#صلوات
روزهای جمعه صلوات آثار خاصی دارد!
🎙آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه:
... روزهای جمعه فرستادن صلوات بسیار مجرب است و دارای آثار خاصی است و نیز شبهای جمعه.
✅ایشان بر ۱۰۰۰ (هزار) ذکر صلوات در روز جمعه قبل از ظهر تاکید داشتند و خودشان عمل میکردند؛ ۱۰۰۰ صلوات بدون اینکه فاصله ای بیفتد یا کلام دیگری از دهان خارج شود.
📚نسیم های گره گشا، ج ۱، نسیم ۱۳۰.
صلواتی به روح ایشان، هدیه بفرمائید.
#صلوات
#فرج_ظهور
┄┅═❁💠
🌤أللَّھم عجل لولیڪ الفرج والعافیةوالنصر
بسم الله الرحمن الرحیم
#زیارتنامه
#حضرت شاهچراغ علیه السلام
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِ المُؤمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ
السَّلام عَلَیکَ یَا بنَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ وَلِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیکَ یَا اَخا وَلِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیکَ یَا عَمَّ وَلِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیکَ یَا سَیِّدَ السّاداتِ الاَعاظِمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا اَحمَدُ بنُ مُوسَی الکاظِم
اَلسَّلامُ عَلی مَن کانَ سَیّدِاً فی عَشیرَتِهِ وَ جَلیلاً فی عِترَتِهِ وَ کَریماً فی مالِهِ وَ ثَروَتِهِ وَ وَرِعاً فی دینِهِ وَ شِرعَتِهِ
اَلسَّلامُ عَلی مَنِ اِقتَفی بِعَلیِّ بنِ اَبیطالِبٍ وَصِیّ رَسُولِ اللهِ فَاَعتَقَ اَلفَ مَملوُکٍ فی سَبیلِ اللهِ وَ عَبَدَاللهَ مُخلِصاً لَهُ الدّینَ حَتّی اَتاهُ الیَقینُ،اَلسَّلامُ عَلی مَن کانَ اَبوُالحَسَنِ مُوسی یُحِبُّهُ وَ یُقَدِّمُهُ وَ بِضیعَةِ المَوسوُمَةِ بِالیَسیَرةِ یُنَعِّشُهُ وَ یُنَعِّمُهُ وَ بِعشِرینَ مِن خَدَمِهِ وَ حَشَمِهِ یُکَرِّمُهُ وَ یُعَظِّمُهُ وَ بَعدَ ذلِکَ بِبَصَرهِ یَرعاهُ وَ یَحفَظُهُ ما یَغفَلُ عَنهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَ ابنَ مَولایَ، اَلسَّلامُ عَلی اَبیکَ المَسجُونِ المَظلوُمِ وَ عَلی اَخیکَ الغَریبِ المَعصُومِ المَقتُولَینِ ظُلماً بِالسُّمُومِ، اَلسَّلامُ عَلی اَولادِ اَخیکَ المَعصُومینَ الاَئمَّةِ الهُداةِ الَمهدِیّینَ اَلسَّلامُ عَلی اُمِّکَ الطّاهِرَةِ الزّکِیَّةِ الَّتیِ ائتَمَنَت عَلی وَدایِعِ الاِمامَةِ اَلسَّلامُ عَلی اُختِکَ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ فاطِمَةَ المَعصُومَةِ الَتّی مَن زارَها وَ جَبَت لَهُ الجَنَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا ساداتی وَمَوالِیَّ جَمیعاً عَرَّفَ اللهُ بَینَنا وَ بَینَکُم فِی الجَنَّةِ وَ حَشَرَنا فی زُمرَتِکُم وَ اَورَدَنا حَوضَ نَبِیِّکُم وَ سَقانا بِکَأسِ جَدِّکُم مِن یَدِ عَلیِّ بِنِ اَبیطالِبٍ اَبیکُم وَ نَسئَلُ اللهَ اَن یُریَنا فیکُمُ السُّروُرَ وَ اَلفَرَجَ وَ الکَرامَةَ وَ اَن یَجمَعَنا وَ اِیّاکُم فی زُمرَةِ جَدِّکُم مُحَمَّدٍ وَ اَبیکُم عَلّیٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِما وَ الِهِما وَ عَلی اَرواحِکُم وَ عَلی اَجسادِکُم وَ عَلی اَجسامِکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر تو ای فرزند رسول خدا
سلام بر تو ای فرزند امیر المومنین
سلام بر تو ای فرزند فاطمه و خدیجه
سلام بر تو ای فرزند حسن و حسین
سلام بر تو ای فرزند ولی خدا
سلام بر تو ای برادر ولی خدا
سلام بر تو ای عموی ولی خدا
سلام بر تو ای سید سادات بزرگوار
سلام بر تو ای احمد فرزند موسی کاظم
سلام بر آنکه آقا بود در طایفه اش، و گرانقدر در میان بستگان خود و کریم بود در بخشش دارائی و ثروتش، و در دین و شریعتش پرهیزگار بود، سلام بر آنکه پیروی کرد از علی فرزند ابی طالب و جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، پس در راه خدا آزاد کرد هزار برده را، و خالصانه در آئین خود خدا را پرستید تا اینکه حقیقت را دریافت. سلام بر آنکه ابو حسن موسی دوستش داشت و او بر همگان مقدم می داشت و با مزرعه ی خود به نام (یسیره) او را گرامی و به سر نشاط می آورد و با بیست تن از خدمتکاران و همراهان تکریم و تجلیل می کرد و با نگاهش مواظبت و از او غافل نمی گشت. سلام بر تو ای مولا و فرزند مولایم. سلام بر پدر زندانی مظلومت و بر برادر غریب معصومت که ظالمانه مسموم شدند. سلام بر فرزندان برادر معصومت امامان هدایت کننده. سلام بر مادر مطهر و پرهیزگارت که امانتدار ودیعه های امامت بود. سلام بر خواهر پرهیزگار و پاکت فاطمه معصومه که بهشت بر هر آنکه زیارتش کند واجب است. سلام بر شما سرورانم همگان. خداوند ما را در بهشت با شما آشنا و در زمریه شما محشور گرداند، و بر حوض پیامبرتان ما را وارد کند. و از دست پدرتان علی ابن ابیطالب با جام جدتان ما را سیراب کند. و از خدا می خواهیم که شادی و گشایش و عزت شما را به ما نشان دهد، و ما و شما را در شمار پیروان جدتان محمد و پدرتان علی که درود خدا بر آن دو و خاندانشان باد قرار دهد. سلام و رحمت و برکت خدا بر شما و بر روحتان و بر جسدتان و جسمتان باد.
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
#التماس دعا ازهمگی
بسم الله الرحمن الرحیم
#معرفی مختصر
#حضرت شاهچراغ علیه السلام
حضرت احمدبن الامام موسی کاظم علیهم السلام(شاهچراغ) فردی کریم النفس، جلیل القدر و پرهیزکار بود که پدرش او را دوست داشت و بر دیگر فرزندان مقدم میکرد. امام موسی کاظم علیه السلام مزرعه خویش را که به «یَسیره» معروف بود به او بخشید و گفته شده که حضرت شاهچراغ علیه السلام هزار بنده و غلام را آزاد کرد.و حتی درباره ایشان گفته اند هزار قرآن را با دست مبارکش نوشت بعد از شهادت امام کاظم عليه السلام برخی مردم با شناختی که از حضرت احمدبن الامام موسی کاظم علیه السلام داشتند برای بیعت با ایشان اقدام کردندایشان خطاب به مردم گفتند: ای مردم بدانید که پس ازشهادت پدرم علی بن موسی الرضا امام و خلیفه به حق و ولی خدا است و برمن و برشما واجب است که از ایشان اطاعات و تبعیت نماییم و به بیان فضائل امام رضا علیه السلام پرداختند
الارشادشیخ مفیدج۲ص۲۴۴
اعیان الشیعه ج۳ص۱۹۲
معارف و معاریف ج۱ص۷۹۵
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
#نحوه هجرت،مجاهدت،شهادت
#حضرت شاهچراغ علیه السلام
زمانی که امام رضا علیه السلام با ولایتعهدی تحمیلی ازسوی مأمون عباسی درطوس خراسان بودند، حضرت احمدبن الامام موسی الکاظم(شاهچراغ) علیه السلام به اتفاق حضرت سید محمدو حضرت سید علاءالدین حسین برادران گرامی خودوجمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان ومحبین اهل بیت علیهم السلام،به قصد زیارت امام رضا علیه السلام ازحجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزارنفری از زنان و مردان تشکیل شده بودحاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که کاروان حضرت شاهچراغ علیه السلام به نزدیکی آنجا رسید پیغام داد که به امرخلیفه مامون عباسی، باید از همین جا باید برگردید.حضرت شاهچراغ علیه السلام فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیداربرادر بزرگوارمان امام رضا علیه السلام ». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. حضرت شاهچراغ علیه السلام برای امان ازگزندحکومت، به همراه برادرخود و عده ای دیگرمخفیانه به شیراز رهسپار شد.حضرت شاهچراغ علیه السلام در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه«سردزک» که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزید و درخانه این شخص مخفی گشت و شب و روز را به عبادت می گذرانید.«قتلغ خان حاکم وقت» که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیرنمودن سادات که از مناطق خود فرارنموده بودند قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از یک سال یافت و او و همراهانش را محاصره نمودند و نبردی بین آنها و مأموران حکومت در گرفت و حضرت شاهچراغ علیه السلام با شهامت و شجاعت هاشمی خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت. هنگامی که «قتلغ» دانست که از طریق ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد؛ از طریق خانه همسایه او و از طریق شکافی که در خانه همسایه بودواردخانه ای که حضرت شاهچراغ علیه السلام در آن پناه برده بود، شدند و ودرنبردی با شمشیری بر سرمطهرحضرت ضربه ای وارد کردند.وایشان را بشهادت رساندندو سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی ماندبا توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران مأمون عباسی بر علیه تشیع و اهل بیت علیهم السلام برخی از مردم که از مخالفین تشیع بودند، حرمت پیکر مطهرحضرت شاهچراغ علیه السلام را نگاه نداشتندوآن را درزیر آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند.
📚سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرامات حضرت احمدبن الامام موسی کاظم علیهم السلام
#هویداشدن پیکرمطهر بعداز چندقرن
#علت نامیده شدن به شاهچراغ..؟ا
زن صالحه ای نزد عضدالدوله دیلمی سلطان فارس آمد و عرض کرد در حوالی منزل من تپه ای است که در روی آن نیمه شبهای چراغی روشن میشود که مانند مشعل پرنوری می درخشد و همینکه بمحل روشنائی میروم چیزی دیده نمی شود شاه از رجال و درباریان خود و بعضی از علماء و شیوخ شیراز دراین باب تحقیقاتی بعمل آورد و چیزی دستگیرش نشد و گفتند که چون گوینده پیر زن فقیری است شاید در نظر گرفته که بدین وسیله سو استفاده بنماید.شاه متقاعد نشد و فرمود که من از بیانات این زن بوی حقیقت میشنوم و تصمیم اتخاذ کرد که خود شخصا به این قضیه رسیدگی کند تا صحت و سقم مطلب را کشف نماید لذا شبانگاه به منزل آن پیرزن رفته و در آنجا استراحت می کند.عضدوالدوله مقارن نیمه شب بخواب رفت و آن زن صالحه متوجه روشن شدن چراغ گردید همینکه بطریق شبهای گذشته نور چراغ ظاهر شد ببالین شاه دوید و سه مرتبه عرض کرد: شاه ـ چراغ ـ شاه چراغ ـ شاه چراغ(یعنی ای شاه نورچراغ هویداشده) عضدوالدوله از خواب برخاست بمحل چراغ دوید و با کمال تعجب دید که روشنائی بکلی محو گردید و با ترک آن نقطه باز چراغ روشن گردید، هفت مرتبه روشن شدن چراغ و رفتن شاه بدان نقطه تکرار شد، تا اینکه مقارن طلوع صبح دیگر چراغی دیده نشد.پادشاه محل را علامت گذارده و روز بعد دستور داد که تپه را بشکافند تا از آن سر مکتوم پرده برداشته شود و در نتیجه سرداب عظیمی گردید که جسدی درروی تختی درداخل آن گذارده شده بود و هیچکس جرئت وارد شدن سرداب و بررسی امر را نداشت.شاه تحقیق امر را از شیخ عفیف الدین که مردی زاهد و عابد و ان عصر فارس بود درمیان گذاشت اتفاقا نامبرده آن شب را در عالم رؤیا دیده بودکه بزیارت حضرت امامزاده احمد بن الامام موسی کاظم علیهم السلام موفق شده است و لذا حتم کرد که سرداب کشف شده مرقد مطهر آن امامزاده است لذا وضوء گرفت و لباسهای پاکیزه پوشیدو وارد سرداب شد و از لوحی که در نزد جسد بود و انگشتر آن حضرت که بر روی آن حک شده بود:"العزه لله، احمد بن موسی” معلوم گردید که مشاهدات او در خواب از رؤیاهای صادقه بوده است .عضدوالدوله از این اتفاق فوق العاده، مسرور گردید و امرنمود که آن روز را تعطیل عمومی نموده،و برای این خاطر جشن عظیمی برپا نمود و تا سه روز نقاره خانه سلطنتی را نواختند و به اطلاع همگان برسانند که مزار و پیکرمطهر فرزند گرامی امام موسی کاظم علیهم السلام بعد قریب ۴۵۰ سال بلطف الهی سالم هویدا گشت و اولین بارگاه حضرت احمد بن الامام موسی کاظم علیهم السلام بدست این سلطان به رهنمائی شیخ عفیفت الدین برپا گردید و حرم این امامزاده به(شاه چراغ) مشهور گشت
شیرازنامه ص۱۹۷
قیام سادات علوی صفحه۱۹۲
دانشنامه امام کاظم عليه السلام ص۶۴
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
🌴به جهت عاقبت بخیری هر روز صبح میخوانیم
بسم الله الرحمن الرحیم
🌴 يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ
وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى
يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا
يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَا
أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بالنَّار
آمین یا رب العالمین
🌴 اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک.
🌷شادی روح پاک و مطهر شهدای گرانقدرمان با #صلوات
#علمدارپدر🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرامات امام کاظم علیه السلام
#پیشگویی مرگ زندانبان
ابویوسف(قاضی بغداد)و محمد بن حسن که دو نفر ازاصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک لعنه الله علیه به ملاقات امام موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. در بین راه با هم میگفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم. امام علیه السلام فرمودند: کاری ندارم. وقتی آن مرد رفت، حضرت علیه السلام به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ابویوسف و محمد بن حسن شگفت زده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر میگفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟!سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد.مجدداً این دو به ملاقات امام علیه السلام آمدند و گفتند: " معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ امام علیه السلام فرمود: از دروازه های علم رسول الله است که به روی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام ( صلوات الله علیهم اجمعین )بعدی منتقل شده است. "
الخرائج علامه راوندی
بحارالانوارج۴۸ص۶۴
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
#نشرواطلاع رسانی باشما
بسم الله الرحمن الرحیم
#نثارصلوات وزیارت
#امام کاظم علیه السلام
سيّد جليل على بن طاووس در كتاب «مصباح الزائر»در يكى از زيارت حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام اين صلوات بر حضرت را كه مشتمل بر شمّهاى از فضايل و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل كرده است
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ #فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ #الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ،
خدایا درود فرست بر محمّد و اهل بیتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشین نیکوکاران،و پیشواى خوبان و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حکمتها و آثار،آنکه همواره شب را با بیدارى تا سحر،با به هم پیوستن استغفار زنده مىداشت،همپیمان سجدههاى طولانى،و اشکهاى سرشار و رازونیاز بسیار،و نالههاى به هم پیوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و کرم و بذل،و خوگرفته به بلا و صبر،پایمال شده به ستم،و دفن شده به بىعدالتى و معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها،با ساق کوبیده،به حلقههاى زنجیرها،و جنازهاى که با خوارى و سبک انگاشتن بر آنجار زده شده،وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش سرور بانوان،
بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
با ارثى غصب شده،و حکومتى ربوده،و فرمانى مغلوب،و خونى خواسته،و زهرى نوشانده،خدایا همچنانکه او بر سختى محنتها صبر کرد،جام اندوه گرفتاریها را نوشید،و در برابر خشنودىات تسلیم شد،و طاعت را برایت خالص نمود،و خشوع را بىآلایش کرد،و فروتنى را شعار خود ساخت،و با بدعت و اهلش دشمنى نمود،و ملامت ملامتگرى در چیزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نکرد،بر او درود فرست درودى بالنده عالى،پاک،که با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امتهایى ازآفریدگانت،و گروههایى از مخلوقت،و از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنایت کن،که تو داراى فضل فراگیر و گذشت فراوان هستى،به مهربانىات اى مهربانترین مهربانان...
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
#نشر=باقیات الصالحات
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرامات امام موسی کاظم علیه السلام
#سیرحرکتی علی بن صالح طالقانی
روزی هارونالرشید قضیه عجیبی راجع به آمدن شخصی به نام علی بن صالح طالقانی با ابر از چین به طالقان، شنید.پس او را احضار کرد و به وی گفت: شنیدهام که تو گفتهای که مرا ابر از چین به طالقان آورد؟»علی بن صالح طالقانی گفت: «من با کشتی در دریا، سفر میکردم، ناگهان کشتی ما شکست و ما داخل دریا افتادیم. من به تخته چوبی سوار شدم و تا سه شبانه روز در آب سر گردان بودم تا اینکه به ساحل افتادم. در آنجا درختی را دیدم، پس در کنار آن درخت خوابیدم. ناگاه صدائی به گوشم رسید. دیدم پرنده بزرگی در نزدیکی من به زمین نشست. من از کنار آن درخت به قصد گرفتن آن پرنده حرکت کردم ولی آن پرنده فوراً به طرف کوه پرواز کرد و رفت. من به غاری که در آن کوه بود نزدیک شدم، ناگهان از آنجا صدای تسبیح و تکبیر و تلاوت قرآن را شنیدم. نزدیک رفتم، پس ناگهان از داخل غار صدائی شنیدم که: «ای علی بن صالح طالقانی! داخل شو.
پس داخل شدم، در آنجا بزرگواری را مشاهده نمودم که بر سجاده عبادت نشسته بود. سلام کردم و جواب شنیدم. سپس فرمود: «ای علی بن صالح! تو گنجی هستی که امتحان شدی به گرسنگی و تشنگی و خوف، خدا به تو رحم کرد و تو را نجات داد. من از همان ساعت که سوار کشتی شدی تا به آخر بر احوالات تو مطلع بودم.» سپس فرمود: «تو گرسنهای.» پس دعا کرد و ناگهان مائدهای از آسمان نازل شد. حضرت فرمود: «نزدیک بیا و از رزق خدا بخور.»
من از آن غذاهای لذیذ خوردم. بعد آن حضرت نمازی خواند و فرمود: «آیا میل داری به وطنت طالقان برگردی؟ عرض کردم: «من کجا و وطنم کجا؟!من دیگر نمیتوانم وطن خود را ببینم.»
فرمود: «این کار برای اولیاء خدا ممکن است.» سپس بطرف آسمان اشاره کرد و گفت: «الساعة الساعة.» ناگهان ابری نزدیک آمد و صدایی از آن برخواست که: «سلام ای ولی خدا و ای حجت خدا.» حضرت جواب داد و بعد فرمود: «مأمور هستی که به کدام سرزمین بروی؟» پس آن ابر جواب داد. حضرت فرمود: آیا مأمور رحمت هستی یا غضب؟» پس ابر جواب داد و سپس حضرت مرخصش نمود. بعد یک ابر سفید نورانی نزدیک آمد و سلام کرد و جواب شنید. حضرت به او فرمود: مأمور هستی که کدام سرزمین بروی؟» ابر گفت: «مأمور هستم که به اراضی طالقان بروم.» حضرت فرمود: «بیا پائین و بر روی زمین قرار بگیر.» پس آن ابر پائین آمد. حضرت بازوی مرا گرفت و بر روی ابر نشاند و ابر شروع به حرکت نمود. در حالی که ابر در حال حرکت بود، آن حضرت را قسم دادم که: «خودت را معرفی بفرما.» ایشان فرمود: «خداوند، زمین را بدون حجت باقی نمیگذارد و من حجت خدا بر روی زمین هستم، من موسی بن جعفر میباشم.» ابر مرا با یک چشم بهم زدن به طالقان در پیش خانوادهام رساند.» در این هنگام هارونالرشید ملعون دستور داد تا علی بن صالح طالقانی را به قتل برسانند.تا کرامات امام موسی کاظم علیه السلام را کسی نشنودونقل ننماید
منابع:
بحارالانوارج۴۸ص۳۹
مدینه المعاجزعلامه بحرانی
القطره ج۱ص۵۹۰علامه مستنبط
کرامات الصالحین ص۲۲۲
دانشنامه امام کاظم عليه السلام ج۱ص۲۲۱
لازم بذکر است ومزارمنسوب به علی بن صالح طالقانی درروستای اوانک طالقان می باشد
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرامت امام موسی کاظم علیه السلام
#هدایت و عابده شدن زن بدکاره
هارونالرشید لعنه الله علیه، کنیز زیبایی را برای به بهانه خدمت کردن به امام موسی بن جعفر علیهماالسلام به زندان فرستاد.(و قصدش بدنام کردن امام علیه السلام بود) امام به هارون پیغام داد: «بَل أنتُم بِهَدیّتکُم تَفرَحُون». سوره نمل آیه ۳۶ یعنی «این شما هستید که با هدایای خود، شادمان میشوید».(این جمله، همان جملهای است که حضرت سلیمان علیه-السلام با دیدن هدایای ملکه سبا بر زبان آورد و خود را بینیاز از آن خواند و آنچه را خدا به او داده بود، برتر از آن هدایا شمرد. گویا امام کاظم علیهالسلام بابیان این عبارت قرآنی، ضمن قیاس خود با سلیمان نبی، عظمت شأن و جایگاه والای امامت را به هارون یادآوری میکرد و او را که به خلافت ظاهری و مسند قدرت و امکانات مادیاش دلخوش بود، تحقیر میکرد)
امام کاظم علیه¬السلام در ادامه فرمود: «من به این کنیز و امثال آن نیازی ندارم». هارون با شنیدن این پیام، از خشم برآشفت و بهواسطه گفت: «نزد او برگرد و به او بگو: نه به رضایتِ تو زندانیات کردهایم و نه به رضایت تو برایت خدمتکار گماشتهایم! کنیز را نزد او بگذار و بیا». واسطه نیز همین کار را انجام داد و برگشت. مدّتی بعد، هارون الرشید خادمش را به زندان فرستاد تا از حال کنیز جویا شود. خادم به زندان رفت و [باکمال تعجب] دید آن کنیز به سجده افتاده، سرش را بالا نمیآورد و همچنان میگوید: «قُدّوس! سُبحانکَ سُبحانکَ»؛ یعنی: «خدایا! تو پاک و منزّهی، منزّهی!».
وقتی جریان را به هارون گزارش داد، هارون گفت: «به خدا سوگند! موسی بن جعفر، دختر را جادو کرده است. او را بیاورید». پس آن کنیز را نزد هارون آوردند، در حالی که میلرزید و نگاهش را به آسمان دوخته بود و ساکت بود هارون پرسید: «تو را چه شده؟». کنیز گفت: «موضوع من، چیز تازهای است (که تا به حال تجربه نکرده بودم) در حالی که من نزد موسی بن جعفر بودم، او شب و روز به نماز میایستاد و بعد از نماز هم مشغول ذکر گفتن و تسبیح و تقدیس خداوند میشد. به او عرض کردم: سرورم! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟ فرمود: با تو چه کار دارم؟! عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آوردهاند. آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کارهاند؟! نگاه کردم. باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود. پر بود از سکوهایی که با فرشهای نفیس دیبا و زربافت فرش شده بود و روی آن فرشها خدمتکارانی از مرد و زن بودند که هرگز کسی را به نیکویی آنها مشاهده نکردهام و هرگز لباسی همانند آنچه آنها به تن داشتند، ندیدهام. لباسهایی از ابریشم سبز بر تن و تاجهایی از دُرّ و یاقوت بر سر و ظرفهای آب و دستمال و غذاهای متنوّعی آماده بر دست داشتند! با مشاهده این صحنه، در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که این خادم به سراغم آمد و مرا بلند کرد و اینک اینجا هستم».
هارون خشمگین شد وگفت: «ای پلید! شاید وقتی به سجده رفتی، خوابت برده و اینها را در خواب دیدهای»! کنیز گفت: «نه، به خدا سوگند. سرورم! این واقعیات را پیش از سجده دیدم. به خاطر مشاهده اینها بود که به سجده افتادم». هارون به خادم خود گفت: «این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود».
آن کنیز به نماز روی آورد و از آن پس، همواره مشغول نماز بود و هنگامیکه علّت آن را میپرسیدند، میگفت: «عبد صالح خدا (موسی بن جعفر علیهماالسلام) را در چنین حالتی دیدهام». هنگامیکه از خاطره آن روز سؤال میشد، میگفت: «وقتی چشم من باز شد و آن صحنهها را دیدم، کنیزکانی که آنجا بودند، مرا صدا کردند و گفتند: فلانی! از بنده صالح خدا دور شو تا ما نزد او بیاییم. ما از آنِ اوییم، نه تو»!
راوی این داستان میگوید: آن کنیز همواره در همین حال عبادت و بندگی خداسپری میکرد تا اینکه چند روز قبل از شهادت امام کاظم علیهالسلام از دنیا رفت.
منابع:
بحارالانوارج۴۸ص ۲۳۸
ریاض الابرار ج۲ص۳۲۹
مناقب آل آبی طالب ج۴ص۲۹۷
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صلوات خاصه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام 🕊️
◽️اللَّـهُـمَّ صَلِّ عَـلَی اَمِیـرِالمُؤمِنِیـنَ عَلِیِّ بـنِ اَبِـی طَالِبٍ اَخِی نَبیِّکَ وَ وَلیِّـهِ وَ صفِیِّهِ وَ وَزِیرِهِ وَ مُـستَودَعِ عِلمِـهِ وَ مَوضِـعِ سِـرِّهِ وَ بَـابِ حِکمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِی إلَی شَریِعَتِهِ وَ خَلِیفَتِهِ فِـی اُمَّتِـهِ وَ مُفَرِّجِ الکُرُبِ عَن وَجهِهِ وَ قَاصِمِ الکَفَرَةِ وَ مُرغِمِ الفَجَرَةِ الَّذِی جَعَلتَهُ مِن نَبِیِّکَ بِمَنزِلَةِ هَارُونَ مِن مُوسَی اللَّهُمَّ وَالِ مَن وَالَاهُ وَ عَادِ مَن عَادَاهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَاخذُل مَن خَذَلَهُ وَ العَن مَن نَصَبَ لَهُ مِنَ الاَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ وَ صَلِّ عَلَیهِ اَفضَلَ مَـا صَلَّیتَ عَلَی آَحَدٍ مِن اَوصِیَاءِ اَنبِیَائِکَ یَا رَبَّ العَالَمِینَ🌹✨
به نیت تعجیل در امر فرج مولامون بخونیم❤️
#سردارشهیدمجیدزارعی🌹💚
🌹شیخ رجبعلی خیاط :
تا می توانید برای فرج امام زمان دعا کنید و همیشه بعد از #صلوات بر محمد و آل محمد، وعجل فرجهم بگویید.
📚 کیمیای محبت ص ۵۹-۵۸
🌿🌺🌿🌺
بر مهدی و بر جاه و جلالش صلوات
بر صورت ماه بی مثالش صلوات
تا امر فرج خدا نماید نزدیک
بفرست تو بر علی و آلش صلوات
🌺🍃🌺🍃