کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
💠 برگ ریزانِ گناه 🔻) #انجامکارهاینیک هر کاری که مصداق حسنه باشد عاملی برای از بین رفتن سیئات و ب
💠 برگ ریزانِ گناه
🔻) #قرضدادن
وام دادن به افراد گرفتار، یکی دیگر از عوامل جبران گناهان است.
قرآن می فرماید:
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یضاعِفْهُ لَکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ
هرگاه شما برای خدا به بندگان نیازمندش قرض نیکو دهید، [وامی که در آن بهره و آزار و توقع و ذلّت نباشد]، خداوند چند برابر آن، پاداش عطا می فرماید و گناهان شما را هم می آمرزد...
#قسمت_سوم
🦋|@shahid_dehghan|🦋
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
💌🍃|پاسخ #خواهر_شهید در پاسخ بہ سوالات مربوط به شهید محمدرضا دهقان... 2⃣| اگه کسی نمازشو نمیخوند یا
💌🍃|پاسخ #خواهر_شهید
در پاسخ بہ سوالات مربوط به
شهید محمدرضا دهقان...
3⃣| سلام آداب زیارت آقا محمدرضا تو مشهد
چجور بود؟
انقدر توی صحن های حرم می چرخید تا به قول خودش آقا یه جا رو مشخص کنن تا بشینه درددل کنه.اصرار نداشت هربار زیارت نامه های مختلف بخونه اما اصرار داشت بشینه با آقا صحبت کنه.
#قسمت_سوم
شما هم میتوانید سوالات خود را در مورد شهید محمدرضا دهقان به آیدی زیر ارسال کنید👇🏻
🆔| @anonymous_983
💌| @shahid_dehghan |💌
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃❤| #سفر_عشق_در_20_سالگی 📝 #قسمت_دوم کلام ما از مسجدی به نام سپهسالار دورۀ ناصری آغاز شد و به دور
🍃❤️| #سفر_عشق_در_20_سالگی
📝 #قسمت_سوم
زندگی #شهید_دهقان در عین کوتاهی قصههای بلندی دارد.
قصههایی که بارها شنیده ایم و هر بار با شنیدنش هوایی #شهادت شده ایم...
«حافظ از حشمتِ پرویز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است.»
دوستان شهید به گونهای و خانوادهاش به گونهای دیگر، همه و همه از خوبیهای مثال زدنی شهید برای ما حرف زدند.
از جوانی که ...
راستی چرا هر وقت ما از این جوانها حرف میزنیم عدهای ما را به درشت گویی متهم میکنند ؟
باور کنید دل کندن از دنیا سختتر از این حرفهاست.
محمدرضا همۀ آرزوهای جوانی اش را گذاشت و رفت؛ میدان جنگ یک طرفش غلبه بر دشمن است و سمت دیگرش دست کشیدن از زندگی.
این جوانها با چشم باز راهشان را انتخاب میکنند...
مردم محمدرضا را با اشک و نوای صلوات تشییع نمودند و این پسر خوب تهرانی در جوار امامزاده علی اکبر سلام الله علیها به جمع شهدا پیوست. #محمدرضا_دهقان_امیری بعد از شهادت شناخته شد.
حرف زیاد است و فرصت کم؛ اما از حال مادر در کنار مزار پسر به این سادگیها نمیتوان گذشت.
مادری که این روزها با صبر و مقاومت راه پسر را ادامه میدهد، ولی کیست که نداند پشت هر «ما رأیت الا جمیلا» یک دنیا درد و مصیبت پنهان شده است؟
#محمدرضا_دهقان_امیری با تلاش بسیار به آنچه میخواست رسید. خواستهای که آرزوی همۀ دلهای عاشورایی است.
او شهید شد و ما چند دقیقهای میهمان زندگی بیست ویکساله اش بودیم. شهیدی که در ولایتمداری و پایبندی به ارزشهای انقلاب، سرآمد و زبانزد بود.
مادر #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری درباره او میگوید:
این شهید بزرگوار در تاریخ 26 فروردین سال 1374 در تهران متولد شد.
با آمدنش، به زندگی ما نور بخشید. بچهای بود که به دل همه مینشست . همه دوستش داشتند، از اطرافیان و فامیل گرفته تا مربیان مهد کودک...
در دورانی که او را باردار بودم، شش بار ختم قرآن کردم. در مدت یکسال و شش ماهی که به او شیر میدادم، سوره طه را میخواندم و دیگر حفظ شده بودم. شاید یکی از دلایل آرامش این نوزاد همین بود...
#ادامه_دارد...
#از_آسمان
#درخواستی
#کپی_با_لینک
🍃❤| @shahid_dehghan
15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽•|مستندِ "جوانی با نشاط"
شهید محمدرضا دهقان امیرے
🌺| #قسمت_سوم
📲•| @shahid_dehghan
💌| #فواید_زیارت_عاشورا
¹↫دوری جستن از خطر انحراف
²↫ترویج روحیه شهادتطلبی
و ایثار و فداڪارے در راه خدا
#قسمت_سوم
#قسمت_چهارم
•|🌱 @shahid_dehghan
•[﷽]•
#روایت
#یادگار_سبز🌱
#قسمت_سوم✨
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
این همسفرگی برای تو بد نبود. سهم نوشابه بهنام را هم میخوردی. حالا من هی از مضرات نوشابه سخنرانی کنم، تو که گوش نمیکنی. مدیر مدرسه مامان فاطمه سال اول تولدت خوب اسمی رویت گذاشته بود، خرسو.
خرسو بودی که میرفتید از مسئول آماد غذای اضافه میگرفتید. میدانستید که همیشه مقداری غذای اضافه هست. مسئول آماد اعتراض میکرد که چرا غذای اضافی میگیرید. اما بعد تر اگر یک روز نمیرفتید میگفت :((چرا نیامدید؟ براتون غذا کنار گذاشتم))
کلاً مسؤل آماد از دست شما آسایش نداشت. به تن ماهی هم رحم نمیکردید. هر وقت شام خورشت وحشت داشتید_همان غذایی که اصلاً نمیدانستید چطور درست شده و قابل خوردن نبود_به تنماهی های آماد تک میزدید.
همان تنماهی هایی که میگفتند خوردنش حرام است، چون بی اجازه برداشته بودید. همانهایی که آقا تقی بین بچه ها پخش میکرد. بین همانها که نوربالا میزدند. از شهادتتان میترسید برای همین تنماهی دزدی به خوردتان میداد تا ناخالصی هایتان زیاد شود و بمانید برایشان.
میخندید و میگفت این تنماهی ها هم نتوانستند جلوی شهادت بچه ها را بگیرند. اگر خوردن غذایی که برای شما تهیه شده بود حرام بود که تو خودت اصلا به بخشش های آقاتقی نیاز نداشتی. خودت به منبعش دسترسی داشتی.
18روز تا وصال
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#ادامه_دارد
#به_وقت_وصال
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#شبتونشهدایی
🆔•| @shahid_dehghan |•
.[﷽].
#روایت
#سرِ_سربلند🌹
#قسمت_سوم
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
برای رفتن عجله داشتی اما می.دانستی که به همین راحتی هم نیست. باید مهارتت تکمیل میشد. برای تکمیل مهارتت با یکی از هم دورهایهایت که نه ماه زودتر از تو مشغول آموزش شده بود قرار گذاشتی که تو به او موتور سواری یاد بدهی و در ازایش از او مباحث نجوم و بقیه چیزهایی که قبلا تدریس شده را یاد بگیری. خوب زرنگی کردی. فقط موتورسواری در برابر این همه اطلاعات؟ با همین زرنگ بازیها خودت را توی دل فرماندهها جا کرده بودی. از پیگیریهای تو حسابی کیف میکردند.
آنقدر سماجت به خرج دادی تا بالاخره اعزام شدی. به سوریه هم که رسیدی همراه مقداد نبودی. مقداد در گردان دیگری بود و دوستش مسئول گردان شما.
گاهی به مقداد سر میزدی و سر به سر هم میگذاشتید.
مقداد میگوید بساط شوخی و خندهتان همیشه برپا بود. اما نه در عملیات.ها. فضای عملیاتها جدی بود و پراسترس. احتمالا ان روزها خیلی به تو نزدیک نبوده که همچین چیزی میگوید . چون تاجایی که میدانم آقا تقی میگفت در سختترین شرایط هم بساط خنده و شوخی کردنتان برپا بوده.
11روزتاوصال
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#ادامه_دارد
#به_وقت_وصال
#یک_روز_بعد_از_حیرانی 📚
🆔•| @shahid_dehghan |•
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
.[﷽]. #روایت #مجنون_حضرت_عشق🌹 #قسمت_دوم 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 آموزش مربیگری راپل از دستت رفت. اگر میرفتی هم خیلی ب
.[﷽].
#روایت
#مجنون_حضرت_عشق🌹
#قسمت_سوم
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
اما تو ناامید نشدی. همان شب با خانه هماهنگ کردی. صبح مستقیم رفتی و کارهای خروج از کشور را انجام دادی.
دو میلیون تومان برای خروج از کشور واریز کردی. همان دو میلیونی که ماهها طول کشید تا پسش دادند علی هم یک چیزهایی می دانست چون گفته بود چیکار کردی حالا فردا شهید بشی بابات دیگه نمیتونه این پول رو بگیره برای تو اما مهم نبود فقط از ته دل می خواستی بروی که رفتی شاید باید اینجا میگفتم رفتی به همین راحتی اما رفتنت راحت نبود و با هزار دردسر راهی شدی
وقتی هم که رسیدی و بالاخره مستقر شدی خیلی از خط دشمن فاصله نداشتی. حدود ۱۰ یا ۵ دقیقه با دوربین به راحتی همه تحرکات مسلحین را میدیدید. دشمن همین قدر نزدیک بود و پشت سرهم عملیات داشتید وسط همان عملیات ها هم مشتاق یادگیری بودی از هر کس هر چه که می شد یاد میگرفتی باید برای این همه اشتیاق برای یادگیری به تو آفرین گفت حکایت تو حکایت دانش جستن است. زگهواره تا...
اصلا بیخیال ول کنیم این حرفها را انگار به این دنیا آمده بودی که فقط یک داغ سنگین روی دل خیلی ها بگذاری و بروی شب آخر دسته شما جلوتر از دسته علی برای عملیات رفته بودید.
آنها هم به سمت منطقه عملیات در حرکت بودند که یک مرتبه نور قرمز رنگ توپ ۲۳ را دیدند با خودشان گفتند اگر ۲۳ با ماست چرا دارد به سمت ما شلیک میکند و اگر دشمن است دارد چه می کند بچههای ما الان آنجا هستند
همان موقع فرمانده پشت بیسیم گفته بود بچه ها بیاید شده حتی چراغ روشن بیاید چند بار این را گفت و بچه ها فهمیدند خبرهایی شده برادر علی هم آنجا بود علی به دلشوره افتاده بود با خودش می گفت حتما اتفاقی افتاده چون اولین بار بود که فرمانده را با آن حال میدید به دیواره شهر که رسیدند یک ماشین با چراغ روشن از کنارشان رد شد تعجب کرده بودند که چرا دارد چراغ روشن می رود به منطقه که رسیدند فرمانده گفته بود بچه ها خودتون رو جمع و جور کنید پنج شش تا شهید دادیم
تا آن موقع دیده بودند که بچه های سوری یا فاطمیون شهید میشوند این بار هم گمان کردند شهدا سوری یا افغان هستند مرگ خوب است اما برای همسایه دلشان نمیخواست شهدا یکی از خودشان باشد انگار ضمانت نامه گرفته بودید که قرار نیست برای هیچ کدام از شماها اتفاق بیفتد انگار که قرار بود همان عده که رفته اید همانطور سالم و قبراق برگردید اما مگر این شعر را نشنیده ای نمیدانم از کدام شاعر است به گمانم شعری است از یک شاعر عرب.
4روزتاوصال
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#ادامه_دارد
#به_وقت_وصال
#یک_روز_بعد_از_حیرانی 📚
🆔•| @shahid_dehghan |•
15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽•|مستندِ "جوانی با نشاط"
شهید محمدرضا دهقان امیرے
🌺| #قسمت_سوم
📲•| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃•چگونه یار آقا امام زمان (عج) باشیم🤔؟! افرادی که در جرگه منتظران ظهور امام مهدی (عج) قرار دارند، ق
🍃•چگونه یار آقا امام زمان (عج) باشیم🤔؟!
⚠️•اهمیت شناخت امام زمان (عج)
شناخت وجود مقدس امام زمان (عج) بسیار مهم و ارزشمند است، چرا که از یک سو معرفت صحیح امام بر هر فردی واجب بوده و نبود آن، مرگ جاهلیت را به دنبال دارد.❗️
چنان که پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة، هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج ۳۲، ص ۳۳۱).
و از سوی دیگر شناخت بهترین موعود پیامبران و مصلح جهانی و آگاهی از زندگانی او، نقش مهم و تعیین کنندهای در زندگی افراد دارد و حرکت آنان را تنظیم میکند.✔️
این شناخت دو جنبه دارد؛
1⃣ اول معرفت شخص آن بزرگوار که او کیست و زندگانی او به چه صورت است؟
2⃣ دوم معرفت شخصیت ایشان که جایگاه آن حضرت در نظام هستی کجاست و چه آثاری بر آن مترتب است و ما چه وظایفی در قبال امام داریم؟🤔⁉️
ادامه دارد....
3⃣| #قسمت_سوم
🌍| #حسین_زمان
🍂•|@shahid_dehghan
#الی_الحبیب✨
#روایت_سرخ🌹
#قسمت_سوم
این همسفرگی برای تو بد نبود. سهم نوشابه
بهنام را هم میخوردی. حالا من هی از مضرات
نوشابه سخنرانی کنم، تو که گوش نمیکنی.
مدیر مدرسه مامان فاطمه سال اول تولدت
خوب اسمی رویت گذاشته بود، خرسو.
خرسو بودی که...
ادامه متن در عکس👆🏻
«١٨ روز تا حیات عند رب»
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
🆔•| @shahid_dehghan |•
📝|#از_خودت_بگو
✍🏻از محمدرضا به دنیا
سلام رفقای من!
این چند روزه قطعا از اینور اونور اخبار زیادی میشنوید
یه وقتایی سردرگم شدید
یه لحظه هایی خوشحال و پر از حس افتخار
و یه لحظه هایی هم ممکنه نگران آینده شده باشید...
کاری به هیچ کدومش ندارم
من تو زندگیم زیاد راجع به شهدا اطلاعات جمع آوری میکردم علاقه داشتم به شناخت شهدا
میدونید یکی از نقاط اشتراک همه اونا چی بود؟
اینکه بین شلوغی و بحران و حواشی
تمرکزشون رو انجام وظیفه خودشون بود. منم یاد گرفتم. وقتی یه فتنه ای یه مشکلی یه چیزی پیش میومد نگاه میکردم ببینم طبق وظیفه دینی و حرفای آقا باید خودِ من، چه کاری انجام بدم.
اونکارو انجام میدادم و توکل میکردم به خدا...
اینکارو کنید تا دلتون قرص و محکم بشه❤️
📚|#قسمت_سوم
✏️|@shahid_dehghan