eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدمحمودکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️من قاتل پسرم را به این شهید می‌بخشم🌷 🔸روایت جواد تاجیک از وساطت شهید گمنام🌷❤️ برای زندانی محکوم به اعدام 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 امام خامنه‌ای در دیدار رمضانی مسئولان نظام: 🎙 روز قدس امسال یک خروش بین‌المللی علیه رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود. 🎙 اگر سالهای قبل روز قدس را فقط کشورهای اسلامی برگزار میکردند، امسال به احتمال زیاد در کشورهای غیراسلامی هم روز قدس با عظمت ان‌شاالله برگزار خواهد شد. 🎙 امیدواریم ملت ایران مثل همه موارد این بار هم در این روز بدرخشد؛ به حرمت محمد و آل محمد(ص) ۱۴۰۳/۱/۱۵ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🔸با یک شب تمنا کردن مگه میشه ظهور رو جلو انداخت؟ 🍃مگه نمیشه؟... ‌‌‌‌‌‌خدایا:اگرقرار یک حاجت ازمابرآورده شود ظهور آقا باشد. او که بیایدحاجتی نمی ماند 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رجز خوانی شهید محسن حسین نیا شهادت گوارای وجودتان.خوش غیرتان 😢خدا به عزیزانشان صبر بده 🌸🌸 امسال بهار قرآن...بهار طبیعت . ان شالله به بهار ظهورختم بشه. 🕊خوش بحالت که امسال شب قدر درتقدیرت شهادت نوشته شد. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعی چندشب پیش ۲۱ ماه مبارک با دوست جدیدم ازعصر در خیابان‌ها قدم میزدیم و بدون درنظر گرفتن شئونات مذهبی؛می‌خوردیم ومشغول لهو لعب بودیم. پاسی از شب گذشته بود که سرو کله دوست قدیمیم که مدتی بود با او کات کرده بودم در کافی شاپ پیدایش شد. انگار کسی آمار مرا به او داده بود. خلاصه دعوا شد... من از ترس فرار کردم... نمی دانستم به کجا بروم... ناگاه خانمی از پشت سر صدایم زد: خانم شما هم میخواستی مسجد بیایی؟ صبرکن باهم برویم‌. اما حواسم به شب قدر ؛شهادت مولا و...نبود. خوشحال شدم از اینکه جایی را یافته ام تاصبح سرکنم. با آن خانم رفتیم...نشستیم.مناجات کردیم.قران سر گرفتیم.خدا می‌داند که چقدر آرام شدم. سحری هم خوردیم.وبعد ازنمازصبح با آن خانم از مسجد خارج شدیم. که حقیقت را برایش گفتم همانطور که بالبخند از من جدامیشد. شماره تماس و آدرس کانالی به من داد اینجا..کانال شهیدبرزگر. اومیگفت: ازجنس گذشته خودم بودی شناختم. اما نگران نباش. خدا هنوز تورا ازقلم نینداخته؛من امشب حال مسجد آمدن نداشتم؛اما انگار نتوانستم منزل بمانم. من توبه کرده ام. الحمدالله خطم را نیز عوض کردم. میخواهم مثل دوستان شهدا باشم. اگر شهدا بخواهند من هم از امروز مهمان شهید شده ام. جدید خوش آمدی😊✨💌 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیست وپنجم🌙 قال امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (ع): الفِکرُ مِراهُ صافیِه وَالعتّبارُ مُنذِرُ ناصح وَ کفی ادباََ لِنَفسِکَ تَجَنُّبُکَ ما کَرِهتَهُ لِغیرِکَ. اندیشه، آیینه ای شفاف و عبرت از حوادث بیم دهنده ای خیر اندیش است و تو را در ادب کردن نفس همان بس که از آنچه انجام دادنش را برای دیگران نمی پسندی بپرهیزی. حکمت ۳۶۵نهج البلاغه 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
....حتی یک صدف... چه تلنگر خوبی بود برام که فقط کافی یک اقدام کوچولو برای بهتر شدن شرایط انجام بدم و منتظر نمونم همه چیز سر جاش قرار بگیره تا کاری رو شروع کنم.. گاهی یک صحبت کوتاه تلنگر بزرگیه برای ما. انجام حتی یک کار خوب کوچک هم تلاش کنیم.. اللهم عجل لولیک الفرج 🆔@ShahidBarzegar65
✳️ خيلی عصبـانی بود! سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضـان آمده بود و او هم بی سـرو صـدا گفتـه بود: «هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری اش بامن.» ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد. او هم سرِضـرب، خـودش رو رسـانده بود. دستور داد همه‌ سربازها به خط شوند و بعد يكی يک ليـوان آب به خـوردشان داده بـود كـه: « سـربازهـا را چـه بـه روزه گـرفتن! » 🔸 حـالا ابراهيـم، بعد از بيست و چهـار سـاعت بازداشت؛ برگشته بود آشپزخانه.او هم با چند نفر ديگه، كف آشپـزخونه رو تميز شستند و با روغـن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خداخدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپـزخـونه. اتفاقـا نـاجی اومـد و جلـوی درگـاه ايستاد؛ نگـاه مشكوكی به اطـراف كرد و وارد شد. ولی اوليـن قدم را كه گذاشت داخـل؛ تا تـه آشپزخونه چنان روزمین سُرخورد كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد. پـای سـرلشـكر شكـسته بـود و می بايـست چنـد صبـاحی تـوی بيمارستـان می مـاند. 😊 بچـه‌هـا هـم بـا خيـال راحـت تا آخـر مـاه رمضـان روزه گـرفتند. 📚 يادگاران ۲ «شهيد همت» بقلم مريم برادران/ نشر روایت فتح 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ حماسی شهیدان مظلوم ومدافعی که به دست اشقیا به شهادت رسیدند. خوشا بحالشان.. شهدا برای سعادت دنیا آخرت ماهم دعاکنید. اللهم عجل لولیک الفرج. ...برای دفاع از مظلوم....هر قدم به نیت فرج امام زمان عج؛وشهدا التماس دعا 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... 💫بهارطبیعت وبهار قرآن یک بهار کم دارد وآن هم بهار دولت ظهور. هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) امام وشهدا؛شهیدبرزگر.. ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 🆔@ShahidBarzegar65
فضیلت امیر المومنین علیه السلام ✍ روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند، در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است. 🔹 آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است 🔹 و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. ⬅️ پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند 📚 منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبتهای زیبای شهید مصطفی صدرزاده را ببینید و بشنوید و حظ ببرید. 🍃این شب‌ها و روزهای نورانی رمضان، ‌هرحاجتی داریدشهدا رو واسطه کنید🍃 خدایا:بعدشهدا...خواسته ما رهرو بودن برای فرج امام زمانه... 🌷❤️ 🆔@ShahidBarzegar65
در آبادان شخصی بود که نامش مجید بود.میگفتندگنده لات آبادان است.تمام بدنش جای چاقوبود.هرجامیرفت،یک کیف سامسونت پر از انواع کاردوچاقو همراهش بود.میخواست با عراقیها بجنگد اماقبول نمیکردند.تا اینکه سیدمجتبی ‌هاشمی او را تحویل شاهرخ داد. شاهرخ کمی به چهره مجیدنگاه کرد.با همان زبان عامیانه گفت:«میگن یه روزی گنده لات آبادان بودی.میگن خیلی هم جیگرداری،درسته؟بعدمکثی کردگفت: اما امشب معلوم میشه،با هم میریم جلو ببینم چیکاره ای. 🔘شب از مواضع نیروهای خودی عبور کردیم به سنگرعراقیها نزدیک شدیم. شاهرخ، مجیدراصدا کردگفت: «میری، یه افسر عراقی رو درسنگرش می کشی و اسلحه اش رو میاری اگه دیدم جرات داری میارَمت تو گروه خودم. مجید یه چاقو ازتو کیفش برداشت و حرکت کرد.دو ساعت گذشت و خبری از مجید نشد. به شاهرخ گفتم:«این پسردفعه اولش بود.نبایدمیفرستادیش جلو» هنوز حرفم تمام نشده بود که در تاریکی شب احساس کردم کسی به سمت ما می آید اسلحه را برداشتم یک دفعه مجید داد زد «نزن منم مجید»پریدداخل سنگر و گفت:«بفرمائیداین هم اسلحه» شاهرخ گفت:«بچه، اینو ازکجا دزدیدی؟» مجیددستش روداخل کوله پشتی کرد و چیزی شبیه توپ درآورد. درتاریکی شب سرم راجلو آوردم و یکدفعه دادزدم«وای»سربریده بعثی عراقی در دستان مجید بود. شاهرخ که خیلی عادی به مجید نگاه میکردگفت:«سرکدوم سرباز بدبختی بریدی؟» مجیدگفت:«سرباز نبود بیا این هم درجه هاش،از رو دوشش کَندم.» بعدهم تکه پارچه ای که نشانه درجه فرمانده بعثی عراقی بود راداد. شاهرخ گفت:«تو دیگه نیروی ما هستی. 🎙راوی: همرزم شهید خاطرات‌زندگےشھیدشاهرخ‌ضرغام معروف‌به‌حرانقلاب ❤️ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرخوش برای ایرانی ها.... ایران زمینه ساز ظهور‼️ اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیست وششم🌙 قال امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (ع): مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَت عَلَیهِ شَهَواتُهُ. کسی که خود را گرامی دارد، هوا و هوس را خوار شمارد. حکمت۴۴۹ نهج البلاغه 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️امروز مردم متدین هستند. 🔻حضرت : ⚠️حالا بعضی میگویند مردم از دین فاصله گرفته‌اند. ما که طلبه بودیم، هیچ‌وقت در هیچ شهری در هیچ جلسه‌ای، این اجتماعاتی که امروز پای منبرها مشاهده میکنید وجود نداشت؛ یک دهم این هم وجود نداشت./ وجوهاتی که امروز مردم می‌دهند نشان میدهد که مردم متدین هستند. ۹۸/۲/۱۸ ✍🏼پ.ن: دشمنان در حال القای این هستند که مردم از دین و دین‌داری زده شدن در حالی که چنین نیست. ❌مراقب نقشه های شوم دشمن باشیم👌 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 خاطره جالب حجت‌الاسلام قرائتی از بی‌پولی و درخواست پول از امام رضا(ع) ♥️ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..شنیدنیه😊 چرا مادرا خودشون همیشه در سختی می مانند آنهاکه دعامیکنند پس چرا...... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا بخاطر داشتن همه چیز ازت ممنونم همین الان از عمق وجود بگو الهی شکرت 🆔@ShahidBarzegar65
💫پارت (75) جلد دوم کتاب ازقفس تاپرواز خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر🌷 📝امداد غیبــــی(منا در منا) 🌷خاطرۀ پیش رو راخواهرشهید میگوید: سال۱۳۸۰ همراه همسرم؛عازم سفرحج تمتع شدیم. چون ضعیف الجثه و بیماربودم، حجم جمعیت مانع آسایشم میشدو بنابراین همراه با مدیرکاروان در ساعات خلوت طواف وفرایض حج را انجام می دادم ازاینکه نمیتوانستم با همسر و برادرم مانندانسانهای عادی درصفوف زائران کعبه باشم اندوهگین بودم. اماچیزی از احوالم به زبان نمی آوردم، 🌷 تازه ازعرفات برگشته بودیم که مدیر کاروان اعلام کرد:فردا عید قربان است و برای رمی جمرات به«ِسرزمین منا»می رویم. بادل شکستگی داروهایم راخوردم و خوابم برد 🌷در عالم رؤیا شهیدرادیدم که صدایم میزند: سلام آبجی زَرّین تاج!زیارت قبول با خوشحالی او رادرآغوش کشیدم بوسیدم. گفتم من چون بیمارم نمی توانم همراه جمعیت زائران باشم،وازاین بابت دلخورم. گفت:اینکه غصه ندارد توبیا من کمکت می کنم. 🌷گفتم: چه میگی محمد!؟بیام،آن وقت به جای ثواب،دردسرمیسازم گفت:توبیا، قول شرف میدم تو را سالم به مقصدت برگردانم،همراه با کاروان بیاخودت اعمال را انجام بده 🌷ازخواب بیدار شدم و فورا با نگرانی خود را مهیا کردم و همراه با سیل زائرا عازم رمی جمرات شدم و باموفّقیت ستون هارا سنگ زدم و با سلامتی برگشتم. 🌷همه حیران مانده بودند ولی من حضور محمد را حس می کردم .پس از قربانی کردن با حجاج همراه شدم و بقیّۀ مناسک راخودم انجام دادم و شیرینی سفر تمتع را به واسطۀ برادر شهیدم چشیدم و آرزویم تحقق یافت. 🔰منبع:کتاب ازقفس تاپرواز زندگینامه شهیدمحمدعلی برزگر جلد۲صفحه۱۷۱ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان.... میزبانی که تمام دارایی اش را به مهمان بخشید😳 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 تمساح با لمس شکم آهو متوجه بچه درون شکم آهو میشه. حتی حیوانات وحشی هم به بقیه رحم می‌کنند و کودک کشی نمی‌کنند. 📌اما صهیونیست ها از حیوانات هم پست ترند 🆔@ShahidBarzegar65