فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلند شو علمدار .....
درست است که مولایمان(حضرت آقا) ؛
از سلاله امام حسین ع است.
اما این رسمش نبود که مثل ارباب نظاره گر کم شدن یارانش شود. و نماز بر پیکر مطهرتان بخواند وبگرید وما دِق کنیم از بارش اشکهایش....🕊
تا کسی شهید نباشد شهید نمی شود...
خودت میدانی انتظارمان چیست؟!
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
˼💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
👌پویش سوره فجر فقط امروز
اجرتان باشهدا...التماس دعا
تافردا....یاعلی..
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۳صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨آن قدر ز میز خدمتت دور شدی
🕊با مردم پابرهنه محشور شدی
✨سلطان خراسان به تو مزدت را داد
🕊خادم بودی...شهید جمهور شدی!
👌پویش امروز
۸صلوات بعشق امام رضا و خادم الرضا ویارانش
#داستان_آموزنده
*📌موضوع: لقمان❗*
✍لقمان حکیم نیمه شب برای نماز بیدار شد اربابش را صدا زد: برخیز که از قافله جا نمانی!
ارباب خواب را ترجیح داد و گفت بخواب غلام خداوند کریم است!
هنگام نماز صبح شد لقمان دوباره ارباب را بیدار کرد تا از قافله نمازگزاران باز نمانی. ولی ارباب باز هم همان پاسخ را به لقمان داد.
خورشید داشت طلوع می کرد که لقمان دوباره به سراغ ارباب آمد که ای بیخبر از کاروان نمازگران جامانده ای برخیز که تمام هستی در حال سجود و تسبیح اند ولی تو را خواب غفلت ربوده است و ارباب پاسخ داد که دل باید صاف باشد به عمل نیست خدا کریم است و نیازی به عبادت ما ندارد.
روز هنگام، ارباب کیسه ای گندم به لقمان داد تا بکارد ولقمان آن را بفروخت و مشتی تخم علف هرز بر زمین پاشید هنگام درو ارباب دید در باغ جز علف نیست!!
علت را از لقمان جویا شد لقمان گفت: ای ارباب از عمل شما چنان گمان کردم که اگر نیت صاف باشد عمل چندان مهم نیست لذا من گندم گرانبها را بر زمین نپاشیدم بلکه تخم علف هرز را به نیت گندم بذر کردم.
👈چرا که خود گفتی: "نیت و دل باید صاف باشد خداوند کریم است و به عمل ما نیاز ندارد.."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منصور ارضی: آقای رئیسی سوخته و تکه تکه شده بود و نمیشد او را شست
«آقای رییسی میگفت منصور اگه بشه تو من را بشوری. امروز بالا جنازهاش گفتم آخه چجوری میتونم تورا بشورم؟ ای بدن سوخته فاطمی. من ابا ندارم، برای شماها [بگم] بذار همه عالم بدونن، مثل علی اکبر شده بود...ارباً اربا»🖤
🖤 در آسمان شهید شد...
باران غسلش داد...
و در مه صبحگاهی روز ولادت علی بن موسی الرضا (علیه السلام)تولدی ابدی یافت...🖤
هر وقت می رفتیم زیارت امام رضا ع
همیشه مقداری گندم می خرید
وبه دستم می داد ومیگفت:
مادرجان:
من نیت می کنم شما به کبوتران حرم تقدیم کن...
می پرسیدم:نییت رو من نباید بدونم؟
میگفت: عاقبت بخیری...
من در خیال(دامادیش) بودم
ومحمدعلی درخیال(شهادت)....
آنقدرجبهه و حرم رفت و به امام رضا (ع) رو زد...تا اینکه بالاخره به آرزویش رسید
✨خاطرات شهید محمدعلی برزگر
📚کتاب ازقفس تاپرواز
روایتگر:مرحومه فاطمه راستگو (مادرشهید)
تصویربالا:تشییع پیکرشهیدبرزگرمی باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبت پدرانه شهید رئیسی به دختر شهید اسداللهی
آیتالله رئیسی، رئیسجمهور شهید ۲۴ و ۲۵ آذر ۱۴۰۱ در اولین سفر دور دوم سفرهای استانی به خراسان جنوبی سفر کرد و در این سفر دختر شهید سرهنگ دوم «محمدرضا اسداللهی» از شهدای فراجا را مورد محبت خود قرار داد.
#شهید | #سیدابراهیم_رئیسی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای جالب که امام جمعه تبریز شهید آیت الله آل هاشم بیان فرمودند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دل گفتههای دوسال پیش شهید مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی در حرم مطهر رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر شهید موسوی : وقتی پام رو بوسید میدونستم میره دیگه نمی یاد 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا قضاوت نکن.😢
حلال کن..آنهایی را که ندانسته قضاوتت کردند
#حرف حساب...
انسانهای صادق به صداقت
حرف هیچکس شک نمیکنند
و حرفِ همه را باور دارند
انسانهای دروغگو تقریبا
حرف هیچکس را باور ندارند
و معتقدند که همه دروغ میگویند
انسانهای امیدوار همواره
در حال امیدوار کردن دیگرانند
انسانهای نا امید
همیشه آیه یاس میخوانند.
انسانهای حسود همیشه فکر میکنند
که همه به آنها حسادت میکنند.
انسانهای حیله گر معتقدند که
همه مشغول توطئه هستند
انسانهای شریف
همه را شرافتمند میدانند.
انسانهای بزرگوار بیشترین
کلامشان، تشکر از دیگران است
ذات خودمون هرجور باشه
با همون چشم بقیه رو میبینیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادتونه میگفتیم که هر کدام از ما در برابر رای مون مسئولیم؟!
خداروشاکرم بابت رای پاکی که دادم و چندین نفر رو هم همراه خودم کردم
حاج ابراهیم سربلندمون کردی.
الحمدالله..که اون دنیا حداقل یک برگه شفاعت داریم محضر امام رضا ع...
شهادتت مبارک...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه حاج رضا وپسرش...
یهویی دست رد به سینه دیگران نزنیم...
حتی اگه کاری از دستمون بر نمیاد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊
#شهیدانه🕊
✍به قول شهیدمرتضیآوینی
ما نه از رفتن آنها،
که از ماندن خویش دلتنگیم....!💔
وگرنه ما ملت شهادتیم...
ملالی نیست...جز...دوری از شهدا...
هدیه به روح مطهر امام و شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما از آنان که تسلایشان میدادیم ؛
غمگین تر بودیم ...❤️🩹
همینقدر تلخ ..
خــــــــــدایا...
کمکم کن قلم که در دست می گیرم،
به یاد تو باشم
و آنچه می نگارم،
مورد رضایت تو باشد.
خــــــــــــــــــدایا...
بر صفحه تاریک دلم
با قلم الهی ات نقشی بزن
که تا زنده ام،
به مفید بودن در هستی بی پایانت
به خود ببالم.
خـــــــــــــــــــدایا...
یاریم کن
نگاهم در افق این فضای مجازی...
به وجود حقیقی تو باشد
و جز برای تو... نبیند...
و انگشتانم
جز برای رضای تو
ننویسند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠در یکی از روزهای دهه کرامت سال ۱۳۹۷، قرار بود شستشوی حرم در روز کشیک ما انجام شود، طبق روال همیشگی مشغول آماده کردن فضا بودیم که دیدم سردار هم خیلی ساده و بیآلایش وارد شد. ما همدیگر را از قبل می شناختیم به همین دلیل به محض چشم در چشم شدن، به من اشاره کرد که چیزی نگویم و به حضورش واکنشی نشان ندهم، من هم اطاعت کردم، لوازم شست و شو را به او دادم و سردار هم شروع کرد به تمیز کردن روضه منوره.
🔸من هم شروع کردم به خواندن این ابیات: «ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم / تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم»، که ناگهان متوجه شدم حال سردار سلیمانی منقلب شد، سرش را روی ضریح گذاشت و شروع به گریه کرد.
🔹یکبار دیگر این شعر را در مراسم اعطای حکم خادمی حاج قاسم و به سفارش خود ایشان خواندم و دیدم که حاجی با شنیدن این شعر حس و حال عجیبی دارد حتی یادم هست به من گفته بود که اگر توفیق شهادت نصیبش شد، وقتی که تابوت او را برای طواف به حرم رضوی آوردند این شعر برایش بخوانم.
🔹روزی که پیکر پاک حاج قاسم وارد روضه منوره شد یکدفعه این خواسته شهید را به یاد آوردم و حال خودم هم منقلب شد وقتی هم که شروع به خواندن کردم، حس و حال عجیبی در حرم ایجاد شد و صدای هق هق و گریه همه بلند شد.
🔸راوی: امیر عارف
#شهید | #حاج_قاسم_سلیمانی
#روایتگری
🆔 @shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای آرامش هم دعا کنیم🤲🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
˼💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
👌پویش ۸صلوات امروز
اجرتان باشهدا...التماس دعا
تافردا....یاعلی..
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۳صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
#داستان واقعی یک اشتباه
با یکی از مراکز مشاوره قوه قضاییه برای حل اختلاف بین زوجین همکاری میکنم.
ی خانم جوانی به بنده رجوع کرد ،
میخواست طلاق بگیره، گفتم شرمنده ،بنده در طلاق کسی کمکی نمیکنم.
گفت پس راهنمایی ام کنید، قبول کردم.
مردد بود طلاق بگیرد و یا راه حلی برای تنفری که از همسرش داشت پیدا کند.
موضوع از این قرار بود که ایشان بچه ۶ ،۷ ماهه ای داشت دختر ،خیلی ناز و زیبا و شیرین.
گفت:
زندگی خوبی با همسرم داشتیم .
یک روز آمد خونه و گفت ی رنگ مویی دیدم بیرون خیلی قشنگ بود ،چون بهش اطمینان داشتم و همه حرفهایش را به من میگفت ، گفتم خب چه رنگی بود ،گفت نمیدونم دقیقا توش رگه های طلایی و رنگ عجیبی بود، خلاصه نشستیم با همدیگه سرچ کردیم رنگ موها را دو تاش را انتخاب کرد بهم نزدیک بود ،گفتم باشه فردا میروم موهام را این رنگی میکنم.
فرداش رفتم آرایشگاه نزدیک خونه مون و گفتم موهام را این رنگی کن .
خیلی خوشحال ی شام عالی براش درست کردم ،کمی آرایش و میز چیدم با شمع و سالاد تزیینی و ی لباس خوب...
منتظر شدم اومد ،تا من را دید گفت خوشگل شدی ولی اون رنگی که من دیدم نیست،
گفتم بهانه نگیر ،بیا شام بخوریم و بیهوده زندگی را تلخ نکن.
گفت باشه
یکهفته ای گذشت
گفت یکی از دوستهام گفته ی آرایشگاه خوبی خانمش میره ،بیا برو آنجا.
قبول کردم و رفتم اونجا و عکس رنگ را نشون دادم.
به خانمه گفتم این پلیت رنگ را بیار بیرون خودش انتخاب کنه.
بنده خدا پذیرفت.
رنگ و همسرم با کلی وسواس انتخاب کرد و ....
اینبار موند تو ماشین دخترم را نگه داشت و بعد با هم رفتیم خونه بعد آرایشگاه.
باز تا موهام را دید ،گفت نه، اون نیست
خیلی ناراحت شده بودم
گفتم برو ، همون خانم را پیدا کن.
و دعوای لفظی و چند روز قهر و ....
گذشت ،دو هفته بعد گفت بیا بریم ی جای دیگه ...
گفتم اون آرایشگاه گرونه
ما تو اجاره خونه موندیم.
چند روز بعد آمد و گفت باشه ی وام گرفتم ،فهمیده بودم اون مو مش هم داشته و...
رفتیم یک جای گرونتر ،خدایا خودت کمک کن
آرایشگر گفت نمیشه باید رنگهای قبلی بیاد پایین و...
دو ماه صبر کردم و رفتم دو باره که نه چند باره..
این مدت خونمون شده بود دعوا خونه.
دیگه اون عشق و گرمی تو زندگیمون نبود.
ی شب گریه کردم ،اون هم با من گریه کرد و عذر خواهی و ...
خواهش کرد برای آخرین بار.
رفتم آخرین بار ، ......با پول وام و ....بماند.
وقتی من را دید شروع کرد به داد و بیداد ، و عصبانی و اینکه تو دیگه کی هستی و من با تو چکنم و ..همینطور فریاد کشان ، برای اولین بار پرتم کرد کنار اتاق،
دخترم تو بغلم بود ،از دستم افتاد و خورد به لبه مبل جهیزیه ام.....
بچه شوک شده بود،
فقط فریاد میزد ،نمیتونستم آرامش کنم، بچه ام تازه راه افتاده بود ،کفش بوق بوقی براش گرفته بودم ....
پاهای خوشگل دخترم درد گرفته بود انگار ...
رفتیم اورژانس بیمارستان و آرامش بخش و ...
فردا و فردا و فردا ،بچه ام آزمایشگاه و دکتر متخصص و ....
آخرش گفتند .... قطع نخاع شده.
به من بگو با بچه قطع نخاعی کجا برم.
من شوهرم را دوست داشتم ،اون هم.
آتیش به جونش بگیره اونکه موهاش را آنطوری رنگ کرده بود و تو خیابان...
نه نه ،همه اش تقصیر شوهرمه
دیگه لال شده، فقط اشک میریزیم...ازش متنفرم
نه دوستش دارم
بچه ام را چکنم
تو را خدا بگو طلاقم بده.....
همه جوره حرف میزد، مضطر بود.
من فقط اشک میریختم
و به چهره معصوم دخترش نگاه میکردم. نمیدونستم چی بهش بگم.چشمهای پریشان خودش و شوهرش و پاهای قشنگ دختر کوچولو با کفش بوق بوقی که دیگر نمیتوانست راه برود.
👌حالا به نظر شما چه کسی مقصراست؟!
قضاوت باشما؟؟؟؟؟
وضعیت حجاب آن خانم درخیابان
یا نگاه شوهرش؟؟؟؟
لعنت الله علی القوم الظالمین
💢گرفتن آرامش روان، از بین بردن پاکی چشم و قلب مردان، گرفتن آرامش خاطر زنان، نابودی تعهد و عشق بین همسران، سرد شدن گرمای خانه ها، تنوع طلب کردن مردان، افزایش نرخ طلاق و... همه حق الناس هایی است که به واسطه بی حجابی و دلبری های خیابانی بر گردنِ این خانم هاست!!
❗️فراموش نکنیم! خداوند هرگز حق الناس را نمی بخشد!