eitaa logo
طلبه شهید علی خلیلی
500 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
422 ویدیو
24 فایل
تنہاراه رسیدن بہ"سعادت" ، بندگے خداست! وتمام سعادت خلاصہ شده دریڪ واژه؛ آن هم"شہید" .. ولادت: ⁹/⁸/¹³⁷¹ شهادت:³/¹/¹³⁹³ 🌹کانال‌‌رسمی‌شهید‌علی‌خلیلی‌با‌حضور‌خانواده‌شهید🌹 خادم‌الشهدا @shahidalikhalili2466 کپی‌با‌ذکر‌صلوات‌‌به‌نیابت‌شهید‌‌علی‌خلیلی‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با هم بندیم که حداقل به مدت 20 روز به خاطرات و وصایای آنان در زندگی روز مره خود جامه عمل بپوشانیم. ✅ : نیکی به والدین❣ 🍃شهید محمد رضا عقیقی سرگرم کار بودم که یکی بلند گفت: مادر. شروع کرد دورم چرخیدن و تکرار این جمله "مادر حلالم کن" گفتم: برای چی؟ گفت: اول حلالم کن. گفتم: بخشیدمت. گفت: مادر چند بار صدایت کردم متوجه نشدید، مجبور شدم با صدای بلند صدایتان کنم. ببخشید اگر صدایم را روی شما بلند کردم! 🌹 @Shahidalikhalili
🌹 🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با هم بندیم که حداقل به مدت 20 روز به خاطرات و وصایای آنان در زندگی روز مره خود جامه عمل بپوشانیم. ✅ : نیکی به والدین❣ 🍃شهید علی ماهانی یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بی‌سوادی ما را به رخمان بکشد. هر وقت وارد اتاق می‌شدم، نیم خیز هم که شده، از جاش بلند می‌شد. اگر بیست بار هم می‌رفتم و می‌آمدم، بلند می‌شد. می‌گفتم: علی جان، مگه من غریبه هستم؟ چرا به خودت زحمت می‌دی؟ می‌گفت: احترام به والدین، دستور خداست. 🌹 @Shahidalikhalili
🌹 🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با هم بندیم که حداقل به مدت 20 روز به خاطرات و وصایای آنان در زندگی روز مره خود جامه عمل بپوشانیم. ✅ : نیکی به والدین❣ 🍃شهید علی اصغر ارسنجانی برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد، بی‌مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد: دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود. احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت. ادب بالا‌ترین شاخصه او بود. 🌹 @Shahidalikhalili
طلبه شهید علی خلیلی
🌹 #قرار_بندگی🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با
🌹 🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با هم بندیم که حداقل به مدت 20 روز به خاطرات و وصایای آنان در زندگی روز مره خود جامه عمل بپوشانیم. ✅ : نیکی به والدین❣ 🍃شهید مهدی زین الدین وی ظل گرمای تابستان، بچه‌های محل سه تا تیم شده‌اند. توی کوچهٔ هجده متری. تیم مهدی یک گل عقب است. عرق از سر و صورت بچه‌ها می‌ریزد. چیزی نمانده بود ببازند. اوت آخر است. مادر می‌آید روی تراس «مهدی! آقا مهدی! برای ناهار نون نداریم ‌ها، برو از سرکوچه دو تا نون بگیر.» توپ زیر پایش می‌ایستد. بچه‌ها منتظرند. توپ را می‌اندازد طرفشان و می‌دود سر کوچه... 🌹 @Shahidalikhalili
یک خانمی با گروهش آمده بود سر مزار شهید چمران. حجاب درستی هم نداشت. با او صحبت کردم و مزار را نشانش دادم. گفتم شهید خلیلی برای دفاع از امثال شما رفتند و درست نیست شما با این پوشش باشید. 💠 آن خانم هم کمی با من بحث کردند و بعد رفتند. بعد از آن چندماهی ایشان را ندیدم. حدود یک ماه پیش آمد و گفت: من را می شناسی؟ گفتم نه. گفت فلانی هستم که با من سر مزار شهید چمران صحبت کردی! راستش آنچنان محجبه شده بود که نشناختم.البته من کاری نکردم. 🌼🍃 این ها همه برکات شهداست. شیخ رجبعلی خیاط می گوید:;مُعرف خدا باش! نگو فلان کار را من انجام دادم; حاج اسماعیل دولابی هم می گویند هیچ چیز را به خودت نسبت نده. اگر اینطور بگویی، ظلم کرده ای! اصلاً تمام حرف اولیای خدا همین بوده که حتی برای ثواب هم کاری نکن. ثواب چیه؟! کار فقط برای خدا! 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 💠 به نقل ازخادم الشهدا https://eitaa.com/shahidAlikhalili
طلبه شهید علی خلیلی
🌹 #قرار_بندگی🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با
🌹 🌹 🔸برآنیم تا با عنایت خداوند،سیروسلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم.وبا هم بندیم که حداقل به مدت ۲۰روز به خاطرات ووصایای آنان درزندگی روزمره خود جامه عمل بپوشانیم ✔️ نیکی به والدین❣ چند روزی بود مریض شده بودم تب داشتم. حاج آقا خانه نبود. از بچه ها هم که خبری نداشتم. یک دفعه دیدم در باز شد و مهدی، با لباس خاکی و عرق کرده، آمد تو. تا دید رخت خواب پهن است و خوابیده ام، یک راست رفت توی آشپزخانه. صدای ظرف و ظروف و باز شدن در یخچال می آمد. برایم آش بار گذاشت. ظرف های مانده را شست، سینی غذا را آورد، گذاشت کنارم. گفتم:«مادر!چرا بی خبر؟» گفت: « به دلم افتاد که باید بیام. » یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 12 @shahidalikhalili
🌹 🌹 🔸بر آنیم تا با عنایت خداوند، سیر و سلوک بندگان مخلصش را چراغ راه خود قرار دهیم. و با هم بندیم که حداقل به مدت 20 روز به خاطرات و وصایای آنان در زندگی روز مره خود جامه عمل بپوشانیم. ✅ : نیکی به والدین❣ 🍃شهید علی ماهانی رخت‌ها رو جمع کردم توی حیاط تا وقتی برگشتم بشویم. وقتی برگشتم، دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته و رخت‌ها هم روی طناب پهن شده! رفتم پیشش گفتم: الهی بمیرم! مادر، تو با یه دست چطوری این همه لباس رو شستی؟! گفت: مادر جون، اگه دو تا دست هم نداشتم، باز قبول نمی‌کرد من خونه باشم و تو زحمت بکشی. 🌹 @Shahidalikhalili