دن به ولایت حقّه امامان معصوم «علیهم السلام»، رستگاری اجتماع را تضمین می کند. اکنون این ولایت حقّه در دست فقیهان قرار دارد و همیشه در جریان است تا به دست صاحب اصلی آن؛ یعنی حضرت صاحب الزمان «عج» سپرده شود.
امام خمینی «ره» درباره تداوم خط دوری از دشمنان ولایت می فرماید:
«لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه - لعنة اللّه علیهم - ، با آن که آنان منقرض و به جهنم ره سپار شده اند، فریاد بر سر ستم کاران جهان و زنده نگه داشتن این فریاد، ستم شکن است.»
2. ستم ستیزی
درگیری حق با باطل، و ستم دیده با ستم گر از نخستین روزهای آفرینش آغاز گشته است و تا قیام حضرت مهدی «عج» ادامه دارد. پیشوایان معصوم «علیهم السلام» با چنگ زدن به کلمه راستین حق، می کوشیدند پیام آزادی و آزادگی را در طول تاریخ طنین افکن سازند. امام حسین «علیه السلام» می فرماید:
«ما و بنی امیه بر سر محور «خدا» با هم نزاع کردیم. ما گفتیم: خدا راست گفته است و آنان گفتند: خدا دروغ گفته است.»
اینک پیام حقیقت خواهانه آنان از حلقوم فرزندان ستم ستیز انقلاب اسلامی بر می آید. جوانان این سرزمین، پیام عاشورا را دست مایه حرکت خویش در مبارزه با طاغوت داخلی و رویارویی با ستم پیشگان خارجی قرار داده اند. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:
«ملت عزیز ما در ایام محرم و صفر باید روح حماسه، روح عاشورایی، روح نترسیدن از دشمن، روح توکّل به خدا و روح مجاهدت فداکارانه در راه خدا را در خود تقویت بکنند؛ از حسین «علیه السلام» مدد بگیرند. مجالس عاشورا برای این است که ملت های ما را به حسین بن علی «علیه السلام» و اهداف آن بزرگوار نزدیک تر و آشناتر بکنند. در این ایام، ما باید راه آن ها را فرا بگیریم. یک عده ای کج فهم نگویند که امام حسین «علیه السلام» شکست خورد؛ یک عده ای کج فهم نگویند که راه امام حسین «علیه السلام» این است که همه ملّت ایران کشته بشوند. کدام انسان نادانی ممکن است چنین حرفی بزند؟ یک ملت باید از حسین بن علی «علیه السلام» درس بگیرد؛ یعنی از دشمن نترسد. به خود متکی باشد و به خدای خود توکّل بکند و بداند که دشمن شوکت دارد، اما این شوکت ناپایدار است. بداند اگر چه این دشمن، به ظاهر گسترده و قوی است، اما توان واقعی آن ها کم است. مگر نمی بینید که نزدیک به چهارده سال است که دشمنان خواسته اند جمهوری اسلامی را از بین ببرند و نتوانسته اند؟ آیا علّت آن غیر از ضعف آن ها و قدرت ماست؟ ما قوی هستیم و به برکت اسلام قدرت داریم. ما به خدای بزرگ، متوکّل و متکی هستیم. ما نیروی الهی را داریم و دنیا در مقابل چنین نیرویی نمی تواند بایستد.
مقام معظم رهبری این درس را در سخنی دیگر، این گونه تبیین کرده است:
«عاشورا یک پدیده ای است در تاریخ اسلام که همواره به نفع مردم و به زیان ستم گران و قدرت های استکباری به کار رفته است. امروز هم نقش عاشورا را قدرت های استکباری درست ارزیابی می کنند که با آن مخالفت می نمایند. عاشورا یک حادثه بزرگ تاریخ اسلام است و بزرگداشت خاطره محرم و شهادت حسین بن علی «علیه السلام» و یاران و فرزندان آن حضرت، یک وظیفه اسلامی است و تنها کسانی با آن مخالفت می کنند که با حسین بن علی «علیه السلام» و بزرگان اسلام یا آشنایی ندارند و یا با آن ها مخالفند و استکبار از عاشورا بیم ناک است و لذا با آن مخالفت می کنند.»
3. ژرف بینی
شرکت در مراسم عاشورا سبب روشن بینی انسان می شود. بدین ترتیب، انسان می تواند با پیش بینی حرکت و جهت گیری گروه های سیاسی و اجتماعی، با دیدی روشن و باز تصمیم بگیرد. اهمیت این نکته آن گاه آشکار می شود که بدانیم تقلیدهای کورکورانه سبب می شود انسان در لشکر دشمن جای گیرد و در مقابل حق صف آرایی کند. حضرت علی «علیه السلام» رزمندگان ژرف بین لشکر اسلام را این گونه توصیف می کند:
«بصیرت های خویش را بر شمشیرهای شان حمل می کردند.»
این سخن بدان معناست که آنان در راه حق، آگاهانه شمشیر می زدند. ژرف بینی در یاران امام حسین «علیه السلام» نیز به چشم می خورد. آنان که در شب عاشورا در زیر خیمه سبز حسین «علیه السلام» گرد آمده بودند، با آگاهی از حادثه فردا، تصمیم گرفتند و با بینش منطقی، جان خود را در طبق اخلاص نهادند. شمار اندکی نیز چون ژرف بینی کامل نداشتند، از لشکر حسین «علیه السلام» جدا شدند و راه خود در پیش گرفتند.
پیام آشکار عاشورا این است که در همه صحنه های زندگی، بر اساس شناخت و بینش حرکت کنیم و با یقین و اطمینان از حقانیت راه و روش و شناخت خودی و بیگانه، در راه قدم گذاریم.
مقام معظم رهبری درباره ژرف بینی که ره آورد مجلس های عاشوراست، چنین می فرماید:
«... باید در این مجالس (عزاداری) نسبت به اصل حادثه عاشورا یک معرفت روشن تر و واضح تری برای مردم به وجود بیاید. این جور نباشد که ما بیاییم در مجلس حسین بن علی «علیه السلام» یک سخنرانی بکنیم یا یک منبر برویم، طوری که اگر در داخل این مجلس، یک آ
دم اهل فکر و تأمل بود که امروز در جامعه ما کسانی که اهل فکر و تأملند، بسیارند و این از برکات انقلاب است با خود فکر کند که ما برای چه به این جا آمده ایم و قضیه چه بود؟ چرا باید برای امام حسین «علیه السلام» گریه کرد؟ چرا امام حسین «علیه السلام» اصلاً آمد کربلا و عاشورا را به وجود آورد؟ باید طوری باشد که اگر برای کسی چنین سؤالی به وجود آمد، شما پاسخ آن را داده باشید.»
4. پیام رسانی
به جرئت می توان گفت که حضرت زینب «علیهاالسلام» پس از جایگاه امامت برجسته ترین نقش را در رساندن پیام شهیدان کربلا ایفا نمود. ایشان با توکل و پشتوانه صبری که داشت این مهم را به انجام رسانید. به راستی، خداوند چه صبری به ایشان عنایت کرده بود که توانست این همه مصیبت و دشواری را یکجا تحمل کند؟ زینب «علیهاالسلام» مانند مادر بزرگوارش حضرت زهرا «علیهاالسلام» شجاع ترین زنان جهان بود که به هنگام پشتیبانی از حریم ولایت چنان خطبه های آتشینی خواند که همه را به شگفتی وا داشت. وی با وجود همه دردها و داغ ها علی وار ایستاد و از حق خاندان خویش دفاع کرد. زینب «علیهاالسلام» بهترین الگوی پیام رسانی در مکتب سرخ عاشورا است. اگر افشاگری های زینب «علیهاالسلام» نبود، تهمت های دشمن برای خدشه دار کردن قیام، کارگر می افتاد و اندیشه زندگی آفرین کربلا فراموش می گشت. اگر زینب «علیهاالسلام» نبود، خورشید عاشورا در پس ابرهای سیاه نفاق باقی می ماند و ندای مظلومیت شهیدان کربلا در هیاهوی دین ستیزان گم می شد.
زینب «علیهاالسلام» در شام تار غریبان، غریبانه دل را از هر آنچه غیر خدایی است تهی می کند و به خدا می سپارد. او شبانگاه برای خواندن نماز شب بر می خیزد و با پیروی از نماز ظهر عاشورای برادر و امام خویش، به نماز می ایستد. تن خسته زینب «علیهاالسلام» نای بر پا ایستادن ندارد و کوه مصیبت، بر دوش او سنگینی می کند. با این حال دلش، سبک بال به درگاه الهی پر می گشاید و حماسه ای دیگر بر حماسه های کربلا می افزاید.
او خدا را فراموش نکرده است و می داند که خدا حاضر و ناظر است. پس شکایت برای چه و اندوه برای که؟ آری! نماز در چنین شبی، دلی عاشورایی می طلبد و هر رکعت این نماز با آن وضعیت که نه خیمه ای مانده و نه چادری بر سر، خشت دیگری بر بنیان فرهنگ سرای عاشورا می نهد و این بردباری حسینی و پایداری زینبی است که قیام سرخ عاشورا را از دیگر قیام ها جدا می کند. حسینی رفتن و زینبی ماندن تنها از عهده کسانی بر می آید که در آموزشگاه کربلا، نام نویسی کرده باشند.
5. مشارکت زنان
«زهیر بن قین» یکی از شهیدان سرافراز کربلاست که مانند حر، به صف عاشقان حسین «علیه السلام» پیوست و تا دم آخر از پیمان خود دست برنداشت. او از کسانی بود که در آغاز، از رو به رو شدن با حضرت خودداری می کرد و انتظار نداشت در قیام ایشان حضور یابد. هنگامی که امام حسین «علیه السلام» برای انجام حج به مکه رفت، زهیر نیز با بستگان خود کاروانی تشکیل داده و در مکه مشغول انجام مناسک بود. وی در آن جا از حضور حضرت و انگیزه ایشان برای قیام آگاه گردید. هنگام بازگشت به کوفه نیز به دلیل هم مسیر بودن با کاروان عاشوراییان، می کوشید از منزلگاه حضرت برای توقف کاروان آگاه باشد تا با آنان در یک منزلگاه فرود نیاید. برای او دشوار بود که به درخواست حضرت برای شرکت در قیام، پاسخ رد بدهد. پس ترجیح داد از دور ناظر جریان باشد. از قضا، کاروان زهیر در محلی سرگرم استراحت بود که کاروان امام حسین «علیه السلام» نیز در نزدیکی آن جا بار افکنده بود. زهیر و همراهانش در حال خوردن غذا بودند که ناگهان مردی از سوی امام حسین «علیه السلام» نزد آنان آمد و به زهیر گفت: ای زهیر بن قین! ابا عبداللّه الحسین مرا به سوی تو فرستاده است که بگویم به نزد او بروی.
سکوتی مبهم بر حاضران حاکم گردید. هر کس لقمه ای را که در دست داشت، بر زمین گذاشت. در این میان «دُلهم»، همسر زهیر برخاست و به زهیر گفت: سبحان اللّه! پسر پیامبر به سوی تو پیغام فرستاده است و تو به سوی او نمی روی؟! چه شده است که نزد او نمی روی و سخنش را نمی شنوی؟
زهیر از سخن غیورانه همسر خود تکانی خورد. بر خود نهیب زد و به سوی خیمه گاه امام به راه افتاد. چیزی نگذشت که با شادمانی به خیمه بازگشت و صورتش می درخشید. دستور داد خیمه او را جمع کنند و به اردوگاه حضرت انتقال دهند. سپس به همسرش گفت: ای زن! اکنون تو را طلاق دادم و تو آزادی که هر جا می خواهی بروی؛ زیرا نمی خواهم به خاطر من گرفتار شوی. به همراهان خود نیز گفت: این آخرین دیدار من و شماست. هر کس می خواهد، با من بیاید. من برای شما حدیثی نقل می کنم. ما در دریا با دشمن می جنگیدیم. در آن جنگ پیروز شدیم و غنیمت هایی به دست ما آمد. حضرت سلمان فارسی در آن جنگ با ما بود. او به ما گفت: آیا به این پیروزی و آن چه به دست آورده اید، خوشحالید؟ گفتیم: آری، فرمود: هنگامی که آقای جوانان آل محمد (امام حسین «
علیه السلام») را دیدار کنید، آن گاه در جنگ کردن همراه او شادتر هستید از شادی این غنایم.
اما همسر او در این میان با ایفای نقش یک زن مسلمان، از تنها گذاشتن او دوری نمود و با یاری او در انجام وظیفه نسبت به امام، سیمای یک زن مسلمان را به نمایش گذاشت.
این پروژه عقیم است
◻️متاسفانه گاه فشارها و فضاسازی ها و جنگ روانی دشمن آنقدر شدید میشود که حتی علاقمندان مخلص به رهبری هم دچار انفعال می شوند و از سر دلسوزی تلاش می کنند شبهه ی استبداد را از دامن پاک رهبری بزدایند. اخیرا برخی پیشنهاد داده اند رهبری هم خوبست با خبرنگاران مصاحبه داشته باشند.
◻️اما آیا اکنون وقت مصاحبه خبرنگاران با رهبری است؟ این را از خود رهبری بپرسیم. ایشان در آخرین دیدار رمضانی با دانشجویان چنین میگویند:
(سؤالهایی که شد، خب سؤالهای فراوانی است؛ اگر بخواهیم حتّی بعضی از این سؤالها را جواب بدهیم، وقت زیادی را از ما خواهد گرفت. شاید این توقّع من بهجا باشد که دوستان ما -نمایندگی در دانشگاهها و بعضی از بخشهای مرتبط با دانشجویان و دانشگاهها در دفتر- متعهّد بشوند این سؤالها را پاسخ بدهند. این سؤالها جوابهای روشنی دارد، کما اینکه بعضی از ابهامها و شبهههایی که مطرح میشود، توضیحهای قابل قبولی دارد و میتوان اینها را مطرح کرد و میتوان [دربارهی آنها] گفتگو کرد
برخی از اشکالاتی که به دستگاهها در بیانات شما عزیزان وجود داشت، اشکالات واردی نیست؛ بعضی وارد است لکن بعضی هم وارد نیست. وارد نبودن اشکال هم به خاطر این است که از شرایط موجود آن موضوع اطّلاع زیادی ندارید؛ از این جهت است که این اشکال طبعاً به ذهن میآید؛ و هر کسی در این وضع باشد، این اشکال را دارد. به هر حال میتواند این سؤالها، این ابهامها، این اشکالها در گفتگوهای رو در رو برطرف بشود.
سؤال شد که نظر این بندهِی حقیر دربارهی جزء جزء حرفهایی که زده میشود یا پیشنهادهایی که داده میشود چیست. خب، برخی از اینها البتّه در اظهارات عمومی بنده قابل فهمیدن است؛ فرض بفرمایید که حالا در زمینهی مسائل عدالتخواهی گله میکنید که چرا یک گروهی به تندرویهای برخی از کسانی که در زمینهی عدالتخواهی بحث میکنند، اعتراض دارند؛ خب خود شما هم اعتراض داشتید به بعضی از تندرویهایی که در این زمینه انجام میگیرد. نظر من در مورد مسائل مربوط به عدالتخواهی نظر روشنی است و مفصّل در این زمینهها صحبت کردهام، بحث کردهام. در برخی از مسائل دیگر هم میتوان اظهار نظرهایی را کرد که باز آن هم به نظر من به عهدهی همین دوستانی است که در دفتر ما یا در نمایندگی دانشگاهها مرتبط با بخشهای دانشگاهی و دانشجویی هستند. من البتّه دیگر وارد بحث نمیشوم؛ چون اگر بخواهیم در زمینهی این مسائلی که گفته شد صحبت کنیم، بحثهای طولانیای را در پیش خواهیم داشت.)
آنچه دشمن از این پیشنهاد می خواهد القای غیر مستقیم اینست که سرنخ همه ی مشکلات از سوی رهبری است. این مصاحبه انجام بشود یا نشود آنها سود خود را خواهند برد
◻️اما پیشنهاد ما :
در زمینه مسائل انقلاب این فهرست از افراد دراولویت مصاحبه قرار دارند
روسای سه قوه(راستی چرا آقای علی لاریجانی بدون یک رودررویی شفاف با خبرنگاران بار قوه مقننه را زمین گذاشت و رفت)
تک تک نمایندگان و وزرا
همه مسئولان دستگاهها و نهادهای مختلف
همه اعضای شوراهای عالی در کشور
همه مسئولان دستگاههای حوزوی و دانشگاهی به طور ویژه
نخبگان حوزوی و دانشگاهی که در این سی سال هر کدام جایی بوده اند بگویند برای حل مشکلات چه کرده اند یا چه ارائه داده اند
پیشنهاد می شود سوال های مصاحبه با این عزیزان از بند بند بیانات رهبری خطاب به ایشان و مطالبات رهبری از ایشان در طول این سی سال انتخاب شود
◻️ آنگاه اگر این سوالها پرسیده شد و جواب های قانع کننده و عذر آور داده شد آنگاه نوبت رهبری است درباره سهم خود پاسخ دهد
◻️ما در حسن نیت این پیشنهاد دهندگان تردید نداریم اما متاسفانه توجه نمی شود این پیشنهاد در راستای توجه اذهان در همه ی مشکلات به رهبری است. خطی که دشمن مدتها ست آن را دنبال می کنند
◻️بنابراین برخی علاقمندان رهبری از عملیات روانی دشمن نهراسند و برخی فرصت طلبانِ پروژه فشار اجتماعی بر رهبری ذوق زده نشوند . این پروژه عقیم است
✍🏻یادداشتی از حجت الاسلام ثقفی، مسئول بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی
⬅️ کانال رسمی بنیاد فرهنگ واندیشه انقلاب اسلامی
سرویس کیهان »
پُشت در کیست؟ چرا میترسند؟ (یادداشت روز)
مهمترین خسارتی که مدیریت ائتلافی مدعی اصلاحات و اعتدال به کشور زد، چه بود؟ امروز قاطبه مردم، خسارتهای اقتصادی این طیف را در قالب تورم و رکود گسترده و گرفتاریهای مربوط به اشتغال و ازدواج و مسکن لمس میکنند. خسارتهای امنیتی بزرگی هم به کشور وارد شد که بخش کوچکی از آن برای مردم آشکار شده و اگر نبود قدرت بازدارندگی نظام و بازوان قدرتمند آن، حتما کشور به واسطه رویکرد برخی مدیران منفعل، عرصه دستدرازی نظامی دشمن میشد. همین مدیریت فشل بود که به دشمن جرئت داد سپاه پاسداران را در فهرست تروریسم قرار دهد و سردار سلیمانی (فرمانده پیروز مبارزه با تروریسم در منطقه) را سبعانه ترور کند.
اما بخش سوم خسارتها که از همه مهمتر است، خسارتهای فرهنگی و شخصیتی ماست. دشمن پس از آنکه شکستهای بزرگی را متحمل شد و اوجگیری پیشرفتهای کشورمان را در دهه سوم انقلاب (و آغاز دهه چهارم) دید، به جنگ نرم و جنگ هیبریدی (ترکیب جنگ نرم با تحریم و جنگ نیمهسخت) متوسل شد. هدف، انهدام امید و اراده و اعتماد به نفس ملت ایران و اعتمادش به مسئولان برای حل مشکلات بود. بزرگترین خسارت مدیریت غربگرا و اشرافیتزده، در همین مصاف اتفاق افتاد. مشی آنها چنان ضد کارکردی بود که توانست دستمایه جنگ روانی دشمن قرار بگیرد. ناامید کردن مردم، کشتن انگیزه در جوانان، و تزریق روحیه «ما نمیتوانیم»، همان بود که دشمن میپسندید. همینها، ادبیات ما بیچارهایم را تبدیل به راهبرد انتخاباتی و سپس مذاکره کردند و بنابراین تیم مذاکرهکننده، دستبسته پای میز مذاکره رفت. حالا هم که خروجی این رویکرد به تشدید تحریمها ختم شده، ادبیات «ما گرفتارتر از همیشه هستیم، تحریمها بیشتر از سال 92 است و درآمدی نداریم» را سرلوحه اظهارات خود کردهاند؛ برای توجیه بیکفایتی خود و قمار مذاکرهای دیگر! آیا این سخن دروغ که «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم»، امید دادن به مردم است یا ناامید کردن آنها. بماند که کاهش امکان فروش نفت نسبت به قبل از برجام، سند دیگری درباره ضرورت مواخذه مدیریت «برجام و دیگر هیچ» است.
موقعیت اجتماعی طیف مذکور، پس از یک دوره صعودعوامفریبانه به جایی رسیده که روزنامه شرق مینویسد «در عالم پزشکی به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی میدهند. وضعیت اصلاحطلبان، شباهت به بیماری پیدا کرده که برای نجاتش به او تنفس مصنوعی میدهند». سربازی که زیادی ترسیده باشد، پنهان میشود، لوله اسلحه را بالا میگیرد و بیهوا به همه طرف رگبار میبندد. این، حکایت برخی -بیش- فعالان ائتلاف اشرافیت است. روزی نیست که این بیشفعالان سیاسی به سمت چند شخصیت فعال یا نهاد اجتماعی و فرهنگی و سیاسی شلیک نکنند. اما حقیقت این است که از سایه کابوسوار کارنامه خویش گریزانند، بیآنکه نجاتی از این مالیخولیا متصور باشند. «هر عمل از خیر و شر، کز آدمی سر میزند- آن عمل مُزدش به زودی پشت در در میزند». میدانند که با مردم چه کردهاند و مردم درباره آنها چه قضاوتی دارند. از لحاظ نظری، میتوانند تغییر رویه بدهند و دل مردم را با نشان دادن اراده خدمت به دست آورند، اما اشرافیگری و تمایزطلبی و کامجویی از امتیازات و نفوذزدگی، مانع تغییر در آنهاست.
پس کدام راه میماند؟ حمله به مجلس و دستگاه قضایی و شورای نگهبان و هیئتها و سخنوران انقلابی و نامزدهای محتمل انتخابات سال آینده، بلکه حتی نامزد تراشیدن از کسانی که تصمیمی برای این کار ندارند. زمانی، فضاسازی سنگینی علیه آیتالله رئیسی کردند که نگرفت و حالا به آقایان قالیباف و جلیلی و... حمله میکنند. اما در واقع از مردم میترسند و نه از شخصیتهای مذکور. گاهی آژیر میکشند که چرا روابط مجلس و شورای نگهبان - دو بازوی نهاد تقنین و نظارت- خوب شده و به جای تقابل فرسایشی، به همفکری و همافزایی رسیده است! مجلس یازدهم، هنوز آغاز به کار نکرده بود، به منتخبان جدید حمله میکردند که چرا کاری برای مردم نمیکنید؟ مجلس که افتتاح شد، رفتند سراغ داغ کردن نزاع در انتخابات هیئترئیسه. وقتی سنگ روی یخ شدند، گفتند اصلا اینها با هم ساخت و پاخت کردهاند و حال و حوصله رقابت ندارند! پس از آن هم شروع کردند به زدن نمایندگان موثر و سپس بزرگ کردن حاشیهها در مقابل اولویتهای مهم اکثریت نمایندگان و اقدامات مثبت در مسیر اصلاح قوانین و نظارت بر عملکردها. وقتی هم دیدند شماری از نمایندگان و رئیس مجلس، به میان مردم و کارگران و تولیدکنندگان و کارآفرینان و حاشیهنشینها در مناطق مختلف میروند، شروع کردند به جنجال؛ که چه نشسته اید نمایندگان تهران
، برای بازدید میدانی تا خوزستان و سیستان و بلوچستان رفتهاند! به روی خود نیاوردند که نمایندگان مجلس، در قبال همه ملت و کشور مسئولند.
وقتی مالیخولیا عود کرده باشد، چنان اختیار را سلب میکند که ناچار، درباره خطر پوپولیسم آژیر بکشند؛ چرا که شماری از نمایندگان، خود را نوکر مردم یافته و به جای مدیریت از راه دور، مشکلات را از زبان خود مردم شنیدهاند! این خود زنی اگر مالیخولیا نیست، پس چیست؟ اگر عقلشان زائل نشده بود، خود پیشقدم این رویکرد درست که بدیهیترین ادب وکالت مردم است، میشدند. یا، حالا که دیگران قضای مسئولیت آنان را به جا میآورند، زبان به تشکر میگشودند. یا، خود را به ندیدن میزدند و سکوت میکردند. اما گویا سندرم مغز و زبان بیقرار موجب میشود انگشتنماترین واکنش را نشان دهند. از این مدعیان دموکراسی میپرسیم؛ مگر رکن مردمسالاری، چیزی غیر از مردم است؟ آیا مردم فقط سر صندوق رای محترمند و بعد از آن، باید با آنها مانند افراد مبتلا به بیماری واگیر رفتار کرد؟ اما اگر مراد از پوپولیسم، وعدههای عوامفریبانه و غیرواقعی است، چه کسی پوپولیستتر از خود شما که هفت، هشت سال، درِ باغ سبز نشان دادید اما درهای گرفتاری و مضیقه را به روی مردم گشودید؟!
آنها سالها فرصت داشتند به میان مردم بروند و حق نوکری را در کسوت مدیر و نماینده مجلس ادا کنند. اما جز در چند ماهه منتهی به انتخابات، این حق را از ولینعمتان دریغ کردند. حالا هم که منتخبان جدید، به بدیهیترین وظیفه نمایندگی عمل میکنند، جماعت بدعمل صدایشان درآمده که؛ این چه طرز ادای مسئولیت است؟ شما را چه به آب آشامیدنی و گاز و برق و جاده و مسکن و اشتغال و کسب و کار مردم؟ میگویند پای درد دل مردم نشستهاید، پس پوپولیست هستید! با زبان بیزبانی میگویند رفتار شما، به هم زدن نرخ و طلبکار کردن مردم است! عصبانی هستند از اینکه توانسته بودند از سیاست و مدیریت «معیار زدایی» کنند؛ اما حالا منتخبانی روی کار آمدهاند که رفتارشان، ترازهای اسلامی و انقلابی را برای سنجش صلاحیت مسئولان احیا کرده است. بزرگترین شکنجه برای اشراف، فروتن شدن در برابر مردم و عَرَق نوکری ریختن برای آنان است.
ملت ما، بارها پیروزی در جنگهای نابرابر را تجربه کرده است. آن موفقیتهای خیرهکننده چگونه به دست آمد؟ فرماندهان رشید ما، پیش از همه به خط میزدند و به جنگ موانع میرفتند، سپس به نیروها میگفتند پشت سر ما بیایید. این رفتار بسیجکننده و خطشکن، همان رمز موفقیت و محبوبیت کمنظیر حاج قاسم سلیمانی است که کمر آمریکا را در منطقه شکست. اما مدیرانی هم هستند که کلی توجیه درباره ضرورت فلان تدبیر میآورند و مخاطب را تشویق به قبول آن میکنند؛ در عین حال، حاضر به نیمساعت حضور نمادین میدانی برای زدودن نگرانیهای محتمل نیستند. جالب اینکه همین طیف، به دیگران میگویند در دفتر کارتان بنشینید و به میان مردم و میدان مشکلات نروید؛ که اگر رفتید، انتخاباتی است! انگار فقط فصل انتخابات باید به میان مردم رفت و وعدههای قلنبه سلنبه داد. از یاد نبردهایم خرداد 98 از یک معاون حقوقی ارشد پرسیدند «اگر اختیارات کافی ندارید، چرا در انتخابات وعدههای بسیاری دادید؟» و او گفت «شما انتخابات بدون وعده در دنیا دارید؟ آن وقت دیگر انتخابات نمیشود. مگر میشود بگویی من در انتخابات شرکت میکنم اما کار خاصی نمیتوانم انجام دهم؟»
میان مردم رفتن، پیشکش! چرا باید آقای وزیر گلایهمند باشد که نمیتواند ده دقیقه با مافوق خود ملاقات کند و مشکلات حوزه مسئولیتش را بازگو کند؟ دفتر سخنگوی دولت ۱۶ خرداد ۱۳۹۸ اعلام کرد وزیر آموزش و پرورش به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و رئیسجمهور نیز با این استعفا برای کاندیداتوری موافقت کرده است. اما اکنون آقای بطحایی درباره علت واقعی استعفایش میگوید «من یک یادداشتی را خدمت آقای رئیسجمهور نوشتم. وقتشان اجازه نداد که من خدمتشان برسم و توضیحات را حضورا عرض بکنم. آقای رئیسجمهور این وقت را نداشتند. اعتراف میکنم که به من برخورد. توضیح داده بودم که رتبهبندی معلمان این طور... محرمانه هم یک نامه گذاشتم رویش که در آن، حضور در مجلس را بهانه کردم برای اینکه فضاسازی هم نشود. طی چند ساعت بدون اینکه به من بگویند، گفتند با استعفا موافقت شده. میتوانستم یک سری مصاحبه کنم اما نکردم. به عنوان وزیری که سکان تعلیم و تربیت کشور را به دستش سپردید، آیا این قدر ارزش ندارد که 10 دقیقه به او فرصت بدهید و بیاید و توضیحاتش را به شما بدهد؟!»
قوه قضائیه از زمستان 97، دستخوش تحولات مثبت بسیاری شده است. عزم بهبود روندهای قضایی، کوتاه کردن دست مفسدان دانهدرشت، و ارتباط مستقیم و مداوم با مردم در دوردستترین نقاط و شنیدن مشکلاتشان، در اولویت قرار گرفت. اکنون نیز چند ماه است برخی منتخبان مجلس جدید، به مسابقه خدمت پیوستهاند و میکوشند
ضمن سرکشی به مناطق دور و نزدیک، به وظایف نظارتی و صیانتی خود عمل کنند. سایر مدیران هم میتوانند به این پویش و مسابقه مبارک بپیوندند تا امید و اعتماد مردم احیا شود و از این طریق، بسیجگریهای بزرگ ملی برای از هم گسیختن حلقههای تنگنای اقتصادی فراهم شود. مردم، شیرینی این مسابقه را میچشند و از جا بر میخیزند. این همافزایی متقابل مردم و مسئولان میتواند حصار تحریم و خودتحریمی را در هم بشکند.
محمد ایمانی
ایران سامانه
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلویزیون امنیتی من و تو وابسته به خانواده پهلوی، در اقدامی نادر کارشناس خود را به خاطر انتقاد از وابستگی شدید محمدرضا پهلوی به غرب بازداشت کرد و مورد شکنجه قرار داد.
این اولین تلویزیونی است که علنی می شود در داخل ساختمانش بازداشتگاه دارد
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
🤭✅✅مجادله درباره انتخاب لاریجانی به عنوان نامزد نهایی اصلاح طلبان
محمد عطریانفر،عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران به ایلنا گفت: آقای لاریجانی از منظر تاریخی، متعلق به جریان اصولگرایی است، اما حداقل از سال ۸۴ تا به امروز رفتار، منش و نوع سیاستورزی ایشان شباهتهای زیادی به رویکردهای اصلاحطلبانه داشته و تجربه سه دوره مجلس ایشان هم نوعی رضایتمندی را از سوی اصلاحطلبان در کنار خود دارد، لذا عطف عنایت به امثال آقای لاریجانی زمانی میتواند مطرح باشد که اصلاحطلبان از ارائه نیروی متحد و مشترک میان احزاب متبوع خود دچار امتناع و یا محرومیت شوند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار داشت: چه بسا در شرایط انقباظی و صعوبت برای اصلاحات در سال ۱۴۰۰ هم واقعهای مشابه آنچه که در سال ۹۲ رخ داد، رقم بخورد. در آن شرایط از میان گزینههای موجود ممکن است گزینههایی مثل لاریجانی که از چهرههای معقول اصولگرایی است، مورد بحث و گفتوگو قرار گیرد. اما اصلاحات در این شرایط تاکید بر یک رقابت تمام عیار بین یک نیروی متصل به جبهه اصلاحات با یک شخصیت معقول از اصولگرایان دارد.
📌نشریه اخبار و تحلیلهای یکشنبه، ۳۰ شهریورماه
https://basirat.ir/fa/news/324855/
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
هدایت شده از موسسه اندیشه شهید آوینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای حیرتانگیز استاد رحیمپور از کنفرانسی که در دانشگاه ژاپن داشت ...
+ اگر حرف بزنیم ما رو بدبخت میکنن!
☑️ @Sh_Aviny
هدایت شده از موسسه اندیشه شهید آوینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وقتی رهبرمعظم انقلاب میگوید به داروی آمریکا هم اعتماد نیست، دقیقا یعنی چه؟!
♦️هشدار بسیار مهم یک پژوهشگر به مردم جهان در مورد #واکسن_کرونا
☑️ @Sh_Aviny
هدایت شده از موسسه اندیشه شهید آوینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلمی کمتر دیده شده از عصبانیت امام خمینی از کمکاری مسئولین
♦️ حتما ببینید ...
☑️ @Sh_Aviny
هدایت شده از موسسه اندیشه شهید آوینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جزئیات جدید از حادثه هواپیمای اوکراینی
معاون قرارگاه خاتم الانبیا:
🔹️در ماجرای هواپیمای اوکراینی، حدس من این است که توسط آمریکا «جنگ الکترونیک» صورت گرفت.
☑️ @Sh_Aviny
هدایت شده از کانال امام خمینی (ره)
🔰 اسلامی بودن #جمهوری_اسلامی
🔹امام خمینی(ره): مجرد اینکه ما ادعا بکنیم که جمهوری ما اسلامی است این ادعا پذیرفته نیست. آن وقت جمهوری ما اسلامی میشود و به کمال خودش میرسد که خدای تبارک و تعالی در این ملت و در این کشور حاکم باشد؛ یعنی از آن نقطه اولی تا آن آخر حکومت، حکومت الهی باشد
📅۱۸ دی ۱۳۵۹
🏴 @EMAM_COM
هدایت شده از کانال امام خمینی (ره)
📆 به مناسبت روز شعر و ادب فارسی
شعری از محمدحسین شهریار در وصف امام خمینی (ره):
🌿آبی که خاک کشور ما در میان گرفت
خاکش جواهری است که در پرنیان گرفت
🌿بنشان غبار فتنه که این نوبهار عشق
چون ابر انقلاب به سر سایبان گرفت
جانبخش بود باد بهارش به کوه و دشت
هر جا گذشت سبزه بجنبید و جان گرفت ...
🌿سیمرغ دین به کوری اسفندیار کفر
پرورد رستمی که کمین و کمان گرفت
🌿خواهم شدن بهنعره، به خاک حکیم طوس
کان ژنده پیل زنده شد و هفت خوان گرفت
🌿این «رهبر کبیر»، «خمینی بت شکن»
خط امان خود از «امام زمان» گرفت
🌿سر پنجه «ولی» است کزین آستان برون
بیخ گلوی فتنه آخر زمان گرفت ...
🏴 @EMAM_COM
هدایت شده از کانال امام خمینی (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 باید خودمان کشور را اداره کنیم
🔹ما باید وابستگیمان را از اجانب و غرب و شرق قطع کنیم. اگر ما بخواهیم که مملکتمان یک مملکت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، باید در این اموری که مربوط به #اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگرِ کشور است، خودمان فعالیت کنیم، و ننشینیم دیگران انجام بدهند.
📥 دریافت سایر کیفیت ها👇🏻
http://emam.com/posts/view/21966
🏴 @EMAM_COM
هدایت شده از کانال امام خمینی (ره)
هدایت شده از گروه مالی کنز
#عنایت_امام_زمان_به_مردم_ایران_
مرحوم سید عباس تهرانی نقل کرد:
برادرم یکی از روسای ارتش روس را در مهمان خانه ای دیده بود که از روی ناراحتی با صدای بلند فریاد می کشد و می گوید: #اقا_خوب_ولی_شماها_بد_
برادرم میگفت: نزد آن فرمانده نشستم، مترجم او مطالبش را به فارسی ترجمه میکرد. از او پرسیدم :مقصود او از این جمله چیست که آقاخوب ولی شماها بد؟ گفت :ما قصد داشتیم به ایران حمله کنیم، روزی که می خواستیم وارد مرز ایران شویم کشتی بزرگی را دیدیم سر راه ما ایستاده، این مطلب برای ما تازگی داشت زیرا قبلا بررسی کرده بودیم و چنین کشتی ندیده بودیم. نزدیک که امدیم مشاهده کردیم کسی در کشتی نیست، فقط آقایی روی بام کشتی مشغول عبادت است. وقتی به او رسیدیم به ما گفت :برگردید #ایران_صاحب_دارد_
ما کنار رفتیم و فکر کردیم شاید خیال باشد چشممان را مالیدیم و دوباره برگشتیم دیدیم همان کشتی با همان کیفیت موجود هست. به مرکز مخابره کردیم،دستورآمد که برگردید.
روزنه هایی ازعالم غیب (ایت الله خرازی) ص29، 28
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
آیت الله اعرافی در اختتامیه یازدهمین جشنواره علامه حلی:
تمدن سازی نیازمند شکافتن مرزهای دانش است/ شباهت دفاع مقدس با عاشورا
حوزه/ باید بدانیم ملت ایران به برکت گفتمان انقلاب اسلامی و به برکت دفاع مقدس کارهای بزرگی انجام داد؛ چرا که دشمن می خواست گفتمان انقلاب اسلامی را در حصار خود گرفتار کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله اعرافی، پیش از ظهر امروز در اختتامیه یازدهمین جشنواره علامه حلی که در سالن جلسات آیت الله حائری مرکز مدیریت حوزه های علمیه، برگزار شد، با گرامیداشت آغاز هفته دفاع مقدس، گفت: در هفته دفاع مقدس قرار داریم. دفاع مقدس در تاریخ نظام جمهوری اسلامی اتفاق بسیاری بزرگی بود که به وقوع پیوست، چون نقطه درخشانی در تاریخ انقلاب اسلامی است. باید بدانیم ملت ایران به برکت گفتمان انقلاب اسلامی و به برکت دفاع مقدس کارهای بزرگی انجام داد؛ چرا که دشمن می خواست گفتمان انقلاب اسلامی را در حصار خود گرفتار کند.
امام جمعه قم اظهار داشت: اما بزرگی در دفاع مقدس به دلیل خصوصیاتی است که در آن جمع شده و با عاشورا شباهت دارد. از جمله طولانی ترین جنگ در جهان، حضور همه کشورها علیه ایران، حمایت همه کشورها از نظر پشتیبانی، تنها بودن ایران در برابر دشمن، تأمین نیرو و سرباز همه جانبه از عراق، ساکت بودن سازمانهای بین المللی در مورد اتفاقات جنگ؛ در چنین شرایطی ملت شجاع ایران در همه عرصه حضور پیدا کرد و همه نقشه ها را از بین برد.
آیت الله اعرافی افزود: آنها آمده بودند که گفتمان انقلاب را محصور کنند، ولی تلاش بنیان گذار انقلاب این بود که فرمود: ما با دفاع مقدس گفتمان انقلاب و... را نشر دادیم. و ما در این زمان نیز معتقدیم این نقش باید تداوم پیدا کند. رسالت حوزه درک این تاریخ و حل مشکلات امروز و فردای انقلاب از طریق قدرت فکری است.
مدیر حوزه های علمیه در ادامه با بیان این که همه ما برسفره انقلاب اسلامی نشسته ایم گفت: انقلاب پدیده بزرگ تمدن سازی بود که از درون حوزه برخاست و در همین رابطه می توان به بزرگترین مفاخر ظهور قیام انقلاب به نام امام راحل از حوزه اشاره کرد.
عضو شورای عالی حوزه های علمیه، با بیان این که انقلاب برآمده از گفتمان عمیق حوزه است، افزود:انقلاب، دروازه های تازه ای را به سوی حوزه های علمیه گشود و همین مسئله موجب تطورات در حوزه های علمیه شد. در این باره می توان به ۳۰ مورد از این موارد اشاره کرد که از جمله آن راه اندازی حوزه علمیه خواهران، رشد حوزه در عرصه بین الملل از بیش از۱۰۰ ملیت و ترجمه و تألیف از ۲۰ زبان، ورود حوزه در مرزهای دانشی و اما در سایر دانش ها مانند تفسیر و... نیز شاهد رشد هستیم و از طرفی حوزه به سایر علوم اسلامی هم ورود کرد.
۵ هزار اثر در قلمرو جدید تدوین شد
مدیر حوزه های علمیه افزود: در طرح گفتمان انقلاب اسلامی که سال گذشته حوزه انجام داد، ۵ هزار اثر در قلمرو جدید تدوین شد. حوزه این مسیر را طی کرده و معتقدیم کارهای انجام نشده و قلمروها نرفته و ضعف هایی وجود دارد که بدست پژوهشگران جوان باید حل شود و به نیازها پاسخ داده شود.
وی با بیان این که برای رشد پژوهش در حوزه گام هایی باید برداشته شود گفت: از جمله، اینکه نظام آموزشی، تحقیق مدار و پژوهش محور شود. این پژوهش محوری در متن باید مشاهده شود. متنی که مسئله ساز برای طلبه باشد و طلبه را با منابع و متون دیگر آشنا کند و استاد نیز باید رویکرد پژوهشی داشته و با مطالعه عمیق و ارائه مباحث علمی بتواند به طرح پرسش ها پرداخته و سوال ها را پاسخ دهد و در عین حال به نظامات ارزیابی آشنا و فعالیت های او بر این موارد استوار شود و از همه مهمتر این که طلبه ها ضمن آشنایی با رویکردهای و ابزارهای نو و تازه پژوهشی به سنت هم عمق ببخشد.
مدیر حوزه های علمیه افزود: درباره عمق بخشی به سنت های پژوهشی گذشته می توان به مواردی اشاره کرد که از جمله آن داشتن مطالعه عمیق، پیش مطالعه، مباحثه، تحریر و تقریر حوزوی، مطالعه پیرامونی و مراجعه به منابع، گفتگو و ارتباط مستمر با استاد، ارائه تحقیق و مقاله، ارائه بحث در جمع و کنفرانس های علمی، مشارکت در رقابت های علمی مانند جشنواره علمی، تدریس همراه با تحصیل، تحقیق و پایان نامه، آشنایی با روش های اجتهادی در علوم اسلامی که در سنت علمی پژوهشی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه عمق بخشی به سنت های پژوهشی گذشته علما باید بر فضای مدارس وارد شود و فرهنگ سازی شود گفت: در این مدیریت جدید حوزه های علمیه، این مدیریت سعی کرده با وجود همه مشکلات اما به تدوین نظام جامع پژوهش، طراحی نقشه جامع علمی، طرح گفتمان علمی انقلاب، نظام رتبه بندی محققان، برنامه ریز برای حمایت از پژوهشهای مورد نیاز جامعه، طراحی علم سنجی در حوزه، توجه به متون نو در محور آموزشی، رویکرد تقویت امر پژوهش، توجه به درختواره رشته ها، طراحی رویکرد پژوهشی در سطح اول، آسیب شناسی، افزایش کانون های ع
بررسی عاشورای سیاسی در تفکر امام خمینی(س) فاطمه رجبی
عاشورای حسینی نقطه عطف انقلاب مقدس اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(س) است. در تفکر حضرت امام عاشورا منشأ ایجاد قیام اسلامی 15 خرداد است.
عاشورا رمز تداوم نهضت اسلام از 15 خرداد 42 تا بهمن 57 است. عاشورا اساس و علت اوج و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 است.
عاشورا عامل مقدس و اعجاب آفرین ایثار و فداکاریهای جوانان مسلمان ایران در جنگ تحمیلی بوده است.
عاشورا رمز بقای نهضت اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی در برابر توطئه های همه جانبه دشمنان داخلی و خارجی بوده و هست. و بالاخره عاشورا مایۀ حیات و دوام نظام مقدس ایران و انقلاب اسلامی است.
بنابر آنچه به طور خلاصه ذکر گردید، عاشورا در اندیشه امام(س) عاشورای سیاسی است و نهضت عاشورا دارای تمامی ابعاد سیاسی بود که می تواند به عنوان یک مکتب سیاسی ماندگار در تمامی اعصار باشد.
از آنجا که بررسی عاشورای سیاسی در تفکر حضرت امام(س) بدون تبیین دیدگاه آن حضرت نسبت به مسأله «سیاست در اسلام» ممکن نیست، ضروری است به گوشه هایی از این دیدگاه اشاره داشت.
لازم است ذکر شود که در ادای کلماتی چون «تبیین»، «تشریح» و «استنباط» در تفکر حضرت امام(س)، حد بضاعت مراد است و نه بیشتر، چه تعالی و اوج آن وجود مقدس را اجازۀ حضور نیست.
مفهوم سیاست در کلام امام
در کلام امام از سیاست تعریف خاصی وجود دارد. در این تعریف سیاست به «حقیقت» تعبیر شده است. بدین ترتیب که سیاست، روش ادارۀ یک مملکت خوانده می شود. در این دیدگاه طبیعت نیز سیاست نامیده می شود، زیرا به شکلی خاص و بسیار دقیق با نظم و هماهنگی کامل حیات و بقای موجودات را سازماندهی و اداره می کند. این سیاست بعدی از حاکمیت حق سبحان بر جهان هستی است.
محتوای سیاسی رسالت انبیا
در اندیشۀ حضرت امام(س) قیام در برابر کفر به منظور اصلاح جامعه بشری، در رأس اهداف تمامی ادیان الهی قرار داشته است. در این قیام قطع دست جباران و ایادی آنها و مرگ حکومتهای ستمگر، مقصد نهایی بوده است. تلاش پیامبرانی چون ابراهیم خلیل الله و موسی کلیم الله - علیهم السلام - شاهد این مدعاست. واضح تر آنکه انبیای الهی برای راندن حاکمین فاسد از مسند قدرت و از بین بردن عوامل زیان آور به حال جامعه در تلاش بوده اند، که این عین سیاست است.
در این دیدگاه رسالت انبیای الهی دارای محتوایی کاملاً سیاسی است؛ زیرا:
- در رأس برنامه های آنان «قیام لله» وجود داشته است.
در این قیام، هدف مبارزه با ستمگران و نابودی آنها سرلوحۀ کار قرار داشته است.
مقصد نهایی قیام انبیا که رسالت آنان را تشکیل می داده، برقراری حکومت خدایی بوده است.
تلاش انبیا، اصلاح جوامع بشری و پیشگیری از انحرافات است که این امر در صورت داشتن حکومت میسر می گردد.
اسلام مکتب سیاسی
مکتب اسلام مکتبی انسان ساز و حیاتبخش است. تعالیم عالیۀ آن شامل کلیۀ احکام و دستورها و برنامه های زندگی بشر از قبل از تولد تا پایان مرگ اوست. این تعالیم دنیای پس از مرگ بشر را نیز شامل می شود. بدین ترتیب این مکتب، مکتبی کاملاً سیاسی است و برقراری حکومت به منظور پیاده کردن احکام متعالی آن از مسائل اساسی آن است.
اصل مبارزه با حکام جور در اسلام
آغاز رسالت خاتم پیغمبران مقارن حاکمیت قدرتمندان قشر سرمایه داری کفر و شرکت بر سرزمین حجاز - سرزمین وحی - بوده است. هدف نهایی پیامبر در ابلاغ رسالت مبارزه با آنان و نابودی حاکمیت آنها بوده است. جنگهای بدر، اُحد و خندق و... در راستای جامه عمل پوشاندن به این هدف و برپایی حکومت اسلامی واقع شده و در نهایت پیروزی پیامبر اکرم و خاتمه یافتن حکومت اشرافیت کفر و شرک را در پی داشته است.
ماهیت سیاسی اصول و مبانی دینی
امام(س) اسلام را چون دیگر ادیان نمی دانند که تنها محدود به ورد و ذکر و عبادات فردی باشد، بلکه در کنه اصول و مبانی آن سیاست نهفته، و به معنایی دین و سیاست در هم ادغام شده است. به همین جهت در مکتب اسلام، دین بدون داشتن حکومت بی معناست.
دو اصل نبوت و امامت، بر حکومت اسلام در جامعه دلالت دارد، و این حکومت به معنی اجرای احکام خداوند بر زمین است. ولایت پیامبر(ص) و ائمه(ع) رهبری سیاسی جامعه را بیان می کند، که این در اصل حاکمیت خداوند است. پس توحید نیز حکومت خدایی را به نحوی بیان می نماید.
ماهیت سیاسی فروع و احکام دینی
در اندیشۀ حضرت امام، اسلام را دینی عبادی - سیاسی می توان یافت. در این مکتب عبادت و سیاست در هم ادغام شده اند و بالعکس. نماز جمعه و جماعات، کنگره عظیم حج، خمس و زکات، امر به معروف و نهی از منکر عباداتی هستند که ابعاد مختلف سیاست - اداره جامعه - را از لحاظ اقتصادی و سیاسی تعیین می کنند. به عنوان مثال، امر به معروف و نهی از منکر، قیام در برابر حکومتهای ظلم و جور را امر کرده، نوع حکومت و حاکمیت حق را مشخص و اساس آن را پی ریزی و آمادۀ اجرا می کند. برائت از مشرکین مرب
به امت اسلامی است، و در آن افشای ترفندهای دشمنان اسلام، وجوب مقابله با آنها، تصمیم گیری برای آیندۀ جهان اسلام و حاکمیت و گسترش اسلام در سراسر جهان را در بر دارد که از واجبات حج است. جهاد، امری کاملاً نظامی است و نمونۀ عینی حکومت دین بر جامعه است.
خمس و زکات نحوۀ ادارۀ اقتصادی کشور و جامعۀ اسلامی را معین می کند.
ملاحظه می شود که همه جوانب و امور سیاسی مورد نیاز هر عصر در مکتب اسلام وجود داشته و احکام آن نیز دارای محتوایی سیاسی است.
ائمه(ع) و موضعگیری در مقابل حکام جور
امام معتقدند از زمانی که پپیامبر اکرم(ص) موفق به تشکیل جامعه شدند، و شرایط و امکانات قیام را فراهم نمودند، علیه شرک و کفر و بی عدالتی ها قیام کردند. برنامۀ رسالت پیامبر قیام برای اصلاح جامعه، قطع دست جباران و خاتمه دادن به حیات کسانی بود که برای جامعه مضر بوده اند. پیروزی پیامبر(ص) در فتح مکه و پایان دادن به عمر سرمایه داران حاکم بر جامعۀ کفر و شرک و مرحله ای از موفقیت این قیام الهی بوده است.
پس از رحلت پیامبر خاتم(ص) تمامی ائمه - علیهم السلام - در تلاش برای سرنگونی حکومتهای جور بوده اند. این تلاش امر مستقیم الهی و مسئولیت اصلی آنان محسوب می شده به آن اقدام کرده اند. نقطۀ اصلی در تلاش ائمه، مخالفت با دستگاه ظالم حکومتی بوده است. قیام عاشورا توسط امام حسین(ع) نمونۀ برجستۀ این تلاش است. ائمه بزرگوار دیگر که موفق به قیام نشدند و این امر به دلیل عدم امکانات و فراهم نبودن شرایط و موقعیت بوده است، هرگز از کوشش در این راه دریغ نداشته اند. شهادت تک تک آنان به دست حکام جور به علت اقدامات سیاسی آنان بوده است. چه اگر ائمه هدیٰ(ع) به تلاشهای پنهان برای مبارزه با حاکمین ستمگر مشغول نبودند و تنها به موعظه و گفتن احکام می پرداختند، هرگز به شهادت نمی رسیدند.
موضع ائمه(ع) در مقابل قیامها و مبارزات سیاسی زمان
هرگاه شرایط برای امام معصوم فراهم نمی آمد، فرزندان شایسته آن بزرگواران به این امر اقدام می کردند. از این قیامها می توان به قیام زید بن علی(ع) و یحیی بن زید اشاره نمود. زید، فرزند فقیه و صالح امام سجاد(ع) بوده و قیام او توسط ائمه بزرگوار ستوده شده است. امام خمینی(س) این قیامها را با حمایت و تأیید امام معصوم همراه دانسته و دلیل آن را تأسف و تمجید ائمه(ع) پس از شهادت زید می دانند.
قیامهای مردم مدینه، توابین و مختار نیز از قیامهای همزمان ائمه است. به طور خلاصه می توان گفت انجام این قیامها و تأیید مستقیم یا غیرمستقیم معصومین(ع) به منظور اجرای امر به معروف و نهی از منکر بوده تا حکومتهای خودکامه به رغم حاکم کردن جو اختناق و سرکوب نسبت به جامعه و ائمه(ع)، به حال خود واگذار نشوند.
جدایی دین از سیاست، القای استعمار گران
جدایی دین از سیاست، خصوصاً مکتب حیاتبخش اسلام شعاری گمراه کننده و تفکری جمودی در بیان امام است. این شعار از سوی دشمنان طراحی شده و از بدترین القائات استعمارگران است. ریشۀ این انحراف به دستگاههای منحرف خلفای عباسی برمی گردد که برای بقا و دوام حکومتهای ظلم و جور خود به چنین توطئه ای علیه اسلام دست زده اند.
نقش سیاسی عاشورا در اندیشۀ امام
امام(س) در تمام دوران مبارزات خویش از آغاز تا آخرین لحظات حضور، بر طرح «عاشورای سیاسی» تأکید وافر داشتند. ایشان در عاشورا ابعاد مختلف و جنبه های متعدد سیاست را یافته و پیروی از آن را ضامن بقای اسلام به منزلۀ یک مکتب سیاسی جاوید می دانند. بدین ترتیب می توان در تفکر امام، عاشورا را یک مقوله سیاسی به معنایی تام یافت.
امام(س) از عاشورا به عنوان حرکتی سیاسی با گسترۀ زمانی و مکانی نامحدود تعبیر می کنند. ایشان تصریح دارند که عاشورا در رأس مسائل سیاسی است.
در این جایگاه نقش عاشورا در سیاست را در اندیشۀ امام می توان دارای جوانب سیاسی برجسته و نکات خاص مبارزاتی یافت. اهم این نکات و جوانب عبارت اند از:
- اطلاع سید الشهدا(ع) از مسائل جانبی قیام، قبل از حرکت از مدینه.
- انتخاب زمان و مکان حرکت به سوی کربلا. این یک نقطه سیاسی، روانی و انسانی است.
- اشراف کامل به امکانات خود و ابزارهای مورد نیاز قیام.
- آگاهی حسین بن علی(ع) از نتیجۀ نهضت و شکست در میدان جنگ.
- پیش بینی منطقی و حساب شدۀ پایان قیام توسط امام برحسب برآورد نیرو و امکانات دشمن در مقایسه با سپاه خود.
طبق تفسیر امام خمینی، سیدالشهدا تمام برنامه های عاشورا را از آغاز تا پایان از زبان پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س)، و امام مجتبی(ع) شنیده بودند.
می توان با نگرش به بیانات سیدالشهدا در جمع خانواده و همراهان از قبل از حرکت تا آغاز جنگ و اتمام حجت با یاران در طول سفر تفسیر فوق را آشکارا پیدا کرد. وصایا و دستورات آن حضرت به بانوان، وصیت خاص به زینب کبری(س)، سپردن مسئولیت بازماندگان به آن بزرگوار شواهدی است که اطلاع و اشراف امام عاشورا را بر جزئیات قیا
م می رساند.
عنصر جاودانگی در قیام عاشورا
امام عاشورا را در بعد سیاسی دارای جذابیت، تازگی و جاودانگی منحصر به فرد می دانند. این ویژگیها در کلام امام چنین است: «حرف روز را سیدالشهدا آورده است. حرت او حرف روز است. همیشه حرف روز است.»
تسلیم نشدن در برابر ظلم، سکوت نکردن در مقابل دستگاه جبار، بی تفاوت نبودن نسبت به سرنوشت جامعه، و در نهایت قیام برای سرکوب ظلم و برقراری عدل، حرفی جاودانه و عملی انقلابی است که با جذبۀ فوق العاده و جامعیت خاص جاودانگی را در تاریخ کسب کرده است.
جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» معنایی جز جاودانگی عاشورا در همۀ تاریخ و همۀ مکانها ندارد. این دستور برای مسلمین راه را مشخص می کند که برای حاکمیت حق قیام کنند. در بینش امام، سیدالشهدا در برابر یک امپراتوری ستمکار مقاومت می کند و «نه» می گوید. این «نه» عنصر جاودانه ای است که در عبارت «کل یوم عاشورا...» نهفته است و باید محفوظ بماند. نهضت عاشورا در هر زمان و هر مکان باید تبعیت شود.
خصایص سیاسی قیام عاشورا
— قیام در برابر ارتجاع و جاهلیت - در حاکمیت حکام اموی، خصوصاً سلطنت یزید بن معاویه طلیعه های ارتجاع و حاکمیت ملی گرایی و نژادپرستی عصر جاهلیت در جامعۀ اسلامی مشاهده می شد. در این حاکمیت سلطان اموی با تکیه بر شعارهای «عروبت» و «تعصبات قومی» اندیشۀ سلطه بر فرهنگ اسلامی - قرآنی را در سر می پروراند. وارونه شدن مبانی و احکام اسلام قریب الوقوع بود. تمامی این امور از زمان حکومت معاویه آغاز شده و در سلطنت فرزندش به اوج رسیده بود. جامعه بیش از هر چیز تحت ستم فرهنگی به سر می برد. قدرت بیش از پیش حکومت اموی همه این انحرافات را در سایۀ جو سرکوب و ارعاب انجام می داد. در جامعۀ اسلامی افراد اندکی به کنه قضایا آشنا بودند که بنا به دلایلی سکوت را پیش گرفته بودند. این دلایل عبارت بود از:
- اختناق و جو پلیس حاکم.
- عافیت جویی و وحشت از عواقب مبارزه.
- بی تفاوتی نسبت به سرنوشت امت اسلام.
- توجیه شرعی مبتنی بر تقیه.
با سوءاستفاده از این زمینه و شرایط سلطان اموی با تکیه بر مسند پیامبر(ص) و به نام خلیفۀ رسول الله(ص) چنین جنایاتی را علیه دین اسلام و مسلمین انجام می داد.
سیدالشهدا با نهضت خود موجب افشای مفاسد خاندان اموی و حکومت آنان گردید، نقشه های خائنانۀ آنها را باطل کرد و اسلام و قرآن را از سقوط حتمی نجات داد. قیام او مانع بازگشت جاهلیت و حاکمیت کفر و شرک شد، و بالاخره بیداری و آگاهی و احساس مسئولیت مردم را در قبال حکومت نتیجه داد. به طور کلی نهضت عاشورا اساساً از وارونه شدن اسلام توسط امویان جلوگیری کرد.
برای توضیح کلام امام به اشعاری از یزید - سلطان اموی - اشاره می کنیم. وی این اشعار را در جشن پیروزی خود بر عاشوراییان، هنگام چوب زدن بر سر مبارک امام حسین(ع) می خواند:
«کاش پدرانم که در جنگ بدر کشته شدند، اینک حضور داشتند و زاری و بی تابی خارجیان را از بالای نیزه ها می دیدند. هر آینه آنها از شادی، آفرین می گفتند که: ای یزید دست مریزاد! ما سران و بزرگان آنها را کشتیم، و جنگ «بدر» را تلافی کردیم و کشته های ما برابر شد. بنی هاشم حکومت را بازیچه قرار داد، زیرا نه خبری از سوی خدا آمده و نه «وحی» ای نازل شده است. من از تبار «خندف» (تبار جده اش که زنی فاسد بود) نیستم، اگر از فرزندان «احمد» آنچه را کرده اند، انتقام نگیرم.
در این اشعار نکات کفرآمیز و انحرافی چندی وجود دارد:
- اعتراف به کفر و فاسد خود.
- افتخار به جدۀ فاسدی که آشکار کردن فساد و مباهات به تبار فاسد اوست.
- اعتراف به دشمنی با خاندان پیامبر و مصمم بودن به انتقام گیری از آنان.
- اعتراف به کینه داشتن از پیروزی اسلام و خشنودی از تلافی کردن شکستهای کفار در گذشته.
ایثار منحصر به فرد
گذشتن از مال و یا جان فرد یا گروه در هر قیام از مسائلی است که نمی تواند مورد لحاظ نباشد. نثار جان و مال و گاه توأم از بدیهیات یک قیام است. از خصایص عاشورا که موجب جاودانگی آن نیز شده، ایثار و فداکاری سیدالشهدا و خاندان و یاران آن حضرت در نهضت کربلاست. این ایثار به معنای فدا کردن مال یا جان خود و یا مردان خانواده و یا به اسارت رفتن زنان حرم نیست، بلکه امام حسین(ع) در این قیام از همه آنچه «هستی» نام دارد، در راه خداوند گذشته است.
امام خمینی این ایثار را فداکاری در راه خدا با فدا کردن همۀ هستی ذکر می کنند و در جای دیگر می فرمایند: «سیدالشهدا هر چه داشت در راه خدا برای تقویت اسلام داد».
چنین ایثار و جانبازی آن هم با خلوص و عشق در تاریخ نمونه نداشته است و به همین جهت ویژگی سیاسی انحصاری محسوب می شود.
حیات اسلام اصل تکلیف گرایی
در عاشورای سیاسی از دیدگاه امام، احیای دین اسلام از آغاز ظهور تا پایان جهان هستی مدیون خون سیدالشهدا است. در این امر سیاسی حسین بن علی(ع) دستور کلی را برای عموم صادر کرده است و آن «عمل به تکلیف د
ر قبال حیات اسلام» است. اساس این عمل به تکلیف در سیاست عاشورا عبارتند از:
- وجود حکام جائر، ایجاد انحراف در دین، منحرف شدن جامعه از صراط مستقیم، موجبات عمل به تکلیف را فراهم می کنم، که هر شخص یا گروه را موظف به قیام و جانبازی می نماید.
- مشروع نبودن عذرها و بهانه ها که پوششی برای سستی و کاهلی افراد و یا گروههاست.
- احساس وجوب عمل به تکلیف به منظور حفظ حیات و بقای اسلام در برابر حمله تحریفها و کژیها.
- نادیده گرفتن تجهیزات و نیروی بسیار دشمن و اقدام به قیام با هر مقدار امکانات.
- وظیفه نداشتن نسبت به نتیجۀ قیام، آنگاه که اساس اسلام و سرنوشت حکومت اسلامی در خطر باشد.
- شهادت عامل پیروزی در عمل به تکلیف بوده، بر خلاف ظاهر امر موجب پیشرفت و دوام اهداف قیام الهی می گردد.
در تفسیر امام، توجیه های منطقی و شرعی، برای گریز از عمل به تکلیف به علت تنبلی و سستی افراد است. به همین جهت سیدالشهدا با نپذیرفتن این توجیهات خود را آمادۀ قیام و جانبازی کرد. در ادامه بیان می دارند اگر امام با چنین عذرهایی در مدینه مانده، به زندگی عادی خویش مشغول می شد، دارای احترام و امنیت نیز بود. چرا که او هم می توانست بگوید تکلیف شرعی من نیست قیام کنم. همچنانکه سرشناسان دیگر جامعه چون عبدالله عمر، عبدالله عباس و عبدالله جعفر پس از مذاکره های مفصل با سیدالشهدا به منظور منصرف کردن آن حضرت از قیام، خود با بهانه هایی مانند یاری نکردن عموم مردم، نداشتن تجهیزات، مشخص نبودن پایان کارزار، یا بالاتر شکست قریب به یقین، از حمایت امام معصوم دریغ داشتند.
دو رکن اساسی در عمل به تکلیف
در قیام عاشورا به عنوان عمل به تکلیف دو رکن اساسی وجود دارد؛ این دو رکن آغاز و پایان نهضت را مشخص و سیاست قیام را ترسیم می کند:
- مأموریت: مستضعفان مأمورند که با هر مقدار نیرو و امکانات در برابر قدرتهای شیطانی عظیم قیام کنند.
- مژده: به مجاهدان قیام کننده که شهدای آنان با شهدای کربلا محشورند، مژدۀ «شهادت رمز پیروزی» داده می شود.
«مأموریت» به عنوان عامل اول، نیروی محرکۀ ایجاد قیام لله است، و «مژده شهادت»، انگیزۀ مقاومت و نثار جان را در راه اهداف متعالی ایجاد و پیروزی نهایی را تصریح و تضمین می کند.
پیام عاشورا برای آزادیخواهان
عاشورا پیامی برای آزادیخواهان در تمامی اعصار و مکانها دارد. این پیام قیام عدالتخواهانه با نیروی کم در برابر کاخ نشینان ستم پیشه و غارتگران است.
پیامی نظری و عملی در عاشورا آزایخواهان را بر آن می دارد که از نیروی کم نهراسند و در قیام خود حتی در برابر امپراتوریهای زمان تردید به خود راه ندهند. نکتۀ اساسی این پیام آزایخواهانه ظلم ناپذیری و ایستادگی در برابر ظالمین است.
ویژگیهای قیام آزادیخواهانه در پیام عاشورا
ویژگیهایی که در پیام عاشورا برای عدالتجویان مورد نظر امام(س) قرار گرفته، عبارت اند از:
- هدف مشخص.
- رهبری بی نظیر از حیث خصایص عقیدتی و عملی.
- اقدام به قیام بدون توجه به نفرات و امکانات.
- انتخاب شیوه های عملی انقلابی.
- مقاومت و فداکاری تک تک رزمندگان در میدان جنگ.
- استقامت و حماسه سازی بازماندگان جنگ در پیام رسانی.
- حضور افراد با سنین مختلف از زن و مرد در سپاه عاشورا.
- استقبال از مرگ در راه آرمان.
- تحمل مصائب جنگ آرمانخواهانه از سوی بازماندگان.
- احساس ظفرمندی از جنگ توسط بازماندگان.
- نقش ایمان در پیروزی.
پیامهای سیاسی - نظامی عاشورا
در نهضت عاشورا تعالیم یا پیامهای سیاسی و نظامی وجود دارد. در این پیامها وظایف افراد و شیوۀ عمل آنها از حیث سیاسی و نظامی مشخص شده است.
پیامهای سیاسی
این پیام با بعد فرهنگی در جبهه و بعد تبلیغاتی در پشت جبهه جلوه می کند. رزمندگان جبهۀ نبرد هریک قبل از شروع حمله، به ایراد سخنرانی یا رجز پرداخته و با شعار و بیان اهداف و مقاصد خویش را مطرح کرده اند. در این کار سیاسی - فرهنگی، آگاهی لشکر خصم نسبت به حکومت جایر مورد نظر بوده و پلیدی اعمال آنها بازگو می شده است.
آنچه امام آن را تعلیم یا پیام سیاسی می دانند، نقشهایی است که در پشت جبهه توسط افراد خاندان سیدالشهدا ایفا شده است. این مسئولیتها عبارت از تبلیغاتی است که زنان خاندان رسالت کرده اند. در این تبلیغات پیام عاشورا به تاریخ رسانده شده است.
در این مرحله کار سیاسی، باید به کمی نیروی امام توجه کرد و با کشته شدن مردان او - غیر از امام سجاد(ع) - بر عهده داشتن این وظیفه از سوی زنان، اهمیت و عظمت امر را بیان می کند. در این مقطع بخصوص دو تن از خواهران سیدالشهدا و یکی از دختران آن حضرت (از زینب کبری و ام کلثوم و فاطمه صغری علیهم اسلام) به نحوی شگفت آور در موقعیتهای حساس دست به یک کار تبلیغی - سیاسی عظیم می زنند. به نظر اکثر مورخین و محققین تفکیک این عمل سیاسی از کار نظامی در عاشورا و یا در اولویت قرار دادن یکی از آنها تقریباً غیر ممکن است.