🕯🖤 ــ
امام حسین (؏) ،
در شب #عاشورا یک جور سخن گفت
و در روز عاشورا یک جور دیگر ،
شب عاشورا سخن از
« نمیخواهم ، احتیاج ندارم ،
بروید ، بیعتم را برداشتم » بود
روز عاشورا میگوید:
« بیائید به من کمک کنید ،
آیا یاور و مددکاری هست؟
هل من ناصر ینصرنی؟ » 💔(:
شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی
در بین طیّبها باشد و روز سخن
میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها
مانده باشد ، شب غربال میکند
تا فقط "صالحان" بمانند
و روز غربال میکند تا فقط "اشقیاء"
در مقابل او ایستاده باشند ..
٫ آیت اللّٰه حائری شیرازی(ره)✨
هدایت شده از شوق پرواز
و آخرین نفر از شهدای کربلا را دفن کرد، کاری که برای بقیه امکانش نبود...
قبری کوچک با غلاف شمشیر کَند و طفلِ ششماهه را، به همراه همهی آرزوهای خود دفن کرد. و رباب را کنار آن قبرِ کوچک تنها گذاشت...
غمْ با همهی لشکرش بر او هجوم کرد و سینهاش تنگ شد. آهنگِ رفتنِ به خیمهی عباس کرد. آنجا را خالی یافت. سپس به خیمهی علیاکبر و فرزندان عقیل و حبیب و زهیر و دیگر یارانش رفت، همه را خالی و سوتوکور یافت...
و تنها میان چادرها میرفت و زمزمه میکرد «لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم»
سپس رو به دشمن کرد. فوجفوج ایستاده بودند سیاهترین موجودات زمین و به او خیره بودند و منتظر...!
از آنها نگاهش را گرفت و اطراف خودش را تماشا کرد. همهی یارانش به خاک افتاده بودند و او...
و او تنهای تنهای تنها بود...
صدایش را بلند کرد که «ای مسلم بن عقیل و ای هانی بن عروه و ای حبیب بن مظاهر و ای زهیر بن قین و ای یزید بن مظاهر و ای یحیی بن کثیر و ای هلال بن نافع و ای ...!
یکی یکی را صدا زد و گفت «ای بزرگواران... از خواب خویش برخیزید و طغیانگرانِ فرومایه را از حریم رسولالله باز دارید...»
تأملی کرد و گفت «چه شده که صدایتان میزنم و پاسخم را نمیدهید؟!»
و باز تأملی کرد و گفت «میدانم اگر بودید، هرگز در پاسخ به دعوت من کوتاهی نمیکردید و از یاری من پنهان نمیشدید...»
و آنگاه به راه افتاد تا از اهل حرم، برای رفتنِ به میدان خداحافظی کند...
#عاشورا
#محرم
#امام_حسین
@shogh_prvz