eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
771 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 کپی: حلالِ حلال🌿(به شرط ۱۴ صلوات به نیت ظهور و سلامتی اقا💚) خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡🇮🇷
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید #پارت_بیست‌و‌چهارم خسته بودم ... ر
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید جلو در ساختمون دوتا دختر اجق وجق منتظر ایستاده بودن کلید انداختم میخواستم درو ببندم که جلو در اومدن .. -بله؟ - می‌خوایم بیایم تو -شما؟ -حرفی نزدن... - ببخشید من نمیتونم شما رو راه بدم با هرکی کار دارید به همون بگید تا درو براتون باز کنه - صبر کنید خانم... گوشیش رو جواب نمیده! -شرمنده من چاره ای ندارم در رو بستم دکمه ی آسانسور رو زدم وقتی پایین اومد پسر همسایمون با یک قیافه ی فشن از آسانسور اومد بیرون! حالم از سرو وضعش بهم خورد سلامش نکردم و رفتم تو آسانسور در آسانسور تا بسته شد پسر همسایمون امون نداد و دکمه ی آسناسور رو فشار داد...در باز شد داد زد: چرا درو واسه عشقام بار نکردی؟؟ احساس کردم داره عمد اینجور داد میزنه که اون دخترا صداشو بشنون حرفی نزدم تو دلم گفتم جواب ابلهان خاموشی ست ول کن نبود داخل آسانسور شد عصبی شدم تا خواستم خارج بشم چادرم رو گرفت نزاشتم چادرم از سرم کشیده بشه سریع بهش گفتم: عباس تو پارکینگه صدامو در نیار اگر برسه یکی از اون مشتای دردناکش روباید تحمل کنی... ولم کرد و منم سریع جیم شدم راه پله ها رو یکی دوتا رد کردم به طبقه ی سه که رسیدم مریم رو دیدم سلام کردم -سلام ، نرگس کی جلو در حیاط بود؟ - دو تا دختر بودن مریم افتاد رو پله ها و هق هق گریه هاش بلند شد... - مریم چی شده؟ -این پسر اومده از من خواستگاری کرده! من ساده هم جواب مثبت دادم ، اما بهش گفتم شرط داره اونم اینه که این عجوزه ها رو ول کنه اون بهم قول داد! ولی میبینی... من قلبم و بهش دادم ولی اون دلش دنبال دخترای هرزه ی متنوعه! -بنظرت این مرد زندگیه؟ - نرگس من ۲۴سالمه تا حالا یه خواستگار هم نداشتم ، اما این اومد خواستگاری ، چارم چیه؟ 🌾🌸 ⭕️