کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃❤| #عاشقانه_به_سبک_شهدا روایتی بسیار زیبا از همسر شهید سید منوچهر مدق 👇 #برگرفته_ازکتاب_اینک_شوکر
🍃❤ #عاشقانه_به_سبک_شهدا
یـه روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون می رفتیـم
سر یـہ چراغ قرمز ...🚦
پیرمـرد گل فروشـے با یـہ کالسکه ایستاده بود ...
منوچـہر داشت از برنامـہ ها
و ڪارایی ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌
ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ...
منوچـہر وقتے دید حواسم به حرفاش نیست ...
نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🌹🍃
توے افڪـار خـودم بودم ڪہ
احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!
نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...🌹🍃
همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..!
بغل ماشین ما ،
یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …
خانومـہ خیلـی بد حجاب بود …
بـہ شوهرش گفت :
"خـاااااکــــ بـر سرتــــــ ... !!!
ایـن حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎
منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد :
"اجازه هسـت ؟"
گفتـم : آره
داد به اون آقاهـہ و گفت :
"اینو بدید به اون خواهرمون ...!"
اولیـن ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد
ایـن بود که رژ لبشو پـاڪ ڪـرد و روسریشو کـشـید جلو !!!☺
#جانباز_شهید_سید_منوچهر_مدق
#خاطرات_ناب
#برگرفته_ازکتاب_اینک_شوکران📚
🍃🌹 @shahid_dehghan🌹🍃