فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهار نصیحت از بزرگان :
۱. تاحدی کوتاه بیا که تبدیل به کوتاهترین دیوار نشوی
۲. تاحدی مهربان باش که تبدیل به انجام وظیفه نشود
۳. تاحدی گرم و صمیمی باش که انتظار بیجا به وجود نیاری
۴.از معاشرت با افرادی که در ظاهر مهربانند و پشت سر اهل بدگویی هستند بپرهیز....
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
📖خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر
🕊نذرکرده بودیم پای پیاده به پابوس آقاامام رضا(ع)برویم.
واردحرم که شدیم...محمدازمن جداشد...حواسم پی اوبود
درصحن قدری نماز وزیارتنامه خواندوپس ازمناجات سمت ضریح حرکت کرد...خوب خاطرم هست مُشَبَکهای ضریح را گرفته بودو مثل باران اشک میریخت... زیارتش که تمام شد دیگر سبکبال شده بود...
امادرمسیر رسیدن به مسافرخانه ناگاه پرندگانی دیدیم که جلوی مغازه ها برای فروش درقفس زندانی شده اند.
محمدتاچشمش به این صحنه افتاد آنقدرحالش گرفت که با اشاره گفت:
می بینی پسرخاله...نمیدانم چرا ما انسانهااینقدربی رحم شده ایم؟
پرسیدم:چرا؟؟
گفت:نگاهی به پرنده هابینداز...
ببین چطور باحسرت به آسمان چشم دوخته اند...
خداوندشاهداست که ازکودکی هیچگاه دوست نداشتم پرنده ای رادرقفس ببینم...چراکه آنها هم مثل ما آزادی میخواهند...
بعد خودرا نهیب زد:
البته که ماهم اسیر دنیاییم و
خداکند ماهم روزی از این زندان دنیاطلبی راحت شویم...
نمیدانم محمدعلی آن روز به آقایش چه گفت؛اماهرچه بود؛حاجتش رواشد و سبکبال بسوی معبودش پروازکرد...
حالا وقتی به آن زمانها فکرمیکنم
می بینم خداوند؛بهترین سفر زیارتی رابا بهترین همسفریعنی شهید روزیم نمود....
یادش گرامی و راهش پر رهرو
سمت راست=شهیدمحمدعلی برزگر
روایتگر:آقای علی اکبرچوپانی
کپی خاطرات شهیدآزاد
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
23.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴 در آستانه شهادت نبی اکرم صلوات الله علیه 🖤
و شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیه السلام 🖤🖤
🏴🏴🏴 برپایی موکب هیئت کریم اهل بیت علیه السلام شهرستان قوچان
مکان: مقابل باغ ملی
زمان : ۱۹ لغایت ۲۵ شهریور ، ساعت ۱۷ الی ۲۲
🔆 دورهمی کودکان ، داستان گویی ، نقاشی و اهدای جوایز
🔆 تقدیر از نوجوانان و جوانان محجبه
🔆 توزیع ارزاق معنوی به بانوان عزیز شهرمان
🔆 اهدای روسری به نوجوانان با هدف مقید شدن به حجاب برای همیشه، با تبرک و آغاز این حرکت در این ایام عزیز
🔆توزیع چای و شربت
با همکاری
هیئت کریم اهل بیت علیه السلام
حوزه علمیه خواهران
و پویش واجب فراموش شده
https://eitaa.com/joinchat/401211547Cce77687a7d
⚜پویش واجب فراموش شده ⚜
خدابهتون قوت بده
هم استانیهای شهیدبرزگر....
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی تکان دهنده است این معجزه....
خودتون ببینید
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
در مورد نقشه و ساخت حرم مطهر و ملكوتی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام توسط شيخ بهايی ره يكی از مسؤلين آستان قدس رضوی تعريف میكرد:
شيخ بهايی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر كليه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نيز تحت نظارت و كنترل ايشان انجام میشده است.
قبل از آنكه ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شيخ، سفر مهمی پيش میآيد.
شيخ سفارشهای لازم را به معماران و مسؤلان ساخت حرم كرده، بسيار سفارش میكنند كه كار را متوقف نكنند و ساخت حرم را پيش برده به اتمام برسانند،
به جز سر در دروازه اصلی حرم
(دروازه ورودی به حرم و ضريح مقدس، نه دروازه صحن)
چرا كه شيخ در نظر داشته روی آن كتيبهای را كه از اشعار خودش بوده نصب نمايد
رسم است بر سر در اصلی يا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار علیه السلام و حتی امامزادگان مطهر، كتيبهای نصب میشود و در شأن آن بزرگوار روايت، جمله يا شعری نوشته میشود. گاهی نيز روايت يا حديثی از خود آن بزرگوار روی كتيبه نوشته میشود.
به هر حال، سفر شيخ به درازا میكشد و بيش از زمان پيش بينی شده در سفر میماند.
هنگامی كه از سفر باز میگردد و جهت سركشی كارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسيار میبيند كه ساخت حرم به پايان رسيده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند.
شيخ با ديدن اين صحنه، بسيار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میكند كه چرا منتظر آمدن من نمانديد؟ چرا صبر نكرديد؟
مسؤل ساخت عرض میكند:
«ما میخواستيم صبر كنيم تا شما بيائید، اما توليت حرم نزد ما آمدند و بسيار تأكيد كردند كه بايد ساخت حرم هر چه سريعتر به پايان برسد.
هرچه به او گفتيم كه بايد شيخ بيايد و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقيم داشته باشد، قبول نكردند.
وقتی زياد اصرار كرديم، گفتند: كسی دستور اتمام كار را داده كه از شيخ خيلی بالاتر و بزرگتر است. ما باز هم اصرار كرديم و خواستيم صبر كرده، منتظر شما بمانيم.
در اين زمان توليت حرم گفتند:
خود آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام دستور اتمام كار را دادهاند.
شيخ بهايی قدس سره همراه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد توليت حرم میروند و از توليت در اين مورد توضيح میخواهند.
توليت حرم نقل میكند:
چند شب پی در پی آقا امام رضا علیه السلام به خواب من آمده و فرمودند:
كتيبه شيخ بهايی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هيچگاه به روی كسی بسته نمیشود و هر كس بخواهد میتواند بيايد.
شيخ با شنيدن اين حرف، اشك از چشمانش جاری میشود و به سمت ضريح میرود
و ذكر «يا ستار العيوب» بر لبانش جاری میشود.
سپس در كنار ضريح آن قدر گريه میكند تا از هوش میرود.
پس از به هوش آمدن خود چنين تعريف میكند: من میخواستم يكی از طلسمها را به صورت كتيبهای بر سر در ورودی حرم بزنم،
با اين اثر كه افرادی كه آمادگی لازم را ندارند، نمیتوانند وارد حرم مطهر و حريم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام شوند، اما خود آقا نپذيرفتند و در خواب به توليت آستان از اين اقدام ابراز نارضايتی فرمودند.
آری در خانه اين بزرگواران، نه تنها برای ما مسلمانان بلکه به روی همه حتی غير مسلمانان باز است و هر ساله شاهديم كه كرامات امام هشتم علیه السلام به غير مسلمانان نيز شامل میشود و از اين خوان گسترده كرم به همه خواهندگان و جويندگان میرسد.
✍منبع:
📙کتاب دلشدگان
نوشته محمدلك علی آبادی
جانم بفدایت یا امام رضا علیه السلام💚
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
#سیره_شهدا🕊
#شهید_محسن_حججی🌷
🔹از بازار رد می شدیم. خانم بی حجابی را دید، سرش را پایین انداخت و گفت:
« خواهرم جلوی امام رضا(ع) حجابت رو رعایت کن! »
با آرنج زدم به پهلویش: « ما رو می گیرن تا حد مرگ میزنن! »
کوتاه بیا نبود، میگفت: « آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین(ع) نیست »
📚 سربلند، روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی به قلم محمدعلی جعفری، ص ۲۰۸
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤ما شیعه توایم و
▪️بر این ادعا خوشیم
🖤در روضه ها
▪️به گریه برای شما خوشیم
🖤گاهی به مشهدیم و
▪️زمانی به کربلا
🖤یکدم به یا حسین و
▪️دمی با رضا خوشیم
🖤شهادت
امام رضا(ع) تسلیت باد🏴
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
📝
سالها پیش سرباز خوزستانی پس از آموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد دلگیر و غمگین شد
از طرفی ارادتش به آقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم آقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به آقا بگه ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و تمیزن
کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت آقا
سرباز گفت:من بچه خوزستانم
اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم
هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم
نمیدونم چکار کنم..........
کفشدار خندید و گفت آقا امام رضا خودش غریبه و غریب نواز نگران هیچی نباش دو سه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد اونم تایم اداری سرباز شوکه بود جز آقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو سرباز رفت پابوس آقا و برگشت شهرش ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده
چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید یهو فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید چهرش اشنا بود.
اشک تو چشماش حلقه زد
فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران
قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمد پوردستان
مرد با جذبه با موهای جوگندمی همون کفشدار حرم آقا بود که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود
فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود انتقالی اون رو به شهرش داده بود.
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
در زیارت وداع میگیم؛
إجْعَلونی مِنْ همّکم / منو بذارید جزو همّ (دغدغه) تون!
چجوری یه آدم معمولی، میشه دغدغهی
#امام_رضا علیهالسلام؟
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65