فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یارالی سوت امر بالام 😭
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید، زنده است... 🌸
سخنان شهید مدافع حرم رحیم کابلی 💚
به مناسبت بازگشت پیکر شهید 🥀
هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🌼
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
🖤السلام علیڪ یاعلی اصغر(ع)
♥️گل غنچه ای ازسلالہ ی حیدربود
🖤افسوس ڪہ مثل غنچہ ای پرپر بود
🖤آن ظهرعطشناڪ چہ غوغایے ڪرد
♥️آن مردڪہ نام ڪوچکش اصغربود
@akse_nab 🌸🍃
🌿فرازی از وصیت نامه💌
عـــزیـــزان!
نماز را حتی سبک نشمارید
و لحظهای از توفیق خدمتگزاری
به مادرتان غافل مشوید که
خیر دنیا و آخرت نصیبتان شده است. خواهــــرانم!
برای دیگران در نماز و حجاب الگو باشید!
#شهید_مرتضی_مسیبزاده♥️🕊
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شاغل سپاه بود، ماهی ۲ هزار و ۵۰۰ تومان حقوق میدادند، اما نمیگرفت
میگفت: پدرم بنا است و وضع مالیمان خوب است، پول را بدهید به آنهایی که نیاز دارند.
وقتی جبهه میرفت، ساکش را پر از خوراکی میکرد و برای بچههای جبهه میبرد.
وقتی هم که از جبهه برمیگشت، روزههایی که نمیتوانست در جبهه بگیرد را میگرفت.
#شهید_محمد_جعفری_نیا 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
درد فراق و دوری احمد برایم رنجآور شده بود و گاهی سخنان اطرافیان بر دردم میافزود.
تا اینکه شبی در عالم رویا، احمد را در کنار بانویی پوشیه زده، خوشحال و سبکبار دیدم.
آن خانم علت بیتابی را جویا شد و خطاب به من گفت: فرزندت در جوار من و در آرامش قرار دارد و در همان لحظه با دستان خود، قلب سوزان مرا لمس کرد.
از آن پس آرامش و طمأنینه بر من غالب شد و قلبم التیام یافت...
راوی: مادر شهید 💚
#شهید_احمد_مکیان 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید رضا کارگر برزی 🌱
زمستان سال نود و یک دعوت شدیم خانهی یکی از اقوام که از قضا ماهواره هم داشتند.
همین موضوع باعث شد تا رضا درباره اهداف شبکههای ماهوارهای واسه صاحبخانه و بقیه صحبت کنه.
توضیحاتی در مورد چگونگی تشکیل این شبکهها، منابع مالیشون، اهدافشون و حامیانشون داد.
توی اون مهمونی تعدادی از افراد حاضر که از لحاظ نسبی رابطه دوری با ما داشتن هم بودن و صحبتهای رضا را هم گوش می کردن.
چند نفری شروع کردن به مسخره کردن رضا که فلانی، توی فلان جا مغز تو شستشو دادن، تو کله شما کردن که ماهواره فلان و فلان….
بعد از مهمانی ، من با رضا تند برخورد کردم که چرا شروع میکنی از این حرفها میزنی که بخوان مسخرهات کنن ؟ و کلی توپ و تشر...
اما رضا این جوری جواب داد: من وظیفهام را انجام دادم ، در قبال این خانواده توضیحات رو دادم ، دیگه اون دنیا از من نمیپرسن که چرا دیدی و میدونستی اما چیزی نگفتی. من کار خودم و کردم ، به وقتش این حرفها جواب میده.
خیلی برام جالب بود ، اون اصلاً به این فکر نمیکرد که دارن مسخرهاش میکنن، فقط به فکر انجام وظیفهاش بود...
راوی: همسر شهید 💚
تاریخ شهادت: ۹۲/۵/۱۱ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهید مهدی محمدحسین یاغی 🌱
ایام ماه مبارک رمضان بود.
در کشاکش نبرد با تروریستهای تکفیری در سوریه در شرایط آب و هوایی بسیار سختی که گرمای هوا، کار را بسیار سخت میکند و از لحاظ شرعی افطار جایز میشود، روزه بود.
یکی از همرزمانش به او گفت که بیشتر ما تصمیم گرفتیم افطار کنیم و تو؟! جواب داد افطار نخواهم کرد.
بعد از پایان مأموریت هنگامی که همه نشستند، دوستان شهیدش را به یاد آورد و لبخند غریبی زد.
همرزمش از او پرسید: «راز این لبخندت چیست؟»
«مهدی» پاسخ داد که من نفر بعدی هستم که شهید خواهم شد.
دوستش به شوخی از او پرسید: «نظرت درباره شهادت در امشب یعنی شب نوزدهم ماه رمضان چیست؟»
جواب داد: « نه... میخواهم شهادتم در شب بیست و سوم باشد.»
مهدی در شب ۲۳ ماه رمضان در نبرد رویارو با تروریستهای تکفیری و دشمنان قسم خورده راه و نهضتِ حسینی، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
تاریخ شهادت: ۹۲/۵/۹ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب ورودی ۶۲ 🌱
بریده هایی از کتاب:
۱-فامیل ما میگفتند این مهدی از اون مؤمنایی هست که هم میخندونه و هم میگریونه!
۲-وقتی کوچک بود غم همه را میخورد. مهربان، با ادب، با گذشت ... . این قدر این بچه خوب بود که یک روز ناغافل به مادرم گفتم: «مامان! به خدا این بچه به بیست سالگی نمیرسه». مادرم دعوام کردند و گفتند: «دهنت رو ببند! این چه حرفیه؟ شعور نداری این حرف رو میزنی؟». گفتم: «حالا شما بگو ... به خدا این بچه خیلی خوبه! خیلی آقاس. به بیست سالگی نمیرسه».
۳-دو ویژگی شهید مهدی محرابخانی را فراموش نمیکنم. تواضع و فروتنیاش که بیریا و بیادا بود. گشادهرویی و لبخندش که با حیا و ادب همراه بود.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_مهدی_محراب_خانی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهادت شهید مهدی عزیزی 🌱
یک روز با مهدی و چند نفر از بچه ها برای دیدن آیت الله حق شناس رفتیم.
ایشان به مهدی نگاه معناداری کردند و گفتند: شما به این آقا مهدی خیلی احترام بگذارید...
ما خیلی تعجب کردیم.
یک روز هم به اتفاق مهدی برای عیادت آیت الله حق شناس به بیمارستان رفتیم.
یکی یکی برای دست بوسی به سمت ایشان می رفتیم.
نوبت مهدی که رسید حاج آقا گریه کردند.
باز هم ما تعجب کردیم...
در مسیر برگشت به شوخی به مهدی گفتم: اهل سِر بودی و ما نمی دانستیم....
بعد از شهادتش همه یقین کردیم که واقعاً اهل سِر بود....
راوی: دوست شهید 💚
تاریخ شهادت: ۹۲/۵/۱۱ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
معرفی کتاب تمنای بی خزان 🌱
بریده هایی از کتاب:
۱-«همهٔ ما روزی غروب میکنیم و کاش اون غروب رو بنویسن شهادت.»
۲-«قربونت بشم عزیزم، چقدر صورتت سرده. بیا با دستهام گرمش کنم. فدا شدی؟ خیلی آرزوت بود فدایی حضرت زینب بشی. شهید شدی. شهید شدی، فدا شدی، شهید من. مهدی یه چیزی رو بهت بگم؟»
۳-یاد حرفهای دوستان هیئتیام میافتادم که میگفتند «چرا میذاری بره، اگه شهید بشه چکار میکنی؟» و یاد جواب خودم که هر بار گفته بودم «اگه نذارم بره جواب حضرت زینب رو چی بدم.» خدا بهترین نگهدارنده است، سپردمش به خدا.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_مهدی_حسینی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
شهادت شهید محمدحسن قاسمی 🌱
حدود نه ماه از دوران سربازیش میگذشت که در بیمارستان بقیهالله تهران پذیرفته شد و در بدو ورود به جای آموزش نظامی پاسداری مخصوص پرسنل بیمارستان، دوره تکاوری ویژه یگان صابرین که برای اعزام به سوریه آماده میشوند را طی کرد.
پس از آموزشهای نظامی مشغول به کار شد.
یکی از دوستانش میگفت من مسئول تقسیم شیفتها بودم.
وقتی تازه آمده بود، قبل از گرفتن اولین شیفت کاریش، سراغ اتاقی را میگرفت که برای سوریه ثبت نام میکردند.
به او گفتم لااقل بگذار یک ساعت برای من شیفت بروی بعد سراغ سوریه را بگیر.
میگفت: "من اصلا برای این آمدهام اینجا که بروم سوریه".
اول رفت برای سوریه ثبت نام کرد، بعد اولین شیفت کاریش را گرفت...
تاریخ شهادت: ۹۵/۵/۱۰ 🥀
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b