش انسان و حتی غالب انسانها نازل نمیفرمودند. در روایات نیز، احادیث متواتر یا قطعی که اثبات کننده نگرش مشایی باشد، نه تنها وجود ندارد، بلکه از ائمه معصومین علیهم السلام احادیث قطعی در درست است که خلیفه الهی را محدود در انبیا و اهل بیت علیهم السلام میدانند.
همچنین در صورتی که همه انسانها، شرایط رسیدن به جایگاه خلافت الهی و جانشینی خدا بر روی زمین را داشتند، بایستی بر روی زمین در یک زمان واحد همه انسانها (یا تعداد بسیاری زیادی از انسانها) به جایگاه جانشینی برسند، حال آنکه چنین فرضی محال است.
جانشینی انسان در زمین هم، نه به دلیل قصور، غیبت یا نقص خداوند است که ذات حضرت حق، مطلق و عاری از هرگونه نقص است، بلکه به دلیل نقص عمومی انسانهاست. همچنین انسان به صورت عام ن
هدایت شده از سپاه سربازان رهبر ( پاسداران انقلاب اسلامی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 خواب رهبر معظم انقلاب در مورد ظهور امام زمان عج
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🇮🇷پایگاه بسیج فضای مجازی
sapp.ir/basijtv
https://eitaa.com/basijtv
غائله تلاشی است تا بهصورت قدرتمند القا و باورسازی کند که؛
1) ریشه تمام مشکلات کشور، تحریمهای آمریکاست و برای حل تحریم، باید به سمت مذاکره با غرب برویم. (دوگانه «دیپلماسی- میدان»)
2) در حل مسئله تحریم، اهل «میدان» نگذاشتند کارها پیش برود؛ بنابراین در بروز و ظهور مشکلات کشور، ما اصلاحطلبان مقصر نیستیم.
3) ظریف بهعنوان وزیر خارجه ایران در 8 ساله گذشته، «قهرمان»، «مظلوم» و شخصیتی «ملیخواه» بوده است (احتمالاً طراحان این پروژه، با طراحی سکانسهای بعدی مانند اظهارات ظریف در آینده، وارد فاز قهرمانسازی و مظلومنمایی میشوند.)
با توجه به مسائل فوق میتوان گفت که عوامل پنهان پروژه فایل صوتی ظریف درصددند در ایام نزدیک به انتخابات، موضوع «دیپلماسی و سیاست خارجی» را به «مسئله اصلی» در جامعه تبدیل کنند (فارغ از اینکه ظریف نامزد بشود یا نشود؛ تأیید صلاحیت بشود یا نشود)، تلاش محکوم به شکستی که با هشیاری ملت ایران، امید دستاندرکاران پشت پرده این پروژه را به یأس مبدل خواهد ساخت.
پشت پرده یک فایل(نگاه)
مهدی امامقلی
در فضای انتخاباتی این روزها، انتشار مشکوک فایل صوتی ظریف و حرفهای او در نقد عملکرد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حوزه دیپلماسی، واکنشهای گستردهای را به دنبال داشت؛ واکنشهایی که هنوز پابرجاست و گویا به امروز و فردا ختم نمیشود. ازاینرو در این خصوص ذکر چند نکته خالی از لطف نیست؛
اول آنکه، مسئله «دیپلماسی» و «مذاکره با آمریکا» در افکار عمومی و فضای اجتماعی سیاسی کنونی، مانند 8 سال پیش موضوعیت و اهمیت ندارد.
8 سال پیش روحانی توانست با القای ادعای 1) برخورداری از مدیریت و تدبیر و 2) توانایی مقابله با تحریمها (با طرح گزاره «رابطه با کدخدا») که هر دو ناظر به واقعیات عینی و ملموس جامعه بود (در افکار عمومی بهعنوان کلید مشکلات مطرح بود) علیالظاهر برنامهای مدون و منسجم ارائه دهد.
بر همین اساس او توانست با بهرهبرداری از نیاز عمومی و پیوند زدن اقتصاد به دیپلماسی، دوگانه «مذاکره- مقاومت» (جنگ- صلح) را به نفع خود رقم بزند.
روحانی همچنین توانست در مقابل قالیباف با سیاستورزی و بهکار بردن تعابیری مانند «حمله گازانبری»، «پادگانی نبودهام»، «من سرهنگ نیستم»، دوگانه «آزادی- محدودیت» را هم به نفع خود مدیریت کند.
روحانی هرقدر در دوگانهسازیهای کاذب توفیق داشت، در عملی ساختن وعدهها ناکام بود. اینکه دولتی در عملی ساختن برنامه و وعدههای خود ناکام باشد چیز عجیب و غیرقابل انتظاری نیست. چاره کار در چنین موقعیتی کمی صداقت برای پذیرش ناکامی و اندکی شجاعت برای عذرخواهی از مردم است. مسئله از جایی حساس و خاص میشود که آن برنامه و وعدهها با ماهیت و سرنوشت یک جریان سیاسی پیوند خورده باشد. اگر دولت تدبیر و امید اعتراف کند که اشتباه میکرده و ایده بستن با کدخدا غلط بوده، کمترین تبعات آن خداحافظی همیشگی با دنیای سیاست خواهد بود. پس باید حرکت جدیدی ترتیب داد.
در ماجرای فایل صوتی ظریف، چند نکته مهم نهفته است؛
اول) ضریب دادن به دوگانه «دیپلماسی- میدان» («مذاکره- مقاومت»/ «جنگ- صلح») با بالابردن ارزش خبری Fame (شهرت) و Conflict (برخورد) که یک سر آن «وزیر خارجه ایران» و یک سر آن «سردار شهید حاج قاسم سلیمانی» است.
دوم) بُعد امنیتی دادن به خبر- انتشار فایل صوتی مزبور از منابع خبری اپوزیسیون و معاند، برجستهسازی «اطلاعات محرمانه و طبقهبندیشده»، «ضبط برای تاریخ شفاهی»، برجستهسازی حسامالدین آشنا بهعنوان یک چهره امنیتی و... ارادهای برای ابهامسازی درباره اهداف و ابعاد این نوع پوشش خبری را به نمایش گذاشته است.
سوم) بهرهگیری از «شوک و بهت» خبری؛ نقد سردار سلیمانی از سوی ظریف (با طرح مسائلی مانند سفر سردار سلیمانی به روسیه، افزایش پروازهای هما به سوریه تحتفشار سردار سلیمانی، دخالت سردار سلیمانی در مذاکرات و توصیههای ایشان مبنی بر اصل بودن میدان، بیخبری وزیر خارجه ایران از اقدامات نظامی ایران، سوءنیت روسیه در برجام و...) تقریباً بیشتر ارزشهای خبری (شهرت، دربرگیری، عجیب و استثنایی، برخورد و تازگی) را در خود جای داده است؛ به عبارتی قدرت خبری به حدی است که افکار عمومی را تا مدتها درگیر خود کند و بازتاب و واکنشهای گسترده را به دنبال داشته باشد. ازاینرو پروژه فایل صوتی ظریف و طرح این ادعاها که فایل مزبور «سرقت شده است»، «تقطیع شده است»، «ظریف توضیح میدهد»، «انتشار فایل برای تخریب ظریف بوده» و... بیشتر به سکانسهای سینمایی میماند تا در ادامه، زنجیره بهت و حیرت را تکمیل کند.
چهارم) انتشار این فایل در فضای انتخاباتی- فایل صوتی مزبور در زمانی منتشر شده که تنها 2 هفته به آغاز رسمی تقویم انتخاباتی کشور مانده است (21 اردیبهشت زمان ثبتنام کاندیداها) و جریانهای سیاسی اصلاحطلب درباره کاندیداتوری ظریف رایزنی و گمانهزنی میکنند. همچنین انتشار این فایل در شرایطی است که اولاً) مذاکرات وین در حال برگزاری است و ثانیاً) رئیسجمهور و سایر دولتمردان در اظهارات و مواضع خود بر وجود موانع، سنگاندازیها و مخالفتها تأکید میکنند.
نکته دیگر آنکه، مدعیان اصلاحات که سرخوردگی عمیقی در بدنه اجتماعیشان به وجود آمده و در انتخابات فرارو برگ برندهای ندارند، روز گذشته (7 اردیبهشت) در رسانههای خود با تیترهایی مانند «ظریفکُشی»، «شگفتی اردیبهشت»، «زلزله ظریف»، «پسلرزههای فایل صوتی»، «میدان تخریب دیپلماسی؛ چرا واقعاً؟»، «داستان ظریف دیپلماسی/ چه کسی افشا کرد؟ چه کسی سود برد؟»، «تقطیع ظریف»، به پوشش خبری ماجرای فایل صوتی، حمایت از ظریف و برجستهسازی دوگانه «میدان- دیپلماسی» پرداختند.
با توجه به نکات فوق؛ میتوان گفت اینکه چه کسی و برای چه چیزی این فایل را منتشر کرده (حسامالدین آشنا و یا هر کس دیگری) یا اینکه «ظریف از این ماجرا باخبر بوده یا بیخبر» یا اینکه «ظریف در انتخابات نامزد میشود یا نمیشود،» خیلی مهم نیست. مهم این است که این
انتخابات (بخش اول)
در انتخابات به چه کسی رأی دهم؟
🔷در مسئله انتخابات آنچه که مهم است انتخاببهترینگزینه از بین کاندیداهای موجود می باشد. به این معنی که لازم است انتخاب ما بر اساس بینشیعقلانی باشد، به گونهای که بتوانیم از آن در برابر عقل سلیم دفاع کنیم. رسیدن به این انتخاب از دو روش دستیافتنی است.
۱- اینکه ما از روی شناختهای شخصی خودمان به نتیجه برسیم؛
۲- به وسیله مشورت گرفتن از متخصص در این زمینه.
🔷در ادامه به بحثی در مورد تشخیص فرد مناسب برای انتخاب اشارهای میکنیم. در مسأله انتخابات آنچه مدنظر است، تشخیص فرد مناسبتر از میان سایر افراد است؛ نکتهای که در مورد انتخابکنندگان مهم می باشد، انجام دو وظیفه بسیار حساس است که اگر آنها را رعایت نکنند، به نظر میآید پاسخی منطقی برای عقل سیلم نداشته و از این روی میتوان گفت که وظیفه دینی خود را در این خصوص انجام ندادهاند:
1⃣انتخاب، برای رضای خدا و مصلحت امت اسلامی باشد و امیال نفسانی، روابط دوستی، گروه گرایی، تعصبات نژادی و محلی و قومی و قبیله ای وجود نداشته باشد. در روایت است: «هر کس از بین مسلمانان عاملی را بر سر کار بیاورد و بداند که در بین مسلمین فردی وجود دارد که او برای این کار سزاوارتر و به کتاب خدا و سنت پیغمبر(ص) آشناتر است، آنکس به خدا و رسول خدا و جمیع امت اسلامی خیانت کرده است».[الغدیر، ج۸، ص۲۹۱]
2⃣وظیفه دوم این است که فردی را که می خواهند انتخاب کنند، کاملاً شناخته باشند و از دیانت، صداقت، توان انجام مسؤولیت و میزان کارآیی او را برای کاری که انتخاب می کند. مطمئن باشند برای رسیدن به این تشخیص، نیاز به شناخت معیارها و ملاکات تشخیص اصلح می باشد و نمی توان به شرایطی که در قانون ذکر شده، اکتفا نمود؛ چراکه این شرایط حداقل شرایط بوده و اغلب افراد مورد انتخاب نیز دارای آن هستند؛ مهم در انتخاب ما توجه به بهترین گزینه است. دستیابی به این مهم در پرتو همان دو نکته ذکر شده در ابتدای این بحث است.
منبع: وبسایت پرسمان
@tabyinchannel
🟢 توجه فوقالعاده قرآن به مسئله منافقان
🔹مسئلهای که فوقالعاده توجه انسان را به خود جلب میکند این است که در قرآن بیش از هر کتاب دیگری روی احتیاط و حذر از منافقین تکیه شده است. شما در هر کتاب مذهبی دیگری میبینید که صحبت از مؤمن و کافر است، ولی قرآن در مقابل مؤمن، دو گروه را قرار میدهد: کافر و منافق.
🔹مؤمن یعنی یک انسان با ایمانِ یکچهره که چهره درونش ایمان و چهره برونش هم ایمان است. کافر یعنی یک انسان بیایمان یکچهره که چهره درونش بیایمانی و چهره برونش هم بیایمانی است.
🔹ولی منافق یک بیایمان دو چهره است که چهره درونش بیایمانی و چهره برونش ایمان است. این اگر مسئلهای بود که اختصاص به همان گروه منافقین مدینه میداشت این همه آیه در مورد منافقین نازل نمیشد. این قضیه به صدر اسلام هم اختصاص نداشته و برای ذیل اسلام و بلکه برای دنیا همیشه بوده است.
📗 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷، ص۱۳۲
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا،
eitaa.com/motahari_ir
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در یک نشست بین المللی در ونزوئلا مجری نام سردار سلیمانی را می بر د واکنش ها را ببنید
✅ بصیرت
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
پایگاه بصیرت
حسینعلی حاجیدلیگانی نماینده شاهینشهر در مجلس در گفتوگو با تسنیم، از شکایت تعدادی از نمایندگان از حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه درباره فایل منتشرشده از وزیر امور خارجه به قوه قضائیه خبر داد.
وی با بیان اینکه این شکایت در قالب ماده 234 آییننامه داخلی مجلس انجام شده است، ادامه داد: در صورت تصویب این طرح در صحن علنی پارلمان برای بررسی بیشتر به قوه قضائیه ارجاع میشود.
به گزارش تسنیم متن این شکایت بهشرح زیر است:
کاربرگ اجرای ماده 234
هیئت رئیسه محترم
خواهشمند است درخواست اجرای ماده 234 آییننامه مجلس شورای اسلامی، اینجانبان / این کمیسیون از جناب آقای حسن روحانی رئیس جمهور محترم و محمد جواد ظریف و آقای حسامالدین آشنا و دیگر مسئولین مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در خصوص رسیدگی به موارد اعلامی ذیل را به کمیسیون تخصصی ذیربط ارجاع فرمایید.
موارد اعلامی نقض اصل 134 قانون اساسی و مواد 501 و 506 و 698 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 و عدم رعایت شئونات
اخیراً فایل صوتی طبقهبندیشده از وزیر امور خارجه دولت دوازدهم جناب آقای محمدجواد ظریف درخصوص اطلاعات طبقهبندیشده نظام جمهوری اسلامی ایران منتشر گردیده است که بعضاً بخشی از اظهارات جناب آقای محمد جواد ظریف خلاف واقع است. با توجه به اینکه این فایل صوتی جزء اسناد طبقهبندیشده محسوب میشده ولی این سند برای اولین بار توسط شبکههای رسانهای معاند خارج از کشور شبکه تلویزیونی اینترنشنال عربستان سعودی منتشر شده است این انتشار توسط یک رسانه ضدنظام نشان از عمق نفوذ دشمن در مراکز حساس دولت دارد.
مصاحبه ظریف بخشی از برنامهای بهنام «آن سوی دولت» و با موضوع گزارش و روایت خدمات، اقدامات، چالشها و دستاوردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم است که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، انجام شده و علاوه بر ظریف مصاحبههایی با وزیران و معاونان رییس جمهور در چارچوب تاریخ شفاهی هشتساله دولتهای یازدهم و دوازدهم انجام گرفته است.
فایل صوتی گفتوگوی آقای لیلاز و آقای محمدجواد ظریف در چارچوب پروژه تاریخ شفاهی دولتهای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است و آقای ظریف و مصاحبهکننده بارها تکرار کردهاند که این صحبتها برای ثبت در تاریخ است و قاعدتاً باید در اسناد بایگانیشده نگهداری شود اما یقیناً انتشار این مطالب قانونی نیست و جهت شناسایی عوامل ارتکاب جرم و نحوه وقوع آن و نیز تعیین سطح طبقهبندی اطلاعات افشاشده، ضمن استعلام از دستگاههای مسئول، دستورات لازم به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، صادر شده است.
این انتشار اطلاعات، قراردادن اطلاعات طبقهبندیشده کشور در اختیار افراد فاقد صلاحیت است که حسب مورد طبق ماده 501 قانون مجازات اسلامی و قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سرّی، مباشران و معاونان این اعمال باید تحت تعقیب کیفری قرار گیرند و اعمال ایشان جرم محسوب میشود. برخی نیز مدعی هستند که فایل صوتی ممکن است ربوده شده باشد ولی با توجه به اینکه میزان دسترسی افراد به این فایل بهصورت طبقهبندیشده بوده است این احتمال بعید است و در صورت ربوده شدن فایل نیز سهلانگاری مأموران دولتی در نگهداری از اسناد سرّی و محرمانه محسوب شده و براساس ماده 506 قانون مجازات اسلامی جرم است و مجازات باید شوند.
آقای حسامالدین آشنا بهعنوان رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری که مصاحبه با ظریف و دیگر وزرای دولت با مسئولیت ایشان انجام شده باید پاسخگوی افشای این اطلاعات باشد و بداند که این حوادث تهدیدکننده امنیت ملی کشور است و وی باید پاسخ دهد که این تهدید از کجا نشئت میگیرد. این مسئله بیانگر نفوذ دشمن و جاسوسان در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهور است و بهدلیل این حفره امنیتی است که برخی دولتیها با تهیه و مصاحبههای این مرکز با مسئولین دولتی مخالف بوده و هستند. آقای آشنا مسئولیت تهیه و ضبط این برنامه را برعهده داشت و باید پاسخگوی این اتفاق مهم باشد.
فایل صوتی منتشرشده از آقای محمدجواد ظریف حاوی مطالب خلاف واقع است. در قسمتی از این فایل صوتی آقای ظریف با تقلیل دستاورد دیپلماتیک سردار سلیمانی میگوید: «ما ادعا میکنیم که آقای سلیمانی پوتین را به جنگ کشید، اما پوتین تصمیمش را [از قبل] گرفته بود.»، در حالی ظریف چنین ادعایی را مطرح میکند که منابع جهانی خبری خلاف این مسئله و نقش حاج قاسم در موضوع را بارها گفتهاند، بهعنوان مثال آسوشیتدپرس در مهر 94 گزارش داده بود که سردار سلیمانی توانسته بود مقامات روس را در دیداری سهساعته برای حمایت نظامی از مقاومت و دولت اسد راضی کند. اما برای شنیدن روایت دقیق ماجرا بهتر است صحبتهای سیدحسن نصرالله را که از ابتدای فتنه سوریه اطلاعات دقیقی از ماجرا دارد شنید. دبیرکل حزبالله در خصوص نقش شهید سل
یمانی در اقناع روسیه و پشتیبانی هوایی از نیروهای مقاومت به المیادین گفته بود: روسیه در ابتدای امر مردد بود که وارد جنگ در سوریه شود و حاج قاسم سلیمانی با استدلال و شخصیت کاریزماتیک خود آنهم روی نقشه و توضیحاتی واقعی در جلسهای که با رئیسجمهور روسیه داشت، او را متقاعد کرد که برای مقابله با تروریستها و جلوگیری از سقوط دولت سوریه، به مسئله این کشور ورود کند. در آن جلسه دوساعته، پوتین به حاج قاسم گفت "من قانع شدم."، این چیزی بود که از حاج قاسم شنیدم. حاج قاسم توانست با استدلال و تشریح واقعیت پوتین را قانع کند و توانست روشن کند که نتیجه این ورود چه خواهد بود. الآن همه میدانند که روسیه از دروازه سوریه به دنیا بازگشت. ظریف در صحبتهایی توهینآمیز، همکاری ایران و روسیه را برای تخریب برجام معرفی کرده و حتی میگوید "زمانی که روسها پذیرفتند که به کمک نظامی منطقه بیایند، ایران و سوریه در شرایط سختی حضور نداشتند."، این درحالی است که از زمان همکاری روسیه با مقاومت ایران و نیروهای ارتش سوریه سالها زمان برد تا پایان حاکمیت داعش در این کشور و منطقه اعلام شود.
آقای ظریف در حالی در قسمتی از صحبتهای خود مردم ایران را «قهرمانپرست» معرفی میکند که بهنظر میرسد به حمایت مردمی از حاج قاسم حسادت میورزد.
اینگونه سخنان آقای محمد جواد ظریف که بهنحوی توهین به مردم ایران و قهرمانان ملی است علاوه بر اینکه خلاف شئونات است از مصادیق تشویش اذهان عمومی محسوب شده و نقض ماده 698 قانون مجازات اسلامی محسوب میشود.
براساس اصل یکصد و سی و چهارم (134) قانون اساسی «ریاست هیئت وزیران با رئیس جمهور است که بر کار وزیران نظارت دارد و با اتخاذ تدابیر لازم به هماهنگ ساختن تصمیمهای وزیران و هیئت دولت میپردازد و با همکاری وزیران، برنامه و خطمشی دولت را تعیین و قوانین را اجرا میکند، در موارد اختلاف نظر و یا تداخل در وظایف قانونی دستگاههای دولتی در صورتی که نیاز به تفسیر یا تغییر قانون نداشته باشد، تصمیم هیئت وزیران که بهپیشنهاد رئیس جمهور اتخاذ میشود لازم الاجراست. رئیس جمهور در برابر مجلس مسئول اقدامات هیئت وزیران است»، با توجه به اتفاقات پیشآمده در نهاد ریاستجمهوری، عدم حفاظت و نگهداری از اسناد سرّی و محرمانه و هم عدم رعایت شئونات و نقض قوانین توسط مقامات نهاد ریاستجمهوری، با توجه به اصل مذکور رئیس جمهور به وظیفه قانونی خود عمل نکرده است و نقض اصل 134 قانون اساسی از سوی آقای حسن روحانی آشکار و مسلم است.
با توجه به مطالب فوقالذکر نقض اصل 134 قانون اساسی توسط آقای حسن روحانی رئیس جمهور و نقض مواد 501 و 506 قانون مجازات اسلالی توسط آقای حسامالدین آشنا و کارکنان نهاد ریاستجمهوری و نقض ماده 698 قانون مجازات اسلامی توسط محمد جواد ظریف آشکار است و مطابق ماده 234 قانون آییننامه داخلی تقاضای بررسی نقض قانون و عدم رعایت شئونات توسط ایشان و معرفی آنان به مقامات صالحه قضائی جهت مجازات قانونی را داریم.