‌ اَشهَدُ اَنَّ #عَلیاً ولی‌َّ الله ؛💛 که زیباترین ذکر است "یاعلی" !✨

🌸 عید بزرگ غدیر 🌸 بر امام مهدی ارواحنا له الفداء و منتظـران و عاشقـان ایشان ، مبارک !🎊✨

بـھ نـام نـامے اللّـھ ...✨ با اذن آقا امام زمان'عج و شھید بزرگوار حـاج حسیـن معـزغلامے ، یاعلے !💚

🌿💌 - - - علیکم السلام ؛ ان‌شاءالله به دعای #امام_زمان ارواحنا له الفداء شفا پیدا می‌کنن .✨ دوستان لطفاً دعا بفرمایید .🌱

بـھ نـام نـامے اللّـھ ...✨ با اذن آقا امام زمان'عج و شھید بزرگوار حـاج حسیـن معـزغلامے ، یاعلے !💚

📻🌿 ؛ به مشڪ پارھ برادرت سلام .. به مقتـــل علے اڪبرت سلام !💔 به خاڪ روۍ لباس‌خواهرت سلام ، به تاول روۍ پـــاۍدختــرت سلام (: ــــــــــــــــــــ ـــــ • #امیر_کرمانشاهی - @heiate_sayyar | هیئتِ سیـٰار

ــ ✨ ــ توصیه های کاربردی ‌جهت ِ آماده شدن برایِ ماه محرّم: - نماز اول وقت - تلاش مضاعف برای دوری از گناه - خواندن روزانه زیارت عاشورا - خواندن هر روز یک جزء یا بخشی از قرآن -‌ مطالعه کتابی که آگاهی های حسینی را توسعه می دهد. - شنیدن روزانه روضه امام حسین'؏ - تقدیم صلوات به روح امام و یارانش - پرهیز از بحث ها و موضوعاتی که باعث بحث و جدل می شود. ــــــــــــــــــــ ـــــ

˓˓ ࣪ 💔✨ ۪ʾʾ الوعدھ وفـا .. ✋🏻 زیر قولش نزدھ امام رضا'؏ (: ــــــــــــــــــــ ـــــ هفت روز تا ‌#محرم 🏴

بـھ نـام نـامے اللّـھ ...✨ با اذن آقا امام زمان'عج و شھید بزرگوار حـاج حسیـن معـزغلامے ، یاعلے !💚

• . ایشیقدیر اورگیم گله جاخسان نگاریم ... دلم روشن است می‌آیی نگارم :)🌱 ــــــــــــــــــــ ـــــ - #آقاۍ‌مھـربانم ، یا #امام_زمان'؏💕

- یڪ روز تا ‌#محرم'❤️(:

🏴 ؛ باز ‌#محرم شد و ایام تو .. هرچه فراموش بھ جز نام تو :)✨ نام تو یعنی همه‌ی نامهـا .. نام تو تسبیـح و منـاجـات ما 📿💛 ــــــــــــــــــــ ـــــ - سلام بر حسین'؏ ... سـلام بـر محـــرم ✋🏻

- اینجا سال ١٤٠٢ است ... صداے مرا از دل محرم مےشنوید !❤️(: - ماھ‌عاشقے💕! سلـــامٌ‌علیڪ'✋🏻🌿 ✨قرارگاه‌شھیدغلامے @shahid_gholami_73

🕯 ؛ بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند ... وای بر صورتِ چـون برگ گل دختر تو !😭 از همیـن جـا همه تقسیـم غنائم کردند ، در کمیـن انـد بـھ تــٰاراج برند لشگرِ تو !💔 ــــــــــــــــــــ ـــــ - یا حسین'؏ کوفه نیا !💔 پ.ن: این دو تا عکس کنار هم چقدر درد دارھ (:

اول فدایی حرمِ خواهر حسین'؏ !💔(: ــــــــــــــــــــ ـــــ مسلم از پله های دارالامارھ می‌رفت بالا میگن دیدم دارھ می‌لرزھ و گریه میکنه ... از مسلم بعید بود اینجور گریه کردن . گفتم چرا داری گریه می‌کنی؟ تو‌که خوب شمشیر میزدی ، خوب رجز میخوندی ، نکنه اومدی اینجا ترسیدی؟