💜 رمان اورا 💜
قسمت شصت و هفتم
همون موقع زهرا توی اون پیجه عضوم کرده بود
رفتم دیدم زینبم هستش
توی گروه سه نفری رفتم ازشون بپرسم که چی شده و توی این گروهه چیه؟
بعد از کلی ناز و قر و فر اومدن
فهمیدم کلاس حفظ قرآن هست📓
درسته مذهبی شده بودم
ولی تاحالا به حفظ و.... قرآن نرفتم میخوندن بعضی اوقات ولی حفظ رو..... نه
+زهرا الان این به چه درد من میخوره
_ببین من جز سی رو حفظم خب
زینبم یع کم حفظه تو او حفظ کن بریم امتحان بدیم؟ هوم؟ 😗
+یه چیزی میگی برای خودت
آخه من؟
_آره چرا که نه!
ببين ترنم خدا یه راهی برات گذاشته پسش نزن
خیلی کم پیش میاد خدا توفیق حفظ قرآن رو به کسی بده🤷🏻♀
+باشه ببینم چی میشه
_آره دیگه راس میگه زهرا همین جوری تو خونه بزار و گوشش بده به خدا آنقدر آرامش بهت میده
+میدونم..... میگم چشم ببینم🙍🏻♀
_قربونت برم من پس فعلا
_منم برم یاعلی
+خدافظ
وای خدا اصلا.... من نمتونم قرآن حفظ کنم
حتی فکرمم نمیره سمت این کار🤷🏻♀
وای نه من..... آخه..... نمیشه...... ای خدا زهرا بگم خدا چی کارت نکنه
نمیگم بیزارم از قرآن و حفظ اینا
ولی آخه..... میترسم تاحالا آنقدر جدی قرآن رو تو برنامه هام نزاشتم🙍🏻♀
فردا باید کامل فکر کنم الان اصلا ذهنم به هیجا ختم نمیشه
موهام رو بافتم وزیارتم رو خوندم و سلام دادم وخوابیدم
همین. خواب اومد تو. چشمام صدای گوشیم اومد
گفتم به احتمال زیاد حسینه🤵🏻
و بله درست حدس زده بودم ساعت 12شب بود که.....
زدم روی پیامش📋
_ترنم خانوم
+بله؟
_خوبین؟
+الحمد الله
_مزاحم که نیستم 🤭
+نه خواهش میکنم
_میخواستم بگم که.....
دلم نمیخواست آنقدر سر سنگین باشم برا همین قدم اول رو من برداشتم👍🏻
+جانم?
_جانتون سلامت
امشب خیلی زیبا شده بودید
+ممنونم به همچنین
از ذوق رو تخت داشتم میمردم🙈
خدااااا چرا اینقدر این گوگولیههههههه
خخخخخ😂
چرااا آنقدر ندید بدید بازی دارم در میارم
سرم رو گذاشتم رو بالشت و از ته دلم جیغ زدممممممم
هر پیامی که میدادیم از ذوق قش میکردم
💜نویسندا:A_S💜
هدایت شده از |قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
... بِسْمِاَللّٰهِاَلْرَحْمٰنّاَلْرَحِیِمْ ...
❣#سلام_امام_زمانم❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحْیِیَ مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ...✋
🍃سلام بر تو و نَفَس مسیحایی تو
که روح زندگی را در کالبد مرده ی نشانه های دین خدا می دمد
تا قلب اهالی ایمان با تپشی عاشقانه زندگی حقیقی را از سر بگیرند.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#اللهــمعجـللـولیکالفــرج 🤲
ــ ــ ــ ــــــــ✿ـــــــ ــ ــ ــ
♥️🍃https://eitaa.com/joinchat/2951282779Ca3749dec3f
ذکر روز یکشنبه:
یا ذالجلال والاکرام
(ای صاحب شکوه و بزرگواری)ذکر روز یکشنبه که به اسم امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) می باشد موجب فتح و نصرت می شود روایت شده است که در این روز زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) و زیارت حضرت زهرا (س) خوانده شود.
#مرتبه۱٠٠
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
__♥️🍃 #تصویر #داداش_گلم
🌸 •|#حضرت_برادر_گلم 🌸
#نحوهرضایتگرفتنشهیدازمادر
محمّدرضا یکسال قبل از رفتنش به من گفت؛ مامان من دورههای آموزش نظامی مختلفی را گذراندم و خیلی هم آماده رزمم، الان فکر کن که حضرت زینب(سلام الله علیها) از شما سؤال بپرسد که الان حرمم ناامن شده و من به جوان شما نیاز دارم، شما چه جوابی به حضرت میدهید؟ محمّدرضا، این سؤال را فقط از من پرسید. از پدرش نپرسید، چون جلب رضایت پدرش خیلی راحت بود، چون پدرش جزو رزمندههای دفاع مقدّس بود، جنگ و جبهه را دیده بود و شهید و شهادت را لمس کرده بود. امّا راضی کردن من برایش دشوار بود، آن هم فقط برای مهر مادرانهای که در وجود من میدید. وقتی مطمئن شدم که تصمیم خودش را گرفته ومن نباید مانع انجام تصمیمش شوم، گفتم محمّدرضا، امیدوارم سوریه بهت خوش بگذره! این جمله را که گفتم، محمّدرضا آنقدر احساس رضایت کرد که مدام در خانه هروله میکرد و یاحسین(ع) یاحسین(ع) میگفت، سر من را میبوسید و میگفت؛ مامان راضیم ازت. یعنی به این نحو رضایت من را گرفته بود.
برای راضی شدن، خیلی با خودم کلنجار رفتم، چون به محمّدرضا خیلی وابسته بودم، اگر محمّدرضا نیم ساعت دیر به خانه میرسید، من زمین و زمان را به هم میدوختم، اعصاب خودم و دیگران را خرد میکردم، اینقدر بهش زنگ میزدم، که کجاست و چرا دیر رسیده! ولی در مسئله سوریه رفتنش نمیدانم چطور شد؛ من این را میگذارم به حساب دست و رحمت و برکت حضرت زینب(سلام الله علیها) که روی قلب من گذاشت و روی سر من دست کشید. خانم، اول صبرش را به من داد و بعد داغ فرزند را.
#داداش_گلم
ــ ــ ــ ــــــــ✿ـــــــ ــ ــ ــ
♥️🍃https://eitaa.com/joinchat/2951282779Ca3749dec3f
بهچیزیوابستهِ باش؛
کهِبَراتبِمونه،
ارزشداشتهِباشهکهِ
"وابستهشبِشی"
نهایندُنیاکهِبههِیچیبَندنِیست...!"
یهِچیزمِثلنِگاههایمهدی:))♥️
ـ ـ ـ ـ˼
ــ ــ ــ ــــــــ✿ـــــــ ــ ــ ــ
♥️🍃https://eitaa.com/joinchat/2951282779Ca3749dec3f
یکی ازرفقاگفت
منچونتونمازمتوجهندارم
نمازمقبولنمیشه ...
پسخوندنشچهفایدهداره؟
چشماتوبازکنیهلحظه'
رفیقاینحرفخودِاونشیطان
لامذهبه:
آیتاللهمجتھدیتهرانۍ
میفرمایند:نمازتوهلیکوپتریبخون
(بدونحضورقلب)
ولیاولوقتبخون...
ببینچهتاثیریدارهتوزندگیت
کمکمخودِخودِخدایکاریباهاتمیکنه
که نمازتمیشهپرازوجودخدا پسبھانهومَھانهروبزارکنار✨
ــ ــ ــ ــــــــ✿ـــــــ ــ ــ ــ
♥️🍃https://eitaa.com/joinchat/2951282779Ca3749dec3f
بعضۍچیزااونقدرقشنگن..
کہهرچقدرهمتکراربشن..
تکرارۍنمیشن ..🌱
ــ ــ ــ ــــــــ✿ـــــــ ــ ــ ــ
♥️🍃https://eitaa.com/joinchat/2951282779Ca3749dec3f
هدایت شده از امامزادگان عشق | کـتـاب
شهید#بابک_نوری
کد: ۳۹
شادی روحش صلوات💝
دوستان و آشنایان خود را به کانال امامزادگان عشــق😍 دعوت کنید📩
https://eitaa.com/Pack_martyrs