معرفی کتاب به سختی پولاد به نرمی لبخند 🌱
بریده ای از کتاب:
از زندان بازرسی کردند. با چند نفر از زندانیها و زندانبانها هم صحبت کردند و رفتند. گزارش گروه تفحّص، خوب نبود. فشارها بر لاجوردی بیشتر شد. سیداحمد خمینی، از کارهای لاجوردی دفاع میکرد و واقعیت امر را به امام توضیح میداد؛ ولی بعضی از مسئولان، خواستار استعفای لاجوردی بودند. فرصتی پیش آمد و اسدالله به دیدن امام رفت و در آن جلسه، همه چیز را برای امام بازگو کرد. وقتی امام حرفهای لاجوردی را شنیدند، رو به لاجوردی فرمودند: «برو کارهات رو بکن و به شورای عالی قضایی بگو که من گفتهام.» سید به دفتر کارش در زندان اوین برگشت؛ امّا به مسئولان و شورای عالی قضایی چیزی نگفت. با خود میگفت: اگر قرار است کسی صدمه بخورد، بگذار آن شخص من باشم؛ نه حضرت امام.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_اسدالله_لاجوردی 🕊🌱
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
۳۰ مهر ۱۴۰۱