eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
5.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدمحمودکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ بالاترین عمل در ماه رمضان! 👈 چرا پیشرفت معنوی ندارم؟؟ 🎙استاد 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدترین ظلمی که میتونید به آدمها بکنید اینه که خوب هارو از خوبی کردن پشیمان بکنید.. دریک صورت هیچوقت پشیمون نمیشی اون هم فقط برای رضای خدا وآرامش خودت خوبی کنی... نه برای طرف... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌پروفسوری از دانشگاه توکیو که بخاطر حکمت مسلمان شد ⏰یک دقیقه و ۴۱ ثانیه ┏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┗‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الله اکبر 😯😯😯 کل وسایل خونه توی آتش سوختن حتی فلزات ذوب شدن اما قرآن آتش نگرفته 😍😍😍😍 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کـــــــودک... کفش هایم را نپوش تلاش تو برای بزرگ شدنت غــــمگینم می کند کـــــودک بمان ، کوچــــک بمان من در بزرگ شدنم دردهایی دیدم که کــــــــوچک کرد، بزرگ شدنم را 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلبــــــــــت را آرام کن ... یک وقتهـــــــایـــي بنشین      و خلوت کن با تمام      سکـــــــوت هایت…      نگــــــــاه کن به اطـــــــرافت… به خوشبختـــــــي‌هایت…      به کساني که میدانـــي      دوستت دارنــــــد … به وجود آدم هایــــــي      که برایت اهمیـــــــت دارند…      و بــــــه خــــــــــدایـــــــي      که تنهایت نخــــــــواهــــــــد گــــــذاشت. 👌میگما...همه ما یک رفیق مشترک داریم امام زمان(عج)... ناب ترین رفیق 🆔@ShahidBarzegar65
نظر اجنه درباره آیت الله بهجت❗️ (خاطره منتشر نشده) یک بار بچه‌های کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند . آیت الله بهجت به بچه‌ها فرمودند : بیایید با شما کار دارم . دیدم آقا به آن‌ها فرمودند: جن ترس ندارد ، آن‌ها کاری به مومن ندارند . ایشان گفتند:"من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آن‌جا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم ، عمامه‌ام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم. پاسی از شب که گذشت ، صدای پای آن‌ها را بیرون در اتاق می‌شنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم و عمامه‌ام کنارم است. رفت به آن‌ها گفت: برویم این آدم لشکر خداست." 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی زمان خود را تنها نمی گذاریم... سیزدهم🌙 قال امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (ع): مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَت عَلَیهِ شَهَواتُهُ. کسی که خود را گرامی دارد، هوا و هوس را خوار شمارد. حکمت۴۴۹ نهج البلاغه 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری خوب باش که هیچوقت هیچکس به خودش اجازه نده ازت سواستفاده کنه ... ميگن روزي برای سلطان محمود غزنوی كبكی آوردن كه لنگ بود فروشنده براي فروشش زر و زيوری زياد درخواست ميکرد سلطان حكمت قيمت زياد كبك لنگ رو جويا شد فروشنده گفت وقتي دام پهن ميكنيم براي كبك ها ، اين كبك را نزديك دام ها رها ميكنيم آوازی خوش سر ميدهد و كبك هاي ديگر به سراغش مي ايند و در اين حين در دام گرفتار ميشوند هر بار كه كبك را براي شكار ببريم حتما تعدادی زياد كبك گرفتار دام می‌شوند سلطان امر به خريدن كرد و خواستار كبك شد چون زر به فروشنده دادن و كبك به سلطان ، سلطان تيغي بر گردن كبك لنگ زد و سرش را جدا كرد فروشنده كه ناباوارنه سر قطع شده و تن بی جان كبك را ميديد گفت اين همه كبك ، اين را چرا سر بريديد ؟؟؟ 👈سلطان گفت هركس ملت و قوم خود را بفروشد بايد سرش جدا شود. سرزمین بیگانگان..باغ وبستان نیست... وطن ما ..سرزمین لاله هاست وبیشترین آرامش وامنیت را دارد. هیج جا... وطنمان ایران نمی‌شود. خیانت نمی‌کنیم واجازه خیانت نمی‌دهیم. ما میهن خودرا دوست داریم. این داستان هم هدیه روزه اولی ها 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه مهمانیِ مولامان علیست ... دست مان بر دست ودامان علیست... ساعتی دیوار کعبه باز شد🕋 یا علی گفتیم وعشق آغاز شد .بهارمن‌توکجایی؟♥️ 👌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ازهمراهی ونشرکانال ازهمه شما خوبان سپاسگذاریم. التماس دعا 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... 💫سال نو شمابحق بهار قران بابرکت... هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 🆔@ShahidBarzegar65
📚 و عبرت آموز  از  یک قاضی مصری * ✍🏻یک قاضی با ایمان مصری به نام محمد عریف در کتابی که خودش نوشته بود یک رویداد واقعی از خودش را تعریف میکند: 15 سال پیش وقتی وکیل دادگستری بودم یک روز صبح میرفتم سر کار و تا شب به خانه برنمی گشتم. جلو درب محل کارم یادم افتاد که چند برگه مهم را خانه جا گذاشتم و فورا سوار ماشینم شدم و به خانه برگشتم تا برگه ها را بردارم. وقتی وارد خانه شدم دیدم یک مرد غریبه با زنم .......😔 نمیدانستم چکار کنم. خودم وکیل بوم و قوانین را خوب میدانستم و اگر آن مرد را میکشتم هیچ شاهدی نداشتم. تصمیم گرفتم با مرد هیچ کاری نکنم و به او گفتم: از خانه من برو بیرون و من این کار را به خدا می سپارم. آن مرد هم رفت بیرون و کمی به من خندید. یعنی به عقل من میخندید که باهاش هیچ کاری نکردم. او رفت و به زنم گفتم: وسایلت را جمع کن تا تو را به خانه ی پدرت ببرم و از هم جدا می شویم. سوار ماشین شدیم و به راه افتادیم. خانه پدر زنم تو یک شهر دیگر بود و تو راه فقط به آن موضوع فکر می کردم و بغض گلویم را گرفته بود تا به آنجا رسیدیم. من کار خودم را به خدا سپرده بودم و نخواستم آبروی زنم را ببرم و به خانواده ی زنم گفتم: ما دیگر به درد هم نمیخوریم و میخواهیم از هم جدا شویم. خانواده ی زنم میگفتن: شما تا حالا با هم مشکل نداشتید و از این حرفها. و من هم تاکید میکردم که به درد هم نمیخوریم و باید از هم جدا بشویم. وقتی از خانه می آمدم بیرون زنم به من گفت: واقعا درود بر شرفت تو خیلی بزرگی که آبرویم را نبردی. من هم بهش گفتم: برو و توبه کن از کاری که کردی. خلاصه از هم جدا شدیم و مدتها فکرم درگیر آن قضیه بود و همیشه وقتی توی تلویزیون یا خیابان یا محل کارم کسی را می دیدم که میخندید یاد آن مرد می افتادم که موقع رفتن به من میخندید. بعد از مدتی دوباره ازدواج کردم و یک زن با تقوا، با ایمان نصیبم شد. سالها گذشت و بعد از 15 سال من قاضی دادگستری شدم. یک روز یک پرونده ی قتل آمد جلو دستم  و مرد قاتل را داخل آوردند. به نظرم میرسید که آن مرد را جایی دیده ام و بعد از کلی فکر کردن یادم افتاد که همان مرد است که با زن قبلیم رابطه نامشروع برقرار کرده بود. ولی او مرا نشناخت. بهش گفتم: ماجرا را برایم تعریف کن که چرا مرتکب قتل شدی. گفت: جناب قاضی رفتم خانه دیدم یک مرد غریبه درمنزلم جا خوش کرده... ؛ نتوانستم جلو خودم را بگیرم و با چاقو کشتمش. گفتم: شاهد داری؟ گفت: نه گفتم: اگر راست میگویی پس چرا زنت را هم نکشتی؟ گفت: زنم زود از خانه فرار کرد. گفتم: نباید می کشتیش چون قانون میگوید که باید 3 شاهد ماجرا را می دیدند. گفت: جناب قاضی اگر این اتفاق برای شما می افتاد آن مرد را نمی کشتی؟ گفتم: نه، در زمان خودش قاضی هم بوده که این اتفاق برایش افتاده و با مرد هیچ کاری نداشته. آن موقع بود که یادش افتاد من آن وکیل 15 سال پیش هستم که با زنم..... شده بود و باهاش کاری نکردم. گفتم: من آن روز کار خودم را به خدا سپردم و من الان با نوک خودکارم حکم اعدامت را صادر میکنم. و طبق قانون باید آن مرد اعدام میشد و من حکم اعدامش را صادر کردم.* *"به در هر خانه ای بزنی فردا در خانه ات را میزنند "* انسان خطای خود را دراین دنیا پس خواهد داد...چه رسد به آخرت... این قدرت خداست. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شهید خاص حادثه تروریستی سیزدهم دی کرمان شهیدی که معصوم بود مثل دختر کاپشن صورتی شهید سیدعابد منصوری... 🔸اصلا دور و بر شهدا چرخیدن خودش عالمی دارد لاحصین مکان و فراتر از زمان... 🆔@ShahidBarzegar65
 🔻ماه مبارک رمضان در جبهه 🔸 وقت سحر در دل تاریک سنگر با نور ضعیف چراغ قوه، تکـه ای نان خشک که به نـان ترکـشی معروف بود با آب یا اگر کنسرو لوبیا موجود بود می خوردیم. 🔹 برای اقـامه نمـاز صبـح یا ظهـر اگـر شـرایط مناسب بود یک نمـاز جمـاعت سه یا چهار نفـره برپـا می‌کـردیم. نمـاز جمـاعت با نفـرات بیشتـر بصـلاح نبود؛ چون ممکن بود زیـر آتـش دشمن تعداد شهدا بیشتر شود. 🔸 زمـان افطـار هم رزمندگـان پس از خـواندن نمـاز در سنـگر، با خـرما و یک لیـوان آب و یا با کنسرو بادمجان و قرمه سبزی افطـار می کردند. رزمندگـانی هم که نگهبـان بودند در همان مکـان پست خود چیزی می خوردند. 🎙راوی: مهرداد حسنجانی مردان میدان؛مرد عمل بودند. تصویر بالا👇 از سمت چپ دومین نفر شهیدمحمدعلی برزگر می باشد شهیدبرزگر از وقتی خط شکن ویژه شد همیشه آماده باش بود لباس وپوتین رزمش را حتی سر افطار هم در نمی آورد. میگفت:ما برای خوردن وآشامیدن جبهه نیامده ایم؛کسی که عاشق شهادت است برای دیدار حق هر لحظه باید داوطلب میدان باشد. 👌همونطور که درتصویرمی بینیدفقط یک لیوان آب سهم بچه ها ازساعتها تشنگی گرسنگی دفاع از میهن در هوای داغ مردادماه...در افطاربود😢 👌اولین عملیات شهیدبرزگر عملیات رمضان شب تفحص شهیدبرزگرهم شبهای قدر 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃👈واقعا عالیه انشای‌ یک پسربچه به پدر رفتگرش: موضوع انشا👇 (افتخار میکنم شغل پدرم یک ....است) 👌پدر من ميفهمم که باشرف است آنکس که انسان باشد و بين آشغالها نان پيداکند، تا آنکس که‌ آشغال باشد و بين انسانها نان پيدا کند. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. باشد که... ✨وقتی سرمایه ات خوبی باشد آنوقت دیگر ثروتت پول نیست 💫ثروتت همان آبی ست که به تشنه ای میدهی 💫یا همان تکه نانی به گرسنه ای وحتی دانه ای به پرنده ای💝 🆔@ShahidBarzegar65
چگونه مردم ایران را به جان هم انداخت... ⚫️حجت‌الاسلام والمسلمین حمزه اکرمی از اساتید حوزه علمیه ماهشهر در حالی که برای امرار معاش در حال مسافرکشی بود توسط سارقین به ضرب گلوله از دنیا رفت. 🔻حجت الاسلام حمزه اکرمی از اساتید حوزه علمیه بندرماهشهر،اخیرا توسط سارق یا سارقان به قتل رسید. این روحانی برجسته حوزه علمیه بندرماهشهر که برای امرار معاش خانواده خود مسافربری میکرد، پس از سوار کردن مسافر ناپدید و جسد آغشته به خون وی جنب راه‌آهن بندرماهشهر پیدا شد. 🔻این روحانی به ضرب گلوله به قتل رسید و سارقان پس از پرتاب کردن جسد وی به بیرون، خودرو او را به سرقت بردند. مظلومیت روحانیت شیعه همین بس که دزدی وغارت بیت المال رادیگران میکنند فحشش را استادحوزه ای که برای امرارمعاش مسافرکشی میکنه میخوره وبه قتل میرسه ولی همیشه متهمه که سهمی ازنفت ومواهب نظام آخوندی داره؟؟؟!!! باورکنید... در هرقشری خوب وبد وجود دارد... به راستی.... چرا بی دردهای شکم سیر آنها که از خون مردم شکمشان را سیر می کنند هیچ اتفاق ناگواری برایشان نمی افتد؟ زیرا او آگاه می‌کند... اگراونباشد...دیگر سوالات شرعی بی پاسخ می ماند؛ حرام وحلال کوچ می کند از این دیار مقدس لاله گون... واین خاک سرخ همان خاک سیاهی می‌شود که دشمن می خواهد. تا روزگارمان را سیاه کنند. این انصاف نیست بگوییم فلان عرصه شغل همه خوبندفلان شغل بد. ما درجایگاه خود فقط انسان باشیم. قضاوت کار خداست. خون مظلوم..پایمال نمی‌شود... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆مزار غریبانه و مظلومانه حضرت آمنه (س) مادر پیامبر در راه بین مکه و مدینه در منطقه ابواء 😑😑😑 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌سال جدید🌺🍃 نگرشتان را نسبت به زندگی عوض کنید این یعنے اینکه خودتون رو از خوشی هاے دنیا و زندگے , محروم نکنید در مقابل مشکلات , تسلیم نشوید و زانوے غم بغل نگیرید. خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون و خواسته هاتون احترام بذارید . یادتان باشد بهترین دوست شما "تصویر ذهنے های خوب شما از خودتان " است دیگران را دوست بدارید حتی کسانے که با شما همراه و هم عقیده نیستند🌺🍃 ‌‌ از کسے متنفر نباشید که روزگارتان رنگ تنفر نگیرد و سیاهے جذب نکند🌺🍃 از هیچ کس توقعے نداشته باشید که جز دلگیرے پیامدے به همراه ندارد. یادتان باشد که شاید کسے هم از شما توقعی داردو شما نمیدانید.!🌺🍃 پس سال جدید زیبا و پر امید زندگی کنید ... چندان هم که فکر میکنید وقت نیست !!! 🆔@ShahidBarzegar65
💫 ✍️روزی خلیفه به سربازانش دستور داد تا بهلول را به قصر بیاورند. سربازان بعد از مدتی بهلول را در حال بازی با بچه های شهر می‌بینند و او را نزد خلیفه میبرند خلیفه میگوید: بهلول من مقداری پول به تو میدهم و تو آن را بین فقیر ترین افراد شهر تقسیم کن. بهلول قبول کرد و از قصر خارج شد چند دقیقه بعد بهلول برگشت. خلیفه گفت : چرا برگشتی!!!؟؟؟ بهلول گفت: من هرچقدر گشتم فردی فقیرتر از تو پیدا نکردم. خلیفه گفت : برای چی این حرف رو میزنی. بهلول گفت: تو از مردم پول می گیری و خرج قصر👑 و رختو لباست میکنی پس تو فقیری، این پول هم برای خودت بماند!!!!! خلیفه بهلول را از قصر بیرون کرد و در فکر فرو رفت. 🆔@ShahidBarzegar65