eitaa logo
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
587 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
386 ویدیو
15 فایل
بسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم🌸 یاران! پای در راھ نهیم کھ این راھ رفتنی است و نھ گفتنی..🕊✨ ‌ اینجاییم تا از لوحِ قلبمان محافظت کنیم کھ: نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست !🌒 چھ کنم حرف دگر یاد نداد استادم..🌱 ‌ ٫ سلامتے و ظهور بقیھ الله (عج) صلوات !🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
961879809_-224380.mp3
9.9M
به یاد امامِ صادق (؏) ✨؛ حاجتِ دلا همینه .. به زودی باشه ایشالا ، وعدھ ی ما ها مدینه !💚(: مدینه شهرِ غربت و غم .. مزارِ بانوی بےحرم !💔
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
.. امام ڪاظم (؏) تبسم ڪردند ! ڪسی برایِ پارھ ڪردن بند اسارت آمدھ است !❤️(:
4_6041831216561258618.mp3
12.4M
بارون میبارھ از چشم تَرِت! بےتابِ تو شدھ معصومه(س)، دخترت💔(:
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
.. امام رضا (؏) تبسم ڪردند ! مرهمِ دردِ غربت آمدھ است !❤️(:
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
.. امام مهدی (عج) تبسم ڪردند💚؛ ڪسی برایِ یاری آمدھ است !❤️(:
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
#حسین_دنیا_آمد .. امام مهدی (عج) تبسم ڪردند💚؛ ڪسی برایِ یاری آمدھ است !❤️(:
یروز میاد با ذوالفقار اونی که مرده.mp3
19.75M
یه روز میاد با ذوالفقار ؛ اونے ڪه مَردھ !💚 همونے ڪه ڪوھ غم و بلا و دردھ💔 برای ما حسینےها آقایے ڪردھ🌸(: آقا بیا ؛✨ امید شیعه ها بیا !❤️ آقا بیا ؛✨ امیرِ با وفا بیا !❤️ آقا بیا ؛✨ با پرچمِ امام ڪربلا بیا !❤️
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
- ملازمِ حرم !💛(:
برادر جان ؛ من را ببین ! اینجا این گوشه نشسته ام ! این دفترِ زندگے و این قلمِ عملم ؛ ڪنارم !✨ لحظه ای منت سرِ این شاگردِ تنبلِ ڪلاسِ شهادت بگذار ! بیا و بگو چطور بر صفحاتِ حیاتم بنویسم ڪه مهرِ لبخندِ آسمان ، پایِ هر برگِ دفترم بنشیند ؟ ❤️(: چطور ورق ورق بگذرم ڪه آخرِ دفترم ، در صفحه فوت ، مهرِ شهادت بزنند ؟❤️(: 💕
لبخند تو را چند صباحےست ندیدم ..💔 یڪبارِ دگر ، خانه ات آباد ؛ بگو سیب !✨(:
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
لبخند تو را چند صباحےست ندیدم ..💔 یڪبارِ دگر ، خانه ات آباد ؛ بگو سیب !✨(:
Γ . . دفعه اولی ڪه حسین به سوریه رفت خیلے برای ما سخت گذشت !💔 نه تنها روزشماری مےڪردیم برای بازگشتش ؛ بلڪه ثانیه ها را هم مےشمردیم تا برگردد .✨(: یڪ روز تماس گرفت و گفت : سه‌شنبه شب برمےگردم ! بی‌نهایت خوشحال شدیم .💕 از ساعت دھ شب در فرودگاھ امام خمینے (رھ) با یڪ سبد گل بزرگ منتظر برگشت ایشان بودیم ڪه تقریباً برای ساعت سه هواپیمایش روی زمین نشست . ✈️ تمام مدت پشت شیشه های سالن پرواز قرآن مےخوندیم و ذڪر مےگفتیم تا از روی پله ها دیدیمش .❤️ شاد و خوشحال به سمتش رفتیم . تا از گیت بیرون آمد تا ما را با آن سبد گل بزرگ دید با غمِ بزرگے ڪه در چشماش و صداش نمایان بود گفت : تو رو خدا برید آن‌طرف و گل را مخفی کنید . ما هم اطاعت ڪردیم و خودمان را از گیت دور ڪردیم وقتی آمد بیرون و از او علت را جویا شدیم با حالِ عجیبے گفت : تو این پرواز چند تا شهید آوردیم !🌷 تازھ خیلے از این شهدا در منطقه جاموند 🥀. مےترسم پدر و مادر یڪی از شهدا این دسته‌گل ها رو ببینه و آھ بکشه .💔 تمام راھ برگشت از فرودگاھ را با چشم اشڪبار طی ڪردیم تا رسیدیم به منزل .🚗 تا نمازِ صبح نشست و از خاطرات تلخِ حلب گفت و ما گریه ڪردیم . 💔 به خاطر همین اتفاقات بار دوم ڪه از سوریه برگشت بےخبر آمد ! (: | به روایتِ 💕✨ | . L
چند سالےست جایت شدھ در قاب و در تصاویرمان خالے ! 🚶‍♂ عڪست ڪنارِ ڪیڪ بود ولے .. شمع ها سوختند ! 🕯 انگار حسینِ در قاب ، آشنا نبود با رسمِ فوت ڪردنِ شمعِ تولد !💔(: 💕
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
چند سالےست جایت شدھ در قاب و در تصاویرمان خالے ! 🚶‍♂ عڪست ڪنارِ ڪیڪ بود ولے .. شمع ها سوختند ! 🕯 ان
Γ . . یه شب بعد از اینڪه از سوریه برگشته بود به اتفاق به جلسه هفتگے دعای توسل پایگاھ بسیج در همدان رفتیم . بعد از مداحے و اتمام دعایِ توسل ڪه توسط شهید قرائت شد ؛ فرماندھ پایگاھ و شرڪت ڪنندگان ، اصرار به گفتن خاطرھ توسط حسین عزیز شد❤️! اما حسین قبول به گفتن خاطرھ نڪرد ! بچه ها از من درخواست ڪردند ڪه از حسین بخوام از خاطرات حضور در سوریه چند دقیقه ای صحبت ڪنه🌱 اما حسین عزیزم به من گفت : دایے ! من نمیتونم برا این عزیزان ڪه اڪثرا از من بزرگتر هستند ، صحبت ڪنم ! ادب اجازھ نمیدھ پیش این همه بزرگتر من ڪه ڪوچیڪترم صحبت ڪنم !✨(: - به روایتِ 🌹 - . L
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
Γ . #خاطراتِ_او . یه شب بعد از اینڪه از سوریه برگشته بود به اتفاق به جلسه هفتگے دعای توسل پایگاھ بس
برادر اینجا همه از شما ڪوچڪ ترند ! بیا و دمے برایمان از پیشِ ارباب بودن بگو !❤️ راستے برادر ؛ آنجا ، امروز ، تولد ؛ خوش مےگذرد؟ 🌸(: 💕
عڪس زیاد از شما دیدھ ام ..✨ خیلےهایشان شهادت دادھ اند ڪه شمـا خیلے رفتید و آمدید تا سندِ یڪی از آن خوب هایش را به نامتان زدند ! قطعه پنجاھ ، ردیف ۱۱۶ ، شمارھ ۱۸ ؛ مزارِ شهید حسینِ معزغلامے .💕 راستے ؛ مهمان از شهرستان نمےخواهے ؟💔(:
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
عڪس زیاد از شما دیدھ ام ..✨ خیلےهایشان شهادت دادھ اند ڪه شمـا خیلے رفتید و آمدید تا سندِ یڪی از آن خ
Γ . . حسین یڪ عموی شهید دارد ڪه همسرم همیشه از خاطراتش برای او مےگفت . اینڪه علاوھ بر برادر ، رفیق خوبے برایش بود .💕 این جمله حسین را تشویق مےڪرد که ڪاش بتواند جایِ عمو را برای پدرش پُر کند .✨ از بچگے دوست داشت ڪار های سخت و سنگین انجام دهد ؛ مثلاً از بلند ڪردن بارهای سنگین خوشش مےآمد . همه سعےاش را مےڪرد ڪه بلندش ڪند 🌱. برای همین وقتے همسرم از خاطرات با سرداران جنگ و رفاقتش با برادر شهیدش مےگفت با علاقه گوش مےداد .✨ یڪبار به پدرش گفت : بابا من سعے مےڪنم مثل عمو برایت رفیق خوبی باشم !🌸 این اواخر از پدرش پرسید : بابا من مثل برادرت شده‌ام ؟ گفت : حالا خیلے ماندھ !✋🏻 اما توانسته بود ..❤️(: | به روایتِ 💕 | . L
قرارگاه‌شهیدحسین‌معز‌غلامے
Γ . #خاطراتِ_او . حسین یڪ عموی شهید دارد ڪه همسرم همیشه از خاطراتش برای او مےگفت . اینڪه علاوھ بر
. یڪ وقت نگویید حواسش نبود !✋🏻 فهمیدم ڪه هم برای پدر جایِ خالے برادر را پر ڪردید و هم .. برای حضرت‌ِپدر(عج) جایِ خالے سرباز را ..💚 اصلا انگار آمدھ بودید جا هایِ خالے را پر ڪنید ! آخر حتے برای منِ ڪمترین هم جایِ خالےِ برادر را پر ڪردید .❤️(: 💕
گفته بودند عاشقِ بےبے رقیه (س) ایـد✨! وقتے دیدم پنجمین تولدِ بےحضورتـون 💔؛ همزمان شـد با تولـدِ دخترِ کوچکِ ارباب🌸 تازھ فهمیدم عشق چیست و عاشـق .. ڪیست !❤️(: اصلا انگار آمدھ بودید ، ڪه حضرت رقیه (س) ای بودن را یادمان دهید !🌹 تولدتان ؛ تولدشان !🎊 شهادتتان ؛ برای دفاع ازشان !✨ زندگیتان ؛ گرھ خورده با ذڪرشان !📿 - مثالِ عاشقے ؛ تولدت مبارڪ💕! -
.💕 هر ڪدوم از ما ڪه با شنیدن اسم داداش حسین ، حالِ دلمون از این رو به اون رو میشه ؛ دعوت شدیم ! دعوت شدیم به رفاقت و زیر سایه‌ی برادری هایِ شهیدیم ! همین ڪه یڪبار صداشون ڪنیم ؛ دیگه فراموشمون نمےڪنن !✨(: میشن مثلِ آسمونے ڪه بخوای یا نخوای ، بالای سرته ! آسمونے از محبت ڪه بخوای نخوای در پناهشے .❤️‌(: حالا رفقا .. هیچوقت نمیشه اینهمه محبت رو جبران ڪرد ولے .. بنظرتون قشنگ نمیشه اگر به بهانه تولد و شهادتشون ، یه هدیه تقدیمشون ڪنیم ؟🌸 لازم نیست برای خودمون سختش ڪنیم ! داداش خودشون خوب مےدونن ڪه وسعِ معنوی‌مون خیلے ڪمه ! 🚶‍♂ هر چے در توانمونه .. هر دعایے ، ذڪری ، ڪاری .. هر چے ڪه انجامش رو در توانِ خودتون مےبینید ؛ چهل روز انجامش بدید ! مستقیم هم به داداش حسین هدیه نڪنید . به نیابت از حاج حسین ، هدیه ڪنید به آقا (عج) و بےبے رقیه (س) ڪه به روایتے امروز تولدشونه🌹! مطمئن باشید ، شهید اینجوری خیلے راضے ترن !💚(: هر نیتے ڪردید .. برای اینڪه تو چله‌تون موفق باشید ، توسل ڪنید به آقا ابالفضل عباس (؏) و از خودشون مدد بخواید ! بگید آقا جان ؛ نذارین چله‌م بشڪنه ! آبروم رو سپردم به خودتون !❤️(: محاله علمدار دستتون رو رد ڪنن !✋🏻 در حد یڪ پیشنهاد ؛ ما با رفقا تصمیم گرفتیم چله‌ی دعایِ ندبه بگیریم برایِ شهیدی ڪه عجیب ، امام زمانے بودن !💚(: برای شهیدی ڪه !💕 اگر همراھِ ما میشید ؛ یاعلے !🌸 اگر هم هر چله ای گرفتید ؛ بهمون بگید🌱 + https://abzarek.ir/service-p/msg/493346 منتظریم ، رفقایِ داداش حسین !❤️(:
1_1159862317.mp3
6.74M
من مےخوانم💕✨؛ بیا ..💚 بر سرِ این عهد مےمانم✋🏻🌸؛ بیا ..💚 ٫ با نوایِ 🌷 ٫
مگر بس مےآید دلم را ؟ (: برادرم ؛ ای ڪه آمدنتان بهانه‌ی لبخندِ شڪوفه هاست !🌸 ای ڪه بهار ، برتری اش را مدیون تولد شماست !❤️ ای ڪه با آمدنتان ، چهار فصلِ زندگےمان را بهار ڪردید ؛ 💕(:
«به‌نامِ‌خدایِ‌امام‌زمان(عج)🌸🌧»
آقا ..💚؛ سلام مےدهم از جان و دل به شما✋🏻! تا اینڪه بشنوم «و علیڪ السلام» را 🌸(: السَّلامُ‌علیڪَ‌یاقائمِ‌آل‌محمد(عج)🌹✨ .⛅️'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
نامتان حسین بود ولے .. عباس هم بودید انگار ! 🌸(: باید به شما هم روزِ بیست و دومِ اسفند را تبریڪ گفت ؛ هم روزِ پاسدار را .. و هم روزِ جانباز را .. راستے ؛ اینطور شهادت ، چند ؟❤️(: وسعِ معنویتم ڪم است ! رفاقتے حساب ڪنید💕..